امروز و در آغازین سال های هزاره سوم میلادی، بشریت، بیش از هر زمان دیگری نیازمند مهر و عطوفت مسیحایی است، در عصری زندگی می کنیم که تمدن های بشری، رنجیده خاطر از جنگ و ستیزها و در امید دستیابی به صلح و دوستی جهانی نو و عاری از خشونت، بر پایه حرکتی نو را می طلبند.
عیسی(ع) در آئینه قرآن :
و یاد کن آنگاه که فرشتگان گفتند: «ای مریم، خدا تو را به کلمه ای از خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، نوید می دهد که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان (الهی) و با مردم در گهواره و در بزرگسالی سخن می گوید و از نیکان و شایستگان است.
ـ مریم گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندی باشد و حال آنگه هیچ بشری به من دست نزده است؟»
ـ گفت: «این چنین است، خدا آنچه بخواهد، می آفریند، چون اراده چیزی کند، به او گوید: («باش») پس می شود......
چگونگی تولد
ـ ......... و آنگاه که از کسانش درجایگاهی شرقی کناره گزید و میان خود و آنان پرده های کشید؛ پس ما روح خود را نزدش فرستادیم و برای او همچون انسانی درست اندام نمودار شد.
ـ مریم گفت: «من از تو به خدای رحمان پناه می برم، اگر پرهیزگار باشی.»
ـ (جبرئیل) گفت:«همانا من فرستاده پروردگارت هستم تا تو را پسری پارسا و پاکیزه ببخشم.»
ـ مریم گفت: « چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه دست هیچ انسانی به من نرسیده و بدکاره هم نبوده ام؟»
- گفت: «چنین است، پروردگار تو گفته که: این بر من آسان است و تا او را نشانه ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش کنیم؛ این کاری است حتمی و شدنی.»
ـ پس به او عیسی (ع) بار گرفت و باوی به مکانی دور بیرون رفت آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید؛ گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم و به فراموشی سپرده شده بودم» پس (کودک) از زیر او ندایش داد: «غمگین مباش، پروردگار تو از زیر پایت جویی روان ساخت، و خرما بن را به سوی خویش بجنبان تا بر تو خرمای تازه چیده فرو ریزد؛ بخور و بیاشام و چشم روشن دار و اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو: «من برای خدای رحمان روزه (سکوت) نذر کرده ام و امروز مطلقا با هیچ انسانی سخن نمی گویم».
پس مریم او را برداشته، نزد کسانش آورد؛ گفتند: «ای مریم، چیزی شگفت آورده ای. ای خواهرهارون، نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زنی بدکاره! » مریم به او اشاره نمود؛ گفتند: «چگونه با کودکی خرد که در گهواره است، حرف بزنیم؟»
(کودک) گفت: «من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پیامبرم گردانیده است و مرا هر جا که باشم، با برکت ساخخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش نموده و مرا به مادرم نیکوکار کرده و گردنکشی بد بخت نگردانیده است و درود بر من، روزی که زاده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم.
نبوت عیسی (ع):
ـ و چون عیسی با نشانه ها و دلائل روشن آمد، گفت: «همانا برای شما حکمت آورده ام (تا هدایت شوید) و تا برخی از آنچه را که درباره اش اختلاف می کنید، برایتان بیان کنم، پس از خدا بترسید و مرا پیروی کنید. همانا خدای یکتا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید، این است راه راست.»
ـ اما آن گروهها (فرق مسیحی) میان خود اختلاف کردند؛ پس وای بر ستمکاران از عذاب روزی دردناک! آیا چشم به راه چیزی جز قیامت اند که ناگهان بدیشان فرا رسد در حالی که بی خبرند؟ در آن روز دوستان، برخی دشمن برخی دیگرند، مگر پرهیزگاران.
حواریان:
- و چون عیسی کفر آنان را آشکارا دریافت، گفت: «چه کسانی درراه خدا یاوران من اند؟»
حواریان گفتند:ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و گواه باش که ما تسلیم هستیم.
پروردگارا،به آنچه نازل کرده ای، ایمان آورده ایم و از این پیامبر پیروی کردیم، پس ما را در شمار گواهی دهندگان بنویس.» پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند. کسانی را که ایمان آوردند، بر دشمنانشان مدد کردیم تا چیره و پیروز شدند.
مرگ یا حیات عیسی (ع)؟
ـ آنها (برای کشتن عیسی) مکر کردند، خدا هم مکرکرد و خدا بهترین مکر کنندگان است، آنگاه که خدا گفت: «ای عیسی، من تو را بر می گیرم و به سوی خود بالا می برم و از (آلایش)) کافران پاکت می سازم و تا روز قیامت آنان را که از تو پیروی نمایند، فرادست کافران قرار می دهیم سپس بازگشتشان به سوی من است و من در آنچه اختلاف می کردید، میانتان حکم خواهم کرد....