آیت الله یوسف صانعی با تأکید بر مساوات بین زن و مرد در اسلام ، خواستار اصلاح قوانین مرتبط با حقوق زنان شد و بر غیر مجاز بودن اجرای حدود ، از جمله سنگسار ، در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام تأکید کرد .
به گزارش عصرایران ، آیت الله صانعی در گفت و گو با اعتماد ملی ، تصریح کرد: تفاوت میان دیه زن و مرد بر خلاف اصول و قواعد اسلامی است ، بنابراین ما باید آنقدر این مساله را تکرار کنیم و در باب آن بحث کنیم که دیه زن برابر دیه مرد است تا انشاءالله به صورت قانون تصویب بشود.
ایشان درباره تصدی مناصب توسط زنان نیز گفت: زن میتواند امام جمعه و امام جماعت و ولی فقیه بشود.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم. بسمالله الرحمن الرحیم. البته بحث تفصیلی دیه زن و برابری آن با دیه مرد در جزوههای فقه و زندگی آمده است. اما به طور اجمال از این قرار است.
اولا تفاوت میان دیه زن و مرد بر خلاف اصول و قواعد اسلامی است که بر برابری همه انسانها اعم از زن و مرد و سیاه و سفید، عرب و عجم در تمامی حقوق و امتیازات دلالت دارد چرا که در منشأ خلقت و آفرینش یکساناند و همه انسان آفریده شده اند<یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر وأنثی> و به عنوان <بنی آدم> گرامی داشته شدهاند <لقد کرمنا بنی آدم> و زن نیز همانند مرد خلق شده یعنی طینت و سرشت او از همان چیزی است که مرد از اوست. <یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده وخلق منها زوجها> و این اصول و قواعد چنانکه مشاهده نمودید نص صریح قرآن کریم است که نیازمند تفسیر و توجیه و تأویل نیست و در مقابل آن اسرائیلیاتی است که زن را در منشأ خلقت و سرشت متمایز از مرد میداند و معتقد است که زن پس مانده و اضافی است و یا برای خدمت به مرد آفریده شده که بر خلاف قرآن کریم و باطل است که با کمال تأسف گاهی در کلمات بزرگان ما نیز این نگرش و یا آثار آن یافت میشود.
ثانیا با پذیرش این اصل محکم و غیرقابل خدشه هر سخن یا قانونی که در تعارض و تقابل با آن قرار گیرد و بر خلاف آن باشد بنا بر فرمایش معصومین (علیهم السلام) مطرود خواهد بود مگر آن که این تفاوت با دلیل قطعی و قابل توجیه ثابت گردد مانند قانون ارث فرزند پسر که به صراحت قرآن مجید که دو برابر ارث دختر است <للذکر مثل حظ الانثیین>و با اینکه مستند به خود قرآن کریم بوده در عین حال باز میبینیم به دلیل اهمیت آن با اعتبارات عرفی از جانب ائمه معصومین(علیهم السلام) توجیه شده است به نحوی که باز با عدالت و اصول مسلمه اسلامی موافق گشته است.
علاوه بر آنکه آنچه در قرآن کریم در قصاص و دیات مورد توجه قرار گرفته حرمت نفس انسانی و جان اوست <من قتل نفسا بغیر نفس أو فساد> و یا <من قتل مظلوما> و <و من قتل مؤمنا> و تفاوت و تمایز میان جان زن و جان مرد مخالف این بخش از آیات قرآن کریم نیز هست.
ثالثا روح تربیت و فرهنگ اسلامی نیز دلیل دیگری بر برابری زن و مرد در تمام اموری است که به نفس و جان او مربوط است و نوعی احترام و ارزشگذاری بر او محسوب میشود. در نتیجه اصل و قاعده و دلیل همه حکایت از برابری دیه زن و مرد دارد و هر سخنی در برابر آن محتاج به اقامه دلایل بسیار محکم است که بتواند در مقابل چنین دلایلی مقاومت کند و بر آن تبصره بزند و اکتفا به چند روایت مخدوش که دارای اشکالات فراوان است که درجای خود ذکر شده و یا تکیه بر بعضی اعتبارات و تحلیلها در مباحث فقهی که جای اقامه و حجت و استنباط از دلایل و اصول است، نمیتواند مستمسک و مستند صحیحی برای ما در نسبت دادن این حکم به اسلام و فقه باشد.
توجیهاتی هم در این زمینه وجود دارد که بر نانآوربودن مردان و مسوولیت آنها در اداره زندگی تاکید دارند و این موضوع را دلیل نابرابری دیه میدانند. البته این حکم کلی در جامعه امروز موارد نقض بیشماری دارد و ما زنان زیادی را داریم که سرپرست و ادارهکننده اصلی خانوار هستند.
اوایل انقلاب این بحث دیه زن و مرد مطرح شد. این تحلیل که <زن نان آور نیست> و در مقابل <مرد نان آور است> اول بار از سوی شهید بهشتی (قدس سره) مطرح شد و البته در آن شرایط که ایشان با تمام فضل و به دلیل نبود فرصت، در بحث فقهی آن وارد نشدند و طبق مبنای معروف پاسخ میدادند توجیه مناسبی بود.
اما بعد از طرح مسائل جدیدی مانند شطرنج و معادن زیرزمینی توسط امام (سلامالله علیه) باب جدیدی در فقه باز شد که اگر ایشان و بزرگانی نظیر شهید مطهری امروز حضور داشتند دیگر خودشان هم چنین تحلیلی را تمام نمیدانستند. تحلیلی که موارد نقض بیشماری برای آن وجود دارد مثل همین زنان شاغل در کنار مردان بیکار و زمینگیر و یا کودکی که تازه متولد شده. ضمن اینکه بحث دیه ارتباطی با مسأله نان آوری و نانخوری ندارد و اثری از این تحلیل را هم در روایات نمییابیم چرا که دیه مربوط به جان آدمی است و جبرانی برای خسارتی است که بر آن وارد گردیده است و همانگونه که گفتم اساسا فقه جای اقامه دلیل و حجت است و با چنین تحلیلهایی نمیتوان حکم شرعی استنباط نمود.
آیا در باب دیه نابرابر زن و مرد چالشی هم در طول تاریخ اسلام وجود داشته ؟
اتفاقا یکی از مواردی که نظریه ما را تایید میکند همین است که چرا هیچ توجیهی در خصوص تفاوت دیه زن و مرد از ائمه وجود ندارد با این که درخصوص تفاوت ارث زن و مرد که در آیات قرآن کریم وارد شده سوالاتی از ناحیه دوستان ودشمنان مطرح شده و ائمه (علیهمالسلام) هم با کمال بردباری پاسخ گفته اند.
آیا مسأله دیه این اندازه روشن بوده است؟ و تنها سوال و جواب موجود در روایات مربوط به صورتی است که زنی مردی را کشته که زن را میکشند و چیزی به مرد نمیدهند و در صورت عکس آن نصف خونبها را به مرد میدهند که تازه در آنجا هم روایات معارض وجود دارد. با آنکه مسأله دیه و خون بها به دلیل وجود نداشتن آن در قرآن کریم و ارتباط وسیعش با حوزه اجتماع و مسائل اجتماعی بستری به مراتب چالشزاتر از مسأله ارث است که در عین حال مورد سوال و جواب در روایات قرار نگرفته است.
بنابراین ما باید آنقدر این مساله را تکرار کنیم و در باب آن بحث کنیم که دیه زن برابر دیه مرد است تا انشاءالله به صورت قانون تصویب بشود.
همین مساله نابرابری دیه حتی در مورد جراحات زن و مرد هم وجود دارد و این هم یکی از مواردی است که به نظر میرسد باید در آن بازنگری شود.
بله. در باب جراحتها هم این تفاوت وجود دارد. یعنی دیه تا ثلث برابر است و در مازاد بر آن، دیه زن نصف دیه مرد است و بسیار مشکل است که بپذیریم که چشم و گوش زن و مرد با یکدیگر متفاوت است و نسبت دادن چنین قوانین به خداوند با آنکه منشأ آن برداشت ما از کتاب و سنت است که در برابر آن برداشتهای دیگری نیز وجود دارد اگر به معنی تمسک به حجت شرعی باشد مانعی ندارد همانگونه که فقهای زیادی چنین برداشت کردهاند و معذور و مأجورند اما اگر به وسیلهای جهت تکفیر دیگران و نظریات دیگر تبدیل شود خطاست چرا که در فقه شیعه آرا و نظرات فقیهان برای فقیه دیگر هیچ اعتباری ندارد و اجماع در شیعه معمولا دلیلی جدلی است که در مقابل اهل سنت و در کتابهایی نظیر خلاف شیخ طوسی به آن تمسک شده است و جالب آنکه ایشان در مسالهای مانند قضاوت زن که میگوید زن نمیتواند قاضی شود و قضاوت مختص مردان است به دلایلی غیر از اجماع تمسک نکرده است.
به هر حال باید به گونهای دین و احکام اسلامی را بیان کرد که هم قابل فهم باشد و هم قابل پذیرش و باور و ایمان که این از معانی سهولت دین است.
چرا که از امتیازات اسلام این است که دین سهولت است یعنی قوانین آن قابل پذیرش است. مردم باید باور کنند که این قانون، قانون خداست.
بنابراین اگر ما برداشتی کردیم و عدهای آن را باور نکردند نمیتوانیم تکفیرشان کنیم بلکه باید برگردیم و در برداشت خود تجدید نظر کنیم. چرا که دانش به افراد ارتباط ندارد. دانش به دانش ارتباط دارد. به هر حال اسلام دین سهولت است و مردم باید باورشان بیاید به قوانین اسلامی.
