وقتی درددل های حسین رضازاده را کنار توصیف اش از آخرین شرایطش بگذارید به نتیجه امیدوارکننده یی نمی رسید. همان روزی که رضازاده از حضور در مسابقات جهانی و رقابت های قهرمانی آسیا انصراف داد شاید غیبت پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران در بازی های پکن شنیده می شد اما رضازاده این روزها صبح تا شب با میله های آهنی سروکله می زند. خودش می گوید این کلنجارهای شبانه روزی با وزنه های سنگین برای رسیدن به سومین مدال طلای المپیک است؛ «از همه چیز گذشته ام؛ زن، بچه، زندگی و تفریح. شب ها از درد عضله خوابم نمی برد. برخی اوقات نیمه شب به خاطر درد کتف از خواب می پرم. این همه زحمت می کشم. خیلی سخت است. یازده سال است در هر مسابقه یی که شرکت می کنم با افتخار بازگشته ام. رکورد دنیا را زده ام. مدال طلا گرفته ام. دوست دارم یک کارشناس خودش را جای من بگذارد. مردم بدانند که هر ورزشکاری خودش بیشتر از هر کس دوست دارد به مدال طلای المپیک برسد. مگر من خودم دوست ندارم طلای المپیک را بگیرم. اکنون با درد زندگی می کنم تا طلا بگیرم. من شب ها در استادیوم آزادی می خوابم. نه به خانه می روم و نه به هتل. همین جا در استادیوم می خوابم. همه این سختی ها را تحمل می کنم تا سومین مدال طلای المپیک را بیاورم. اگر نمی خواستم به المپیک بروم یا طلا بگیرم، این همه سختی نمی کشیدم. همه این سختی ها را تحمل می کنم تا بتوانم پاسخگوی توقع بحق مردم در المپیک باشم.» هر چند لحن حرف های رضازاده مانند گذشته امیدوارکننده نیست اما او از وضعیت تمریناتش بیست روز قبل از المپیک پکن رضایت دارد؛ «خیلی خوب تمرین کرده ام. تمرین هایم خوب است. در آخرین مرحله اردوی اردبیل که چهل روز تمرین کردم هم من و هم سایر وزنه برداران رکوردهای خوبی زدیم، خوب تمرین کردیم و همه چیز آماده بود. الحمدلله وضعیتم خوب است اما توقع های زیاد مردم کمی اذیتم می کند. این هم موضوعی است که اهالی خانه وزنه برداری با تبلیغات پیاپی به وجود می آورند.» با این حال حرف های واقع بینانه قهرمان جهان رویای رکوردشکنی او در المپیک پکن را باطل می کند. او می گوید؛ «قرار نیست یک ورزشکار همیشه در اوج باشد. من تاکنون هشت مدال جهان و المپیک را گرفته ام. کدام ورزشکار را در ایران سراغ دارید این همه مدت قهرمان باقی بماند. اما باید به من حق بدهید که همان جوان سابق نیستم. این را باید باور کنید، ورزش برد و باخت دارد. من برای پکن چیزی کم نگذاشته ام. هر کاری کرده ام که برای پکن به اوج برسم. می دانم که همه دوست دارند طلا بگیرم، حتی مدال نقره و برنز را هم برای من باخت محسوب می کنند. اما می خواهم به مردم بگویم در ماه های اخیر با تمام وجود برای المپیک تلاش کرده ام. با درد می جنگم که تمرین هایم را ادامه بدهم. با این حال اکنون در شرایطی نیستم که رکوردهایم را بهبود بخشم.
مطمئن هستم تا سال ها کسی به این رکوردها نزدیک نمی شود. از کسی هم هیچ توقعی ندارم، از هیچ کس. از خدا می خواهم دوباره به من نظر کند تا بتوانم بار دیگر افتخارآفرینی کنم.» حرف های پایانی رضازاده هم بوی خداحافظی می دهد. هر چند او قبلاً گفته بود تا سال 2010 وزنه خواهد زد اما از صحبت های تازه رضازاده چیز دیگری برداشت می شود؛ «من کم کم به آخر خط قهرمانی ام می رسم. این رسم دنیا است. من دیگر آن ورزشکار جوان نیستم. اکنون فقط به سومین طلای المپیک فکر می کنم. پس از آن باید جوان ترها جای من را بگیرند. اما خواهش می کنم با من طوری برخورد نکنند که ورزشکاران جوان انگیزه آمدن به ورزش را از دست بدهند. توقع بیش از حد خیلی سخت است.»
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|