بوی تعفن و کثافت،بوی "مرداب هزار سال ساکن" را میدهد "بند تنبان" آقایان.این بو انگار دیگر شده جزیی از ذات سیستم حاکم و لعنت بر ما که ادکلن پیرامون خود میپراکنیم تا بو نکنیم و تحریک نشویم به کاری برای رفع منشا این کثافتکاریها.هر جا را هم که نگاه میکنی،آسمان به همین سیاهیست؛در بهارستانش،در دانشگاهش و در رکن امنیتش.در همین روزها که به جان جوانان افتادهاند برای نیم بند انگشت روسری عقبتر و چهار لاخ موی فشن و دیگر جایی برای تفتیش حوزهی شخصی مردم باقی نگذاشتهاند،در "اتاق خواب-کار"های مدیران ارزشی و انقلابی و ولایی هیچ پردهای باقی نمیماند؛این آشغالها بیشرمانه به جان عفت نسل نوی ایرانی افتادهاند و بوی گندابشان هر روز مشام ما را میآزارد.دم بچههای زنجان گرم گرم که تنبان یکیشان را درآوردند و پرچمش کردند اما کمی بو بکشید،اگر ماسک به صورت نزده باشیم،تنفس بهراستی سخت است و جانکاه چه،در هر جایی از این سیستم بسته یک لاشخور آلت به دست نشسته در کمین ناموس نسل ما و این شلوارها که هی بالا و پایین میرود،بوی تعفن نیم تنهی پایین فاسد ایشان را در فضا میپراکند.
عصبانیت آدم اما اینجا دیگر بدل به نفرت میشود که به اسم «امنیت اجتماعی»،اسلام و دین و صدها زهرمار دیگر هر روز طرحی نو در میاندازند و به خیابانها میریزند،به جای آن که به لانههای "عفاف و فساد" آنچنانی هم سری بزنند.اگر مسوول این طرحها اندازهی یک انسان اولیهی هم "شعور" داشت،تا به امروز دیگر باید میفهمید که امنیت روانی و اجتماعی ایران را پوشش زنان و مردان ایرانی بر هم نمیزند،این که در یک شرکت خصوصی فلان آقا و خانم با هم چای بخورند،ارتباطی با نظم عمومی یک کشور ندارد همچنان که زیبایی آدمها در خیابان نیز میتواند تسکین دهندهی روان است نه پریشان کنندهاش.آنچه اجتماع را نگران میکند،به رفتارهای ناشایست میکشاند و اعصاب و روانی باقی نمیگذارد،این پردهدریهاست،این کثافتکاریهایی است که مشتی فاسد در پناه قدرت انجام میدهند و "هزینه"اش هم به پای نسل ماست و هم به پای تمامی سیستم حاکم.امنیت اجتماعی ممکلت را نه جوانان که از قضا آن نسل بیجنبهای به بازی گرفته که اختیار شکم و زیرشکمش را ندارد و تا در جایی به قدرت میرسد،میخواهد انتقام "شهوت فرو خوردهی دوران جوانی" را از نسل امروز ایران بگیرد.اگر هستند در نیروی انتظامی کسانی که به راستی خواستار امنیت اجتماعی هستند(که هستند)،باید از یک سال و اندی گذشته درس بگیرند و باور کنند که این راهش نیست.جامعهی ما از پوشش و آرایش جوانان خود آسیبی نمیبیند چه،این جامعه برای همین جوانان است و با هنجارهای آنها نیز معنی مییابد نه با شاخصهای نسل گذشتهی خود،پس به اشتباه تمام انرژی و وقت و امکان و بودجهی نیروی انتظامی را صرف دگرگونی آن میکنید.بهراستی حیف این همه تلاش نیست که یک مدیری در فلان گوشه در یک چشم برهم زدن شما،گند میزند به کل اسلام و مسلمین و سپس از ته دل هم میخندد؟
و چرا نباید امنیت اجتماعی ادعایی شما را ریشخند کند که زیر پست شهر را رها کردهاید و به نمایش گیر دادهاید؟آنقدر درگیر جدال روزمره با "نسل ما" شدهاید که آقایان به دور از چشم قانون و متولی قانون و پاسدار قانون برای "هر گهی خوردن"،آزاد و لاقیدند.باری؛فساد آرایش زنان ایرانی و شکل موی مردانش نیست،کمی بو بکشید،بوی تهوعآور آن را در جای دیگری استشمام میکنید؛جایی نه خیلی دور که در همان نزدیکیهای خودتان.
