پسر جوانی که در نزاع خیابانی یک مامور پلیس را به قتل رسانده بود در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه محاکمه، محمدرضا حیدری نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در خصوص پرونده گفت؛ 17 خردادماه سال گذشته ماموران پلیس کرج، جسد یکی از همکارانشان که ستار غریب نام داشت پیدا کردند. تحقیقات نشان می داد، این مامور پلیس حین درگیری با عده یی به قتل رسیده است. ماموران به دستور بازپرس ویژه قتل ردیابی عامل این قتل را در دستور کار خود قرار دادند و چند روز بعد موفق شدند نیما متهم 26 ساله حاضر در دادگاه را دستگیر کنند. متهم جوان اتهام قتل را در مراحل اولیه پذیرفت و مدعی شد نمی دانسته مقتول مامور نیروی انتظامی است.
وی ادامه داد؛ با توجه به آنچه در پرونده، مدارک و شواهد موجود آمده تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه مادر و همسر مقتول از قاضی دادگاه اجازه صحبت گرفتند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند.
قاضی حسینی کوه کمره یی رئیس دادگاه این بار از نیما خواست در برابر هیات قضات قرار بگیرد و از خود دفاع کند. متهم گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم. من عامل قتل ستار غریب هستم، اما نمی دانستم او پلیس است. روز حادثه من و دوستم احسان در یکی از خیابان های باغستان کرج نشسته بودیم که یک پژو درست جلوی ما پارک کرد و کاملاً جلوی دید ما را گرفت. من و احسان به این وضعیت اعتراض کردیم البته مساله خاصی پیش نیامد. من و احسان بلند شدیم و چند متر آن طرف تر نشستیم.
وی ادامه داد؛ راننده پژو پیاده شد و به سمت ما آمد. او یقه احسان را گرفت و گفت باید با من بیایی. درگیری بالا گرفت. او لباس شخصی به تن داشت اما خودش را مامور معرفی می کرد. من از او خواستم کارتش را نشان دهد اما توجهی نکرد. به او گفتم احسان را رها کن من می آیم. او یقه احسان را رها کرد. من داشتم سوار ماشین می شدم و احسان هم پا به فرار گذاشته بود. دیدم که ستار به سمت احسان می دود، من هم به طرف او رفتم و با چاقویی که در جیب داشتم سه ضربه به او زدم.
نیما در ادامه گفت؛ وقتی مقتول روی زمین افتاد فرار کردم. خیلی ترسیده بودم. از آنجایی که شب قبلش مشروب خورده بودم حالت طبیعی نداشتم و سر درد خیلی اذیتم می کرد. اصلاً فکر نمی کردم راننده پژو مرده باشد. روز بعد از حادثه از اخبار تلویزیون شنیدم کسی که من او را با چاقو زدم مامور پلیس بوده است و از این بابت بسیار متاسفم، اما مساله اینجا است که اگر کارتش را به من نشان می داد این کار را نمی کردم.
در ادامه جلسه دادگاه احسان در جایگاه قرار گرفت. وی که به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافته بود گفت؛ آنچه نیما در اعترافاتش گفت کاملاً درست است. البته زمان درگیری وقتی ستار او را سوار ماشین کرد من فرار کردم و ندیدم نیما به وی ضربه بزند، اما ستار هیچ کارتی که مشخص کند مامور پلیس است به ما نشان نداد. بعد از اظهارات احسان و وکیل مدافع نیما، وی یک بار دیگر در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ باز هم می گویم اتهام را قبول دارم و ستار به دست من کشته شده اما نمی دانستم او پلیس است و از اتفاقی که افتاده از خانواده اش عذرخواهی می کنم و تقاضا دارم مرا ببخشند.
بنابر این گزارش پس از ختم جلسه قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.
|
|
|
|
|
|
|