دین گریزی ایرانیان مهاجر و قانون اعدام

دین گریزی ایرانیان مهاجر و قانون اعدام

اساس گزارش منتشره ی اداره مرکزی آمار نروژ: نیمی از ایرانیهای مهاجر دینی که با آن بزرگ شده اند را ترک گفته اند و از هر ده مهاجر ایرانی چهار نفر عقیده دارد که مذهب هیچ اهمیتی در زندگی روزانه شان ندارد ...

 دولت ایران با پیشنهاد ماده ای در تکمیل لایحه ی قانون مجازات اسلامی و فرستادن آن به مجلس، قصد دارد قانونی را به تصویب برساند که در آن دست قضات در اعدام ایرانیانی که از دین اسلام برگشته اند را بیشتر باز گذارد. گرچه چنین مجازاتی از همان بدو تاسیس دولت اسلامی با عناوین دیگری نیز عملا انجام می شده، اما دادن شکل رسمی و قانونی به این مجازات جای بحث دارد.
سوال این است که آیا دولت جمهوری اسلامی متوجه خطرات ناشی از ایجاد گرایش های «دین گریز» در بین ایرانیان و مخصوصا نسل جوان شده است و بدین وسیله می خواهد با ایجاد ترس دیگران را از عواقب چنین گرایش هایی برحذر دارد؟ نکته در اینجاست که کمتر ایرانی ساکن ایران است که نداند اگر «از اسلام خارج شود» چه عواقب خطرناکی در انتظار اوست! علاوه بر این حکومت ایران بیم و یا کمبود «مواد قانونی» برای مجازات اعدام را ندارد.
بنابراین این از نظر من تهدید بیشتر از آنکه متوجه ایرانیان داخل کشور باشد، ایرانیان و مخصوصا نسل جدید ایرانیان خارج از کشور را نشانه گرفته است که نسبت به دین گرایش چندانی ندارند و در کشورهای غربی چنان یاد گرفته اند که دین را در حوزه ی خصوصی افراد تعریف کرده و این حق را برای خود محفوظ بدارند که در اختیار، انتخاب و یا ترک دین آزاد باشند! بنابر این نفوذ چنین افکاری به داخل و و تماس چنین افرادی و تحت تاثیر قرار دادن هم نسلان آنها است که جمهوری اسلامی را می ترساند. و از آنجایی که برای محدود کردن چنین فعالیت هایی و یا مجازات چنین افرادی که سالها به عنوان یک «شهروند محترم» در خارج از کشور زیسته اند، استفاده از اتهام هایی از قبیل «اراذل و اوباش»، «قاچاقچی» و «جاسوس» کارآیی سابق را ندارد (مثل سناریوی منسوخ هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو و یحیی کیان تاج بخش که اعتراض جامعه روشفنکری جهان را برانگیخت)، بنابر این قانونمند کردن اعدام برای «ارتداد»، می تواند دست کم نگرانی احتمالی جمهوری اسلامی از اینگونه فعالیت های «خارج دیده ها» از یک طرف، و همچنین پاسخگویی به سازمانهای بین المللی را رفع کند.

