پس از یک انتخاب ظاهراً متعارف پارلمانی، در آستانهی تشکیل مجلس هشتم، در حالی که کمتر از یک سال به برگزاری انتخابات آتی ریاست جمهوری مانده است، نگاهی به رسانهها و مطبوعات داخل ایران، جامعهای را نشان میدهد که علاوه بر گرفتاری میان بحرانهای شدید اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از تضادهای شدید میان ارگانها و نهادهای بالای حکومتی رنج میبرد.
این تضاد که درون هیأت دولت خود را با جابهجایی و استعفاها و انتصابهای پی در پی وزرا و مقامات دولتی نشان میدهد، در روابط میان دولت و پارلمان، به شکل نطقهای تند مخالف و هر روز فزاینده در صحن و فضای مجلس، تهدید به استیضاح وزرا و اخیراً قرار قطعی استیضاح وزیر بازرگانی نمایان میشود.
مجموعهی این شرایط، چه دورنمایی را از آیندهی سیاسی ایران نشان میدهد؟ علت این تنشها چیست و احتمالاً چگونه حل خواهد شد؟ اینها مسایلی هستند که در گفتوگو با آقای صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در تهران مطرح کردهام.
آقای زیباکلام انتقادات بسیار گسترده و همهجانبهای متوجه دولت آقای احمدینژاد است. این حتی نسبت به دوران آقای خاتمی هم بیسابقه است. شما این فضا را چگونه میبینید؟
ببینید؛ ریشهی انتقادات در خصوص آقای احمدینژاد، حالا چه در مجلس شورای اسلامی و چه بیرون مجلس، چه در میان اصولگرایان و چه بیرون از جبههی اصولگریان، یک مقداری در درجه اول به وضع اقتصادی کشور برمیگردد.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که چرا از آقای احمدینژاد نارضایتی و انتقاد میشود. حتی نارضایتی و انتقادهایی که درون جبههی اصولگرایان، یعنی در مجلس و بیرون از مجلس، میان دوستان و همپیمانان ایشان میشود، برمیگردد به شیوهی مدیریتی ایشان و شیوهای که ایشان مسؤولین، وزرا، استانداران و غیره را نصب میکنند.
به نظر میرسد که هیچ نظم و ترتیب خاصی که حکایت از این کند که برای انتصاب افراد و متقابلاً برای عزل افراد، کارشناسی انجام شده، وجود ندارد. اینطور نیست که مطالعهای همهجانبه میتواند توسط یک گروه صورت بگیرد و آنها به این جمعبندی برسند که فرض کنید وزیر کشور باید برود؛ وزیر اقتصاد باید برود یا فرضاً در فلان پست باید تغییر ایجاد شود.
آقای زیباکلام در پاسخ این سؤال که «آقای احمدینژاد علیرغم انتقادات شدیدی که متوجهشان است، با چه اعتمادی به چنین رفتاری ادامه میدهند و در مقابل مجلس و گاه نهادهای قانونی بالاتر میایستند؟» معتقد است که حمایت نهاد رهبری از آقای احمدینژاد این اطمینان را به ایشان میبخشد و بالطبع زیرمجموعههای نهاد رهبری هم میتوانند مدافع آقای احمدینژاد و موجب اطمینان خاطر ایشان باشند
بنابراین زیرمجموعههای ایشان هم از این حمایت برخوردار میشوند؛ یعنی تمامی زیرمجموعههایی که تحت تکفل مقام معظم رهبری هستند، سپاه، بسیج، صدا و سیما و مطبوعاتی که وابسته به دولت هستند، مثل روزنامهی ایران یا روزنامهی کیهان، در مجموع از حمایت اینها برخوردار میشوند. به این مجموعهی رسمی باید مجموعهای غیررسمی را هم که شامل روحانیت مبارز و ائمه جمعه و جماعت میشوند، باید اضافه کنیم.
بنابراین در یک کلام باید بگوییم که به هر حال آقای احمدینژاد همچنان از حمایت نهادهای رسمی و غیررسمی قدرت برخوردار هستند یا حداقل تا به اینجا بودهاند. البته تمام این مجموعهای هم که نام بردم، بالطبع شاهد ناکامیهای ایشان و سیاستهای ایشان هستند؛ اینها هم شاهد تورم، گرانی هستند و مشکلاتی که واقعاً هر روز ابعادش در حوزهی اقتصاد گستردهتر میشود.
