آن مرد که بدون خداحافظی رفته بود، بدون سلام بازآمد. دیروز علی دایی به شکلی غافلگیرکننده اما رسمی از سوی علی کفاشیان به سرمربیگری تیمی منصوب شد که هرگز به عنوان بازیکن از آن خداحافظی نکرده بود. حتی پس از اینکه او در روز قهرمانی با سایپا رسماً از فوتبال خداحافظی کرد و مقامات ورزش ایران بحث برپایی بازی خداحافظی برای بهترین گلزن ملی جهان را جدی تر از هر زمان دیگر مطرح کردند دایی از خداحافظی با پیراهن تیم ملی امتناع کرد و پاسخ داد؛ «مگر من با سلام و صلوات به تیم ملی آمدم که بخواهم با خداحافظی بروم.»حالا دایی بدون سلام بر داغ ترین نیمکت فوتبال ایران می نشیند و این بزرگ ترین انتقام ممکن از آخرین سرمربی ملی است که او را در آخرین سال بازی اش به تیم ملی دعوت نکرد. گرچه علی دایی ظاهراً جایگزین منصور ابراهیم زاده می شود که عمر سرمربیگری ملی و باشگاهی اش به همان بازی های ناامیدکننده رسمی و دوستانه مقابل قطر، سوریه و هانزاروشتوک محدود شد اما در حقیقت سرمربی سایپا جای امیر قلعه نویی را می گیرد که آخرین زمامدار تمام عیار نیمکت تیم ملی و در عین حال گزینه اصلی سازمان ورزش پیش از اعلان دیروز عصر کفاشیان محسوب می شد. قلعه نویی با عدم دعوت از دایی طی یک سال حکومتش بر فوتبال ملی، ابتدا او را در مصیبت های پس از جام جهانی 2006 تنها گذاشت اما ناخواسته بزرگ ترین انگیزه ممکن را برای بازگشت قهرمانانه اسطوره در قالب بازیکن - سرمربی سایپا به وجود آورد. علی دایی دیروز یکشنبه 12 اسفند، این بخت را پیدا کرد که به صد و پنجاهمین بازی ملی اش البته به عنوان سرمربی پا بگذارد. او که همزمان با اعلام سال نو پارسی 39ساله می شود، در همان هفته نخست عید، احتمالاً در قامت جوان ترین سرمربی تاریخ فوتبال ملی پس از جلال چراغ پور که در 28سالگی در قحط الرجال دهه 60 فوتبال ایران سرمربی تیم ملی شده بود، مقابل کویت عرض اندام خواهد کرد، آن هم با مجموعه یی از شیرهای بی یال و کوپال که شش ماه است گل نزده اند و پیشتر کاپیتان آنها مهدی مهدوی کیا در جام ملت های آسیا 2007 در توجیه تلاش زایدالوصفش در ترکیب ایران گفته بود؛ «اگر این همه تقلا می کنم برای این است که مبادا تیم قلعه نویی نتیجه نگیرد و علی دایی بیاید.» اما علی کریمی دیگر مخالف جدی علی دایی که تضادش با کاپیتان سابق تیم ملی در جام جهانی 2006 به مهم ترین بحران تیم برانکو انجامید، روشی سیاستمدارانه در پیش گرفته. او که می داند با «مارادونای آسیا» فاصله یی نجومی پیدا کرده چندی پیش مقدم احتمالی دایی به نیمکت تیم ملی را گرامی داشته بود. شاید هم لژیونر ایرانی «القطر» همین روزها عبارت معروف «خدا بعضی ها را بغل کرده و یک ماچشان هم کرده» را که سال ها پیش در یک هفته نامه به کار برده به شکل مثبت تر در رسانه ها تکرار کند. وحید هاشمیان که بار دیگر ساز جدایی از تیم ملی را سر می دهد، گرچه همیشه در ظاهر احترام دایی را نگاه داشته ولی بعید نیست او در مقطع حساس فعلی سرمربی جدید را در حسرت برخورداری از مهاجمی مثل خود بگذارد. مساله دیگر در رابطه با نشستن دایی بر نیمکت ایران، نگرانی هایی است که نسبت به فقدان یک مشاور باتجربه و مسلط به فوتبال ایران در کادر فنی آینده به چشم می خورد.