ایرانی ها یکی از سکولارترین گروههای مهاجر
آمار منتشره در گوشه و کنار دنیا حکایت از رشد گرایش های سکولار در بین ایرانیان دارد. در اینجا برای مدلل ساختن آنچه گفته شد، آمار رسمی ای که در یکی از کشورهای اسکاندیناوی در خصوص میزان عقاید و دینداری ایرانیان مقیم آن کشور منتشر شده است را می آورم:
«اداره مرکزی آمار نروژ» Statistisk Sentralbrå (SSB هر چند سال یکبار گزارش هایی را در مورد چگونگی سطح زندگی و معیشتی «مهاجرین ساکن نروژ» انتشار می دهد. این گزارش ها که براساس نظرسنجی هایی که از اشخاص عادی مهاجر ساکن نروژ به عمل می آید، علاوه بر جنبه ی اطلاع رسانی داشتن، می تواند مورد استفاده ی مسئولین اجرایی و دیگر مراکز تصمیم گیری نیز قرار می گیرد.
یکی از این گزارش ها که در ماه فورال گذشته انتشار یافته مربوط است به یک «نظر سنجی از سطح زندگی» مهاجرین ده کشور «غیر غربی» ساکن در نروژ که در سال 2006 انجام گرفته است. نروژی های ایرانی تبار نیز یکی از شرکت کنندگان در این نظر سنجی بودند.
 در بخشی از این گزارش که با عنوان «ایرانی ها سکولارترین گروههای مهاجر» انتشار یافته، به دین و درجه اعتقاد پرسش شونده ها می پردازد که آمده است: «ایرانیها یکی از سکولارترین گروههای مهاجری هستند که در نروژ زندگی می کنند. از هر ده مهاجر ایرانی چهار نفر عقیده دارد که مذهب هیچ اهمیتی در زندگی روزانه شان ندارد. و تقریبا نیمی از ایرانی ها دینی که با آن بزرگ شده اند را ترک گفته اند.»
نکته جالب در این نظر سنجی اینکه خود گزارشگران اداره آمار اذعان می دارند «این ارقام را باید مخصوصا از این زاویه در نظر گرفت که بسیاری از ایرانیهای مقیم نروژ از کشوری گریخته اند که دارای یک سیستم مذهبی ـ دینی است.»
در نقطه مقابل ایرانی ها سومالییایی ها قرار دارند که از هر 10 نفرشان 9 نفرعقیده دارند که مذهب نقش مهمی در زندگی شان دارد. بعد از این گروه، مهاجرین پاکستانی و سریلانکایی قرار دارند که نقش مذهب را در زندگی شخصی شان فوق العاده مهم ارزیابی می کنند.
گزارش می افزاید که «هفت نفر از ده پرسش شونده ی مهاجر تایید می کنند که آنها مذهبی که با آن رشد کرده اند را حفظ کرده اند. ولی این آمار در گروههای کشوری مختلف، متفاوت است. بیش از نیمی از گروه ایرانی ها می گویند که نسبت به دینی که با آن بزرگ شده اند بی تفاوتند.» در این گزارش همچنین می خوانیم که این «رو گردانی از دین یا دین زدایی» در بین شیلییایی ها هم رقم بالایی دارد بطوری که وابستگی آنها به دین ازهر ده نفر به چهار نفر می رسد. این در حالی است که در بین مهاجرین بوسنی ـ هرزگوین، صرب ها، ترکیه، عراق و ویتنام از هر ده نفر یک نفر مذهبش را رها کرده است. همچنین مهاجرین پاکستانی و سومالییایی فقط 1 تا دو در صدشان می گویند که از دین خود را ترک گفته اند.

فاکت:
• در یک نظرسنجی اجتماعی در سطح اروپا (ESS) که در سال 2006 انجام گرفت کشور نروژ هم در آن شرکت داشت. در یکی از پرسش ها آمده بود که اگر قرار باشد میزان وابستگی شما به مذهبتان را از 0 تا 10 در جایی قرار دهیم که 0 به معنای عدم وابسته بودن شما، و 10 به معنای وابستگی شدید شما به مذهب باشد، شما خود را در کجا قرار می دهید؟ نتیجه ی میانگین جواب کشورهای زیر از این قرار است:
• نروژی ها 3,8 (که به عنوان یکی از سکولارترین کشورهای اروپایی شناخته شد
• سوئدی ها 3,6
• دانمارکی ها 4,3
• و قبرسی ها و لهستانی ها میزان وابستگی شان به دین 7,0 و 6,6 بوده است که می توان گفت جزء مذهبی ترین ملت ها هستند.
(میانگین جواب ایرانی ـ نروژی ها به این پرسش 4,0 بوده است.

