سودهای سرسام آوری که در اقتصاد ایران معنا دارد

سودهای سرسام آوری که در اقتصاد ایران معنا دارد

طی یک سال و نیم گذشته، حدود یک میلیارد تومان جذب کرده ایم. یعنی تقریبا هر ماه ۵۰ میلیون تومان. تعداد سرمایه گذاران هم ۴۰۰ نفر بوده اند، یعنی هر نفر، حداقل ۲ میلیون تومان پول در این سیستم گذاشته به این امید که هر ماه ۱۵درصد روی سرمایه گذاری خود سود ببرد."

این مبلغ تنها توسط یکی از گروه های غیر رسمی فعال در ایران، برای سرمایه گذاری در شرکتی جمع آوری شده است که در فعالیت های متنوع و نامشخصی سرمایه گذاری می کند.

این شرکت، به سرمایه هایی که در اختیار دارد، ماهانه بیش از ۱۵درصد سود می پردازد.

پرداخت سود یا درآمد ماهانه، بدون این که فرد، فعالیت خاصی را در ازای آن درآمد انجام دهد، مدتی است که در ایران به عنوان یک نوع سرمایه گذاری محسوب می شود و با وجود مخالفت های دولتی، طرفداران زیادی دارد.

طرفدارانی که هر از چند گاهی علیه همان شرکت ها شکایت می کنند و دست به دامان دولت می شوند تا به دلیل از بین رفتن وجوه و بازپرداخت نشدن سودشان، جلوی این فعالیت ها را بگیرد.

سودهای وسوسه انگیز

"۱۵ یا ۲۵ درصد سود در ماه، آنقدر جذاب هست که هر سرمایه داری را مجذوب کند. این جاذبه زمانی بیشتر می شود که سرمایه دار، فقط سرمایه داشته باشد و از دانش کافی برای کسب منفعت برخوردار نباشد یا در کشوری به کار و سرمایه گذاری مشغول باشد که امنیت سرمایه در آن، چندان بالا نیست و فعالیت های تولیدی نیز حمایت نمی شود؛ اگر فرهنگ غالب دارندگان سرمایه در آن کشور نیز ثروت اندوزی در کمترین زمان باشد، راه هایی که می تواند سرعت رشد سرمایه را بالا ببرد، جذاب خواهد بود."

فرمند، کارشناس بازارهای مالی که خودش در بازار بورس تهران فعالیت می کند، همچنین با یادآوری شرایط غیرمطمئن بورس اوراق بهادار در ایران و علاقه مندی سرمایه داران ایرانی به تضمین سود سرمایه گذاری آنها، می گوید: "چند ماهی است که بعد از تخته شدن نسبی بازار شرکت های فروش هرمی در ایران، کسب سود های چشمگیر در بازارهای مختلف مالی و سرمایه گذاری، دهان به دهان می چرخد؛ پرداخت کنندگان این سودها، از فعالیت خود در بازار ارز(فارکس)، بورس، ساختمان، کالا و .... نام می برند."

او یکی از اصلی ترین فعالیت پرداخت کنندگان سودهای کلان را بازار جهانی ارز (فارکس) می داند و معتقد است: "برای کسانی که دستی بر آتش بازار ارز دارند، روشن است که در این بازار هم مانند سایر بازارهای مالی، دو طرف معامله وجود دارد که یک طرف سود می کند و طرف دیگر زیان. هیچکس نمی تواند با اطمینان، از سود قابل تحقق و ثابت خود در این بازارها صحبت کند."

اما افرادی که در این گونه شرکت ها سرمایه گذاری کرده اند، معمولا درباره شرکت مورد نظر خود، با اطمینان صحبت می کنند؛ رضا یکی از این افراد است که به ادعای خودش، تا کنون سودی را که انتظار داشته، یعنی ۲۵ درصد در ماه، دریافت کرده است.

"من، خودم عضو این شرکت هستم. دوماه است که سود پولم را گرفته ام و راضی هستم . در مورد خود شرکت هم با دوستانم تحقیق کرده ایم. این شرکت نزدیک به ۶۰ سال است که فعالیت دارد. تا الان هم به پول هایی که در اختیارش قرار گرفته، ماهی ۲۵ درصد سود داده است."