آیا منصور ابراهیم زاده می تواند با دایی ادامه دهد و آیا سرمربی 39 ساله که پاییز گذشته دورهlisense-Bآسیا را در کلاس های فشرده فدراسیون زیر نظر مرتضی محصص پشت سر گذاشته است، افرادی مثل مرتضی محصص یا مجید جلالی را به عنوان دستیار یا مشاور ترجیح نمی دهد؟ زمانی که یورگن کلینزمن به سرمربیگری تیم ملی آلمان رسید، کمبود تجربه اش را با برگزیدن «یواخیم لو» یک آنالیزور مشرف به تمامی جزئیات فوتبال باشگاهی و ملی ژرمن ها جبران کرد.دیگر انتقادی که به دایی وارد می شود، نتایج نه چندان درخشان او به عنوان مربی صرف و مرد روی نیمکت در سایپا است. او فصل گذشته هر بار که تیمش از نظر فنی کم می آورد در زمین از خود مایه می گذاشت ولی این فصل سایپا از چنین مزیتی محروم مانده و در نیمه پایین جدول قرار گرفته.با تصریح کفاشیان در قرارداد یک ساله دایی با فدراسیون، او باید یک شغله باشد، پس می توان فرض گرفت که سایپا دیروز بدون سرمربی مانده و مهرداد هاشمی مدیرعامل ابقا شده باشگاه نارنجی کرجی تنها تا 22 اسفند یعنی روز نخستین نمایش سایپا در لیگ قهرمانان آسیا فرصت دارد جایگزینی برای دایی بیابد. البته دیروز در کیلومتر 7 جاده مخصوص تهران- کرج نه تنها نشانی از اضطراب شرایط اضطراری به چشم نمی خورد بلکه شاید در هیچ کجای ایران چنین جشنی برای انتصاب علی دایی به سرمربیگری تیم ملی برپا نشد. مدیران باشگاه سایپا طی ماه های اخیر در سه مقطع مختلف رویکرد خود را نسبت به ماندن یا رفتن دایی تغییر داده بودند.
ابتدا آنها پس از نتایج بسیار ضعیف ابتدای فصل مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر به طور پنهانی برای بدرقه دایی و جایگزینی یک مربی بزرگ خارجی تلاش کردند ولی بعد با جدی شدن شایعه انتخاب «مهرداد بذرپاش» یار نزدیک رئیس جمهور به جای «احمد قلعه بانی» در راس کارخانه سایپا، «مهرداد هاشمی» به حضور دایی بر نیمکت تیمش به چشم موهبتی بزرگ نگریسته که از ادامه سیر تحولات کارخانه سایپا به داخل باشگاه سایپا جلوگیری می کرد. سرانجام دو هفته پیش، پیش از قطعی شدن ابقای مدیریت فعلی باشگاه نارنجی، آنها تمام تلاش خود را برای رایزنی به منظور رساندن دایی به تیم ملی و خالی کردن نیمکت سایپا برای سرمربی مناسب تر در لیگ قهرمانان آسیا انجام دادند.
بخشی از این تلاش پشت پرده را می توان در حضور پررنگ رسانه یی دایی طی هفته گذشته مشاهده کرد. به ویژه وقتی دایی به فاصله 48 ساعت در دو برنامه پربیننده شبانگاهی 90 (شبکه سوم) و دو قدم مانده به صبح (شبکه چهارم) حاضر شد و فارغ از نزاع رسانه یی میان طرفداران قطبی و قلعه نویی به طور غیرمستقیم به افکار عمومی و نیمکت تیم ملی سلام داد و سرانجام دیروز حوالی ساعت چهار بعدازظهر پیش از آنکه خبر بازگشتش در شهر بپیچد برای دوستانش در بازار پیغامک فرستاد؛ «بدون خداحافظی رفتم، بدون سلام بازآمدم...»
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|