منبع : سایت اخبار روز

منبع گزارش : https://www.vl.no/samfunn/article3331440.ece

هامون-فرانکفورت - آلمان - فرانکفورت درود بر ایرانیان . آمار بسیار امیدوار کننده ای میباشد. یکشنبه 19 اسفند 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ دمشون گرم .دم همه ایرونیای با صفا گرم. دوشنبه 20 اسفند 1386

hoormazd - امریکا - تگزاس خوبه.بالاخره قفل مغز ها داره باز میشه.به قول یکی ادم مومن یعنی کسی که به فکرش یه 40 تا قفل بزرگ زده و کلیدش رو هم پرت کرده وسط اقیانوس. کاش همه جرات شک کردن به بتهایی که ساختند رو پیدا کنن. دوشنبه 20 اسفند 1386

بابک - ایران - سیزوار دین زورکی نتیجه بهتر از این نمی دهد دوشنبه 20 اسفند 1386

javadremix - ایران - تهران دین را باید آزاد گذاشت در هر جا اونطوری دیگه مذهبی ها واقعا مذهبی اند و غیر مذهبی ها هم واقعا غیر مذهبی تازه شم کی گفته ایرانیان خارج از کشور از دین گریزانند دوشنبه 20 اسفند 1386

hans - المان - هامبور ایرانیان مقیم کشور های مختلف ان اکثرا سکولار هستند. بنظر من مذهب و دین انسان را در یک سطح کودکی نگاهداشته و از استقلال فکری ادمی جلو گیری میکند انسانی که همواره در ترس و تهدید بسر برد نمی تواند انسان بالغ و ازاده باشد در حالی که ادمی اگر با معنویت رشد کند انسان نی تر عمل می کند مذهب مساوی با معنویت نیست دوشنبه 20 اسفند 1386

hussain - بریتانیا - لندن سوال مبهمه! یعنی چی میزان وابستگیت به دین چقدره؟! از چه لحاظ؟! یکی این وسط با یه مثال توضیح بده ما هم بفهمیم! دین که ماهیت نداره که ما بهش وابسته ذاتی باشیم... دین یعنی ایده! یه قرارداد! چجوری میشه به چیزی که ماهیت نداره وابسته ذاتی بود؟ حیات مادی ما هیچگونه وابستگی ای به دین نداره به نظر من... دین فقط اومده گفته اگه سیر تکاملی معنوی هم در کنار حیات مادیتون می خواید راه حل پیشنهادیش اینه که خوب تبعا وقتی قرارداد دین رو امضا کردی یعنی به باور دین رسیدی روش زندگیت تحت الشعاع ایده های پیشنهادی دینت قرار می گیره... دین گریزی هم دلیلش مشخصه... مادی گرایی لذت گرایی پوچ شدن جهان از این جور چیزا که بعضیا هم جو می گیردشون فکر می کنن سکولاریسم مده! باز سکولاریسم که خوبه ! نئو سکولاریسمها دیگه خیلی جالبن... مادی گرا و لذت گرا هم نیستن عقاید سکولاریسم رو تبدیل به دین کردن و می پرستنش! نشون به اون نشون که قوانین ضد دین به بهونه سکولاریسم تصویب میشه تو اروپا که خلاف اصول آزادیه! دوشنبه 20 اسفند 1386

man-irani - هلند - دن هلدر با دروود.من در ایران مسیحی شده ام.و در اینجا دارم میبینم که بقیه هم کیشان من(پروتستان) خودشان راه را انتخاب مینمایند نه به دلیل این که پدر و مادرشان مسیحی هستند و اما در اسلام... هر انسانی آزاد بدنیا آمده و حق انتخاب دارد/ با تشکر دوشنبه 20 اسفند 1386

heidari_2000 - ایران - کرج به نظر من دین افیون توده هاست و تا وقتی ملتی مومن باشند ره به پیشرفت نخواهند برد. دوشنبه 20 اسفند 1386