فرمند، درباره شرکت هایی که چنین ادعایی را برای پرداخت سودهای کلان داشته اند، می گوید: "اصول مسلم اقتصادی می گوید، هر کجا سودی قابل حصول باشد، علاقه مندان زیادی به سمت انجام فعالیتی که منجر به آن سود شده، هجوم می برند. به این ترتیب و طبق قوانین طبیعی اقتصاد، از جمله قانون عرضه و تقاضا، سود پیش بینی شده، به شدت کاهش می یابد و آن بازار، به خودی خود جذابیت اولیه اش را از دست می دهد."

اینگونه فعالیت ها، تنها از سوی افرادی که در داخل ایران هستند، به نقد کشیده نشده است. بعضی از افرادی که در خارج از ایران، با نظام اقتصادی روز دنیا آشنایی دارند نیز، به رد این گونه فعالیت ها پرداخته اند.


نویسنده یک سایت اینترنتی شخصی، که سالهاست خارج از ایران زندگی می کند، کسب چنین سودهایی توسط این شرکت ها را غیر منطقی می داند و می گوید: "سوء تفاهم اصلی که همه این شبکه ها و شرکت ها در اعضایشان به وجود می آورند، مسئله بی انتها بودن ثروت است. منطقی که ارایه می شود این است که هرکس می تواند تا هرجا که خواست پیشرفت کند. اما مشکل، دقیقا همینجاست؛ این ادعا یک اصل ساده اقتصادی را نقض می کند، و آن هم، این که پول، برعکس اعداد، بی انتها نیست. "

کسانی که سود برده اند

یکی از فعالان نظام درآمد زایی مطرح در ایران می گوید: "هفته اول ۳۰۰ دلار سرمایه گذاری کردم تا سیستمشان را امتحان کنم. الان بعد از ۱۸ ماه، ۲۴ هزار دلار دارم و در حال حاضر، ماهانه دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هم دریافت می کنم. تنها محل درآمدم هم همین کار است."

عبدالله از دیگر فعالان همین شرکت ها، درباره نحوه سودآوری سرسام آور آن ها توضیح می دهد: "اگر این شرکت ها، در بازاری مثل بازار ارز، هر روز ۲ درصد سود کنند و تعداد روزهای معاملاتی آن ها هم، ۲۵ روز باشد، در پایان ماه، ۶۴ درصد سود کسب می کنند و به این ترتیب به سادگی این گونه شرکت ها می توانند پرداخت ماهانه ۱۵ یا ۲۵ درصد سود به سرمایه گذاران خود را تضمین کنند. با توجه به این که در بازار فارکس، هر کس می تواند تا ۱۰۰ برابر سرمایه اولیه خود، اعتبار داشته باشد، ۲ درصد سود روزانه نیز امکان پذیر است."

 این شرکت ها با اتکا به تحریک طمع افراد عادی، زودباوری جوانان و میل به موفقیت زودهنگام، طرح خود را به شرکت های سرمایه گذاری و افراد دارای سرمایه کم یا زیاد، ارایه می کنند و منابع مالی سریع و ارزان قیمتی را به دست می آورند. در حالت هایی هم که تنها فعالیت فرد در معرفی فرد جدید، به کمک می آید، حس پولدار شدن بدون زحمت است که باعث رونق گرفتن اینگونه فعالیت ها می شود
 
فرمند، کارشناس بازارهای مالی

اما فرمند، کارشناس اقتصاد و بازارهای مالی تاکید می کند: "حصول چنین نتیجه ای، تنها یک فرض قابل محاسبه روی کاغذ است و دوطرفه بودن معاملات در بازارها، نشان داده که تضمینی برای همیشه برنده بودن فرد، وجود ندارد."

عبدالله برای این که چگونگی کسب سود در شرکت مورد نظر خودش را توضیح دهد، می گوید: "هر مبلغی که در حساب شما باشد، مشمول روزانه نیم درصد سود می شود. در واقع شما به نسبت مبلغ موجودیتان در این حساب، ماهانه ۱۵درصد دریافت می کنید. فرض کنید ۱۰۰۰ دلار در حساب شما قرار دارد؛ شما روزانه ۵ دلار و ماهانه ۱۵۰دلار بابت آن دریافت خواهید کرد."

اما تنها این شرکت ها با این نوع عملکرد نیستند که سود و درآمد بالایی را پرداخت می کنند. چه این فعالیت ها به سود آوری بالا منجر شود و چه نشود، مجموعه فعالیتی برای آن تعریف شده است. شرکت هایی هم وجود دارند که تنها به اعتبار معرفی بازدید کننده یا عضو، درآمد زایی می کنند.