اگر اسلام دین سهولت است و قوانین باید بتوانند مردم را قانع کنند، پس شما جواب نیمی از جامعه را که بر ضرورت بازنگری در قوانین منبعث از اسلام تاکید دارند و مثلا در بحث ممنوعیت قضاوت زنان یا در باب ازدواج مجدد مردان به اقناع نرسیدهاند را چطور میدهید؟
ببینید سهولت دین به معنای آسان وقابل پذیرش و عمل بودن آن است وخب اگر قانونی این قابلیت را نداشت نیازمند بازنگری است. پس اگر من که وارد احکام اسلام شدم و قانونگذار شدم حکمی دادم که برای توده مردم قابل پذیرش نیست یا برای آنهایی که ذیسهم هستند قابل پذیرش نیست؛ باید در آن بازنگری کنم.
نظیر همین لایحه تعدد زوجات که در آن آمده است که اگر مرد دارای تمکن مالی است و از نظر مالی میتواند عدالت را میان همسران خویش رعایت کند میتواند بدون رضایت همسر اول، همسری دیگر اختیار نماید که به نظر بنده چنین رفتاری با همسر خلاف معاشرت به معروفی است که در قرآن کریم به آن امر شده است مگر در جایی که رسم و فرهنگ مردم به گونهای است که زن از این عمل اذیت نشده و میداند که هوو برایش خواهد آمد؛ اما در جایی که زن این عمل را توهین و تحقیر برای خود میداند به گونهای که دست به خودکشی میزند چگونه میشود چنین حکمی را داد و چنین قانونی را تصویب کرد؟
قانونی که به متلاشیشدن بنیان خانه و بر هم خوردن آرامش زندگیها و بیسرپرستشدن کودکان خواهد انجامید و مسوولیت آن هم با همین حکمی است که بنده و جنابعالی دادهایم. یا همین مسأله خونبها که در دنیای امروز به چالشی عظیم برای قوانین و احکام اسلامی تبدیل شده است و دنیا دارد به آن اشکال میکند. حالا در مواجهه با این مسائل چه باید کرد و چه راهکاری برای برون رفت از این مسائل باید اندیشید؟
آیا با این پاسخ که <به کسی ربطی ندارد> میتوان مسأله را حل نمود؟ ما یک چیزی را برداشت کردهایم که قابل پذیرش نیست. نباید اگر کسی به ما اشکال کرد برداشتمان را به خدا نسبت بدهیم. خدا که با کسی قوم و خویش نیست. گفتند یک شخصی رفت مسجد خواست از خودش تعریف کند، گفت من پسر خواهر خدا هستم و مردم هم به او احترام گذاشتند. آخر شب شد گفت من جا ندارم کجا بمانم؟ یک مستمع زرنگی جواب داد: <خوب برو خانه داییات بخواب>
راهکار حضرتعالی برای خروج از این بنبست چیست؟
برای حل این مسائل میتوانیم با استفاده از روشهای فقهی و به قول حضرت امام (سلامالله علیه) فقه جواهری، اسلام را از این بن بست پیش آمده که حاصل آرا و اندیشههای مجتهدان بزرگوار سابق (قدسالله اسرارهم) است بیرون بیاوریم و مانند مقدس اردبیلی (رحمهالله علیه) از قواعدی نظیر سهولت و نفی حرج و با توجه کامل به کتاب و سنت بهرهگیری کنیم و قانونی قابل پذیرش به مردم ارائه نماییم...
حضرت آیتالله سوال مشخص من این است: جنابعالی قبول دارید که قوانین موجود در حوزه زنان از معیار سهولت برخوردار نیست و گروه بزرگی از زنان نسبت به این قوانین نقد دارند؟
نسبت به کدام قوانین نقد دارند؟
نسبت به قوانین موجود در زمینه دیه، ارث، طلاق، قضاوت، حضانت و... از آنجا که قوانین ما از فقه اسلامی گرفته میشود و شما هم میفرمایید هرگز در فقه شیعه به بنبست نرسیدهاید، پس چطور است که تا به حال همراهی و یا اجماعی مثلا در میان مراجع عظام برای بازنگری در این قوانین انجام نشده؟
اینجانب حدود 15 سال پیش به بعضی از بزرگان گفتهام در قانون اساسی طبق اصل چهارم که مترقیترین اصل برای اسلامی کردن قوانین است بر مسأله موازین و متدهای فقهی تأکید شده که راه اصلی برای خروج از این بن بستهاست.
به این معنی که اگر فقیهی مانند <ابن جنید> هزار و صد سال قبل میگوید زن از همه اموال منقول و غیر منقول شوهر ارث میبرد و یا فقیه عارفی نظیر <حاج آقا رحیم ارباب> برای زن حقالارث از همه اموال شوهر قائل است و نمایندگان مجلس بر این اساس قانونی را تصویب کردند که بهنفع همه مردم و جمعیت زنان جامعه است فقهای شورای نگهبان نباید آن را به دلیل مخالف با شرع رد کنند چرا که این نظریه بر اساس موازین اسلامی صادر شده و فقیهی آن را بر اساس موازین استنباط نموده و به آن فتوا داده است.
یا مسأله ازدواج مرد با اجازه همسر اول که بر اساس متد اسلامی صادر شده است و یا مسائل دیگری که در خصوص احکام و حقوق زنان مانند قضاوت زن،حضانت و... که ما آن را حل کردهایم،با این روال نیازی به اجماع فقها در رابطه با مساله قانونگذاری نیست و روشن است که موازین اسلامی که در قانون اساسی آمده فراتر از فتواست چرا که در صورت اختلاف فتوا و یا فوت صاحب فتوا و یا تغییر فتوا هیچ خللی در نظام قانونی جامعه پیش نخواهد آمد اما در غیر این صورت با مشکلات فراوانی روبه رو خواهیم بود.
چنانکه الان هم هستیم. این حرفها را گفتهام. خب این سخنان را هم ما بارها گفتهایم و بزرگان هم شنیدهاند به هر حال خودشان صلاح نمیبینند و من هم نمیگویم مقصرند اما راه را برای شما عرض میکنم.
شاید من متوجه نمیشوم. از یک طرف در مواردی مثل لباس ورزشی زنان و اساسا حضور زنان در مجامع ورزشی جهانی یا درباره ورود زنان به استادیومها گفته میشود که آیات عظام باید نظر نهایی را بدهند و از طرف دیگر حضرتعالی به عنوان یک مرجع مجتهد نظریهپرداز میفرمایید که علما درباره قوانین منبعث از فقه تنها راهکارها را ارائه میدهند؟
ما فقط فتوا میدهیم. قانون را که ما نمینویسیم. من نمیدانم اطلاعات حقوقی شما در چه حدی است؟ البته مقالههایتان را در روزنامه میخوانم
شما بفرمایید بنده اگر متوجه نشوم حتما میپرسم.
بله این خیلی هم خوب است. ببینید در فقه ما هست که حاکم بر مبنای فقهی خودش حکم میکند و از نظر دلیلی شما یا قبول میکنید اسلام نظام حکومتی دارد و یا نه. مامیگوییم اسلام نظام حکومتی دارد. پس محکمه و قوه مجریه و مقننه میخواهیم و این هم یعنی حکومت. پس متد فقهی را باید در نظر گرفت نه فتاوای مختلف را. هم قانون اساسی چنین میگوید و هم اگر غیر از این باشد اصلا نمیشود مملکت را اداره کرد.
شما میفرمایید زن و مرد در دین اسلام برابرند و جایگاه زن در قرآن جایگاه والایی است ولی در عمل، من به عنوان یک زن مدام با تضییع حقوقم در قوانین نوشته شده بر اساس اسلام رو به رو میشوم...
شما بفرمایید که در کجا مشکل وجود دارد تا ما حل کنیم. به هر حال این مشکل، مشکل شماست و شما بهتر میدانید.
عرض کردم خدمتتان قبلا....
ما در بسیاری از مسائل مانند دیه گفتهایم حتی بالاتر از آن ما میگوییم زن میتواند امام جمعه و امام جماعت و ولی فقیه بشود. شما دیگر چه میخواهید؟ اما این وظیفه قانونگذار است که بر این اساس قانون وضع کند و اگر قانونگذار دلش نخواست که این قوانین را وضع کند، در آن صورت مقصر ما نیستیم.
پس نقش مراجع عظام درانطباق قوانین با موازین اسلام که شما میفرمایید جانبدار زن هستند چیست؟
لا اله الا الله.... مرجع تقلید فتوا میدهد. هر فرد هم در حوزه فردی تا به قانون نرسیده است، فتوای مرجع تقلید خود را عمل میکند...
به نظر شما الان ضرورت تغییر در قوانین وجود دارد یا ندارد؟
بله وجود دارد. لازمه این تغییر هم در درجه اول آزادی مراجع تقلید (حفظهم الله) در فتوا است که فقه شیعه بر این آزادی استوار است اما میان قانون و فتوا تفاوت وجود دارد چرا که فقیه برداشت خود را از فقه بیان میکند و این قانونگذار است که باید با رعایت مصالح بر اساس فتوا قانون بنویسد و آنچه در نظر فقیه مطرح است دلایل اعم از کتاب و سنت و عقل است که بر اساس متدهای فقهی استنباط خود را از آن بیان میکند اما قانونگذار باید از میان این فتاوا آنچه را که نفع اجتماع و مردم در آن است به عنوان قانون بنویسد.
حالا شما بروید ببینید ازنظر آقایان چه چیزبرای جامعه انفع است. من نمیدانم. خودشان میدانند.
در ادامه بحث جایگاه والای زنان در اسلام و قرآن سوال دیگری هم دارم که مربوط به سوره نساء است که گویا توصیهای در این سوره به مردان شده است که زنانتان را بزنید!
(سر تکان میدهد) آنچه در این سوره راجع به زدن زنان وجود دارد همان گونه که امام باقر (علیه السلام) فرموده است زدن با چوب مسواک است. شما مکه مشرف شدهاید؟
خیر.
خدا قسمت کند. این چوب در مکه وجود دارد. چوبی است کوچکتر از همین خودکاری که در دست من و شما است و این توصیه هم به نظر بیشتر به شوخی و ایجاد الفت شبیه است تا زدن به معنی تازیانه زدن.
یعنی چه ؟ اصلا با هر وسیلهای چرا باید زن را بزنیم و بعد هم عدهای بیایند تفسیر کنند که مثلا جوری زده شود که جای کبودی نماند و...