ولی آقای زیباکلام، یکی دو بار ما شاهد بودیم که رهبری به ایشان تذکر دادند؛ مثلاً در این مورد که مجلس را رعایت بکنند.
همین طور است. در مناقشهای که بین ایشان و مجلس و آقای حداد عادل پیش آمد - شاید بشود گفت برای اولین بار - آیتالله خامنهای عملاً و صراحتاً جانب آقای احمدینژاد، جانب رییس جمهور را نگرفتند.
هفتهی گذشته که آیتالله خامنهای به شیراز رفته بودند، ما شاهد بودیم که برای نخستین بار، ایشان از دولت، به آن شدت و حدتی که در یزد یا سایر سفرها و سخنرانیهای عمومی که داشتند، از آن حرارتی که در گذشته ایشان در حمایت از دولت داشتند، در شیراز خبری از آن نوع حمایت نبود.
این مطلبی که شما میگویید، باعث نگرانیهایی شده است. مثلاً اینکه آقای احمدینژاد همه کار را در واقع با نظر قطعی خودشان و بدون رعایت مسایل جانبی انجام میدهند و در این راه به نظر میآید که پشتوانهی محکمی دارند. وقتی مسألهی حمایت رهبری هم اخیراً مورد سؤال قرار گرفته باشد، نگرانیهایی در مورد حمایتهای نهادهای نظامی از ایشان است.
نه؛ من تصور نمیکنم که این برداشت، این جمعبندی و این نگاه درست باشد. شما ببینید؛ علیرغم انتقاد آیتالله خامنهای از ایشان، علیرغم انتقاد روحانیان بلندپایهی کشور از ایشان، حالا من نمیخواهم بگویم که آیتالله خامنهای، صد درصد منتقد ایشان هستند یا روحانیون جملگی از ایشان ناراضی هستند.
میخواهم بگویم که حتی اگر چنین وضعی به وجود بیاید، این گونه نخواهد بود که فرض کنید سپاه بگوید که نه آقای احمدینژاد، ما از رییسجمهور حمایت میکنیم؛ ما پشت رییسجمهور هستیم. حالا اگر رهبری هم منتقد ایشان هستند، یا اگر آقایان در قم یا سایر بزرگان نظام منتقد ایشان هستیم، ما همچنان قرص و محکم پشت آقای احمدینژاد میایستیم. این طوری نیست.
نه. مطلقاً من چنین خطری را نمیبینم و فکر میکنم صحبتهایی و حدس و گمانهایی که در این زمینهها وجود دارد، باطل است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فیالواقع مطیع فرمانداری کل قوا هستند که شخص آیتالله خامنهای باشد.
بنابراین چنین چیزی اساساً متصور نیست که ما بگوییم که نهادهای نظامی، که حالا اینجا بیشتر مراد سپاه است، علیرغم تمایلات آیتالله خامنهای از آقای احمدینژاد حمایت و پشتیبانی میکنند. بنابراین این تصور، به نظر من تصور باطلی است.
مسالهی استیضاح ایشان زیاد مطرح میشود. امروز من دیدم آیتالله «الله بداشتی» در قم هم گفتهاند که ایشان استیضاح باید در مجلس بشود. شما چنین پیشبینی میکنید؟
نه. ببینید؛ ممکن است که حالا این رهبر روحانی یا آن یکی رهبر روحانی چنین مطالبی را مطرح بکنند. اما من فکر میکنم از دید آیتالله خامنهای، وضع آقای احمدینژاد هنوز به جایی نرسیده است که آیتالله خامنهای قلباً رضایت بدهند به این که مجلس ایشان را استیضاح بکنند یا بالاتر، رأی بر برکناری ایشان بدهند.
من فکر میکنم در شرایط فعلی و آنچه شاید با اندکی قوت قلب بتوانیم بگوییم این است که آیتالله خامنهای هم یواش یواش دارند انتقاداتی و نگرانیهایی را در مورد ایشان پیدا میکنند. پیش از این من فکر میکنم ما اگر جلوتر برویم، فیالواقع خودمان را درگیر حدس و گمان و پندارهایی میکنیم که خیلی هم معلوم نیست، معتبر باشند.
|
|
|
|
|
|
|