به گزارش خانه ملت، متن نطق نماینده مردم کوهدشت، اولین ناطق پیش از دستور جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس شورای اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
با درود و سلام به روح بلند و ملکوتی معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و خلف صالح و جانشین برحق آن حضرت مقام عظمای ولایت، ولی امر مسلمین و ادای احترام به ارواح طیبه شهداء و آرزوی اقتدار و سربلندی برای نظام مقدسمان و خضوع در برابر ملت شجاع و بیدار ایران اسلامی.
سال "نوآوری و شکوفایی" را گرامی داشته، از ملت بزرگ ایران خصوصاً مردم هشیار لرستان، برادران و خواهران هوشمند و باوفای حوزه انتخابیهام کوهدشت بخاطر حضور حماسی و دشمنشکن در انتخابات 24 اسفند که نشانه کلاننگری، آیندهبینی و زمانشناسی آنان است، صمیمانه سپاسگزاری و خاضعانه تقدیر و تشکر میکنم.
مردمی که علیرغم مشکلات اقتصادی، بیمهری های سیاسی و زیادتطلبیها و غرضورزیهای مدعیان ملوکالطوایفی در امر دین، دانش و آزادی، برای حاکمیت اسلام و عزت ایران در ادامه راه امام و اطاعت از رهبری پافشاری میکنند. اما دریغ که آن حاکمان و سودجویان محلی تحت لوای دین و ارزشهای اسلامی، لرستان را قرون وسطایی میخواهند و مردم را تیول خود میدانند و در کمال بیهنری و با سوءاستفاده از حمایتهای مرکز، کمترین مجازات فعالان سیاسی آزاد و مستقل که در برابر این حاکمیت محلی سر فرود نیاورند، متهم شدن، بد نام شدن و حذف از گردونه خدمت است و این تراژدی غمانگیز آنجا به اوج خود میرسد که این همه بنام دین، قانون و مردم انجام گردیده و اعمال آن بر شخصیتهای حقیقی و حقوقی مقدس و ارزشمندی تحمیل و افراد و نهادهایی هزینه میشوند که در مواردی آنها سرمایه دینی و ملی شناخته و از ارکان نظام بحساب میآیند و صد افسوس از این کوتهنظری و خودبینی و سودجویی و هزینههایی که برای آن پرداخت میشود.
آنچه پیش آمد امتحان الهی بود، هم برای ما و هم برای طراحان و هم برای مراجع تصمیم و من ضمن سپاس فراوان به درگاه خداوند از لطف بیکران اقشار مختلف مردم و حمایت بیدریغ روحانیت، بزرگان و مسؤولین بلندپایه استانی و سطح ملی از این سرباز ایران اسلامی، تقدیر میکنم. درمورد خیمهشببازان و صحنهگردانان، خدا و بندگان خدا را به داوری میخوانم و در آخر از ساحت مقدس شورای نگهبان میخواهم که در فرصت مناسب و بعد از آنکه به خود آمد و معرکه آرام شد و گرد و غبار و فضای آلوده فصل انتخابات فرو نشست، بار دیگر پروندهام را با حضور خدا، نه با حضور مغرضان مأمور رسیدگی نماید.
اکنون که مجلس هفتم رو به پایان است و دولت نهم میرود 3 ساله شود، مردم حق دارند از نمایندگان خود بخواهند مروری بر کارنامه دولت داشته و نقاط قوت و ضعف آنرا شناسایی و با اعمال وظیفه سخت و سنگین نظارتی جامعه را از مسائل بنیادین و اساسی و آنچه در کشور میگذرد آگاه نماید.
بر آن بودم که فرصت آخرین این دوره را به عناوین زیر بپردازم؛ احمدینژاد و دولتمردانش، احمدینژاد و دکترین اقتصادیش، احمدینژاد و برخورد و گفتمانش با نخبگان، فعالان سیاسی، دولتمردان، مجلسیان و آحاد مردم، احمدینژاد و برنامه هستهایش و بالاخره احمدینژاد و کشورداریش و باز عزم آن داشتم همراه رئیسجمهور محترم از همراهانش بگویم، از دولت نهم و تعریفی که از مردم دارم، دولت نهم و برنامه عدالتمحورش، دولت نهم و خدمترسانی بی مزد و منت، دولت نهم و گرانی و تورم، دولت نهم و مشکل مسکن، دولت نهم و زنان و جوانان، دولت نهم و رفاه عمومی، دولت نهم و سفرهای استانی، دولت نهم و سیاست خارجی، دولت نهم و برنامه پنجساله و چشمانداز بیستساله و بالاخره دیدگاهها و اقدامات رئیسجمهور و دولتش در قبال منویات مقام معظم رهبری درخصوص اصل 44 قانون اساسی. ولی با آنچه در جریان انتخابات گذشت باید بگویم "این سخن بگذار تا وقت دگر".