محمدرضا، با اشتیاق از فعالیت شرکتی که در آن به کار مشغول است، می گوید: "اگر شما کمتر از ۱۰ نفر عضو معرفی کرده باشید، هر ماه به شما هزار تومان تعلق می گیرد. اما اگر از ۱۰ نفر بیشتر معرفی کنید، ماهانه ۱۰ هزار تومان درآمد خواهید داشت. حالا فکر کنم متوجه شده باشید که چطور می توانید ماهی ۱۰۰ هزار تومان یا بیشتر دریافتی از این شرکت داشته باشید."

فرمند، تنها دلیل موفقیت چنین طرح هایی را به خاطر استفاده درست از دستاوردهای مطالعاتی حوزه روانشناسی مالی می داند و توضیح می دهد: "این شرکت ها با اتکا به تحریک طمع افراد عادی، زودباوری جوانان و میل به موفقیت زودهنگام، طرح خود را به شرکت های سرمایه گذاری و افراد دارای سرمایه کم یا زیاد، ارایه می کنند و منابع مالی سریع و ارزان قیمتی را به دست می آورند. در حالت هایی هم که تنها فعالیت فرد در معرفی فرد جدید، به کمک می آید، حس پولدار شدن بدون زحمت است که باعث رونق گرفتن اینگونه فعالیت ها می شود."

با مروری بر روند فعالیت این گونه شرکت ها و عمر عملکردشان، می توان دریافت که هر کدام از آن ها، بعد از مدتی فعالیت، جای خود را به شرکت تازه ای می دهند که علاوه بر مجموعه ویژگی های مثبت قبلی، ایرادات آن را هم برطرف کرده است.

محمود، یکی از فعالان و بازاریابان این گونه شرکت ها، در مورد فعالیت شرکت مورد نظرش می گوید: "با تمام موفقیت های چشمگیر، این شرکت ها اشکالاتی نیز داشته اند."

او با تاکید بر این که شرکت مورد نظرش، این ایرادات را ندارد، اشکالات شرکت های فعال جذب سرمایه را چنین بر می شمارد: "در ایران شعبه و همچنین تضمین خیلی قوی نداشته اند."

فرصت های سوخته

یک نصیحت برادرانه از طرف کسی که دو سال است در نتورک (شبکه) و یک سال است در زمینه سرمایه گذاری فعالیت می کند: "در هیچ سرمایه گذاری یا نتورکی (شبکه) وارد نشوید."

 همه ما، چه لیدرهای بالایی، چه کف مجموعه، همه و همه با یک نوع اطمینان خاطر وارد این سیستم شدیم، که بتوانیم آینده خود و خانواده خود را به این شکل، در مسیر پیشرفت و خوشبختی قرار دهیم؛ بدون آن که کوچکترین تردیدی نسبت به آینده کار شرکت داشته باشیم
 
یک وبلاگ نویس

این مطلب را یکی از وبلاگ نویسان می گوید و توضیح می دهد: "همه شان کلاهبردار هستند، آنهم از نوع فوق العاده حرفه ای آن. تا زمانی که میزان سرمایه گذاری شما، از سود دریافتی بیشتر باشد، همه چیز خوب است؛ همینکه سرمایه گذاری شما کمتر و سود دریافتی تان، بیشتر شود، بدون خداحافظی، همه چیز را جمع می کنند و می روند. این وسط، کسانی که همه سرمایه و زندگی شان را در این راه گذاشته اند، دیگر نمی توانند بلند شوند؛ وای به حال آنهایی که با وام و قرض وارد این سیستم ها بشوند."

او در حالی این مطالب را مطرح می کند، که در آرشیو وبلاگش، مطالب مختلفی در توضیح روش جدید سرمایه گذاری مورد نظرش، نوشته بوده است.

البته تنها او نیست که در ادامه فعالیت هایش، ناچار می شود توضیحی در باره سرمایه گذاری و روشی که برای کسب درآمد انتخاب کرده، بدهد و آن را اشتباه بداند. نویسنده یک وبلاگ دیگر نیز در حالی که از دستیابی به راه حل مشکلی که برای دریافت سود و اصل پول خودش و کسانی که به یکی از همین سیستم ها معرفی کرده، نا امید شده، در وبلاگش می نویسد: "همه ما، چه لیدرهای بالایی، چه کف مجموعه، همه و همه با یک نوع اطمینان خاطر وارد این سیستم شدیم، که بتوانیم آینده خود و خانواده خود را به این شکل، در مسیر پیشرفت و خوشبختی قرار دهیم؛ بدون آن که کوچکترین تردیدی نسبت به آینده کار شرکت داشته باشیم."

