فخر فروشی برادر، انگیزه یی برای انتقام گیری خونین

فخر فروشی برادر، انگیزه یی برای انتقام گیری خونین
مردی که برادرزاده نوجوان خود را با 52 ضربه چاقو قربانی انتقام گیری کرده و پدر خود را نیز به قتل رسانده است پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و حبس محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، در جلسه محاکمه این مرد که صبح دیروز در شعبه 71 برگزار شد، محمدرضا حیدری نماینده دادستان تهران برای متهم تقاضای کیفر کرد و گفت؛ اول خرداد ماه سال گذشته جواد، متهم حاضر در دادگاه، به ماموران پلیس کلانتری غیاثی مراجعه کرد و مدعی شد پدر و برادرزاده اش را به قتل رسانده است. ماموران بلافاصله جواد را بازداشت و به اداره آگاهی منتقل کردند.این متهم در بازجویی هایش گفت؛ من از برادرم کینه به دل داشتم و می خواستم هرطور شده داغی به دلش بگذارم. بعد از یک سال قهر به بهانه آشتی کنان به خانه او در پاکدشت رفتم و در فرصتی مناسب ابتدا میترا برادرزاده ام را زدم و سپس پدرم را به قتل رساندم.

حیدری افزود؛ با توجه به تحقیقات انجام شده از نظر دادسرا جواد در قتل پدرش، شروع به قتل برادرزاده اش و ایراد جرح عمدی به همسر برادرش متهم است و تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حضور یافتند. خواهر جواد تقاضای دیه و برادرش برای وی درخواست قصاص کرد.سپس قاضی عزیزمحمدی از میترا که به طرز معجزه آسایی پس از وارد شدن 52 ضربه چاقو به پیکرش زنده مانده بود خواست شکایتش را مطرح کند. وی گفت؛ من از عمویم شکایت دارم و از دادگاه می خواهم برای من حکم دیه صادر کند. میترای 15 ساله ادامه داد؛ عمویم یک سال بود که به خانه ما نمی آمد. روز حادثه با یک جعبه شیرینی آمد تا آشتی کند. پدر بزرگم هم در خانه ما بود. مادرم ناهار درست کرد و همگی خوردیم. همه چیز خیلی عادی بود. بعد از غذا من به اتاقم رفتم تا با کامپیوترم بازی کنم. عمویم هم پیش من آمد و کمی با هم در مورد کامپیوتر صحبت کردیم.دختر نوجوان ادامه داد؛ بعد از ناهار مادر و پدر بزرگم خوابیدند. سپس عمویم به بهانه اینکه می خواهد به دستشویی برود، اتاق را ترک کرد. چند دقیقه بعد چاقو به دست به من حمله ور شد. او پشت سر هم به من ضربه می زد. ترسیدم و پا به فرار گذاشتم. فریاد می زدم و کمک می خواستم. در حیاط بودم که مادرم بیدار شد و به کمکم آمد. من می دویدم و عمویم هم پشت سرم می آمد و به من ضربه می زد. مادرم که رسید با عمویم درگیر شد. من فرار کردم تا کمک بیاورم. عمویم چند ضربه به مادرم زد و دوباره به سمت من آمد.دختر نوجوان در حالی که گریه می کرد، ادامه داد؛ پدر بزرگم بیدار شد و هراسان به حیاط آمد. بر سر عمویم فریاد زد و خواست مرا از دست او نجات دهد اما عمویم با چاقویی بزرگ به او ضربه زد. دوباره مرا گرفت و به ضربه زدن ادامه داد تا اینکه بیهوش روی زمین افتادم. چندین عمل جراحی روی من انجام شده، دو دستم از عصب قطع شده و کارایی ندارد. یک سال است که فیزیوتراپی می کنم، اما فایده یی نداشته، عضلات پایم پاره شده و درست نمی توانم راه بروم و به خاطر ضرباتی که به گردنم وارد آمده تکلمم با مشکل مواجه شده است. من فقط می خواهم بدانم چه کرده بودم که عمویم این بلا را سرم آورد.در ادامه اعظم مادر میترا که او هم با ضربات چاقوی برادر شوهرش مجروح شده بود در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من وقتی وارد درگیری شدم که دیدم جواد پشت سر هم به دخترم ضربه می زند. با او درگیر شدم و این بار جواد ضربات را به من وارد کرد. او آنقدر به کمرم ضربه زد که قدرت ایستادن نداشتم و به زمین افتادم. پدر شوهرم که آمد با چاقو به جان او افتاد و وی را کشت.قاضی عزیزمحمدی در ادامه متهم را به جایگاه فرا خواند تا از خودش دفاع کند. جواد گفت؛ اتهام خودم را قبول دارم اما پدرم را به عمد نکشتم. از مدت ها قبل برای انتقام جویی نقشه کشیده بودم چون برادرم هرگاه وسیله یی می خرید به من فخرفروشی می کرد، ضمن اینکه قرار بود من در نیروی انتظامی استخدام شوم اما برادرم در تحقیقات محلی حرف هایی زده بود که باعث شد من در گزینش رد شوم. من هم تصمیم گرفتم او را عذاب دهم، به همین خاطر هم به دخترش حمله کردم. وقتی من و میترا درگیر بودیم همسر برادرم هم وارد شد و او را زدم. در آن زمان در حالت عادی نبودم. سرم کاملاً داغ شده بود و به همین خاطر وقتی پدرم دخالت کرد، نتوانستم خودم را کنترل کنم و به وی نیز حمله کردم.جواد ادامه داد؛ برادرم عامل همه بدبختی های من بود. وقتی تصمیم خودم را برای انتقام گیری قطعی کردم، همه مدارک و اسنادی که به ارث و میراث پدر و مادرم مربوط می شد، سوزاندم تا دست برادرم به آنها نرسد.پس از پایان جلسه محاکمه پنج قاضی شعبه 71 وارد شور شدند و با توجه به اینکه پدر میترا به عنوان یکی از اولیای دم برای جواد درخواست قصاص کرده بود متهم را به جرم قتل به مرگ، به خاطر شروع به قتل و ایراد جرح عمدی به میترا به 7 سال حبس و پرداخت دیه و به خاطر جرح عمدی اعظم به یک سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
felfel - ایران - تهران
اخی این حیوون ... نکشیدش پس حقوق حیوانات چی میشه...
یکشنبه 2 تیر 1387

barbud_daneshmand - بلژیک - گنت
ننگ و نفرین بر این رژیم ددمنش..
یکشنبه 2 تیر 1387

amirarsalan - امریکا - لس انجلس
ویروس دکی چاخانی تو جامعه افتاده
دوشنبه 3 تیر 1387

maa - ایران - تهران
جالب است که این بابا می خواسته در نیروی انتظامی هم استخدام بشه!!!! حالا ببینید چندتا از امثال این آقا در نیروی انتظامی یا سپاه یا... استخدام شده اند و مشغول عقده گشایی با ضرب و جرح مردم بدبخت هستند؟
دوشنبه 3 تیر 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.