هیات قضات برای تصمیم گیری در مورد سرنوشت مرد منبت کاری که متهم است دوستش را با ضربه مغار به قتل رسانده وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار ما در جلسه محاکمه مرد منبت کار که صبح دیروز برگزار شد ابتدا آرش سیفی نماینده دادستان تهران پشت تریبون قرار گرفت و خطاب به قضات شعبه 74 گفت؛ فرامرز متهم 35 ساله که از تاریخ 4 دی ماه سال 85 در بازداشت به سر می برد، متهم است 22 روز قبل از بازداشتش محمد دوست و همکار خود را به قتل رسانده است. متهم پس از بازداشت مدعی شده ضربه مغار را عمداً بر بدن محمد نزده بلکه این ضربه سهوی و بدون قصد وارد بدن مقتول شده است. اما پزشکی قانونی اعلام کرده از آنجایی که دو ضربه مغار آن هم به صورت افقی روی قلب مقتول مشاهده شده، بنابراین ضربه عمدی است. همچنین در این نظریه آمده علت اصلی مرگ پارگی عروق قلبی و خونریزی شدید ناشی از آن است. در ادامه والدین محمد به عنوان ولی دم و قیم نوه شان در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند.سپس فرامرز در جایگاه قرار گرفت. وی اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت؛ من به عمد محمد را نکشتم. او دوست من بود و ما هیچ مشکلی نداشتیم. مدتی قبل از حادثه من بیکار بودم و از محمد خواستم اجازه دهد در مغازه یی که اجاره کرده بود کار کنم. من یک میز داشتم و محمد یک میز. در این مدت هم هیچ اختلافی با هم نداشتیم تا اینکه روز حادثه محمد به مغازه آمد. عصبی بود مشکل مالی داشت. من با لحنی نصیحت آمیز به او گفتم مقصر خودش است و خود وی این مشکلات را درست کرده است. محمد هم در جواب من حرف هایی زد. لحن هر دو ما کاملاً آرام بود و در واقع داشتیم با هم صحبت می کردیم.وی ادامه داد؛ محمد یکباره عصبی شد و به من گفت مقداری از مشکلات مالی او به خاطر من است چون اجاره میزم را پرداخت نکرده ام. من هم کارهایی را که آماده کرده بودم پیش صاحبکارم بردم و گفتم پولش را بده اما او قبول نکرد و گفت باید همه کارها را با هم به من بدهید. من سر میزم برگشتم تا به کارم ادامه بدهم. آن لحظات مغار در دستم بود. من و محمد هیچ برخوردی با هم نداشتیم. من فقط دستم را روی سینه اش گذاشتم و گفتم خودم این مغازه را اجاره می کنم بعد بچه ها آمدند و محمد را از مغازه بیرون بردند. 10 دقیقه گذشته بود که صدای فریاد از مغازه بغل را شنیدم به اتفاق علی یکی از شاهدان ماجرا به مغازه رفتیم و دیدیم که محمد روی زمین افتاده است. پس از اظهارات این متهم شاهدان در جایگاه حاضر شدند. یکی از آنها که صاحب مغازه یی در همسایگی منبت کاری بود، گفت؛ من وقتی صدای فریاد شنیدم به سمت مغازه همسایه رفتم و محمد را به مغازه خودم آوردم، هیچ آثار خون یا دردی در او دیده نمی شد فقط عصبی بود. حتی به پلیس زنگ زد و گفت که با همکارش درگیر شده، حدود 10 دقیقه هم در مغازه راه رفت و یکباره به زمین افتاد و صورتش سیاه شد.شاهد دیگر هم گفت؛ لحظه حادثه من در مغازه بودم. محمد و فرامرز اصلاً با هم گلاویز نشدند و حتی تماس بدنی پیدا نکردند فقط فرامرز محمد را هل داد. پس از پایان سخنان شهود، پنج قاضی شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران با ریاست قاضی تردست برای تصمیم گیری در مورد پرونده وارد شور شدند.
|