اگر کمی فکر داشتید،اگر وجدان داشتید،حتا اگر میخواستید سر به تن این جوانان آرایش کردهی ارزش به باده نباشد،رسمش این بود که ابتدا این گشتهای ارشاد را بفرستید به حیاط خلوت بسیاری از مدیران که رسمن لانهی فساد و فحشا هستند و خرج این عیاشیها را هم از جیب من و شما میدهند.لازم بود پیش از آن که بروید،کار و بار شرکتهای خصوصی را تهدید کنید،سری هم میزدید به آن اتاقهایی که فرش پهن کردهاند تا بتوانند سر ضرب و بیفوت وقت بروند سر "اصل مطلب".باید تاسف خورد،حتا بالاتر از تاسف دل سوزاند به حال این «پاسدار ارزشها» که رگ غیرتش با دیدن چند تار مو باد میکند اما روشن نیست که چرا چشمانش همیشه بر روی ازالهی بکارت دختران ایرانی در اتاقهای کار-خواب مدیران حکومتی بسته است!؟قدرت بازویش را میکوبد بر سر جوانانی که همیشه ساکتند و تسلیم اما چو نوبت به عالیجنابان رسید،سر خم میکند و چون گماشتهای از بساط عیش و نوش "شبهای جمعه" ایشان مراقبت.
میگویند که نسل ما «بیغیرت» است اما باور کنید،اگر من جای برخی بودم که در دو سال گذشته کلیدواژهشان «امنیت اجتماعی» بوده اما امروز از ته این امنیت اجتماعی،آن دو عضو مجلس،آن یکی سردار سابق و این یکی معاون فرهنگی دانشگاه درآمده،بیبرو برگرد خودم را "دار" میزدم.
توضیح لازم:من عصبانی نیستم،از قضا استادیوم بودم،کلی داد زدم،تیمم برد و جام را گرفت بالای سرش،مشکل این است که هیچ چیز مانند نوشتن آسودهام نمیکند.
منبع : وبلاگ تریبون آزاد
vahid.sharifi - کانادا - ونکوور |
واسه نونه همش. دکون بازاره... مرگ بر جمهوری کثیف اسلامی. |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
jesus_christ - ایران - یزد |
دم خودت و تیمت گرم... |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
mah1 - ایران - تهران |
چطور بند تنبان رو سفت کنن ولی کار به کار جوونا نداشته باشن. |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
babaktoronto - کانادا - تورنتو |
همینه که گفتی افرین. و اما چاره:
روحانیت باید دوباره بره تو مساجد و حکومت بیافته بدست خودمردم و حجاب ازاد بشه و سیستم مثل سیستم فعلی اروپا و امریکا بشه. تنها این جوامع هستند که موفق هستند و خواهند بود . اعراب تند رو هم مثل عربستان محکوم به شکست و فنا هستند چون مردم انجا هم دیگه به ستوه امده اند. بالاخره ما هم به یک رنسانس نیاز داشتیم تا نسل اینده پی ببره که یک وقت هوس سر کار اوردن حکومت مذهبی نکنه که از شانس بد ما صاف افتاد تو زمانه ما این رنسانس. |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
golpesar1973 - کانادا - تورنتو |
دمت گرم گل گفتی |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
Eteraaz - ایران - تهران |
ایشون بخاطر همون عصبانیتی که ادعا میکنن ندارند ، همه چیز رو به مانند فاجعه نشون دادن و تخلف چند تا مسئول رو که باهاشون برخورد شد و البته در همه نظامهای سیاسی دنیا وجود داره رو انقدر بزرگ کردن که هر کسی متن رو میخونه فکر میکنه همه مسئولین مشکل اخلاقی دارن ! فساد اخلاقی در تمامی کشورها اتفاق میوفته ، از آمریکا بگیر که تو نمایندگان مجلسش هم جنس باز پیدا میشه ، از اسرائیل بگیر که وزیر دفاش به جرم تجاوز به منشیش مجبور به استعفا میشه و ... البته خوب از نظام حاکم بر ایران به دلیل اینکه ادعای پیروی از دین اسلام رو داره انتظار میره که حتی یک مورد هم از این دست توش پیدا نشه ، ولی بهر حال انسانهایی که خودشون رو جای انسانهای خوب جا میزنن رو هیچوقت نمیشه کاملا از بین برد . |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
