مهدى کوچکزاده نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در جلسه هفتگى انصار تهران گفت: ... والله آنچه که ما از اصلاحطلبى شناختهایم - البته کارى به تک و توک انسانهاى خوب ندارم- و آنها به ما نشان دادند، ضدیت با دین است. من کارى به چند انسان ساده که فریب خوردند و از آنها استفاده کردند و آنها را سر لیست خودشان قرار دادند، ندارم؛ همانهایى را که در دوره قبل ضایعشان کردند. حالا دوباره همینطور است. مثلاً آدم ساده و سلیمالنفس مثل آقاى عارف را مىخواهند سر لیست خودشان قرار دهند. من اینجا به آقاى عارف مىگویم مواظب باش اینها خیلى بزرگتر از شما را به لجن کشیدند و موقعى که بهرهبردارى خودشان را کردند آنها را به طرفى پرت کردند. مواظب باش اگر تو سرلیستى، تو به اینها فرمان بده که هر روز در مقابل منویات رهبر معظم انقلاب عرض اقدام نکنند و هر روز با مقدسات چالش درست نکنند. خیلى سیاستمدارتر از شما را اینها بر بلندى نشاندند و بعد گفتند باید دورشان زد و از آنها عبور باید کرد.
آنچه که ما دیدیم یک اصلاحات رضاخانى و یک اصلاحات آمریکایى بیشتر نبود. کارى به این نداریم که تعدادى هم افراد متدین در این بین قابل شمارش بودند که دیدیم یکى از اینها مىگفت: عباى فلان کس اینقدر گشاد است که از نهضت آزادى تا فلانى زیر این عبا جمع شدهاند. خدا رحمت کند مرحوم ابوترابى را که چه بصیرتى داشت. اسم ایشان را که در لیست گذاشتند، ایشان قبول نکرد و اسمش را از لیست آنها خارج کرد. به خاطر آن همه سال اسارت خداوند به ایشان لطف کرد.
اى کسانى که لااقل خیال مىکنید آبرویى دارید و از اینها نیستید و اینها مىخواهند سرلیستتان کنند، بدانید سرلیستى یعنى چه؟ بیایید اعلان برائت کنید. اینها دلشان براى دین و براى اسلام نسوخته. اینها امروز داد مردمسالارى و دمکراسىشان گوش فلک را کَر کرده است. آیا اینها در چند سالى که در رأس قدرت بودند بهاسلام هیچ تعرضى نکردند. ما هیچوقت ندیدیم که شما دادى بزنید که چرا اسلام را مخدوش مىکنید.
آقاى توسلى، اى کسى که سالها در کنار امام بودى ششماه نگذشته است که بنده دست تو را بوسیدم و گفتم چون این دست سالها به بدن امام خورده آن را مىبوسم. ایشان در بین جمعى از اصلاحطلبان حاضر شده و گفته است: اینها مىخواهند همه یاران امام را سیلى بزنند و بدهکار کنند. آقاى توسلى امام این را به ما یاد داد که ما عقد اخوت با کسى نبستهایم، میزان دوستى من با هر فرد در میزان درستى راه او و تقید او به اسلام نهفته است.
امام حاصل عمرش را بر کنار کرد. امام یاد داده است که ما قوم و خویشى با رفیقهاى امام نداریم. این حرفى است که شما به استناد آن مىگویى که امروز اوضاع خراب است و یاران امام دارند سیلى مىخورند. چه منطق امام گونهاى بر این حرف شما حاکم است؟! ما از صدر اسلام کسانى را داشتهایم که افرادى که شما ممکن است نام ببرید، یک انگشت کوچک یاران پیامبر نمىشدند ولى راه خودشان را عوض کردند و زر و زیورى جمع نمودند که بعد از مرگشان با تبر نمىشد خرد کرد. مثل طلحه و زبیر که به زبیر پیامبر لقب سیفالاسلام داده. امام به کدام یک از شما چنین لقبهایى داده است؟ به هیچکدام از شما لقب که نداده هیچ، بلکه در وصیتنامهاش گفته است من به واسطه سالوسی و اسلامنمایى بعضىها تعریفهایى از کسانى کردهام، ملاک حال فعلى افراد است.