حالا من میگویم خدمتتان. آخر شما صبر کنید. این قدر عجله نکنید... ببینید اصلا زدن مطرح نیست. گفته شده که بعد از موعظه و پشت کردن به زن، از دری دیگر وارد شوید و زدن در اینجا آنگونه که تصور شده نیست. چرا که باید به گونهای باشد که نه خون بیاید و نه سرخ شود که باید پرسید این اصلا چگونه زدنی است؟
به نظر شما اگر امام خمینی(ره) امروز در قید حیات بودند با تغییر در قوانین مربوط به زنان موافقت میکردند؟
به نظر من اگر امام (سلامالله علیه) بود با توجه به هوش سرشار و دانش عمیق و عشق و دلسوزی وافری که نسبت به اسلام داشتند که برای آن از همه چیز گذشتند و حاضر به تبعید و تحمل زندان شدند، بیتردید با هر آنچه که در خصوص تغییر قوانین در جهت حل معضل و رفع مشکل مردم و بیشترکردن علاقه مردم به اسلام و کارآمد نشاندادن احکام اسلامی نوشته میشد، ولو با نظر فقهی شخص ایشان موافق نبود، مخالفتی نداشت چرا که ایشان اسلام خواه واقعی بود و بارها در زمان خود ایشان اتفاق افتاد که جهت خروج از بن بست و حل مشکل، نظرات فقهی دیگر بزرگان را در تغییر قوانین پذیرا بود و اینجانب هم در برخی مواقع که مشکلاتی پیش میآمد و به ایشان نامه مینوشتم با توجه به عنایت و لطف ویژهای که به بنده داشت میپذیرفتند و دستور عمل میدادند و این معنی را در تعریفهایی که فرمودهاند میتوانید ببینید.
امام همه چیزش را برای اسلام داد. ایشان به غیراز کسانی هست که اسلام برایشان تماما منفعت بوده است.
نظر حضرتعالی درباره احکامی مثل پرتاب از کوه یا قطع عضو یا سنگسار که اخیرا صادر شده است چیست؟
خارج نشوید از بحث. من نمیتوانم جواب بدهم.
این فقط یک سوال است در حوزه بازنگری بر قوانین که قبلا نظر مثبت خودتان را درباره آن دادهاید و میفرمایید اگر امام هم بودند نظرشان موافق بود. حالا من در ادامه همین بحث سوال دارم. خارج نیست.
چیزی نگویید که من نتوانم جوابش را بدهم.
من برای نمونه درباره اجرای مجازات سنگسار باید از شما جواب بگیرم. این خارج از بحث نیست. آیا این نوع مجازاتها منسوخ نشده؟
خیر منسوخ نشده و همانگونه که بارها گفتهام ولی گوش شنوایی وجود ندارد و فریاد ما نیز به جایی نمیرسد ایجاد تغییرات در قانون مجازات اسلامی ضروری است اما نه به دلیل نسخ، بلکه بر همان مبنایی که میرزای قمی(ره) فرموده که حدود تنها اختصاص به زمان حضور امام معصوم (علیهالسلام) دارد که از چند و چون آن آگاه است اما در زمان غیبت، تنها راهکار مقابله با جرائم در بخش مجازاتها تکیه بر تعزیزات است که در آن مجلس میتواند با استفاده از کارشناسان روانشناس و جامعهشناس و رعایت تناسب بین جرم و جزا، مجازاتها را معین کند. شیوهای که در همه دنیا اعمال میشود و در کاهش جرم هم تاثیرگذار است.
حدود را که میفرمایید شامل اعدام هم هست؟
بله. در بخش تعزیرات اعدام هم وجود دارد، بهعنوان مثال کسانی که با وارد کردن مواد مخدر و ترویج آن باعث ایجاد فساد شده و جوانان را از راه به در میکنند؛ چنین افرادی به دلیل ایجاد فساد مستحق اعدامند و اینکه اعدام موثر نیست هم سخن صحیحی نیست.
پس پرتاب از کوه یا سنگسار که الان انجام میشود در زمان غیبت امام (ع) مجاز نیست؟
طبق مبنای میرزای قمی مجاز نیست و از طرف دیگر هم طبق آیین دادرسی اثبات اموری که منجر به اجرای چنین مجازاتهایی شود بسیار مشکل است چرا که اقامه شهادت توسط افراد متدین و معتدلی که از نگاه به صحنه وقوع چنین جرائمی پرهیز میکنند قابل تحقق نیست و تنها راه آن، چهار مرتبه اقرار خود فرد آن هم اقراری که از روی وجدان دینی و متأثر از ایمان به قیامت و فرار از عذاب آخرتی باشد و چنین افرادی بسیار نادرند هرچند در زمان ائمه گاهی اتفاق میافتاده و در روایات مذکور است که در آن صورت هم محکمه میتواند او را عفو کند.
حتی اگر حکمش سنگسار باشد؟
هر چه میخواهد باشد. در صورت اثبات، بهوسیله چنین اقراری که از روی وجدان باشد نه دوز و کلک، قابل بخشش است.
خب این هم که چندان قابل تشخیص نیست و لابد به علم قاضی بستگی دارد.
بله نمیشود. هنوز فرهنگ بشر آنقدر بالا نرفته که مجرم آزادانه بیاید اقرار کند و برخلاف آنچه که در آیین دادرسی در مورد حجیت علم قاضی آمده است .
ما علم قاضی را در این بخش از حدود حجت نمیدانیم، چگونه حجت باشد و حال آنکه به حسب طبع با اقرار دو مرتبه یا سه مرتبه با شرایط ذکر شده موجب علم میشود ولی در عین حال باید اقرار مرتبه چهارم هم باشد تا حد جاری شود، پس معلوم میشود که علم قاضی و حاکم در حدود،حجت نیست .
برای اطمینان زیادتر به این معنی باید به روایتی که در مورد اقرار زنی در نزد امیر مؤمنان در کتب روایی ما وارد شده که شاهد محکمی است بر عدم حجیت علم قاضی در حدود، توجه نمود؛ چرا که در این داستان با آنکه با یک یا دو مرتبه اقرار برای قاضی علم حاصل میشود، اما حضرت چهار مرتبه اقرار را لازم دانست و علاوه بر آنکه بعد از دستور به تحقیق در مورد عقل زن و سلامتی او در هر مرتبه هیچ اقدام تأمینی انجام نداد بلکه بعد از اطلاع از حامله بودن زن به او فرمود برو تا وضع حمل کنی و بعد از وضع حمل که زن دوباره نزد حضرت آمد به او فرمود برو تا بچهات بزرگ شود و راه و چاه را یاد بگیرد و بعد از آنکه از محضر امام خارج شد فردی به دلیل ناآگاهی ـ که متأسفانه عاملی از عوامل بدبختیها است ـ ضمانت کرد که از فرزند زن نگهداری میکند زمانی که به محضر حضرت برگشتند با صورت برافروخته و چشمان غضبناک امام روبهرو شد؛ چرا که حضرت مقصودش از آن کار این بود که فرد از اجرای حد بر خودش آن هم بعد از ثبوت در محکمه منصرف شود و برود و برنگردد.
حال با توجه به این روایت که عمل حضرت را نشان میدهد آیا میتوان گفت حضرت با سه بار اقرار علم و یقین پیدا نکرده؟
یا اینکه با توجه به یقین به وقوع جرم میفرمودند برو که دلیل بر عدم حجت علم قاضی در حدود است و یا با شهادت سه نفر عادل که تردیدی در عدالتشان نیست اجرای حد جایز نیست با آنکه برحسب عادت چنین شهادتی علم آور است بلکه در مقابل برای جلوگیری از تضییع آبروی دیگران سه شاهدی که شاهد چهارمشان به هر دلیل مانند ترافیک و یا تمام شدن سهمیه بنزین تأخیر کرده و یا نیامده است را شلاق میزنند. ببینید تفاوت این حکم را با رفتاری که ما انجام میدهیم و نوار میگذاریم، ضبط میکنیم و با شنود تلفنی و هزار بازی دیگر زمینه اجرای حد را فراهم میکنیم.
دقیقا برعکس تعجیلی که امروز در اجرای چنین احکامی میشود.
البته من این نقد شما را قبول ندارم. چون آنچه که شما میگویید جوابش این است که <لیس فی الحدود نظره ساعه.> یعنی بعد از اثبات حدود به آن طریقی که بیان شد معطلکردن آن صحیح نیست.
پس نمیتوان با بخشنامه جلوی اجرا را گرفت چنانکه در خصوص مجازات سنگسار گفته شده به قاضی میگوییم اجرا نکند اصولا نمیتوان گفت چنین راهی صحیح است یعنی بعد از قانونی کردن مساله، دیگر معطلکردن اجرا جایز نیست بلکه راه ثبوت را میتوان منحصر کرد.
پس اینکه حکم سنگساری صادر میشود و بعد گفته میشود که بخشنامه صادر کردهاند که حکم اجرا نشود با موازین اسلام سازگاری ندارد؟
به نظر من این کار با موازین فقهی نمیخواند چرا که قانونش وجود دارد و لذا باید مشکل را ریشهای حل کرد و راه چاره این مشکل تغییر در آیین دادرسی و انحصار ادله اثبات در همان دو راه که تحققش مشکل است خواهد بود و یا برحسب نظریه میرزای قمی قانونی وضع شود که حدود مربوط به زمان غیبت نیست و در زمان غیبت باید به تعزیر اکتفا کرد و این راه حل با قانون اساسی که موازین اسلامی را مطرح میکند سازگار است، نمیدانم چرا برخی اصرار دارند گرهای را که میتوان با دست باز نمود با دندان باز کنند این شیوه که با بخشنامه جلوی اجرای قانون گرفته شود علاوه بر آنکه خلاف دموکراسی و منطق قانونگذاری در دنیای امروز است، راه حلی اساسی نیست.
