عکسهای روز ۲۳ دسامبر ۲ دی ماه
این هم مجسمه تخته سنگ نمیدونم شاید خود تخته سنگه که با میله های فلزی به زمین اتصالش دادند و دورتادورش هم فواره کار گذاشتند . از دور مثل اینه که آب این تخته سنگ رو بالا برده , توی میدان شیراز بود.
خلاصه چیز جالبی از آب در اومده اون هم با کمترین امکانات
نترسین این روش جالب روش زالو درمانی نام داره
بیچاره این بشر بعد از کلی زحمت کشیدن و دوا و دارو اختراع کردن , تازگی ها پی بردند که همون روش های قبلی زالو انداختن و حجامت و دوا درمون عطاری خیلی بیشتر از این قرص و دواهای مصنوعی اثر داره
به قول یه دوست بشر اولیه میرفت از آب چشمه میخورد هیچیش هم نبود همین بشر گفت : نه , نه , آب باید بهداشتی باشه فلان باشه بسال باشه بعد اومدن چاه زدن و لوله زدن و نمیدونم آب لوله کشی درست کردن بعد 21 قرن حالا همون آب چشمه رو که بی واسطه میرفت می آورد می خورد رو کردن تو شیشه به اسم آب معدنی چشمه های هیمالایا , نمیدونم چشمه های آلپ و هزار چیز دیگه به قیمت خون پدرشون می فروشند. باور بفرمائید مثلا قیمت یه شیشه آب معدنی هیمالایا فکر کنم چیزی حدود پنجاه شصت پوند یعنی حدود 150 هزار تومان باید باشه . حالا فکر می کنید این بشر عقل داره ؟
به زبون خودمون گوگل رو ولش کن , بیا از من بپرس
توی این آلمان سیگار کشیدن توی رستوران و بار ممنوعه , باید بری بیرون سیگار بکشی . خوب بیرون هم که سرمای فریزر داره . اینه که صاحب این رستوران یه فکر بکر کرده که هیشکی هم اعتراض نمیتونه بکنه
ما نمیدونیم این دو تا عکس همزمان هست یا نه ولی خوب کمی تنوع هم بد نیست ها
اگه کسی فهمید این علامت چیه به ما هم بگه
یکی از همکارامون میگه حتما این علامت توی ژاپنه و میگه خطر گودزیلا هست
این عکس هم که چندین و چند بار امسال به عنوان عکس سال از کلی سازمان و روزنامه ومجله انتخاب شده , عکس یه دختر 11 ساله افغانی رو نشون میده که دادنش به این آقای 40 ساله که البته قیافه این آقا به بیشتر از 40 ساله می خوره .
نمیدونم 11 سالگی سن ازدواج هست یا عروسک بازی و اصلا این آقاهه چه طور روش میشه با یه دختر بچه اصلا اسم ازدواج رو بیاره , گویا این افغانستان تا یه کم پیشرفته تر بشه کلی راه داره
آها , به این میگن یه قلعه شنی واقعی واقعی , نه اون اسباب بازی های که به اسم قلعه شنی نمایش میدن
حتما میگین این آقا اینهمه سگ داره , یا میگین مگه مدرسه سگهاست
میخواین باور بکنین , میخواین باور نکنین , اما توی همین انگلستان هم صاحب های بعضی سگها , اونها رو صبحها مثلا میفرستن یه جایی تقریبا عین مهد کودک . البته مهد کودک سگها
حمومشون میدن , ناخن هاشون رو می چینن , گردش می برنشون , غذا بهشون میدن , چکشون میکنن , خلاصه یه کارهایی که دود از کله بلند میشه و ماهانه هم کلی خرج این ببخشید ها ( قرتی بازی هاشون ) میکنن
مثلا روز وحدت دانشگاه و حوزه و بزرگداشت شهید مطهری هست ولی این پوستری که من می بینم بیشتر شبیه بزرگداشت الهام هست تا مطهری
خوب چند تا چندتا کار و شغل داشتن این مزیت ها رو هم داره دیگه
کوچه قهر و آشتی شنیده بودین , این هم اتوبوس قهر و آشتی هست
حالا این کنسرو آدمها کی میخواد اینها رو پیاده کنه خدا میدونه
نکنه فکر کردین این قشون فیلم بردار و عکاس و خبرنگار اومدن مثلا از براد پیت یا تام کروز فیلم بگیرن
