در ایران کارگردانان جدی به ندرت سراغ طنز می روند و داریوش مهرجویی از این نظر یک استثناست. از چهره های جوان تر هم کمال تبریزی نیز چنین به شمار می رود. اگر از این استثناها بگذریم، در اغلب فیلم های طنز و کمدی، موضوع های مطرح شده، موضوع هایی دم دستی و عامه پسند است و فیلم ها در همین سطح می ماند. نحوه روایت و کنش های فیلم نیز بر اساس کلیشه های از پیش مشخصی با بازیگرانی از پیش تعیین شده است.
در این وضعیت "دایره زنگی" اولین فیلم بلند سینمایی پریسا بخت آور نیز یک استثناست. دایره زنگی از معدود فیلم هایی است که هم عامه را راضی کرده است و هم خواص را. باران کوثری، گوهر خیراندیش، مهران مدیری، محمدرضا شریفی نیا، امین حیایی و بهاره رهنما از بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم را که پرفروش ترین فیلم اکران نوروزی سینماهای ایران شده است، اگر با "اخراجی ها" پرفروش ترین فیلم اکران نوروزی سال گذشته مقایسه کنیم، می بینیم که اخراجی ها فیلمی صرفا عامه پسند بود که موفق نشد رضایت منتقدان و مخاطبان حرفه ای و فرهنگی سینمای ایران را راضی کند.
داستان فیلم بر اساس کلیشه های خوب – بد و تحول بدها به سوی خوبی شکل گرفته بود که به کمک حضور بازیگران پولساز و دیالوگ های مبتی بر جوک های مردمی به فیلمی پرفروش تبدیل شد.
مهران مدیری |
دایره زنگی نیز اگرچه از بازیگران پرفروش تلویزیون بهره گرفته است و در دیالوگ نویسی هم به فروش و پسند مخاطب نظر داشته است، اما داستانش داستانی تازه و بدیع است که اثری از کلیشه پردازی های رایج در آن نیست.
بدنه اصلی داستان در یک پشت بام می گذرد. شخصیت های فیلم که تعدادشان هم زیاد است، همه در پشت بام گرد می آیند تا داستان فیلم پیش برود و در ایران چه چیزی می تواند این همه آدم را به پشت بام بیاورد؟
عاملی که همه را به پشت بام می کشاند، ماهواره است. ماهواره در این فیلم نقش مهمی دارد، اما موضوع اصلی فیلم نیست. شاید بشود گفت، ماهواره خودش یک شخصیت است که نسبتش با دیگر شخصیت ها در فیلم خیلی مهم است. ماهواره می تواند اختلاف ها و تفاوت های آدم ها را در پشت بام به نمایش بگذارد.
در یک مجتمع مسکونی احتمالا در شمال تهران چند خانواده زندگی می کنند که با هم تفاوت هایی دارند. یک خانواده با پیشینه جنوب شهری که پدر و مادر مذهبی اند و مخالف سرسخت ماهواره اما فرزندانشان از روابط معمول جوانان ایران برخوردارند و یکی از فرزندانشان فیلم می سازد و فیلمی را برای ارائه به جشنواره های خارجی آماده کرده است.
باران کوثری |
یک خانواده دیگر زنی معلمی است با شوهر و دخترش که آن ها نیز ماهواره ندارند و علیرغم علاقه شوهر و دختر، زن با خریدن ماهواره مخالف است و دلیل اصلی اش واکنش های دیگران است که چه خواهند گفت وقتی بفهمند خانم مدیر ماهواره دارد.
خانواده دیگری نیز ماهواره ندارند و مرد خانواده مخالف خریدن ماهواره است، فقط به این دلیل که در ایران قانونی نیست و می گوید هر وقت قانونی شد خواهد خرید، اما پسرش به شدت خواهان خرید ماهواره است و همسرش هم از او حمایت می کند.
بقیه خانواده ها ماهواره دارند، اما برای اغلب آن ها ماهواره تنها یک وسیله است در کنار وسایل دیگر، جز دو نفر که برای آن ها وجود ماهواره خیلی مهم است، یکی یک سرهنگ بازنشسته شاهنشاهی است که هر روز منتظر وقوع اتفاقی است و دیگری دختری ترانه سراست که با لس آنجلسی ها کار می کند و برای این که کنسرتش در لس آنجلس برگزار شود، در ایران سفره نذری انداخته است.
کارگردان شخصیت های متنوعی را گرد هم آورده است و با ایجاد یک درگیری که ریشه ای سیاسی و مذهبی دارد، همه شخصیت ها را به پشت بام می کشاند. معلم و خانواده مذهبی با نصب ماهواره در پشت بام مخالف اند، هر یک به دلیل خاص خود و همین باعث درگیری و آمدن شخصیت ها به پشت بام می شود.
با این که همه شخصیت ها در پشت بام گرد آمده اند ولی خط اصلی داستان را دختری با ظاهر معصوم پیش می برد که اهل آن مجتمع نیست، بلکه همراه نصاب ماهواره پایش به آن مجتمع باز می شود.
باران کوثری |
بخش های پایانی فیلم با جستجوی پلیس همراه است که دنبال آن دختر می گردند. او در حالی که طلاها و پول های بسیاری از ساکنان مجتمع سرقت کرده است، به موقع از مخمصه فرار می کند، اما یکی از اصلاحاتی که به فیلم تحمیل شده است، در همین جاست. در نسخه اولیه دختر از چنگ پلیس می گریخت، اما در نسخه اصلاح شده پلیس دختر را در اتوبوس می یابد و حکم توقف اتوبوس صادر می شود.
در این فیلم بازیگران تلویزیونی هم بازی کرده اند و بخشی از موفقیت فیلم مرهون آشنایی مخاطبان ایرانی با این هنرپیشه هاست، ولی برعکس موجی که برای استفاده از بازیگران تلویزیونی در سینمای ایران راه افتاده است، در این فیلم از این هنرپیش ها در نقش هایی مناسب استفاده شده و بازی های متفاوت و ویژه ای گرفته شده است.
|