در فرمایشاتتان به ضرورت بازنگری در قوانین اشاره کردید. با توجه به اینکه در شرایط حاضر موضوع تعامل با جهان هم برای تمام کشورها بسیار اهمیت پیدا کرده و ما هم به هر حال باید بتوانیم در حوزه حقوق بینالملل و با توجه به رویکرد جهان امروز به موضوع حقوق بشر پاسخگو باشیم؛ درباره جایگزینی مجازاتهایی مثل اعدام که خشن توصیف شده، چه نظری دارید؟
اعدام خشن است نه قصاص.
موضوع، انجام عمل اعدام است.
خیر. اعدام در همه موارد خشن و زشت نیست برعکس در برخی موارد مانند قصاص هیچ خشونتی نداشته بلکه از زیباترین دستورات و قوانین اسلام است که اگر دو قانون اسلام را زیبا فرض کنیم یکی همین قانون قصاص است و اگر یکی باشد همین قانون است و این را بنده با تمام وجود یافتهام و تک تک سلولهای بدنم به آن گواهی میدهد با این توضیح که اگر قتل عمدی صورت گرفت قرآن کریم با آیه <و لکم فی القصاص حیاهِ یا أولی الالباب> سه دسته را در این باب مسوول دانسته است:
یکم: اولیا، دوم: حکومت و سوم: مردم.
در این قانون آنچه بر آن تأکید شده حق حیات اجتماع و آزادی آن است که اسلام با وضع این حکم هم حق صاحبان خون را حفظ کرده و هم پای حکومت را در جهت حفظ حقوق مردم به میان کشیده است و تا آنجا که توانسته کمتر در حدود آزادی بشر دخالت نموده و کمتر به سلب آن اقدام کرده که خود امتیازی برای قانون اسلام در مقابل برخی ممالک غربی است؛ به عنوان نمونه، حکم قاتل را قتل یا زندان معین نکرده بلکه به اولیای دم حق انتخاب داده است که یا مقابله به مثل کنند و یا دیه وخسارت بگیرند و یا عفو نمایند و در عین حال حق اذیت و آزار و شکنجه قاتل را به آنها نداده است و حکومت نیز مسوول مراقبت از حقوق قاتل و مقتول و اولیای دم است و آنانکه میگویند مجازات قاتل به عنوان قصاص خشونت است باید توجه کنند که عمل فرد قاتل خشونت است که عواطف کسانی که عزیزشان را به قتل رسانده جریحه دار کرده و حق بزرگی از آنان را پایمال نموده است، البته خداوند در کنار این حق برای صاحبان خون و اولیای دم به آنان سفارش نموده و آنان را به عفو و گذشت با قدرت ترغیب نموده است تا حقوق همه حفظ شود.
به نظر شما انجام مجازات اعدام باعث ترویج خشونت نمیشود؟
نخیر. اینکه میگویند خشونت دارد باید توجه کنید که اتفاقا کار آن قاتل است که خشونت است.
به هر حال ما باید پاسخگوی عاطفه کسی باشیم که عزیزش را کشتهاند. چون او هم انسان است و حق دارد. شما میگویید ترویج خشونت است؟
من میگویم بیایید در جامعه کار فرهنگی کنید تا مردم بیشتر تمایل به بخشش داشته باشند. کجای این خشونت است؟
خسته شدیم ما...
حضرت آیتالله صانعی من سوالات دیگری هم دارم و عذر میخواهم که خسته شدید ولی به هر حال ما هم تا قم آمدهایم که جواب سوالاتمان را از شما بگیریم. درباره پوشش زنان و نوع حجاب آنها حتما در جریان هستید که اخیرا سختگیریهای زیادی شده است. آیا اسلام بر نوع خاصی از پوشش تاکید دارد؟
در مورد پوشش زن اسلام تنها به بیان برخی قواعد و اصول اکتفا کرده است مانند آنکه زن باید اولا: پوششی داشته باشد که او را از نگاه آلوده حفظ نماید و به تعبیر شهید مطهری باعث مصونیت او شود.
ثانیا: اجتماع نیز از فساد و تباهی مصون بماند که به نظر اینجانب برای مرد نیز همین پوشش و به همین دلیل لازم است. ثالثا: شخصیت و کرامت و حرمت زن حفظ شود که اگر دیده باشید افراد متشخص با هر فرهنگ و مذهبی ولو آنکه از لحاظ دینی خود را آزاد میدانند اما به دلیل آنکه برای خود شخصیت قائلند با هر پوششی در اجتماع ظاهر نمیشوند اما در خصوص نوع و شکل پوشش، افراد آزادند که هر چه میخواهند بپوشند و اسلام هیچ دخالتی در این بحث نکرده و به عرف جامعه و تشخیص مردم واگذار کرده است.
علاوه بر بحث چادر تغییراتی هم در نوع پوشش زنان و مردان با تغییر فصل ایجاد میشود و در زمستان گذشته این موضوع برای زنان دردسرساز شد. مثلا اعلام کردند که به پا کردن <چکمه> برای زنان در حکم <تبرج> است و زنان حق ندارند چکمه بپوشند.
چه مانعی دارد؟ در زمستان چکمه میپوشند دیگر. در تابستان هم کلاههایی سرشان میگذارند برای اینکه در آفتاب اذیت نشوند. چه اشکال دارد؟ تبرج اصلا این حرفها نیست. تبرج آرایشی است که ممکن است زنی بکند و نعوذبالله بخواهد روسپیگری کند که حالا به آن وارد نمیشویم. <لا تبرجن تبرج الجاهلیت الاولی> اشاره دارد به خودنماییکردن...
ریشه تبرج به لحاظ لغوی چیست؟
من وارد این بحث نمیشوم. نمیتوانم.
چرا حاج آقا؟
برای اینکه امروز بحث حجاب زنان و مفاسد اجتماعی یک بحث سیاسی شده است. فایدهای هم ندارد صحبت من. از طرفی ممکن است برداشت مجریان هم از تبرج با برداشت ما متفاوت باشد.
به همین دلیل هم هست که اظهار نظر شما خیلی فایده دارد.
من فقط میگویم خودنمایی نباید کرد. چه زن و چه مرد. خودنمایی زن برای جلب توجه مردان حرام و خودنمایی مرد هم برای جلب توجه زنان حرام است. والسلام.
پس بالاخره چکمه پوشیدن مصداق خودنمایی هست یا نه؟
چکمه چه ربطی دارد به این حرفها؟ چکمه تبرج نیست. چکمه را میپوشند چون برف میبارد.
آیت الله صانعی درباره آسان بودن قوانین اسلامی چنین ابراز نظر کرد: سهولت دین به معنای آسان وقابل پذیرش و عمل بودن آن است وخب اگر قانونی این قابلیت را نداشت نیازمند بازنگری است.
پس اگر من که وارد احکام اسلام شدم و قانونگذار شدم حکمی دادم که برای توده مردم قابل پذیرش نیست یا برای آنهایی که ذیسهم هستند قابل پذیرش نیست؛ باید در آن بازنگری کنم.
این مرجع تقلید همچنین درباره اجزای حدود در زمان حاضر نیز تصریح کرد: همانگونه که بارها گفتهام ولی گوش شنوایی وجود ندارد و فریاد ما نیز به جایی نمیرسد ایجاد تغییرات در قانون مجازات اسلامی ضروری است اما نه به دلیل نسخ، بلکه بر همان مبنایی که میرزای قمی(ره) فرموده که "حدود" تنها اختصاص به زمان حضور امام معصوم (علیهالسلام) دارد که از چند و چون آن آگاه است اما در زمان غیبت، تنها راهکار مقابله با جرائم در بخش مجازاتها تکیه بر تعزیزات است که در آن مجلس میتواند با استفاده از کارشناسان روانشناس و جامعهشناس و رعایت تناسب بین جرم و جزا، مجازاتها را معین کند. شیوهای که در همه دنیا اعمال میشود و در کاهش جرم هم تاثیرگذار است.
parand2008 - فرانسه - نانسی |
ساز ایشون همیشه با ساز اقایان اخوند دیگه فرق داره بعضی ها را هم میشناسم از مومن های خیلی اسلامی برای تو جیه خیلی کارهاشون فوری می گن اقای صانعی مرجع ماست بعد یک کار دیگه را میگن اقای ایکس واقعا یعنی با این پیشرفت علم و میزان سواد در ایران باز ما به این ادمها احتیاج داریم |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
ezatdf - ایران - تهران |
برای کسانی که حوصله خواندن مقاله طولانی بالا را ندارند فقط دو جمله ایشان را در کنار هم می گذارم برداشت با خودتان - نظر ایشان درباره سنگسار :(به نظر من این کار با موازین فقهی نمیخواند چرا که قانونش وجود دارد و لذا باید مشکل را ریشهای حل کرد و راه چاره این مشکل تغییر در آیین دادرسی و انحصار ادله اثبات در همان دو راه که تحققش مشکل است خواهد بود و یا برحسب نظریه میرزای قمی قانونی وضع شود که حدود مربوط به زمان غیبت نیست و در زمان غیبت باید به تعزیر اکتفا کرد) و نظر ایشان درباره اعدام:(اعدام در همه موارد خشن و زشت نیست برعکس در برخی موارد مانند قصاص هیچ خشونتی نداشته بلکه از زیباترین دستورات و قوانین اسلام است که اگر دو قانون اسلام را زیبا فرض کنیم یکی همین قانون قصاص است و اگر یکی باشد همین قانون است و این را بنده با تمام وجود یافتهام و تک تک سلولهای بدنم به آن گواهی میدهد ) |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
tabestoun - فرانسه - سوشو |
این حاج اقا خوب حرف میزنه به دلنشینه ولی ایا حرفهایی که میزنه اجرا میشه بقول خودش احکام همان احکام اسلامیست پس چرا تا حالا تو این 28 سال این احکام بگفته ایشون اجرا نشده |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
Afshin London - انگلستان - لندن |
این هم یکى از دلقکهاى جمهورى اسهالى مثل خاتمى |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
moji643 - ایران - شیراز |
قابل توجه بعضی ها
من بعضی از قسمت های مهم رو برداشتم و در زیر براتون میذارم.