خیلىها در کنار امام بودند و وقتى پایشان را از موازین اسلام ناب محمدى کج گذاشتند، خود ایشان به آنها سیلى زد. ما اگر خط امامى هستیم اتفاقاً روشمان این است. اتفاقاً اگر کسى خط امامى است، رفیق امام نمىشناسد. این چه استدلالى است که شما مىکنید. شما گفتهاید: «امروز کسانى که هیچ نقشى در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوریسین و مدعى امام و انقلاب شدهاند. مىگویند هدف از انقلاب، جمهورى اسلامى نبود و با این کار مردم و رأى آنها را نادیده مىگیرند.»
چرا شبهه مىاندازید: چرا همه مومنین و متدینین را اینگونه زیر سوال مىبرید آن هم با چى؟ با اینکه ما بودیم که بغل دست امام بودیم! امام حاصل عمرش را بیرون پرت کرد. این ملت هم این کار را یاد گرفته و با کسى شوخى ندارد. ملت تا وقتى که ببیند کسى در راه انقلاب و ارزشهاى انقلاب و ارادت به امام خمینى گام برمىدارد، مخلص اوست و گر نه هر کسى که مىخواهد باشد، او را به بیرون پرت خواهد کرد. چرا از اینکه کسانى که به ارزشها و مبانى انقلاب پشت کردهاند، به بیرون پرت مىشوند، نگرانید؟
آقاى توسلى گفته است: «این نگاه بسیار خطرناک است چرا که حاضر مىشود حتى به نام مصلحت آراى مردم را محترم نشمارد.» آقاى توسلى آن نگاهى، اینقدر خطرناک است که عاشورا را کینه بدر و احد مىنامد، آن نگاهى، اینقدر خطرناک است که مىگوید ما در اسلام آخوند نداریم و این یک چیزى بیخودى است که از مسیحیت آمده است. آقاى توسلى! یک سند بیاور که آن روز یک فریاد زدى. تو که یار غار امام بودى این جمله امام را که مىگوید "آخوند یعنى اسلام، روحانیین با اسلام در هم مدغمند، هر کس به من هر چه هم بگوید مانعى ندارد آنکه با این عنوان مخالف است، این دشمن شماست." مىدانى. موقعى که آغاجرى در همدان آن حرف را زد چه دفاعى از روحانیت کردى؟ چه دفاعى از خط امام رضوانالله تعالی علیه کردى؟ ما به صداقت شما شک داریم؛ یار امام بودید، باشید. شما نمىتوانید ما را این گونه فریب دهید. آن موقع چرا هیچچیزى نگفتى؟ چرا نگران اسلام نبودید؟
آقاى حسن روحانى در شب عاشورا در حرم حضرت امام گفته است: آیا نماز خواندن واجبتر است یا کار کارشناسى در جامعه انجام دادن.
همه بغض و کینهشان نسبت به دولت است و دولت را مثل یک بچه کوچولوى کمعقل و بىتدبیر براى مردم تعریف مىکنند و نتیجه مىگیرند که این دولت کمعقل و بىتدبیر مردم را به دوراهى نابودى مىبرد، پس این از اوجب واجبات است، حتى اگر نماز ترک شود.
براساس یکسرى فرضیاتى که اصل آن باطل است، این حرفها را مىزنند. این قدر فخر مىفروشید که ما چنین کردیم و چنان کردیم. مقام معظم رهبرى نقلى بدین مضمون دارند: «در آن دولت قبل هم هى آمدند گفتند شانزده تا سانتریفیوژ، اینها قبول کردند، بعد گفتند پنج تا سانتریفیوژ باز اینها قبول کردند، آخر آمدم گفتم اگر این روش بخواهد ادامه پیدا کند، خودم وارد صحنه مىشوم که بعد مجبور شدند آن روند عقبنشینى را متوقف کنند و من وادار کردم برگشت مسیر در همان دولت قبل بشود.» معلوم است که حضرت آقا چقدر با آن رویهاى که آقاى حسن روحانى در صدد آن بود، موافق بودند!
اینها مىگویند کار احمدىنژاد نیست و ما خودمان در دولت قبل راه انداختیم. بله، اگر سیلی مقام معظم رهبرى نبود تا حالا همه مملکت را فروخته بودید! آقا، جلوى شما را گرفت و این را خود ایشان فرموده است. حالا مىآیید فخر مىفروشید که با بىتدبیرى و کار غیرکاشناسى دارند مملکت را به لبه پرتگاه مىبرند؟! مىخواهید براى ما منجى درست کنید؟!
