چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶ - ۱۷ اكتبر ۲۰۰۷
زن نیکوکار دو متهم به قتل و دو محکوم به دیه را به آغوش خانواده هایشان بازگرداند
زنی نیکوکار برای برآورده کردن آرزوی دختر از دست رفته اش، چهار زندانی محکوم به پرداخت دیه را با پرداخت مبالغ محکوم شده به آغوش خانواده هایشان بازگرداند.
به گزارش خبرنگار ما، این زن که شمسی گل محمدی نام دارد، پس از حضور در زندان کرمانشاه و مشورت با مسوولان زندان سه مرد و یک زن را که به دلیل ناتوانی در پرداخت دیه سال ها در زندان به سر برده بودند با پرداخت مبلغ دیه شان آزاد کرد.
یکی از این زندانیان که زن 40 ساله روستایی بود، 7 سال پیش در پی قتل غیرعمد شوهرش به زندان افتاد. این زن در توضیح ماجرای زندگی دردناکش گفت؛ سه بچه داشتم که شوهرم فوت کرد و من بعد از مدتی به عقد مرد دیگری درآمدم که او هم از همسر اولش یک دختر داشت. ما با هم زندگی می کردیم من با دختر شوهرم هیچ مشکلی نداشتم اما شوهرم با بچه های من همیشه درگیری داشت، خصوصاً با پسر بزرگم، تا اینکه بچه من و شوهرم به دنیا آمد، دختر کوچولوی من وابستگی شدیدی را نسبت به خانواده ام برایم ایجاد کرده بود. اما شوهرم به بد رفتاری هایش ادامه می داد.
زن زندانی افزود؛ روز حادثه پسر 15 ساله ام با شوهرم درگیر شد. آنها همدیگر را کتک می زدند، شوهرم عصایش را بلند کرد که به سر پسرم بکوبد، پسرم هم عصا را گرفت و وی را زد. شوهرم کشته شد. من که نگران پسر 15 ساله ام بودم پذیرفتم قتل را من انجام دادم و در تمام مراحل بازجویی و دادگاه هم مدعی شدم قاتل هستم. دخترشوهرم که می دانست به واقع قاتل نیستم مرا بخشید و حتی دیه هم نخواست، اما دادستان به عنوان ولی قهری دختر کوچکم تقاضای دیه کرد و سهم دخترم 5 میلیون تومان بود، هیچ پولی نداشتم که بدهم و همین مساله باعث شد 7 سال در زندان بمانم.
مددکاران و مسوولان زندان خیلی تلاش کردند به من کمک کنند و هرطور شده پول دیه را برایم فراهم کنند که نشد و من حالا سال ها است که در زندان هستم و فرزندانم بی سرپرست مانده اند. فقط دختر کوچکم را دختر شوهرم نگهداری می کند.
زن زندانی که پس از حضور در دفتر مدیر زندان متوجه شده بود قرار است یک بار دیگر در کنار فرزندانش باشد، در حالی که اشک شوق روی گونه هایش نشسته بود، زن خیر را در آغوش گرفت و گریست. این زن ساعاتی بعد، به خانه اش رفت و در حالی که چشمان بهت زده فرزندانش از وی استقبال می کردند دوباره در کنارشان قرار گرفت.
دومین زندانی پسر 20 ساله یی بود که 7 ماه قبل در یک نزاع دستگیر و پس از محاکمه به پرداخت 300 هزار تومان دیه محکوم شد. پسر جوان که سرپرستی مادرش را هم بر عهده دارد نتوانسته بود طی مدت 7 ماهی که در زندان بود دیه را بپردازد . وی که از شنیدن خبر آزادی اش شوکه شده بود با صدایی بغض آلود از زن خیر تشکر کرد و گفت؛ واقعیت این است که من عامل نزاع نبودم و به عنوان میانجی وارد دعوا شدم، حتی به شدت کتک هم خوردم اما در نهایت دستگیر و به پرداخت دیه محکوم شدم.سومین زندانی مردی بود که به جرم ضرب و جرح دختر جوانش به پرداخت دیه محکوم شده بود. این مرد که 7 سال را در زندان گذرانده بود نیز به دلیل عجز در پرداخت دیه نمی توانست آزاد شود و دختر جوان هم حاضر به گذشت از پدر نبود. زن خیر این بار بدون اینکه مرد میانسال را ببیند دیه را پرداخت کرد و به این ترتیب وی نیز به آغوش خانواده اش بازگشت. چهارمین مرد زندانی که وی نیز در یک حادثه مقصر شناخته شده و به پرداخت دیه محکوم شده بود نیز به همین ترتیب توسط زن خیر آزاد شد.شمسی گل محمدی - زن نیکوکار - که در واقع برای برآورده کردن آرزوهای دختر از دست داده اش رکسانا به کارهای خیر روی آورده،به خبرنگار ما گفت؛ دخترم رکسانا که خرداد ماه امسال در یک حادثه تصادف جان خود را از دست داد، دانشجوی حقوق بین الملل و از مدافعان حقوق بشر بود. رکسانا پدری انگلیسی داشت و دانشجوی دانشگاه فلوریدا بود و قصد داشت تمام ثروتش را در ایران به اعمال خیرخواهانه اختصاص دهد اما عمرش آنقدر کوتاه بود که نتوانست به اهداف انسان دوستانه اش برسد و من به عنوان مادر رکسانا تصمیم دارم آرزوهای دخترم را برآورده کنم و بسیار خوشحالم از اینکه این زندانیان آزاد شده اند و امیدوارم از این به بعد زندگی خوبی داشته باشند.