بعد هی بگین اسلام مخالف آزادی و دین نا برابری بین زن و مرد و الی آخر
[[ تفاوت میان دیه زن و مرد بر خلاف اصول و قواعد اسلامی است ]]
[[ اصل و قاعده و دلیل همه حکایت از برابری دیه زن و مرد دارد ]]
[[ توصیهای در این سوره به مردان شده است که زنانتان را بزنید!
(سر تکان میدهد) آنچه در این سوره راجع به زدن زنان وجود دارد همان گونه که امام باقر (علیه السلام) فرموده است زدن با چوب مسواک است. شما مکه مشرف شدهاید؟ ]]
[[ درباره پوشش زنان و نوع حجاب آنها حتما در جریان هستید که اخیرا سختگیریهای زیادی شده است. آیا اسلام بر نوع خاصی از پوشش تاکید دارد؟
شخصیت و کرامت و حرمت زن حفظ شود که اگر دیده باشید افراد متشخص با هر فرهنگ و مذهبی ولو آنکه از لحاظ دینی خود را آزاد میدانند اما به دلیل آنکه برای خود شخصیت قائلند با هر پوششی در اجتماع ظاهر نمیشوند اما در خصوص نوع و شکل پوشش، افراد آزادند که هر چه میخواهند بپوشند و اسلام هیچ دخالتی در این بحث نکرده و به عرف جامعه و تشخیص مردم واگذار کرده است. ]]
[[ اعلام کردند که به پا کردن lچکمه برای زنان در حکم تبرج است و زنان حق ندارند چکمه بپوشند.
چه مانعی دارد؟ در زمستان چکمه میپوشند دیگر. در تابستان هم کلاههایی سرشان میگذارند برای اینکه در آفتاب اذیت نشوند. چه اشکال دارد؟ تبرج اصلا این حرفها نیست. ]] |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
جناب اقای ایت ا... صانعی انگار شما هم دچار الزایمر شده اید و ایات قران را از یاد برده اید. لطفا به ایات زیر توجه کنید. 1- سوره نسا ایه 11. حکم خدا در حق فرزندان شما انست که پسران دو برابر دختران ارث ببرند... در این ایه دقیقا مشخص شده است که زن نصف مرد ارث می برد. حال ایه زیر را ببینید. 2-سوره نسا ایه 34. مردان را بر زنان حق تسلط و نگهبانی است بعلت اینکه خدا بعضی از شما را برتر از بعض دیگر مقرر داشته....اگر مطیع نشدند(زنان) از همخوابگی با انها خودداری کنید و اگر باز هم مطیع نشدند انها را بزنید(!!!!!) اگر... حال به این ایه توجه کنید. سوره بقره ایه 228...... لیکن مردان را بر زنان برتری خواهد بود....حال ایه زیر را ببینید سوره بقره ایه 282 و دو تن ازمر دان گواه اورید و اگر دو مرد نیابید یک تن مرد و دو تن زن(!!!!)...حال سوره نسا ایه 3 را ببینید.. پس نکاح کنید انچه خوش اید شما را از زنان دو سه و چهار(!!!!) و اگر هم بیم داشته باشید که عدالت نورزید پس تنها یک زن اختیار کنیدو...در این ایه اصلا زن مهم نیست و به شکل کالائی درخدمت مرد فرض شده است !!!! حال این ایه را ببینید. سوره بقره ایه 223. زنان شما کشت زارهای شما هستند پس بهر نحوی که میل دارید برای کشت در انها فرود ائید...این ایه به مرد اجازه داده است برای ارضای تمایلات نفسانی زنش را از طریق غیر عادی تصرف کند!!!! ایات دیگری هم هست که نشان میدهد مرد بر زن برتری دارد که من دبگر وقت نوشتن ندارم! اقای صانعی اسلام دینی نیست که مساوات بین زن و مرد را ارمغان اورده باشد بلکه بر عکس بر این امر که مرد از زن برتر است پا فشاری دارد. این دین دینی نیست که در قرن 21 کاربرد داشته باشد . جناب اقای صانعی لطفا ماله کشی نکنید.... |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
brad pitt - ترکیه - استانبول |
اینشم یه شیطونه مثل بقیه مراجع.... |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
ali-vienna - اتریش - وین |
آیت الله غلط کرد.
دجال های حقه باز
|
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
shanul - المان - هامبورگ |
صانعی یک اخوند عرب هست و روش نمیشه بگه این کتاب قران حرفش برای مسلمانان باید سند باشه از بس که در ان احکام قتل و جنایت وجود داره بعد می اید برای اینک تا حدی ماست مالی کنه جنایت سنگسار را میگه میرزای قمی گفته امام معصوم باید این کار بکنه حالا چه امام معصوم باشه و چه نباشه بلاخره این سنگسار قانون هست و باید انجام بشه و فرمان خدای اسلام هست میرزای قمی مگه پیغمبر بوده و یا خدای شما هست که به حرف ان استناد می کنید بسیار روشن مجازات سنگسار در قران وجود داره و احتیاج به ماست مالی کردن و تفسیر هم نداره.حالا جالب اینجاست که این امام معصوم بعد از اینکه بارها زنها را سنگسار کرد و دستش به خون الوده شد باز هم اسمش امام معصوم هست یعنی بیگناه.حالا اقای صانعی اگر مردم ایران این اسلام را نخواهند شماها میروید کنار به نظر مردم و خاستهای انها احترام می گذارید؟ |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
sepid.irooni - انگلستان - لندن |
به به چه خوب دمت گرم گرم اخوند از اینا هم پیدا میشه ولی خداییش این فرق می کنه .! |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
Huria - دانمارگ - گبنهاگ |
shanul - المان - هامبورگ
فعلا که ایران تنها صادر کنده اخوند تو دنیاست. نمونه اش هم همین قمی سیستانی خودتونه که تو عراق اتراق کرده. پس بیخود شاهکاراتونو به بقیه نسبت ندید لطفا |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
iran zamen - نروژ - روگنان |
افعی همیشه افعی می زاید.شما تا به امروز افعی دیده اید که کبوتر بزاید.اخوند.اخوند است همه انها فقط برای نابودی وخرافات ساخته شده اند. |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
khoshteep - کانادا - ونکوور |
میگه منظور از زدن زن با چوب مسواکه!از طرفی تو قران نوشته :اگه زن نافرمانی کرد انقدر بزنید که زخم به استخوان برسد؛این چه چوب مسواکیه اخه؟یا لابد باید طرفو زجر داد اونقدر؟ اصلا این یارو چرا تا حالا صداش در نیومده بود؟اینم مهره سیاسته مثل بقیه مفتخورا.. |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
sogol.m - امارات - دبی |
afshin london بهترین نظر را دادید |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
حسن کچل - امریکا - نیو یورک |
derafsh - اتریش - وین دوست عزیز که با مدرک محکم {قران }جواب دادین
اینها نه خدا را قبول دارند نه قران به اینها مشرک میگویند برای بقای خود دست به هر کاری میزنند
دوستانی که به عربها توهین میکنند اول عرب بودن ایننهارا ثابت کنند
دومن پیامبران ما عرب بودند فارس نبودند شما که دم از علی گفتن میزنید مگر عرب نبوده خدا کافر را میبخشد ولی مشرک را هرگز |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
ما هنوز یاد نگرفتیم که به انچه گفته شده توجه کنیم
اینکه حدود اسلامی در زمان غیبت امام معصوم ممنوع است و مخصوص زمان حضور است به معنای اجرای حتمی ان در زمان حضور نیست و به احتمال زیاد این احکام اجرا نخواهد شد چون در تشیع یکی از اصول دین عدل است و احکام باید عادلانه باشد به عبارت دیگر عدل میزان است و احکام دنباله رو ان امروز نیز شما هر حکم یا برداشتی را که عقلا ناعادلانه دانستند میتوانید پس از تحقیق بگویید که از احکام اسلامی نیست ویا حکمی مقطعی است که در زمان خود عادلانه بوده
اما در مورد ایات اقای درفش بدون مطالعه نظر داده اند
من تنها به ایه ارث میپردازم
از نظر اسلام مخارج زن و فرزندان و پدر و مادر تهیه مسکن مخارج تحصیل و درمان با مرد است و حتی اگر زن در خانه پدری کلفت دارد مرد باید خرج او را هم بدهد
زن بخشی ار اموال مرد را به عنوان مهر میگردد و در ان محدودیتی نیست در حدود 10 سال کار مجانی امده
زن در خانه هیچ وظیفه ای ندارد و برای کلیه انها می تواند اجرت بگیرد و مرد نمیتواند از او در خانه داری بچه داری و ... کار بخواهد و حتی برای شیر دادن که از جان مادر است نمیتواند او را مجبور کند
کلیه اموال و درامدهای زن متعلق به اوست و هیچ وظیفه شرعی در قبال هیچ کس و خانواده ندارد
دفاع و جنگ تنها برای مردان است
من اگر زنم یه خونه برای زندگی بگیره 500 سکه مهرم کنه مخارج من و بچه .... قبول کنه بره کار کنه بیاره تو زندگی خرج کنیم منم یه ریال ندم تو خانه هم هیچ وظیفه کاری در خانه از لحاظ قانون وشرع نداشته باشم
و...
