مجید جهانپور در پگاه گیلان، زوران جورجوویچ در ذوب آهن اصفهان، خداداد عزیزی در ابومسلم خراسان، میودراگ یشیچ در شیرین فراز کرمانشاه، ناصر حجازی در استقلال تهران، فیروز کریمی در استقلال اهواز و فرهاد کاظمی در مس کرمان، هر یک بنا به دلایلی جای خود را به مربی دیگری دادند.
برکناری زودهنگام مربیان مساله تازهای در فوتبال ایران نیست، اما با گذشت هفت دوره از لیگ حرفهای، هفت اخراج در عرض تنها یک نیم فصل، نشاندهنده فاصله باشگاههای ایرانی با مدیریت علمی در ورزش است.
در شش دوره ابتدایی لیگ برتر ایران، در مجموع ۴۸ بار مربیان تیمها تغییر کردند که یک آمار قابل توجه است. حتی از شش مربیای که در این شش فصل به قهرمانی رسیدند، سه مربی در اواسط فصل بعدی برکنار شدند.
پیروانی؛ مردی برای تمام فصول
طبق بررسیهای اخیر کانون مربیان ایران، متوسط عمر مربیگری در لیگ برتر، تنها ۲۲ هفته است. این مدت زمان برای مربیان خارجی حتی از این هم کوتاهتر بوده و به ۱۸ هفته می رسد |
غلامحسین پیروانی تنها مربی است که طی این دوران فقط در یک باشگاه کار کرده است. او پیش از آغاز لیگ برتر فوتبال ایران تا کنون، هدایت تیم فجر سپاسی شیراز را که در این فصل به مقاومت سپاسی تغییر نام داده، بر عهده داشته است.
البته این مورد را باید با توجه به شرایط خاص این باشگاه شیرازی با محدودیتهای مالیاش و مهارت آقای پیروانی در پرورش بازیکنان جوان، یک استثنا دانست. پس از او رسول کربکندی طولانیترین دوره مربیگری را در لیگ برتر داشته است. او پیش از اینکه در پایان فصل گذشته از ذوب آهن اصفهان جدا شود، به مدت چهار فصل و نیم سرمربی این تیم بود.
در واقع حضور بلندمدت روی نیمکت یک تیم، همچون الکس فرگوسن که بیش از بیست سال است هدایت تیم منچستر یونایتد را بر عهده دارد، یا آرسن ونگر که در یازده سال اخیر سرمربی آرسنال بوده است، در ایران بسیار دور از ذهن مینماید.
در فوتبال ایران مدیران که خود نیز در اغلب موارد عمر بسیار کوتاهی دارند، اهمیتی برای برنامهریزی بلندمدت قائل نیستند و در کوتاهمدت از مربی خود نتیجه میخواهند. معیار ارزیابی عملکرد مدیران بیشتر نتایج ورزشی تیمها هستند تا انجام کارهای زیربنایی مثل ساخت استادیوم یا یک زمین تمرین استاندارد و یا مدیریت علمی منابع درآمدی.
شتابان در پی نتیجه
شاید بتوان گفت که اولین پیامد چنین رویکردی در مدیریت، این است که از مربیان نیز در کوتاهمدت انتظار نتیجهگیری وجود داشته باشد.
همواره مربیانی آمدهاند و در کوتاهمدت به طور مقطعی نتیجه گرفتهاند و پس از آن رفتهاند، بدون اینکه اثری در بلندمدت از خود به جا بگذارند. در حالیکه رشد و توسعه، یک فرآیند مستمر و تدریجی است و نیاز به مدیریت استراتژیک و برنامهریزی بلندمدت یکپارچه دارد |
طبق بررسیهای اخیر کانون مربیان ایران، متوسط عمر مربیگری در لیگ برتر، تنها ۲۲ هفته است. این مدت زمان برای مربیان خارجی حتی از این هم کوتاهتر بوده است و تنها به ۱۸ هفته میرسد.
در چنین مدت کوتاهی، نتیجه گرفتن به بسیاری از عوامل بیرونی بستگی پیدا میکند و تا اندازه قابل توجی از کنترل یک مربی خارج است. هر مربی برای اجرای برنامهها و عملی کردن ایدههایش، به زمان بیشتری نیاز دارد و در عرض چند ماه قادر نخواهد بود که برنامهریزی و طرحهای خود را به ثمر برساند.
فوتبال ایران همواره از این نگاه کوتاهمدت و تصمیمگیری شتابزده بر اساس روندهای جاری رنج برده و ضربه خورده است. همواره مربیانی آمدهاند و در کوتاهمدت به طور مقطعی نتیجه گرفتهاند و پس از آن رفتهاند، بدون اینکه اثری در بلندمدت از خود به جا بگذارند. در حالیکه رشد و توسعه، یک فرآیند مستمر و تدریجی است و نیاز به مدیریت استراتژیک و برنامهریزی بلندمدت یکپارچه دارد.
مادامی که این رویکرد مدیریتی در باشگاههای فوتبال ایران تغییر نکند، مربیان نیز همچنان عمر کوتاهی خواهند داشت و مدام جابجا خواهند شد.