sarami - ایران - خرم آباد به نظر من دین یعنی یک ایست مغزی .و امید وارم و امیدوارم کسی به این بلا اسمانی و یا به طریقی خریت گرفتار نشه . به قول مسلمونا اینشااله!!! دوشنبه 20 اسفند 1386

farid_shapal - ایران - مازندران مسلما ایرانیها در بین کشورهای مسلمان سکولارترین مردم هستندو مردم ایران کمترین اعتقاد جدی به دین اسلام دارند.البته جای خوشحالی داره.اینهم یکی از برکات جمهوری اسلامی بود!! دوشنبه 20 اسفند 1386

injaneb - ایران - تهران دین یعنی تصمیم گرفتن با منطق دیگران. دوشنبه 20 اسفند 1386

shayan96 - - ای کاش این حکومت مفت خور آخوندی از میان ورداشته می شد تا مردممان بیش از این دین گریز نمی شدند مسلمون شدند که زورکی نیست و جوون را بیشتر متفر می کنه مثلا ما که مسلمونیم به کدام یک از تکالیف شرعیمون عمل کردیم مشاا.. توی جامعه فساد داره موج می زنه. دوشنبه 20 اسفند 1386

parand2008 - فرانسه - نانسی تمام دین ها همشون یک چیز را می گن از طرفی هر کی خودش را برتر از دیگری می دونه ...هر دینی یه تنهایی خیلی خوبه اما...اگر با قدرت همراه بشه ...بیچاره مردم بدبخت دوشنبه 20 اسفند 1386

dandy - امارات - امارات hoormazd - امریکا - تگزاس و بالاخره فهمیدی که دین اسلام حقیقت دارد خدا رو شکر که به دین اسلام رو اوری بهت خوش امد میگم جانم... معتقد به دین کم هست بخاطر لجبازی با این حکومت وگر نه دین اسلام خیلی شیرینه خییییییییییییییییییییییییییلی :)) گرچه من به تمامیه ادیان احترام خاصی دارم...یاحق دوشنبه 20 اسفند 1386

hoormazd - امریکا - تگزاس من از همه خواهش میکنم کامنت قبلی من رو بخونن و به من بگن که این خانم دندی چه جوری این برداشت رو از حرف من کرده? dandy - امارات - امارات عزیزم یه کم بیشتر فارسی تمرین کن.تو از کجای حرف من فهمیدی که من مسلمون شدم? من گفتم که فکرها داره باز میشه و مردم نسبت به دین بی تفاوت میشن... سه‌شنبه 21 اسفند 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ هورمذد من که چیزی تو کامنتت ندیدم خدا وکیلی مبنی بر حقیقت داشتن دین . سه‌شنبه 21 اسفند 1386

hoormazd - امریکا - تگزاس مرسی ازت خواسته (khasteh - فرانسه - استراسبورگ) درست نوشتم? دیدی دندی? راستییییییییی شیرینی زیاد مرض قند میاره هااااااا چهار‌شنبه 22 اسفند 1386

moji643 - ایرون - شیرازو کسانی که از اسلام میگریزند معلومه که اسلام رو به نحو درستش نفهمیدن و اگه اسلام رو میدیدن که چه گفته هرگز این کارو نمیکردن. پس اونها اسلام واقعی رو درک نکردن. پنج‌شنبه 23 اسفند 1386

moji643 - ایرون - شیراز hoormazd - امریکا - تگزاس دوست عزیز آخرین نظری رو که در خبر مربوط به متن زیر رو نوشتم رو خوندین؟ ؛؛ چرا گاهی اوقات دعاهایمان قبول نمی‌شود؟ ؛؛ حتما اونجا رو بخونید. متاسفانه مدیر سایت اونجا رو بستن و دیگه نمیشه نظر دیگه ای رو ارسال کرد. لطفا جوابتون رو در همین جا و یا در خبرهای بعدی برام بنویسید. جمعه 24 اسفند 1386