جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۷
نبش قبر، راز مرگ دختر 16 ساله را برملا کرد
تلفنی ناشناس به پلیس راز مرگ تلخ دختر نوجوانی را که به دست پدرش به قتل رسیده بود، افشا کرد.
به گزارش خبرنگار ما چندی پیش مرد جوانی با صدایی لرزان با پلیس استان آذربایجان شرقی تماس گرفت و گفت؛ دختر 16 ساله یی به نام آذر به قتل رسیده و در خانه پدری اش دفن شده و پدرش به دروغ مدعی شده این دختر به مرگ طبیعی مرده است. با اعلام این گزارش ماموران به خانه پدر آذر رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنان پس از دریافت دستور قضایی به نبش قبر دختر 16 ساله پرداختند و جسد وی را به پزشکی قانونی فرستادند تا با انجام آزمایش های تخصصی علت مرگ این دختر که پدرش حاضر به پذیرفتن اتهام قتل او نبود، مشخص شود.
در حالی که قربانعلی پدر آذر همچنان مدعی بود دخترش به مرگ طبیعی فوت شده است، نامادری آذر در جریان تحقیقات فاش کرد شوهرش این دختر نوجوان را کشته است.
این زن گفت؛ آذر از سه سال پیش خانه پدری را ترک کرده بود و با خانواده عمویش زندگی می کرد. روز حادثه او برای دیدن پدرش بعد از سه سال به خانه آمد، اما درگیری سختی بین آنها اتفاق افتاد و قربان به سمت آذر حمله و با روسری دخترش را خفه کرد و برای اینکه دستگیر نشود، جنازه را در حیاط خانه دفن کرد و مدعی شد که او به مرگ طبیعی مرده.
در ادامه قربانعلی که می دید مقاومتش در برابر پلیس بی فایده است لب به اعتراف گشود و گفت؛ سه سال پیش متوجه شدم دخترم با پسر 14 ساله یی ارتباط دارد. این مساله برای من خیلی گران تمام شد و چون شهرستان ما بسیار کوچک است، خیلی زود همه متوجه موضوع شدند. تحمل این آبروریزی برایم خیلی سخت بود و نمی دانستم باید چه کنم، به همین خاطر دعوای سختی با دخترم کردم. او خانه را ترک کرد و به منزل عمویش رفت. برادرم خیلی خوب از او مراقبت می کرد و آذر در آنجا هیچ مشکلی نداشت تا اینکه روز حادثه پس از سه سال به خانه آمد و وقتی آذر آمده بود من در منزل نبودم. از سر کار که برگشتم او هنوز در خانه بود، انتظار نداشتم آذر را ببینم و در واقع شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کنم.
متهم به قتل ادامه داد؛ حضور دخترم یادآور آن خاطره تلخ بود، خیلی از دستش عصبانی بودم و اولین دیدار من و آذر پس از سه سال باعث درگیری بین ما شد و در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و روسری اش را دور گردنش پیچیدم و فشار دادم. آنقدر فشار دادم که صورتش سیاه شد و روی زمین افتاد. آذر مرده بود و من چاره یی جز مخفی کردن جسدش نداشتم. به همین خاطر قبری در باغچه خانه کندم و آذر را دفن کردم. بعد هم هر کس سراغ او را گرفت، گفتم دخترم به طور ناگهانی فوت شد و من هم دفن اش کردم.
اظهارات این مرد در حالی مطرح شد که پزشکی قانونی نیز پس از بررسی جسد آذر اعلام کرد این دختر نوجوان با جسمی نرم و قابل انعطاف که بر عناصر حیاتی گردنش فشار آورده است، خفه شده و همین امر علت اصلی مرگش بوده است.
با توجه به مستندات به دست آمده بازپرس پرونده، قربانعلی را به جرم قتل دختر 16 ساله اش بازداشت کرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
| DERAKHT - نروژ - اسو |
کثافت |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| arashj - ایران - تهران |
وقتی خدا می بخشد ولی بنده مجازات می کند.متاسفم. |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| farshidkhan - ایران - بوشهر |
ای نامرد - باید این افراد را از جامعه متمدن دور کرد اینان هیچ بویی از انسانیت و ازادگی نبرده اند - اگه زور داری برو گلوی هم قد خودت بگیر |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| babek - اپران - تبر پز |
داستانه خوبی بود تشکر از نوئسنده |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| hussain - انگلستان - لندن |
بندازین گردن دین! دیوار کوتاه تر که از دیوار خدا که پیدا نمی شه! |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| Azi joon - ایران - مشهد |
ای نامرد... باید اعدامش کنن. |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| farideh2007 - سوییس - سنتگالن |
بیسواد بی فرهنگ متعصب افراطی بیمار حیوان صفت تربیت نشده. |
سه‌شنبه 9 بهمن 1386 |
|
| homa saadat - ایران - تهران |
دست شما درد نکنه بابت اینهمه ابرازاحساسات . به گمونم بار اولیه که از این خبرا توی ایران میشنوید!!!!! |
چهار‌شنبه 10 بهمن 1386 |
|
| حسین ازرائیل - ایران - کرج |
واقعا حق چنین پدری مرگ است. |
چهار‌شنبه 10 بهمن 1386 |
|
| sabahalamot - بلزیک - گنت |
دوستان بدانید بر طبق قوانین ایران این پد اعدام نمیشود چون دختر خودشو کشته و حقشه .مطمئنا اونایی که احکام ایران رو خوندن میدونن که این مرد ازاد میشه.... |
جمعه 12 بهمن 1386 |
|