چون بعد از 3 دوره نمایندگی در شرایطی قرار گرفتم که باید خود را معرفی کنم؛ گفتهاند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. اما در بیان رد صلاحیتم باید بگویم:
مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
یا به قول سعدی:
بوالعجب واقعهای باشد و مشکل دردی که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند
ولی برای بیان یک از هزاران اول باید اعلام کنم که دوست و دشمن بدانند، ملامت میکشم ولی تقلب احوال، ندانمکاری ها و بیمهری ها، کجفهمی ها و حتی جور و جفا نمیتواند مرا از اسلام، راه امام، عشق به رهبری، سربازی نظام و خدمت به امت اسلامی که با پوست و گوشت و استخوانم عجین است جدا کند و چنین خواهم بود حتی اگر شورای محترم نگهبان بجای 4 سال یکبار، روزی 4 بار مرا از در براند. بنابراین ضد انقلابیون، دشمنان خارجی و مزدوران داخلی آن، اپوزسیون و دگراندیشان بدانند من همان امامی مجلس ششم و همان فریاد بلند ولایت هستم و همه و همه بدانند شیعهای از نوع تنوری هستم؛ از آنان که انگشت قطع شده را روی دست گرفته و امیرمؤمنان را برای اجرای عدالت دعا میکنند؛ البته با این تفاوت که او به وسیله امام معصوم و بخاطر ارتکاب به گناه و خلاف تنبیه شد، ولی من درحالیکه مورد تأیید و حمایت مراجع چهارگانه قانونی و سایر دستگاههای معتبر و مورد وثوق نظام و شورای نگهبان و تمام شخصیتهای حقیقی و حقوقی استان و کشور بودهام، به بهانه گزارش مردمی و شهادت کذب دین به دنیا فروشان و با توسل به سوگند کذایی با برنامهریزی از پیش تعیین و هدایتشده دفتر نظارت استان و رقبای جریانی و انتخاباتی در مقابل بده بستانهای لرستان و قم، بیگناه قربانی شدم. "ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا".
من در پاسخ به پیغام و پسغام و ملامت بلندگوهای اجانب و سرسپردگان غرب و آمریکا و طعنه تیرآوران اعلام میکنم تحت هر شرایطی هرکجا و در هر خدمتی باز هم علیه خروج از حاکمیت، علیه تحصن ویرانگر، علیه رفراندوم برای حذف و هدم ارکان مهم و ارزشمند نظام چون شورای نگهبان و سپاه پاسداران و علیه هر فرد و جریانی که رودرروی نظام و رهبری الهی آن قرار گیرد، انتحاری و استشهادی فریاد میکشم تا بدانند نه آنروز فریاد زدم تا بنده صالح خدا حضرت آیتالله خزئلی در نطق پیش از دستورش در مجلس خبرگان بعد از یاد و نام خدا با درود به لرستان آزاد و سلام بر امامیراد سخنانش را آغاز کند و نه امروز با این بیمهری ها و ضد و بندها و بیوفایی ها از آرمانهای بلند نظام الهی جدا میشوم.
هر چند باید پذیرفت که اینگونه رفتارهای نسنجیده، مغرضانه و بیحساب و کتاب، هم شور و نشاط را از بین میبرد و هم انگیزه استقلالخواهی، حقجویی و حقگویی را محدود میکند و هم نیروهای کیفی و اثرگذار را از صحنه سیاسی خارج میکند؛ روح آزادی کشته و یا بیمار میشود و دیگر توقع تربیت و پرورش امیرکبیرها در دولت و مدرسها در مجلس را باید از لابلای تاریخ جستجو کرد که گفتهاند:
چو پردهدار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
ملت آگاه و رشید، همکاران محترم! من در خانواده کارگری بزرگ شدهام که در تمام منطقه به تقوا شهرت داشته و بوسیله پدر و مادی بسیار با ایمان تربیت شدهام، پدر و مادری که مثل اعلای خداجویی و دیانت و مراتب اخلاص و عبادتشان زبانزد خاص و عام بوده است. به فضل الهی تحت تأثیر آن تربیت از زمانی که خود را یافتهام بعنوان مسلمانی متعصب و حزباللهی اهل نماز و روزه، آشنای به تکالیف دینی و مقید به انجام فرایض و پرهیز از محرمات بودهام. در جریان انقلاب اسلامی به رهبری امام حضور فعال و چشمگیری داشته، بعد از انقلاب همواره در خط امام و رهبری بوده و لحظهای از مسیر انقلاب و اسلام ناب که به وسیله روحانیت تقدیم گردیده جدا نشدم. در دفاع مقدس حضور داشته و در تمام فراز و نشیبها و صحنههای سیاسی ـ اجتماعی و انتخاباتی پشتسر جامعه مدرسین و جامعه روحانیت در حرکت بودهام.
