جوانی که پس از اطلاع از مشکلات روحی دوستش و تصمیم وی برای خودکشی کمک کرده بود او به زندگی اش پایان دهد پس از یک سال دچار عذاب وجدان شد و خودش را به پلیس معرفی کرد.
اردیبهشت ماه سال گذشته ماموران نیروی انتظامی اصفهان از مرگ جوانی 22 ساله به نام محمد در خانه اش مطلع شدند و پس از حضور در محل حادثه جسد وی را در حالی که از پنکه سقفی آویزان بود مشاهده کردند.
پس از اعلام گزارش این واقعه به بازپرس جنایی تحقیقات ویژه یی آغاز شد تا مشخص شود آیا محمد خودکشی کرده یا اینکه به قتل رسیده و عامل جنایت برای صحنه سازی جسد وی را از پنکه سقفی آویزان کرده است. بررسی شواهد موجود در محل حادثه از جمله نوع گره طناب و وجود صندلی و همچنین نظریه پزشکی قانونی خودکشی جوان 22 ساله را تایید کرد و به این ترتیب پرونده مرگ محمد بدون اعلام شکایتی از سوی والدین اش مختومه شد.
پس از گذشت یک سال از این واقعه در حالی که والدین محمد در تدارک مراسم سالگرد برای فرزندشان بودند دوست صمیمی این پسر که جوانی به نام محسن است نزد آنان رفت و از جزئیات مرگ محمد پرده برداشت. او که به خاطر عذاب وجدان به سراغ خانواده محمد رفته بود به آنها گفت لحظه مرگ دوستش شاهد این صحنه بوده اما برای نجات جان وی تلاشی نکرده است.
به این ترتیب محسن به همراهی برادر متوفی به دادسرای جنایی مراجعه کرد و در بازجویی های صورت گرفته به بازپرس شاه محمدی رئیس شعبه 5 گفت؛ من و محمد بسیار با هم صمیمی بودیم و رفت وآمد زیادی با هم داشتیم. چند بار نیز با یکدیگر به سفر رفته بودیم. همین امر سبب شده بود محمد تمام مشکلات زندگی اش را با من در میان بگذارد. روز حادثه من در خانه محمد بودم که او شروع به درد دل کرد و از شکست هایش گفت. روحیه اش بسیار خراب بود و احساس می کرد به بن بست رسیده است. به همین دلیل به من گفت قصد دارد خودکشی کند. وی از من خواست در این کار به وی کمک کنم. هرچند اول نپذیرفتم و گفتم هرگز حاضر نمی شوم مقدمات مرگ او را آماده کنم اما محمد آنقدر اصرار کرد که به ناچار خواسته اش را پذیرفتم. متهم ادامه داد؛ محمد صندلی آورد، طنابی را به صورت حلقه دار درست و به پنکه آویزان کرد و سپس روی چهارپایه رفت و از من خواست آن را از زیر پایش بکشم. در حالی که بی امان اشک می ریختم و از اینکه باید شاهد مرگ دوست صمیمی ام باشم به شدت ناراحت و متاثر بودم، ابتدا دست های محمد را بستم و سپس صندلی را از زیر پایش کشیدم و لحظاتی بعد دوست صمیمی ام در برابر چشمانم جان باخت. بعد از آن از راه پشت بام فرار کردم ولی در تمام این مدت عذاب وجدان داشتم تا اینکه بالاخره طاقت نیاوردم و تصمیم گرفتم حقایق را بازگو کنم. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عبرت محسن اکنون در بازداشت به سر می برد تا درخصوص این پرونده تحقیقات بیشتری انجام شود.
سیدضیاءالدین فائق آسیب شناس اجتماعی درخصوص وقوع این رخداد گفت؛ اگرچه از طریق مصاحبه دقیق با محسن می توان از علت و انگیزه این کار وی مطلع شد اما به هر صورت این نکته مسلم است که محسن هم می توانسته دوستش را از خودکشی منصرف کند و هم قادر بوده با اطلاع به موقع از طریق خانواده وی از این کار پیشگیری کند.
در روی دیگر سکه درخصوص تصمیم محمد برای خودکشی نباید از نظر دور داشت که حرکت به سمت از بین بردن خود نیازمند فرآیندی قابل توجه است و کمتر اتفاق می افتد که فرد بدون زمینه قبلی چنین کاری را برنامه ریزی کند. وقوع این ماجرا هشداری جدی برای والدین جوانان است که با ملاحظه هرگونه تغییر و تحولی در رفتار فرد به سرعت به درمان و حل مشکل او بپردازند.
فائق افزود؛ جامعه امروز ما به شدت از نداشتن بهره هوش هیجانی رنج می برد و فقدان خودآگاهی و فرانگرفتن روش های کنترل خود و مقاومت در زمان تصمیم گیری های مهم و چگونگی ایجاد ارتباط مثبت با دیگران و حل تنش ها از جمله معضلات نسل امروز است که سبب وقوع این گونه حوادث می شود.
|
|
|
|
|
|
|