میگم خواهرم و زنم 2 برابر ارث ببرند و میدونم ضرر میکنند چون حمالی مفتیه
90درصد مردا با من موافقند و حاضرند این کارو بکنند(مردا نظر بدن)
پس قانون ارث به همراه سایر قوانین مالی اسلامی به نفع زنه
البته اینکه زنها از حقوقشون استفاده نمیکنند بیشتر به مهربانی و بعضی وقتها نا اگاهی و حتی قوانین مزخرف جمهوری اسلامی بر میگرده
|
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
خوشتیپ از کاندا
ضرب معانی مختلفی دارد حتی در خود قران و معیار تفسیر قران برای شیعه کلام امامان است و قران بدون تفسیر انان را ناتمام میدانند
و ضرب با مسواک در مزاجع (رختخواب) کنایه ار شوخی است که امام صادق این تفسیر را صحیح دانسته به این معنا که اگر در زندگی زناشویی اختلافی ایجاد شد و زن مقصر بود مرد باید نصیحت کند اگر اثر نداشت قهر و پشت کردن و جدا کردن مکان خواب و اگر همه اثر نداشت به تعبییر عامیانه من برگردید پیش خانمتان و از در شوخی وارد شویید که جواب میدهد و بعدا اختلاف خود را سر فرصت حل کنید و در ان زمان زیاد کش ندهید
و چون امام اینگونه تفسیر نموده بر اساس اعتقاد شیعیان تنها تفسیر صحیح از ایه است و پیامبر نیز انرا اینگونه تقسیر میکرده و شاید علت استفاده از کلمه ضرب با تفسیر به چوب مسواک به خاطر این باشد که به اعراب جاهلی
که زن را ملک خود میدانستند و او را هر هنگام میخواستند میزدند بفهماند که اگرچه از نظر لغوی هر دو ضربند ولی ضربه ای از روی شوخی و با مهر و محبت بسیار اثر بخشتر است و ان اعمال شما نادرست بوده
دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه
هر دو جانسوزند اما این کجا و ان کجا |
شنبه 7 اردیبهشت 1387 |
|
king_irooni - ایران - سربندر |
نمی دونستم که توی قران و احادیث هم شوخی وجود داره !!! راستی چرا این شوخی فقط برا زدن زنهاس؟؟!! و اصولا" از کجا متوجه شد که این یه آیات و احادیث شوخیه ؟؟!! و اینکه کتک زدن با یک عدد چوب مسواک مشکلی نیست اما اگه کسی اومد و از ترکیب صدها و یابیشتر از همون چوب مسواک یه شلاق گنده ساخت و خواست اون رو بکار ببره چی؟؟ آیا در این باره توصیه شده که فقط با یک عدد چوب مسواک زنها رو بزنید؟؟ یا به تعداد چوبهای مسواک اشاره نشده ؟؟ |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
اقای مسلمان 21 ایران-تهران اولا من بسیار محکم طبق ایات قران (که کاملا بر ان اشراف دارم ) نشان دادم در اسلام زن و مرد برابر نیستند. اگر سخن امام معصوم ا قبول دارید (به قول خودتان) خطبه نکوهش (خطبه 80) نهج البلا غه را بخوانیدو ببینید که در این خطبه زن چقدر خوار و ذلیل دیده شده است. همچنین خطبه حجه الوداع محمد را بخوانید. در این خطبه محمد بر کتک زدن زن دوباره تاکید کرده است. ثانیا شما مثل اینکه متوجه نیستید که نفس عمل یعنی کتک زدن یک انسان ایراد دارد. مهم وسیله کنک زدن نیست! نفس عمل ایراد دارد. شما بیا غرب یک حیوان را کتک بزن ببین پلیس شما را می گیرد یا نه؟ لطفا برای خنده هم که شده بحارالانوار را بخوان و ببین که به زن را چگونه ترسیم کرده است!!!!!!!!!!!!!!!! ثالثا بدون انکه طرف مقابل تان را بشناسید ان را به کم مطالعه بودن محکوم نکنید! فقط اگر می توانید (که بعید می دانم) دلیل منطقی بیاورید! |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
moji643 - ایران - شیراز |
moslman 21 - ایران - تهران
بابا دمت 1 میلیون تا گرم...
راستش من می خواستم که جواب این دوستان رو بدم الان دیدم که شما زحمت کشیدید.
واقعا کامل بود.
خیلی تشکر.. همه ی موارد صحیح بود.
ممنون |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
نوه ی ابلیس - ایران - گرگان |
حسن کچل - امریکا - نیو یورک
عزیزم باید بگویم زمانی که اعراب به ایران حمله کردند خیلی از زنان و دختران ایرانی عزیز مورد تجاوز قرار گرفتند و موجوداتی که از این اعراب کثیف متولد شد و رشد نمودند بعدها ایرانیها به این موجودات عجیب و غریب حرام زاده می گفتند و مادران عزیز این موجودات به اعراب گله و شکایت بردند که ایرانی ها بچه های مارا حرام زاده خطاب می کنند .و اعراب چون تازه به دوران رسیده بودند همه ممالک و کشورهایی که به تصرف خود در می آوردند خود را سید یعنی آقا خطاب می کردند و بقیه را برده .به همین دلیل آن موجودات عجیب الخلقه را که هم اکنون هم سید می نامند و بقیه که عمامه سفید دارند اینان نوکران آنانند.دوست عزیز امیدوارم ملتفت شده باشی که اینان از همان نسل اعراب سوسمار خورند و اگر تو سید هستی من به تو پیشنهاد می کنم آن پیشوند را از اسم محترم خودت بردار!!!!!!!!!!!!!!!! |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
khoshteep - کانادا - ونکوور |
derafsh - اتریش - وین
دوست عزیز دمت گرم واقعا!!
moslman 21 - ایران - تهران
جمع کنید بابا این بساط ماله کشی رو. |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
iran zamen - نروژ - روگنان |
طرفداران ال ناب محمدی .همان بهتر که خودتان را گول بزنید.و همان بهتر که از حدیث های خرافاتی امام صادق مثال بز نید .از خواب بلند شوید وبه واقعیت جهان امروز نگاهی بگنید.دوره خرافات مذهب رو به اتمام است.شما ها هنوز در 1400 سال پیش در حال تفکر هستید.ما در قرن 21 هستم دنیا در حال پیشرفت است .و ما در قر ان گیر کرده ایم.زنده باد ایران ازاد و بدون اسلام |
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای حسن کچل و ایران زمین از استدلاهای بدون نقص شما لذت بردم
انگار ما نمیتونیم بدون اینکه اول فحش وبد بیراه بگیم استدلال کنیم |
دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای درفش
من که توضیح دادم در مذهب تشیع یکی از از اصول اساسی اصل عدل است و عقل نیز یکی از پایه های شناخت احکام. خود امامان یکی از ملاکهای شناخت روایات صحیح را ارجاع به قران وعقل دانسته اند . در مورد خطبه هایی که در نهج البلاغه و یا بحار الانوار و... امده و از زنها نکوهش شده باید توجه داشت که جعل در احادیث شیعی فروان بوده است که با مراجعه به عقل و اصل عدل وشناخت راویان و اصل برابری همه انسانها میتوان پی به اینگونه جعلیات برد به عنوان مثال در نهج البلاغه امده زنها نواقص الایمان هستند چون در زمان عادت ماهیانه بر اساس تکلیف خود دین نماز و روزه را به جا نمی اورند از یک طرف دین میگوید نگیر و از طرف دیگر چون به این تکلیف عمل کردی ناقص الایمانی خوب این با هیچ عقلی سازگار نیست و خود امامان گفته اند این روایات را باید به دیوار زد چون با اصول عقلی سازگار نیست.
پس مدام این روایت جعلی را تو کله ماها نزن ایا این صحبت من بد است که میگویم هرچه ناعادلانه است حکم دین نیست . عدل پایه احکام است. |
دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای درفش
من هم با شما موافم نفس کتک زدن بد است اما اگر به کسی بگوییم شما با پر قو مثلا فلانی را بزن خوب همه میفهمند که منظور زدن نیست زدن با مسواک هم نوعی شوخی است . و وقتی در تفسیر امام شیعی اینگونه امده هیچ برداشت دیگری قابل قبول نیست
واینکه شما غرب را مدام توی سر ما میزنید که الان قوانین اینگونه است که بسیار خوب وعالی که امیدوارم روزی ایران اینگونه شود ولی در 400 سال پیش در اروپا و 200 پیش در امریکا پایه های تمدنی بر برده داری ریخته شد و من در جایی خواندم که از 200 افریقایی تنها 20تا 30 در کشتی هایی که به امریکا می رسیدند زنده می ماندند حقوق سیاهپوستان مگر چند سال است که در امریکا رعایت میشود حق رای برای زنان و حقوق قانونی دیگر در اروپا سابقه ای بیش از 200 سال ندارد. حال شما در 1400 سال قبل در جزیره العرب با ان فرهنگ جاهلی چگونه یک نفر میتوانست تمامی فرهنگها را از بین ببرد تغیییرات مستلزم کار مداوم و پیگیر است البته پیامبر اصول اساسی را در زمان خود همانند برابری همه انسانها و اصل عدالت نفی ظلم و... را بیان نمود و و قوانیین نیز به نحوی بود که کم کم این اصول در زندگی حریان یابد به عنوان مثال برای لغو برده داری کفاره بسیاری از گناهان را ازاد کردن برده دانسته است به عنوان مثال در یک مورد اگر کسی عمدا روزه خود را بخورد باید 60 بنده ازاد کند و .... که اگر به تمام این احکام عمل میشد در همان سالهای اولیه برده ای باقی نمی ماند . شما نگویید چرا از اول برده داری را لغو ننمود چون نمیتوان همه ساختارهای جامعه را به یک باره ویران کرد همانگونه که رفع برده داری در امریکا و رفع تبعیض نژادی در امریکا و 1200 سال پس از پیامبر با تمام اگاهی ها مستلزم تلاشهای بسیار و خونهای زیادی بود که در این راه ریخته شد.
