روز افتتاح کنفرانس بینالمللی در هند، ما، عراقیها و اسراییلیها کنار هم بودیم، چون بر اساس حروف الفبا ترتیبش را تنظیم کرده بودند. از دو طرف گرفتار عراقیها و اسراییلیها شده بودیم. آقای آقامحمدی اورکت سیاهی تنش بود. اسراییلیها زیر چشمی به ایشان، چپچپ، نگاه میکردند. برای افتتاح مراسم هر کشوری، معمولاً هنرهای سنتی آن کشور را نشان میدهند. ابتدا، چند تا دختر کوچک آوردند، رقص کردند و رفتند. بعد 12 سالهها آمدند. سپس زنان و دختران جوان آمدند و دستهجمعی رقص و پایکوبی کردند. مانده بودیم که چهکار کنیم. آقای موسویتبریزی با عصبانیت و ناراحتی گفت: «گرفتار مجلس معصیت شدیم.» با گریه گفت: «خدایا چه گناهی کردیم که این جا گرفتار شدیم.» بعد از پایان مراسم افتتاح، نوبت سخنرانیها شد. موقعی که عراقیها صحبت کردند، ما از جلسه خارج شدیم. نوبت سخنرانی آقای دکتر ولایتی که شد بعد از صحبت ایشان یک دفعه همه تکبیر گفتیم. به دنبال آن، در سالن اجلاس اوضاعی پدید آمد که نزدیک بود همه فرار کنند. میخواستیم نماز بخوانیم. فکر کردیم با به راه انداختن نماز جماعت، تبلیغ اسلام و انقلاب میشود. آمدیم وسط بلوار روی سبزهها به امامت آقای امامیکاشانی نماز جماعت برگزار کردیم. خبرنگاران خارجی ریختند فیلم و عکس تهیه میکردند و ما هم خندهمان گرفته بود و فکر میکردیم این کارها صدور انقلاب است!
از کتاب خاطرات آقای ناطق نوری
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|