علیرغم 3 دوره نمایندگی خانه به دوش زندگی میکنم، بر روی زمین خدا و بر زیر آسمان کبود زمین یا خانه ندارم، شرکتی ثبت نکرده و اقدام به صادرات و واردات ننمودهام و از هیچ امکانات دولتی و اموال عمومی استفاده نکرده و نخواهم کرد. به حول و قوه الهی دنبال زراندوزی نبوده و اندوخته و پساندازی ندارم. برای خود یا بستگانم از رانت دولت یا مجلس استفاده نکرده، حتی در تمام عمر از بانک وامی نگرفتهام و در یک کلمه کارنامهای دارم بینظیر و مورد پسند مردم هوشیار و دینباور مردم منطقه. تا آنجایی که مخالفین جناحی و جریانی و رقبای انتخاباتی خوب میدانستند که مردم کوهدشت با اینکه بعد از پیروزی انقلاب به کسی بیشتر از یکبار رای ندادهاند، بعد از 3 دوره نمایندگی هنوز هم به این سرباز اسلام و ولایت علاقهمندند و حذف "علی امامیراد" از طریق قانون و رأی مردم امکانپذیر نیست، بنابراین قرآنها را بر سر نیزه کردند و ناجوانمردانه و رذیلانه با توسل به کثیفترین شیوهها از طریق بعضی عناصر بد سابقه و تمامیتخواه اقدام به فریب داوران نمودهاند. عناصری که چهره عوض کرده و کبوتر حرم و محرم اسرار بزرگان گردیده و از این رهگذر نفوذ خود را در مراکز حساس تصمیمگیری گستراندهاند.
همکاران گرامی! بدانید که بعضی از عناصر اصلی و ماندگار نظارت لرستان از انتخابات دوره پنجم مجلس به اینطرف بعلت ناکامی در قبضه کردن مدیریت استان با بنده سر ناسازگاری داشته و این شکایت و درد دل را بارها و بارها به استحضار بزرگان شورای نگهبان رسانده و مستقیم و غیر مستقیم پروندهسازیها، تهدیدهای مکرر آنان را یادآوری نمودم و بعضی از عزیزان آن نهاد هم کم و بیش در جریان بیعدالتی ها، ظلم ها، شایعهپراکنی ها و تخریب هایی که در لرستان علیه کاندیداها و شخص اینجانب انجام میشد بودهاند، ولی بدلایلی روشن اکنون در حاشیه امن و سایه نامداران و سهامداران نظام در کنج عافیت به سر میبرند، البته "آنچه هرگز بجایی نرسد فریاد است".
من در اینجا از طرف و به نمایندگی از قاطبه مردم لرستان فریاد میکشم؛ لرستان یکی از استانهای ایران است و کشور ایران فدرالیته اداره نمیشود. این استان را از یوغ ظلم و ستم حاکمان خود خوانده آزاد کنید. اکنون هم بعنوان کسی که به نهاد مقدس شورای نگهبان عشق ورزیده و آنرا ضامن بقای جمهوریت و اسلامیت نظام میشناسد و با تمام وجود از آن پشتیبانی میکند و برای فقهای معظم و حقوقدانان ارجمندش احترام قائل است، نه برای خودم که فعلاً از ما گذشت، اما برای حفظ قداست آن شورا و هم برای رفع ظلم از مردم و قانون و هم برای جلوگیری از یأس و سرخوردگی مردم و در پاسخ به سؤالهایی که در ذهن بسیاری از افراد جامعه وجود دارد، از دبیر زاهد و گرانقدر شورای نگهبان میخواهم دستور فرماید درخصوص رئیس دفتر نظارت لرستان، سوابق خود و خانوادهاش حداقل به دو سؤال زیر رسیدگی و نتیجه آنرا به اطلاع مردم برساند. "تا سیه روی شود هر که در او غش باشد".