آقاى روحانى در بخش دیگرى از صحبتهایش مىگوید: «اگر در جامعه حکومت ضد دین و ضد مردم حضور داشت، این واقعه پیام و سرمشقى براى ما دارد.» من به عنوان یک دانشگاهى نمىفهمم که در زمان اباعبدالله علیهالسلام حکومت ضد دین و ضد مردم چگونه بود. آن جماعت که همه مردم بودند و بر سر اباعبدالله علیهالسلام ریختند. چرا سفسطه مىکنید؟!
اینها گفته امام حسین علیهالسلام را هم براى اینکه جسارت به خلق نشود، تبدیل مىکنند. آقاى آرمین، "انى خرجت لطلب الاصلاح فىامة جدى" را مىخواند "فىدین جدى". امام حسین علیهالسلام اصرار دارد که امت جدم فاسد شده بودند، شما مىخواهید بگویید که دین فاسد شدنى است و ما حق داریم هر روز بر او پیرایه بیفزاییم و یا کم کنیم!
آقاى حسن روحانى! امام مىفرمود زىطلبگىتان را اگر حفظ نکنید این ملت از اسلام بر مىگردند. شما فردا بیا به این ملت پاسخ بده که زى شما در طول این انقلاب که پستهاى بالا هم گرفتهاید؛ در شوراى عالى امنیت ملى هم بودهاى، دکترا هم از انگلستان گرفتهاى، منزل شما در خیابان مقدس اردبیلى است و فروشنده آن منزل به شما از قوم و خویش من است و به من گفته است که آنجا کجاست، چطور بوده است.
بیا به مردم گزارش بده که آیا این زىطلبگى است که شما دارید. معلوم است که مردم از شماها بر مىگردند. امام گلوى خود را پاره مىکرد براى اینکه این انقلاب، انقلاب پابرهنهها و محرومین و مستضعفین است. معلوم است که انقلاب نیازى به چنین رؤسایى نخواهد داشت و به شما پشت خواهد کرد. آن وقت دق دلى خودتان را مىآیید سر این دولت خالى مىکنید که این دولت کارشناس نیست! دائماً مىگویند این دولت کارى کرده که دنیا با ما بد شده است. در جاهاى زیادى هم مقام معظم رهبرى، هم حضرت امام بارها فرمودهاند که این بدى اینها با ما سر این نیست که چنین و چنان و مسائل جزئى، بلکه اینها با اسلام بد هستند و با این مرامى که ما طرح کردیم مبنى بر ضدیت مردم دنیا با ظلم مخالف هستند، لذا تا ریشه ما را نکنند، ول کن نیستند.
باز هر روز بزرگترتان مىآید در تریبونها مىگوید بحران هست و جدى هم هست. چرا با مردم این جور حرف مىزنید؟ امام رحمه الله علیه روز اول جنگ گفت یک دزدى آمده و سنگى انداخته و رفته است. امام که مىفهمید چه خبر است ولى با مردم که حرف مىزد مىگفت خبرى نیست؛ پاسدارها و ارتشىهاى ما اگر بخواهند دو روزه کار اینها را یکسره مىکنند. امام در عین بحران از بحران حرف نمىزند. موقعى که دانشجویان پیرو خط امام لانه جاسوسى را تسخیر کرده بودند، امریکا گفته بود من حمله مىکنم. دانشجویان یک بیانیهاى دادند که اگر امریکا حمله نظامى کند ما چه کار مىکنیم و... اما بلافاصله حضرت امام جمله معروف "آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند" را گفتند و اینکه این جوانهایى که از روى احساسات یک چیزى گفتهاند که اگر امریکا حمله نظامى بکند، همین اگرش را نباید بگویند.
شما اگر مرید و پیرو خط امام هستید، هر روز یک خاطره از امام در مىآورید و در جامعه بامبول درست نکنید. امریکا بناى حمله داشت و حمله هم به طبس کرد؛ ولى امام گفت همین اگرش را هم نباید بگویید.
آن وقت بزرگتر شما هر روز مىآید در تریبون مىگوید وضعیت بحرانى است. حالا به مردم گفتید و بحران هم هست؛ مردم چه کنند. مردم مثلا بروند لباس ضد گلوله بپوشند؟ من نمىتوانم باور کنم که مشکل شما مشکل فراموش شدن ارزشهاى امام است، اتفاقاً برعکس مشکل شما پایبندى این ملت به ارزشهاى امام است و همه همّ و تلاشتان را در این ده، پانزده سال کردهاید که این را از ملت بگیرید تا آن را به زانو زدن در مقابل امریکا وادار کنید و انشاءالله این خوابى است که تعبیر نخواهد شد و آرزویى است که نوکرانتان به گور خواهند برد.
|
|
|
|