فرمند در توضیح مشکلاتی که برای برخی از شرکت های سرمایه گذاری و سودآور به وجود آمده، آن را تنها محدود به فعالیت آن ها و تقلب هایی که مرتکب شدند، نمی داند و معتقد است: "افرادی که وارد این سیستم ها شده اند، تنها به مطالبی استناد می کنند که بالاسری های آنها می گویند. (بالاسری، اصطلاحی است که در سیستم فروش شبکه ای، به افرادی که فرد را به آن سیستم معرفی می کنند، گفته می شود.) وقتی شما به ریشه های این گفته ها و نقل قول ها مراجعه می کنید، می بینید، همه آن ها نقل قول است و هیچ گاه شما به منبع اصلی خبر نمی رسید."

به نظر فرمند، معنی این حرف آن است که افرادی که به این سیستم ها جذب می شوند، اغلب برای بازاریابی خود، ادعاهایی را مطرح می کنند که همان، مبنای تصمیم گیری سایرین می شود.

مسعود، که در زمینه آموزش سرمایه گذاری، دوره های ویژه ای را برگزار می کند، از این هم فراتر می رود و معتقد است: "افرادی که وارد این سیستم های سودآور می شوند، نه از سود چیزی می دانند و نه از سرمایه گذاری. آن ها تنها به کسب پول بدون زحمت و در کوتاه مدت فکر می کنند."

با این حال اغلب کسانی که خود، در یک یا چند مورد از این فعالیت ها، با مسایلی روبرو شده اند، مشکل را از جای دیگری می بینند. به نظر اغلب آنها، ایراد، از نارسایی آن سیستم بوده و درصورتی که این ایرادات رفع شود، روش انتخاب شده، مشکلی نخواهد داشت. آنها، اغلب به ارزیابی دلایل شکست مسیر قبلی خود می پردازند و تلاش می کنند تا سیستمی را پیدا کنند که بخشی یا تمام آن ایرادات را رفع کرده باشد. برخی از آن ها، حتی به ایجاد چنین سیستم هایی دست می زنند.

 هر تجارت و سرمایه گذاری دارای ریسک است. پس، اول تحقیق و بررسی کنید، آن هم بدون پیش داوری و قضاوت بی جا؛ بعد میزان سرمایه گذاری خود را تعیین کنید
 
محسن

محسن در عین حال که فعالیت در این گونه شرکت ها را خطرناک توصیف می کند، معتقد است برخی از مخالفت ها با این روش ها، پیش داوری است و می گوید: "هر تجارت و سرمایه گذاری دارای ریسک است. پس، اول تحقیق و بررسی کنید، آن هم بدون پیش داوری و قضاوت بی جا؛ بعد میزان سرمایه گذاری خود را تعیین کنید."

اما او عقیده دارد که در اینگونه سرمایه گذاری ها، تضمین خاصی برای دریافت سودهای پیش بینی شده وجود ندارد، برای همین به کسانی که به فعالیت مورد نظرش معرفی می کند، توصیه می کند: "به خدا توکل کنید و سرمایه گذاری خود را انجام دهید."

از کجا آغاز شد؟

اوایل دهه هفتاد بود که شرکت های مضاربه ای، به عنوان بخشی از نظام اقتصادی بعد از جنگ، شکل گرفتند. این شرکت ها، مبالغی را از سرمایه گذاران خود می گرفتند و بعد از مدتی، چند برابر آن را وام می دادند یا به صورت ماهانه سود پرداخت می کردند. در همان دهه و بعد از طرح شکایت هایی علیه آن ها و فضاسازی مطبوعاتی، اغلب آن ها ورشکست شدند، مدیر یکی از معروف ترین آنها، محکوم به اعدام شد و این مجموعه ها، برای مدتی از گردونه اقتصادی خارج شدند.

حسین عبده تبریزی، دبیر کل سابق بورس اوراق بهادار و از امضاکنندگان نامه ۵۷ اقتصاددان به محمود احمدی نژاد، رییس جمهور، در مناظره تلویزیونی با الیاس نادران، نماینده مجلس، با اشاره به شرایط اقتصادی دهه هفتاد، به وجود آمدن شرکت های مضاربه ای را طبیعی دانست و تاکید کرد:"وقتی نرخ سود ۸ درصد و تورم ۵۰ درصد بود، مردم به موسسات غیر رسمی آن زمان پناه بردند. یکی از همین شرکتهای مضاربه‌ای یعنی سحر و الیکا، ۴۴ هزار پرونده قضایی داشت و پول مردم را ازبین برد."