و همچنین در مورد زنان نیز به همین صورت . در اروپا تا حدود150 سال پیش برای زنان حق رای قایل نبودند اما در 1400 سال پیش در جریان بیعت پیامبر با زنان نیز بیعت نمود تا این اصل که زنان نیز در امور سیاسی حق برابری با مردان دارند برای ما ثابت شود وما در طول تاریخ خود میباید از این اصول استفاده میکردیم ولی چون حکام چه اکنون و جه قبل در ورطه استبداد گرفتارند ما رفتار انها را به حساب اسلام میگذاریم
نکته دیگر در ارج زن در اسلام شیعی اینکه نسل پیامبر اسلام توسط تنها دخترش باقی ماند و ما تمام امامان را فرزند پیامبر میدانیم و به نظر شیعه او یکی از 14 معصوم میباشد و این امر که فرزند دختر نمیتواند نسل را منتقل کند و و به درجات بالا برسد و ... (که در جاهلیت بود ) از میان رفت حال اگر از قول امام علی نقل شد که زن ناقص الایمان است ایا یک فرد شیعه با توجه به مقام حضرت زهرا وسایر زنان میتواند انرا جعلی نداند. |
دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای کینگ ایرانی
اصلا زدن مطرح نیست من اگه به شما گفتم با تلنگر با انگشت دستت بزن به فلانی خودت میفهمی یعنی از روی شوخی و حالا اگه شما با مشت زدی طرف مرد من مقصر نیست . وقتی گفته با چوب مسواک نه اینکه چوب مسواک خصوصیت داشته باشد . شوخی کردن و مهربانی کردن منظور است حالا اگر شما از این چوب مسواک تبر درست کردی زدی طرف را کشتی اشکالی به گوبنده نیست اشکال به منطق شماست. |
دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 |
|
dubai_vip3 - امارات - دبی |
درفش واقعا راست میگه تو کتابهای تشیع خیلی تناقض هاست که خودشون خبر هم ندارن
راستی کسانی که مطلب بالا رو نخوندن من جمله نوه ابلیس خواهشن مفت ننویسن |
دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 |
|
نوه ی ابلیس - ایران - گرگان |
dubai_vip3 - امارات - دبی
باشه عزیزم فقط ترشی نخوری برات خوب نیست!!!!! |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
نوه ی ابلیس - ایران - گرگان |
dubai_vip3 - امارات - دبی
عزیزم می دونی الان داشتم چی فکر می کردم با خودم گفتم این dubai_vip3 - امارات - دبی همان دندی امارات اماراته جان من درسته ؟
اگه درست بود بهم بگو باشه آفرین دختر!!! |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
جناب اقای مسلمان 21-ایران- تهران. حداقل با خودت رو راست باش. چوب مسواک شما ماله کشی بر زن ستیزی اسلام است!!! لطفا منابعی را که در بالا ذکر کردم بخوان و بعد قلم بزن. با خودت رو راست باش. ما در قران و نهج البلاغه و احادیث محمد چوب مسواک ندیدیم. این هم یکی دگر از ماله کشیهای شیعه است!!!! هیچ کدام از حرفهای شما نه تنها منطقی نیست بلکه مغالطه است. لطفا 17 جلد تاریخ طبری را بخوان.که بیشتر با ارزش زن در اسلام اشنا شوی و اینقدر مغالطات اخوندهای شیعه را چشم بسته تکرار نکنی. |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
SUFIA - امارات - دبی |
یک حکایت از انجیل.یه روز 1زن که بجرم زناکاری گرفته بودن میارن نزد عیسی و یهودیان میگن ما طبق ایین خودمون باید این زن رو سنگسار کنیم نظر تو چیه؟حضرت عیسی میگه در میان شما آن کسی که پاکتر از همه هست و گناهی نکرده می تواند این حکم را اجرا کند!بعد از گفتن این حرف عیسی همه از آن مکان رفتن فقط عیسی ماند و آن زن و به زن گفت من تو را بخشیدم برو خود را باک کن و دیگر گناه مکن!
به امید روزی که در ایران حکم سنگسار برچیده شود
خدا تنها مونده!همه ی اونایی که الان جزء بزرگان و عالمان دینی هستن .دینهای خدا رو به دلخواه و شیوه غلط به مردم بازگو میکنند
این اسلام محمدی که کامل ترین دینه خداست ولی چی شده که توی ایران از اسلام زده شدن؟چون هر کاری کردن گفتن اسلام گفته!توی عربستان زنها حق رانندگی ندارن!اینم اسلام گفته!پس چرا اون موقع حضرت فاطمه بر اسب و شتر مینشست؟شاید اگه ماشین بود رانندگی هم می کرد.اونهایی که میگن ما از نسل محمدیم چرا تا 1 انتقاد ازشون میشه میان طرف و میکشن؟مگه نمیگید حضرت محمد خاکستر رو سرش میریختن ولی چیزی نمیگفت ؟وقاحت تا کجا که از خدا و پیغمبرشم سو استفاده می کنند
دوستان خدا رو خودتون بشناسید لمس کنید
به امید خدای موسی عیسی نوح محمد و.......... تمامی مرسلان خدا که یه روز همه ادما خدا رو بشناسن. |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
parand2008 - فرانسه - نانسی |
بعضی از اقایان و خانم ها مثل این که قاطی دارن یا میخوان خودی را نشون بدن این حسن کچل ما هم از اون ادمهای حزب باد این روزگاره یک جا کامنت میزاره از اخوندا از رژیم بد می گه یک طرف از عربها طرفداری مکنه دوباره یک جا بهشون بد می گه این نمونه ای از جامعه ایرانی است که حزب بادند به اعتقاداتون و حرفاتون ایمان داشته باشین دیگه این ور هم ادم بترسه خیلی مسخره است حتی تو این سایت نمی گم همه مثل من فکر کنند یا من مثل همه اما حداقل به شعور خودتان در وحله اول احترام بزارید و اعتقاداتان را مرور کنید تا مجبور نشین مزخرف بنویسد وقتی عاجزید که یکی با استدلال ماهیت اعراب را براتون تشریح میکنه |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای درفش
با سلام
به کتاب مجمع البیان ج 3 ص 92 ذیل ایه 34 نسا مراجعه کنید
این تفسیر از طبرسی عالم قرن 6-7 است و حدیث در همان جا ذکر شده
|
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای درفش
کتاب وسایل شیعه 21 جلد
کتاب بحار النوار 110 جلد
و.................
بیش از 300 جلد کتاب حدیثی وجود دارد شما که میگویید من این حدیث را ندیدم همه انها را خوانده اید
این حدیث در کتب حدیثی شیعه میباشد . من الان ادرسش در نمی دونم ولی حتما همین جا ادرسش را بهت میدم
راستی همش فقط کلیات گفتی اونایی رو که من نوشتم اصلا جواب ندادی
با کلی گفتن چیزی حل نمیشه شما میگی اسلام فلانه بهمانه منم کلی بگم نه اینجور نیست به نتیجه نمیرسیم . اگه خواستی در هر مورد جز به جز بحث میکنیم |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
اقای مسلمان21-ایران-تهران. من این تفاسیر را خوانده ام. من تا زمانی که منبعی مثل قران و احادیث محمد در اختیار داشته باشم نمی توانم به تفسیر طبری اعتماد کنم. معنی ایه 34 سوره نسا کاملا روشن است.(خوانندگان محترم - جهت اطلاع من این ایه را در بالا نوشته ام). علی در خطبه نکوهش زن را تحقیر کرده است و محمد در خطبه حجه الوداع بر کتک زدن زن تا کید کرده است.(در بالا ذکر کردم).قسمتی از خطبه حجه الوداع را اینجا می اورم.......اگر انها(زنان) به این وظایف عمل نکردن خداوند به شما اجازه داده است که در بستری جداگانه استراحتکنید و انها را کتک بزنید!!... شما این خطبه را چگونه تفسیر می کنید! دوست عزیزم حرف در این مورد زیاد است و وقت من بسیار اندک.لطفا این منابعی را که از ابتدای این بحث تا به حال معرفی کردم مطالعه کنید و بعد خودتان نتیجه بگیرید. در هر صورت من برای شما و ایران عزیز ارزوی موفقیت می کنم. بدرود. |
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
moji643 - ایران - شیراز |
جناب derafsh - اتریش - وین
دوست عزیز شما که میفرمایید اسلام برای قرن 21 نیست !!!!!!
یعنی منظورتون اینه که برای هر قرنی باید یک دین و یک پیامبر بیاد؟
عزیزم دین و دین داری برای یک قرن و دو قرن ... که نیست . اینجوری نیست که بگیم حالا که عصر فناوری اطلاعاته باید یک پیامبری بیاد که فلان خصوصیات رو داشته باشه.
از اونجایی که پیامبرانی که از طرف خدا اومدن به همان نیرویی مجهز بودن که در اون زمان مطرح بوده. مثل حضرت عیسی و حضرت موسی و حضرت محمد. و حتی امامان شیعه هم به همین صورت. در ضمن ممکنه که امام زمان هم به نیروی عصر اطلاعات و ارتباطات مجهز هستند. شاید این حرف رو شنیده باشید که زمانی که امام زمان ظهور میکنن اگه کل فناوری و تکنولوژی کل تاریخ 23 قسمت باشه هنگامی که امام زمان ظهور کنن 20 تا از اونها همراه امام زمان به مردم عرضه میشه در حالی که قبل از ظهور ایشون فقط 3 تا از اونها رو مردم دسترسی پیدا کردن.
بعدش هم توی اسلام خیلی چیزای خوبی هست که میشه در مورد اونها بحث کرد. شما گیر دادین به بحث تفاوت بین حقوق زن و مرد؟ چرا شما نیمه ی خالی لیوان رو میبینید؟؟؟!!!
در ضمن باید بگم اکثر این قوانینی که در غرب در حال اجرا هست رو اسلام چندصد سال پیش اون رو بیان کرده. پس هی نگین غرب فلانه غرب بیساره.
در واقع اونها اومدن و اسلام رو بررسی کردن و اون قوانین رو برداشتن و دارن توی کشورشون اجرا میکنن.
