قضات دادگاه تجدیدنظر استان تهران، سرپرستى دائم پسر بچه شش ساله که پس از تولد در یکى از بیمارستان هاى تهران رها شده بود را به یک زن و شوهر فیلمساز سپردند.
به گزارش خبرنگار ما، چندى قبل یک مرد فیلمساز با مراجعه به دادگاه عمومى تهران ضمن تسلیم دادخواستى خواستار صدور حکم فرزندخواندگى دائم پسربچه شش ساله اى شد. او در این باره به قاضى گفت: چند سال پیش با همسرم که از دست اندرکاران سینماست، در جریان تهیه یک فیلم آشنا شدم. مدتى بعد نیز ازدواج کردیم. چند سال از ازدواجمان مى گذشت که متوجه شدم همسرم به دلیل بیمارى مادرزادى، نازاست و ما براى همیشه از داشتن فرزند محروم خواهیم بود. بنابراین از آنجا که به یکدیگر علاقه زیادى داریم و حاضر به جدایى از هم نیستیم، تصمیم گرفتیم تا با مراجعه به اداره بهزیستى و طى مراحل قانونى، پسر بچه اى را به فرزندخواندگى بپذیریم؛ تا این که در بین کودکان بى سرپرست بهزیستى، نگاه معصومانه پسربچه دو ساله اى به دلمان نشست. در این میان از مسئولان شیرخوارگاه شنیدیم که والدین پسربچه او را به دلیل بیمارى شدید در بیمارستان رها کرده و متوارى شده اند. بدین ترتیب من و همسرم پس از طى مراحل قانونى، سرپرستى موقت «سپهر» را برعهده گرفتیم. از همان لحظه ورود پسربچه به زندگى مان علاقه زیادى بین ما و بچه شکل گرفت و این وضعیت روز به روز دوام و استحکام بیشترى مى یافت. «سپهر» در عین حال به قدرى خوشقدم بود که طى مدت کوتاهى در زندگى مان تغییرات مهم و اساسى رخ داد تا این که با گذشت سه سال از ورود سپهر به زندگى مان همسرم به شکل معجزه آسا و باورنکردنى باردار شد و خداوند پسرى به ما عطا کرد. با این حال تولد فرزندمان نیز هیچ خللى در روابط عاطفى ما به سپهر به وجود نیاورد، چرا که من و همسرم او را به عنوان فرزند بزرگ مان پذیرفته ایم. حال از آنجا که دوره آزمایشى سرپرستى موقت او را پشت سر گذاشته ایم و به هیچ عنوان حاضر به جدایى از او نیستیم، تقاضا داریم تا سرپرستى دائم سپهر به ما سپرده شود.
قاضى دادگاه پس از شنیدن اظهارات مادر و پدرخوانده و بررسى پرونده سرپرستى آنان در اداره بهزیستى، با استناد به قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست با درخواست زوج فیلمساز موافقت نکرد و آنان را شایسته سرپرستى دائم پسربچه شش ساله ندانست.
پس از صدور این حکم و ابلاغ آن به اداره بهزیستى تهران، مرد فیلمساز به حکم دادگاه اعتراض کرد و سپس با ارائه لایحه اى براى قضات دادگاه تجدیدنظر نوشت: من و همسرم مطمئن هستیم اگر سپهر از جمع خانوادگى مان برود، او و ما براى همیشه دل شکسته و افسرده خواهیم شد. یقیناً دورى او که همانند فرزندمان است را نمى توانیم تحمل کنیم. پس از شما مى خواهیم کانون گرم زندگى ما را همچنان گرم نگه دارید وگرنه ما پژمرده مى شویم.
هیأت قضایى شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران پس از بررسى نهایى پرونده، مددکار اداره بهزیستى که طى سه سال گذشته به عنوان مسئول پرونده، نوع زندگى پسربچه و نحوه رفتار زن و مرد با وى را تحت نظارت دقیق قرار داشته را براى بیان توضیحات لازم به دادگاه فراخواندند.
مددکار زن، وقتى در برابر سه قاضى دادگاه عالى تهران قرار گرفت، اظهار داشت: شش سال پیش همزمان با تعطیلات نوروزى، در حالى که «سپهر» بشدت بیمار بود، از سوى مادرش به بیمارستانى در تهران منتقل شد. نوزاد سرانجام با تلاش گروه درمانى از مرگ حتمى نجات یافت. اما پس از بهبودى به دلیل این که هویت مادر و خانواده اش مشخص نبود براى ادامه زندگى به شیرخوارگاه منتقل شد. تا این که با گذشت یک سال زن جوانى که خود را مادر کودک معرفى مى کرد، به دیدنش آمد. او ادعا کرد شوهرش به خاطر اعتیاد شدید به مواد مخدر آواره خیابان ها شده و کارتن خواب است. به همین خاطر به صورت غیابى از او طلاق گرفته و براى رهایى از مشکلات تصمیم گرفته تا پسر دو ماهه بیمارش را در بیمارستان رها کند. با این حال زن جوان پس از سه بار ملاقات فرزندش حاضر به نگهدارى وى نشد و ادعا کرد خود و خانواده اش به دلیل مشکلات شدید مالى امکان نگهدارى از بچه را ندارند. این در حالى بود که جد پدرى بچه هم سال ها قبل فوت کرده و هیچ ارثیه اى باقى نگذاشته بود. بنابراین مادر پسر بچه که قصد ازدواج مجدد داشت تقاضا کرد حق نگهدارى «سپهر» به خانواده اى واگذار شود که صلاحیت دارند. بدین ترتیب مادر «سپهر» با بیان این حرف ها آخرین نگاهش را از صورت پسرش برگرفت و براى همیشه رفت. از آن روز نیز هیچ کس او را ندید. از سوى دیگر به خاطر حفظ امنیت و آرامش پسرک دو ساله سرپرستى موقت او به زوج فیلمساز سپرده شد. در طول این سه سال نیز آنان تمام شرایط و امکانات لازم زندگى تربیتى و تفریحى وى را فراهم کردند و «سپهر» نیز آنان را به عنوان پدر و مادر واقعى خود مى شناسد. بنابراین مصلحت هم ایجاب مى کند تا او کنار این خانواده بماند.
پدر و مادرخوانده اش نیز پذیرفته اند تا یک سوم از دارایى شان را به این کودک بى سرپرست واگذار کنند. جدایى آنان از یکدیگر هم به طور قطعى ضربه شدیدى به روح و روان پسربچه و زن و مرد جوان وارد مى کند. حال آن که پسر تحمل دورى از برادر کوچک خود را هم ندارد.
هیأت قضایى شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست بهروز کرباسچى، پس از بررسى شرایط مالى و فرهنگى زوج جوان، مدارک موجود در پرونده، اظهارات مددکار بهزیستى و سلامت اخلاقى آنان خواسته زن و مرد را پذیرفته و با نقض دادنامه دادگاه حقوقى تهران، با صدور حکمى سرپرستى دائم پسربچه را به پدر و مادر خوانده اش سپردند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|