| dandy - امارات - امارات |
روح دخترتان شاد.....واقعا شانس اوردند.... |
پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 |
|
| khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
درود بر این نوع اندیشه . |
پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 |
|
| asheq51 - امارات - العین |
خداپدرومادرت و بیامرزه |
پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 |
|
| Mohsen Au - استرالیا - سیدنی |
خدا خیرت بده وخدارکسانا رو رحمت کند
فکر میکنید ا گه فرزند رهبران کشور بمیر چه اتفاقی میوفته بد بختانه خون مردم رو بیشتر توشیشه میکنند اخه اون اقازاده ارزوش رو داشته.وگرنه خودشون( ملاها)اون اقازادهای که اهداف مردمی دارند رو میکشند تا صداش در نیاد... |
پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 |
|
| farmehrf - کانادا - تورنتو |
واقعا کار قابل تقدیری انجام دادن روح دخترشون شاد اما اگه من بودم اون آقایی که دختر خودش رو طوری زده بود که دختره حاضر به رضایت نمیشد رو هرگز آزاد نمیکردم چون اینجوری هیچ بعید نیست از لج هفت سال تو زندان موندم هم که شده دختر بیچاره رو بکشه!!! ولی دم هم که خودشه و این دفعه حتی زندان هم نمیره لابد! |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| mobina999 - سو ئد - استکهلم |
افرین افرین. همه کسانی که میتوانند باید کمک کنند.به والله من هم اگر داشتم به فقرا و رنج کشیدگان کمک میکردم.ولی صد حیف که........ |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| mahmud - رومانی - بخارست |
موهام سیخ شد دخترشون محتاج رحمت نیست چون حتما یه فرشته بوده به خودشون هم هر چی میخوان خدا بده |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| rohnavaz - ایران - تهران |
برای روح پاک رکسانا طلب امرزش میکنیم و درود بر خانم شمسی گل محمدی که اینچنین وارسته وانسان دوست است . من در حالیکه اعمال انسانی این هموطن را می خواندم اشک در چشمانم جمع شده بود و از طرفی از خودم خجالت می کشیدم که چرا من وامثال من که در حد خود توانایی انجام اینگونه اعمال را در نوع های مختلف داریم اقدام نمی کنیم؟ |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| azadi - ایران - کرج |
روح این خانم والا مقام شاد ویک بوسه بر دست وپای این مادر بزرگوار نثار میکنم |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| arashk_fara - انگلیس - لندن |
هنوز محبت نمرده دوستان یه نفر از بیابان گذر میکرد دید شخصی را دزدان لت و پارش کردن داره جون میده کمی بهش غذا داد سوار الاغ خودش کرد طرف تا سوار شد فرار کرد اون مرد نیکوکار صدایش کرد گفت رفتی اشکال نداره شاید من تو این بیابون مردم اما به کسی نگو که چی کار کردی چون (رسم خوبی) از دنیا میره .... بیاید بجای حرف زدن عمل کنیم کمک کنیم محبت کنیم یا حد اقل بجای شعار دادن درباره تمدن 2500 ساله از این بگیم که حالا وقت عوض شدن هست |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| hoormazd - امریکا - تگزاس |
درود به شرف این زن و تمام شیرزنان ایران زمین و درود بر این اندیشه پاک. از این ایراندخت ها کم نداریم ولی به امید نبود اون مادینه ها و نرینه یی که سنگسار کردن یک انسان رو وظیفه الهی می دونن. زنده باد ازادی جاوید ایران زمین... |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| tamanna - سوید - استکهلم |
با آزاد کردن سومی که جسد دخترش تو قبر لرزید بنده خدا. |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| mooooon21 - ایران - قزوین |
واقعا دیگه حد فقر چقدر باید پاین باشه که دومین زندانی نتونه 300 هزار تومان جور کنه...
|
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| nimaaa - امریکا - اوهایو |
من فکر میکردم انسانیت در ایران مرده.خدارو شکر هنوز امسال این مادر شریف در ایران وجود دارن.خدا دخترش رو بیامرزه.روح رفتگان شما هم شاد |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| Ghazal_k - کانادا - ادمونتون |
با نظر tamanna - سوید - استکهلم کاملا موافقم .سومین مورد کار احمقانه ای بوده . |
جمعه 24 اسفند 1386 |
|
| bahram1 - ایران - تبریز |
در مورد سوم خیلی اشتباه کرده. با اینهمه درود بر این انسانیت |
شنبه 25 اسفند 1386 |
|
| parand2008 - فرانسه - نانسی |
شاید سومی از کارش پشیمون شده ..اما این قانون دیه هم مضخرفه اولی اون خانم 40 ساله وقتی دخترش عفو کرده دیگه دادستان ولی ..برای بچه شده ......یک جورایی عجیبه اما کار نیکو کاری این خانم ارج بالای پیش پروردگار داره |
شنبه 25 اسفند 1386 |
|
| Neda.Dubai - امارات - دبی |
روح دخترش شاد....امیدوارم بازم چنین آدمهای خیرخواهی باشند...... |
شنبه 25 اسفند 1386 |
|
| azadi - ایران - کرج |
نفس عمل این مادر بزرگوار ستودنیست واگر مورد سوم هم از کارش متنبه شده باشه ارزش کار این خانم بینهایت خواهد بود |
شنبه 25 اسفند 1386 |
|