1 ـ مردم میخواهند بدانند شغل رئیس دفتر نظارت لرستان قبل از انقلاب چه بوده است؟ آیا مرکز و لانه فسادی بنام استریو آکایی که قبل از انقلاب محل عرضه آلات موسیقی و لوازم لهو و لعب و تولید و توزیع کاست فاسدترین رقاصههای دربار پهلوی و کثیفترین خوانندههای لسآنجلسی بوده و در 24 متری خیابان حافظ خرمآباد، فعالیت ضد مذهبی و اخلاقی آن زمان را بعهده داشته است متعلق به چه کسی بوده است؟
2 ـ مردم میخواهند بدانند عضو رسمی ساواک منحله رژیم منحوس پهلوی با نام مستعار بابک که اقداماتش علیه روحانیون و دیگر مجاهدین و مبارزین منطقه ازجمله حضرت آیتالله شهید مدنی و حضرت حجتالاسلام والمسلمین شهید رحیمی در اسناد معتبر ساواک آمده است، کیست؟
حضرت آیتالله جنتی اگر مایل باشند بعضی از سربازان گمنام امام زمان آمادگی دارند برای روشن شدن این مسائل و سایر موارد قبل و بعد از انقلاب حضوراً و بطور کامل ارائه گزارش نمایند تا افرادی که بعنوان چشم و گوش شورا برگزیده میشوند موجب اعتبار آن شورا باشند، نه صدها نفر فعال سیاسی از فرزندان انقلاب در مراحل مختلف انتخابات تنها به جرم عدم بیعت با اینگونه افراد از گردونه خدمت خارج شوند.
اکنون لازم میدانم تذکر آییننامهای معروف همه ادوار مجلس را که میگوییم هیأترئیسه مسؤول و عهدهدار شأن و جایگاه مجلس و دفاع از حقوق نمایندگان است را خطاب به جناب آقای دکتر حدادعادل ریاست محجوب و مصلحتاندیش مجلس و بعضی از همکاران حسابگر و موقعیتشناس در هیأترئیسه یادآوری نموده و از این عزیزان سؤال شود که آیا رد صلاحیت دهها نماینده مجلس شأن و جایگاه مجلس را متزلزل نکرده و آیا شما از تمام توان و ظرفیت قانونی خود برای دفاع از این همکاران استفاده کردهاید؟
جناب آقای حدادعادل! به وجدان خودتان مراجعه کنید که برای تأیید صلاحیت آقایان معین و مهرعلیزاده در جریان انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری بیشتر اقدام کردهاید یا برای جمع همکارانتان در مجلس که در میان آنان اصولگرایان سرشناسی هم بودهاند؟ آقای حداد! من بر این اعتقاد و باورم که اگر مراتب به هنگام و با تشخیص سره از ناسره به استحضار مقام معظم رهبری میرسید مجلس هفتم میتوانست پایانی بهتر از این داشته باشد، چون آن حضرت فرزند و خلف صالح حضرت امیر است که ستم و جفا در حق زن یهودی را هم تحمل نمیکرد.
در پایان نکتهای برای ثبت در تاریخ یادآوری نموده و اهمیت آنرا به یاران اصولگرا تذکر میدهم. شیوه درست و رایج در اداره کشور که قانون اساسی آنرا به رسمیت شناخته و تکلیف میکند این است که مردم معمار مجلس و سازنده آن باشند و مجلس دولت را مهندسی نموده و بر آن نظارت نماید. چون مجلسی که تحت اراده و با اعمال نفوذ دولت ساخته میشود بهیچوجه نمیتواند حافظ منابع ملک و ملت باشد. متأسفانه شاهدیم که تغییر دولتها در هر دوره در شکلگیری مجلس تأثیر تعیینکننده دارد و گاهی منجر به حذف و قلع و قمع نیروهای متعهد و مجرب میشود. شاید همزمانی انتخابات ریاستجمهوری و مجلس بتواند به حفظ جایگاه، استقلال و همسویی دو قوه کمک کند.
دوستان همه میدانید که من عضو کوچکی از خانواده بزرگ و جریان اصولگرا بوده و هستم و خواهم بود و دوست دارم اصولگرایان با اقتدار در خدمت اسلام، نظام و مردم باشند، هر چند خودم توفیق حضور در مجلس را نداشته باشم و من هنوز بر این باورم که در بازار اصولگرایی ایمان و عقیده، کرامت انسانی و حقشناسی حرف اول را میزند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاتهپس از پایان نطق پیش از دستور نماینده مردم کوهدشت، "غلامعلی حداد عادل" رییس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: آقای امامیراد خودشان میدانند چقدر من برای تأیید صلاحیت شخص ایشان اقدام کردم، چون خودشان میدانند دیگر احتیاجی به توضیح بیشتر نیست.
|
|
|
|
|