به این ترتیب، عبده تبریزی که مدیریت مهم ترین نهاد مالی ایران را در دوره ریاست جمهوری خاتمی بر عهده داشته، معتقد است شرایط اقتصادی فعلی، که نرخ سود رسمی از تورم واقعی پایین تر است، زمینه مساعدی است برای تولد شرکت هایی مانند آنچه در دهه هفتاد شاهدش بودیم.

فرمند نیز به یاد می آورد که قبل از به وجود آمدن شرکت هایی مانند گولد کوئست و مطرح شدن نظام فروش شبکه ای، گروه های دیگری نیز به گونه ای مشابه فعالیت مالی گسترده ای در ایران داشتند: "چند سال پیش شرکتهایی به وجود آمدند که پنتاگونا سرآمد آنها بود. در این شرکت، افراد می توانستند با پرداخت مبلغی، وارد شوند و تنها چیزی که به دست می آوردند، یک برگ کاغذ بود که اگر پاره یا مفقود می شد، هیچ سند دیگری نشانه سرمایه گذاری فرد در آن سیستم نبود. در آن روش، فرد تنها در صورتی به سود می رسید که بتواند فرد دیگری را به عنوان زیر مجموعه خودش معرفی کند."

در همان زمان نیز، افرادی به تقلید از شرکت ایتالیایی پنتاگونا، فرصت های مشابهی را ایجاد کردند و به جمع آوری سرمایه های سرگردان در اقتصاد ایران پرداختند.

در دهه هشتاد، طرح فروش شبکه ای، با معروفیت شرکت گلد کوئست اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد. این شرکت، بعد از حدود سه سال، و بعد از ارائه طرح هایی توسط دولت و مجلس، که به صورت رسمی جلوی فعالیت آن را می گرفت، جای خود را به روش های دیگری از جذب سرمایه در بازار ایران داد.

 شرکت های جدید، که سویس کش یکی از معروف ترین آن ها در سال جاری بود، سرمایه گذاری را در کنار سود بردن از معرفی افراد در زیرمجموعه خود، به عنوان راه های درآمدزایی معرفی کرده اند
 

شرکت های جدید، که سویس کش یکی از معروف ترین آن ها در سال جاری بود، سرمایه گذاری را در کنار سود بردن از معرفی افراد در زیرمجموعه خود، به عنوان راه های درآمدزایی معرفی کرده اند.

طی یکسال اخیر، بیش از ۱۰۰ سایت ایرانی و خارجی با موضوع فعالیت مشابه سویس کش، به عضو گیری پرداخته اند.

جستجوی فارسی نام این شرکت، حدود ۱۰ هزار لینک و جستجوی انگلیسی این نام، ۲۱۷ هزارلینک را معرفی می کند.

این مجموعه شرکت ها، در کنار ایمیل های تبلیغی متنوعی که سال هاست از طریق پست های الکترونیکی به دارندگان این صندوق های پستی ارسال می شود و تنها با کلیک کردن، وعده سود بردن می دهند، راه های درآمدزادیی کم زحمت در اقتصاد ایران به شمار می روند.

دولت، یک قدم عقب تر

در مصوبه مجلس، که بعد از طرح شکایت برخی از فعالان زیر مجموعه گلدکوئست، به امضا رسید، برای متخلفان، بین شش ماه تا سه سال حبس و جزای نقدی دو برابر درآمد، تعیین شده بود: "تاسیس، قبول نمایندگی، عضو گیری و ثبت‌نام در بنگاه، موسسه، گروه یا فهرست اسامی با وعده کسب درآمد ناشی از افزایش اعضا به صورت شبکه‌ای، خواه از طریق عرضه کالا و یا خدمات یا اجبار به خرید کالا یا دریافت حق عضویت یا شیوه‌های مشابه دیگر، خواه از طریق جلب مشتریان به عنوان بازاریاب یا هر عنوان دیگر با وعده دریافت کالا یا خدمات رایگان یا به قیمتی کمتر از قیمت واقعی یا دادن درصد (پورسانت) یا توزیع جایزه، ممنوع است."

اما عده ای از دست اندرکاران فعالیت های اقتصادی در ایران، از همان ابتدا این طرح را شکست خورده می دانستند. آن ها اعتقاد داشتند بدون ریشه یابی و حل ریشه های ایجاد این مشکل، نمی توان با آن مبارزه کرد.