ocean bird - ایران - ایران |
این دو تا بندی که جلوی تنبان حضرات آویزونه ظاهریه و هیچ بندی از توی لیفه رد نشده!! منظور اینه که تنبون حضرات از اولش هم بند نداشته که حالا بخوان سفتش کنن. |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
amireit - ایران - اصفهان |
اون موقع که پدر و مادران ما به این نظام رای دادند و در مفابل سخنان اقای خمینی که می گفت دانشگاههای ما و ادارات ما فاحشه خانه است بجای اعتراض به توهین به نوامیسشان تکبیر رضایت سر میدادند باید میدانستند که این بی غیرتی انان دامن نسل بعد را خواهد گرفت |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
Tina jOon - آلمان - ماینز |
تیتر زیبایی داره این متن |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
iranking - المان - مونیخ |
Eteraaz - ایران - تهران
اقای ای کیو سان ....فرق بین حکومتهای لاییک و غیر لاییک اینه که تو حکومت لاییک هر خطایی به پای خود فرد نوشته میشه و حداکثر پای یه حکومت انسانی ....ولی تو حکومت دینی اولا به سادگی نمیشه اعتراض کرد چون اعتراض به افراد میشه اعتراض به خدا اعتراض به نایب امام زمان !! اصولا به سادگی نمیشه به کثافت کاریای حاکمین تاخت چون میشه زیر سوال بردن تقدس نظام ! تو تمام دنیا اینجور اتفاقات میفته ولی به عنوان اتفاقاتی انسانی با تمامی غرایز فرشته گونه و حیوان گونه اش ....تو ایران اما این فرشته ها و قدیسین و فامیلهای خدا و امام زمان هستند که دارند این کارا رو میکنند !!!!!!!!!!!!
راستی یه سوال تو به چی اعتراض داری که اسمت رو گذاشتی اعتراض ؟
حتما به اینکه چرا اصلا ما رو تو روغن داغ نمیندازند ! و یا چرا مارو مثله نمیکنند و پوست سرمون رو نمیکنند ؟!...مثل المعتصم بالله یا بلایی که سایر خلفا سر مخالفین خودشون میاوردند ! |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
rkh - انگلستان - لندن |
درستکه در همه نظامها هست ولی انها دیگه جانماز اب نمی کشندمثل جمهوری اسلامی و چند وقت بعدش هم مقام بالاتری نمی گیرند. |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
vahid.sharifi - کانادا - ونکوور |
Eteraaz - ایران - تهران ؛
من فکر می کنم تو بچه بودی با تریلی شاخ به شاخ شدی. خیلی هزیون میگی عمو... |
جمعه 31 خرداد 1387 |
|
adamkoki - ایران - ایران |
Eteraaz - ایران - تهران ؛
با شما کاملا موافقم
vahid.sharifi - کانادا - ونکوور
فکر کنم تو هم زیادی مشروب خوردی
|
شنبه 1 تیر 1387 |
|
hamoun.h - ایران - رشت |
ایول اعتراض می بینم به تو هم سهمت می رسه
بایدم دفاع کنی وگرنه پول آقا زاده هایی مثل تو آدم کولی قطع می شه
درود بر غیرتت |
شنبه 1 تیر 1387 |
|
parand - ایران - ایران |
نمیشه نظرات بد دهنارو رو سایتتون نزارید کلاستون میاد پایین |
یکشنبه 2 تیر 1387 |
|
ali1985 - آمریکا - کالیفرنیا |
این رژیم از پایه باید کنده شود وگرنه وضع روز به روز بدتر از این می شود. |
دوشنبه 3 تیر 1387 |
|