یعنی اسلام واقعی در اروپا و غرب اجرا میشه.
|
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
جناب موجی643. شما متاسفانه منظور من رو نگرفتین بعد از این همه توضیح!!! اولا این مغالطاتی که راجع به مهدی و ظهورش نوشتی از چه منبعی اوردی؟؟؟ حرف رو باید ثابت کنی نه اینکه هر چی دلت خواست بگی!! ثانیا نابرابری زن و مرد مسئله کوچکی نیست!! حتما باید به طور جدی دنبال شود چون نیمی از جمعیت انسانها توسط نیمی دیگر تحت سلطه قرار گرفته اند!!!!!!!!!!! ثالثا نیمه پر لیوانتان را به ما هم نشان بدهید!!!!! من که پس از یک عمر تحقیق چیزی نیافتم! منظورتان ایات برده داریست؟؟یا ایات قتال!! یا ایات ناسخ و منسوخ!! یا افسانه های ان!! راست گویی و منع از دروغ گویی را چرا در قران پیگیری می کنید! ان را در کتیبه کوروش بجوئید که گفت خدایا کشورم را از خشکسالی و دروغ در امان بدار! جالب توجه اینکه ما سنگ تازیهائی را به سینه میزنم که 1400 سال پیش کشورمان را ویران کرده اند و به مادرانمان را نیز در بازارهای مدینه فروختند!( من این مورد را نیز در جائی دیگر بر اساس ایات قران نشان دادم). در ضمن کدوم قانون اسلام توی غرب اجرا میشه! اگر اینجور بود که الان توی سوئیس با شتر تردد می کردند !!!! |
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1387 |
|
derafsh - اتریش - وین |
اقای موجی 643. من یک مطلب را فراموش کردم بگویم. من از شما ممنون هستم که اقرار کردید اسلام مانند لیوان ابی است که نیمه ان خالی است! کار من راحت شد.چون باید راجع به نیمه خالی!! دیگر ان بحث کنیم.البته تا همین مقدار که اقرار کردید کل قضیه ای که شما دنبال ان هستید را زیر سوال میبرد!! اقای مسلمان 21ایران-تهران. با عرض معذرت باید به اطلاع برسانم منابعی که معرفی کردید ارزش رفرنس ندارد. لطفا منابعی قبل از قرن 3 هجری معرفی کنید.در زمبنه ادیان کسی به منابعی که معرفی کردید ریفر نمی دهد. در ضمن کتاب بحار الانوار بیشتر جنبه فکاهی دارد!!!!!!!!!!!!! در اخر- به عرض می رسانم-استدلالات شما و اقای موجی 643 بسیار ضعیف است!! مطلبی الان یادم امد! در مورد اثبات یک قضیه کسی که مدعی صحت حکم است اثبات ارائه می کند! به همین دلیل این شما هستید که باید ادعایتان را ثابت کنید! این عجیب است که از من تقاضای جواب کرده اید!!!!!!!!! اثبات به عهده شماست که تا حالا نه تنها موفق نبوده اید بلکه خلع بیشتری ایجاد کرده اید!!.
من در نظر قبلی به علت اشتاه تایپی ذکر کردم که نه تنها موفق بوده اید بلکه خلع بیتری ایجاد کردهاید!!که با عرض معذرت از خوانندگان
به شکل زیر تصحیح می کنم..تا حالا نه تنها موفق نبوده اید بکه خلع بیشتری نیز ایجاد کرده اید. |
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1387 |
|
dubai_vip3 - امارات - دبی |
نوه ابلیس جون من دندی نیستم ولی نظرات دندی برام خیلی جالبه خوب هم می نویسه |
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1387 |
|
moslman 21 - ایران - تهران |
اقای درفش
در کتاب مجمع البیان که ادرسش رو دادم حدیث امده حدیث مسواک
بهر حال از این مباحث لذت بردم
یاد بگیریم هر کس با احترام به نظرات دیگران نظر خودش رو بگه
به امید ازادی ایران از استبداد مذهبی |
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1387 |
|
نوه ی ابلیس - ایران - گرگان |
dubai_vip3 - امارات - دبى
عزیزم من هر موقع نظرهای دندی را میخوندم فوری می فهمیدم که این یک آدم ... و غریقه .ولی با توجه به اینکه گفتی من دندی نیستم متاسفانه فهمیدم یک نفر دیگه در جهل و نادانی غرق شده ولی افسوس ... |
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1387 |
|
moji643 - ایران - shiraz |
شما که قرآن رو خوندید کجای قرآن گفته که با شتر توی شهر تردد کنید؟؟!!!!!
من نگفتم که نیمه ای از اسلام خالی هست اتفاقا کاملا هم پر هست اون هم تا لبه ی لیوان!!! من منظورم کسانی هست که میخوان قسمتی از لیوان اسلام رو خالی نشون بدن. اتفاقا اگه من خودم چیز خالی ای از اسلام میدیدم اولین کسی بودم که از اسلام روی برمیگرداندم. پس از اونجایی که به حقانیت اسلام پی بردم به اسلام روی آوردم نه به خاطر اینکه پدر و مادرم مسلمون بودن و خودم شخصا در دین تحقیق کردم و پس از اون اسلام رو پذیرفنم.
در مورد نیمه ی پر لیوان که فرموده اید مثالهایی رو خدمتتون عرض میکنم.
حتما مسلمان شدن آقای انیشتن رو شنیدید. این یکی از دلایل نیمه ی پر لیوان !!!! که اینجا جای ذکر کردن اون نیست (به دلیل زیاد بودن مطلب ، که برای کسب اطلاعات بیستر میتونید واژه ی " مسلمان شدن انیشتن" رو توی اینترنت سرچ کنید". )
یکی از محکمترین دلیل دیگه وجود معجزات امامان شیعه هست.واژه ای که در اسلام بخصوص در شیعه هست. شما کدوم دین رو میشناسید که این چنین واژه ای داشته باشه؟ در واقع بزرگترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد.
آیات اولیه سوره قمر («اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» ) حاکی از این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته و دو نیم شده است و عکسهایی که توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح کره ماه گرفته شده است شکافهایی را بر روی این کره نشان میدهد که وقوع این معجزه عظیم (« شقالقمر معجزه پیامبر اعظم (ص) » ) را اثبات میکند.
در این زمینه شخصیتی بهنام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است میگوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم.
انسان عاقل میبیند بعد از 1400 سال از دستور اسلام، تازه پزشک غربی به این نتیجه رسیده که در گوشت خوک میکروبی هست که تحت شدیدترین شرایط و با هیچ حرارتی نمی میرد و فوق العاده خطرناک است، و میبیند همان پزشک آلمانی نژاد پرست تحت تاثیر قرار میگیرد و با دیدن آیه مربوط به تحریم گوشت خوک در قرآن، مسلمان می شود،
امسال کتاب "علم در قرآن" توسط دانشمندان آمریکایی در علوم مختلف و اساتید آمریکایی دانشگاههای آمریکا در کشور ایالات متحده آمریکا به چاپ خواهد رسید! در این کتاب آیات بسیار زیادی از قرآن که نکات بسیار پیشرفته علمی در آن خبر داده شده و اختراعات بشری پس از بیش از 1400 سال تازه به آنها رسیده اند مورد مو شکافی قرار می گیرد. چاپ این کتاب و کلمه به کلمه متن آن اثبات جاودانه بودن معجزه پیامبر اسلام است
قسمتی از احادیث و آیات در مورد تعلیم و تربیت : آموختن علم بر هر مسلمانی واجب هست --- اگر علم در چین هم باشد مردانی از پارس آنرا فرا خواهند گرفت --- آیا کسانی که دانش دارند و کسانی که دانش ندارند برابرند؟؟ --- ز گخواره تا گور دانش بجوی----- که غرب امروزه این مسائل رو در اولویت برنامه های خودش قرار داده.
و یا میتونید این جمله ی زیر رو تو اینترنت سرچ کنید: "معجزه خداوند در قرآن کریم باعث شد که یک دانشمند مشهور آمریکایی به دین اسلام روی آورد. " و یا "سجده بسوی مکه مکرمه انسان را ازبیماری مصون می دارد" و یا "تاثیر نماز بر روی بدن نمازگزار" و...
پس از گذشت چهارده قرن از نزول قرآن کریم، محققان علم جغرافیا دریافتند که گودترین و پایینترین منطقه روی زمین «بحر المیت» و این محل همان منطقهای است که جنگ بین پارس و رم در آن واقع شد؛ جالب آنکه در قرآن کریم به این قضیه اشاره شده است.
حدیث از پیامبر : غذا را با نمک آغاز کنید و با نمک به پایان ببرید"
نشان انگشتان در همه ی انسانها باهم متفاوت اند و دو انسان پیدا نمیشود که این خطوط در آنها یکسان باشد. این یک معجزهء الهیست. خداوند میفرماید: أیحسب الإنسان ألن نجمع عظامه؟ بلی قادرین علی أن نسوی بنانه.
دلیل مسلمان شدن خبرنگار زن انگلیسی بنام جون ردلی ،، وی گفت: از بررسی جایگاه زن در قرآن متحیر شدم زیرا قرآن نه تنها زنان را محکوم و مظلوم قرار نداده، بلکه از آزادی آنان سخن به میان آورده، و بر تساوی زن و مرد از نظر ارزش، انسانیت، حق کسب علم و دانش و غیره … تصریح دارد. وقتی من قوانین طلاق و حق مالکین زن را بررسی کردم چنان پیشرفته و مترقی بنظر می آمد که گویی به تازگی در دادگاه خانواده به تصویب رسیده است. بنظر بسیاری از وکلا برای اثبات دعاوی خود از قوانین مدنی اسلام الهام می گیرند. با افزایش اطلاعاتم در مورد اسلام، حقانیت و عقلانیت آن بیشتر برایم آشکار می شود.
در منقولات اسلامی در مورد فواید سیب آمده است که نگاه کردن به سیب،عبادت است و خوردن آن ثوابی بالا دارد.
در اسلام موارد بسیاری گفته شده که ذکر اونها در این مجال نمیگنجد.
شما یک قانون از هر دینی بگید که بهتر از اسلام باشه
امام صادق (ع) مىفرماید: «علم و دانش به بیست و هفت قسمت تقسیم شده، اما تاکنون بیش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار گرفته است. وقتى قائم ما ( حضرت مهدی) قیام نمود، بیست و پنج قسمت دیگر را آشکار مىکند و در بین بشر پخش مىنماید.» دادگستر جهان، ص 320
--------------------
راستی دوست عزیز امکان داره بپرسم شما دینتون چیه؟
|
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1387 |
|