اسدالله بادامچیان، قائم مقام حزب موتلفه اسلامی، یکی از منتقدین طرح ممنوعیت فعالیت های شبکه ای در ایران بود. او که طی ۱۰ سال ریاست آیت الله یزدی بر قوه قضاییه، معاون سیاسی این قوه بود، در مصاحبه با یکی از رسانه ها گفته بود: "یکی از موضوعات مطرح و چالش برانگیز در آن دوران بحث گسترش فعالیت شرکتهای مضاربه ای بود که در صورت درست عمل نکردن دستگاههای مربوط، قابلیت تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی فراگیر و جدی را داشت. ولی در آن برهه توانستیم با تجزیه و تحلیل درست و ریشه یابی مساله، دلایل گسترش فعالیت این نوع شرکتها و علت اقبال عمومی به آنها، مساله را به درستی مدیریت کنیم و علاوه بر اینکه جلوی رشد سرطانی وجوه نادرست و خطرآفرین این پدیده را بگیریم، توانستیم فعالیت آنها را در مسیر قانونی و شرعی اقتصادی هدایت کنیم."

گرچه بعد از تصویب قانونی در مجلس، برای مدتی همه چیز به روال عادی خود بازگشت، اما ظهور شرکت های سرمایه پذیر جدید، نشان داد که نیاز به وجود قانونی که به جای منع یک فعالیت، امکان دریافت سود بیشتر از تورم موجود در ایران را فراهم کند، دیده می شود.

 گرچه بعد از تصویب قانونی در مجلس، برای مدتی همه چیز به روال عادی خود بازگشت، اما ظهور شرکت های سرمایه پذیر جدید، نشان داد که نیاز به وجود قانونی که به جای منع یک فعالیت، امکان دریافت سود بیشتر از تورم موجود در ایران را فراهم کند، دیده می شود
 

در همان زمان، دانشیار، رییس وقت کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، عمده ترین مشکل قانون مصوب مجلس را مشخص نکردن مصادیق بازاریابی شبکه ای غیر سالم دانسته بود. وی در مصاحبه ای با رسانه ها گفته بود: "این مشکل اکنون بیش از گذشته توجه نمایندگان را به خود جلب کرده است و امیدوارم زمینه دفاع منطقی از بازاریابی شبکه ای سالم بیشتر فراهم شود تا راحت تر به سوی اصلاح قانون پیش برویم."

گرچه در آن زمان قانون مصوب مجلس، اصلاح نشد، اما هم اکنون و بعد از فعالیت های موفق و ناموفق تعداد زیادی شرکت و موسسه مالی و جمع آوری میلیاردها تومان سرمایه، بخش هایی از حاکمیت به دنبال رفع مشکل هستند. یکی از کارشناسان دولتی که نخواست نامش فاش شود، در این باره می گوید: "گروهی از مدیران وزارتخانه ها، تعدادی از مسئولان سپاه و کارشناسان وزارت اطلاعات، طرحی دارند تا توسط آن بتوانند سرمایه ها را در داخل ایران نگهدارند."

او تنها مشکلی را که سر راه این اقدام وجود دارد، پیدا کردن شرکت، موسسه یا فعالیتی می داند که سود تضمین شده و بالایی را بتواند پرداخت کند. این کارشناس، تاکید می کند: "حداقل ۵ درصد سود تضمین شده در ماه، می تواند پول زیادی را به این روش جذب کند."

این فرد معتقد است، مهم ترین مسئله همان سود تضمین شده است، و درباره روش جذب سرمایه به این طرح توضیح می دهد: "جذب پول به این روش، زیاد سخت نیست. از طریق سران نت ورک، حداقل ۱۰۰ هزار نفر را می توانیم به این طرح جذب کنیم. کافی است این افراد به عنوان شروع، هر کدام ۵۰ هزار تومان وارد این سیستم کنند. رقم اولیه به دست آمده، کم نخواهد بود."

این کارشناس دولتی، مشکل ترین مرحله از طرح را جذب سران بازاریابی شبکه ای، به طرح ارائه شده توسط دولت می داند؛ با این حال، می گوید: "با آن ها جلسات متعددی داشته ایم و هنوز برای جذبشان، به نتیجه نرسیده ایم. اگر باز هم جذب این طرح نشوند، باید به این سوال پاسخ بدهند که چرا تا به حال این کار غیر قانونی را انجام می داده اند؟"

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.