نه بابا اومدن اسب سواری این نیکلای سارکوزی ( رئیس جمهور فرانسه ) رو ظبط کنند جا پیدا نکردن همه شون پریدن روی این تراکتور . خدا میدونه صاحب تراکتور ازشون نفری چند گرفته تا سوارشن و یه عکس از این رئیس جمهور مجرد فرانسه بندازن
انگار جای پارک توی تهران خیلی خیلی کم شده , شاید هم دزد زیاد شده . برای همین این بنده خدا ماشین مدل بالاش رو روی سقف پارک کرده
به فیل ها چکمه های مخصوص می پوشونن که پاهاشون اذیب نشه , جای سردار رادان خالی , که اینها رو هم به اتهام تبرج بفرسته زندون ,
این هم عکس رادیو گرافی یه پیرمرد 67 ساله هست که وقتی خانواده اش اومدن دم در و هر چی در زدن در رو وا نکرده , اونها هم وقتی نگران شدن , از پنجره اومدن تو و دیدن آقا یه چاقو توی مخش پهن زمین شده , بردنش بیمارستان و جالب اینکه این آقا هنوز زنده هست و گفته خودم چاقو رو توی سرم فرو کردم تا خودکشی کنم , خوب این هم مدل جدید خودکشی
این هم قلیون که امروزه جزو ادوات جرم به حساب می یاد , یه دل سیر نگاه کنین که دیگه نمی بینین ها
خلبان میگه : قربان , اگه میشه بفرمائید روی صندلی تون بشینید , بهتره شما هدایت مملکت رو به دست بگیرید ما هم هدایت هواپیما رو , بالا غیرتا از هدایت این یکی دست بکشید که کار این هواپیما با گفتگوی تمدن ها و من بمیرم , تو بیمیری پیش نمیره
خوب وقتی آدم بخواد با سرعت یه سر به فامیلش بزنه , وقت پار ک هم نداره , خوب چه طوری پسر خاله
خوب کسب کار و خوبیه و شنیدم خوب هم بازارش داغه , البته آدم ساده تو کشور ما زیاد پیدا میشه , باید هم نون این رمال ها تو روغن باشه
حتما میگید دیگه چیزی که زیاد دیدیم برج ایفل , تو عکس ها , تو کارت ها , تو مجله ها و ....
نه دیگه , این برج ایفل فرانسه که نیست , چین اومده یه کپی مثل اصلش از برج ایفل ساخته برای تماشا و این عکس اونه.
چینی ها رو که می شناسید , خدای تقلب و کپی برداری هستن , امسال کارخونه سونی , توشیبا و وووو تازه یه طرح میدن کارخونه بسازه هنوز طرحشون تصویب نشده چین ساخته و بسته بندی کرده و فرستاده بازار .
این هم امیتا باچان در مراسم دفن مادرش
دیگه این یکی واقعی هست با اینکه خودم هم شک دارم که بالاخره اینها مادرشون مرد یا این هم فیلمه و بعد مراسم آمیتا باچان یک تنه میره انتقام مادره رو بگیره و بزن بزن و برقص برقص
ولی گویا خدا وکیلی , مادرش راستی راستی مرده ها , خدا بیامرزه
نه بابا , این عکس رو برای یادگاری این آقا نذاشتم یک کم بالاترش رو نگاه کنید , این سر ستون های تخت جمشید یا بقولی قصر شوش هست که گذاشتن تو موزه لوور فرانسه
بی انصافها آش رو با جاش بردن فرانسه
شما به من بگید چه طور میشه یه همچین چیز با عظمتی رو شبونه کند و دزدید و برد و بهش یه خط هم نیوفته مگر اینکه سر ستون تاریخی ما لای پنبه و زرورق با احترامات فائقه تقدیم این موزه شده , خوب بد هم نیست اونجا بمونه با این وضعی که آثار تاریخی ما دارن , دور نیست که هیچی ازشون باقی نمونه , همون بهتر حداقل یه چند تا موزه آثار تاریخی ما رو با چنگ و دندون حفاظت کنند و کلی بهش برسن تا گذر عمر خرابش نکنه و نواده های ما وقتی رفتن اون موزه ها تاریخ ما رو ببینن و بدونن از نژاد کسانی بودند که این عظمت رو ایجاد کردند.
عکس یادگاری فاتحان تهران به هنگام به دار کشیدن فردی به نام میرهاشم دوره چی / تهران - رجب 1327 ق (دراوج مشروطیت)
ای بابا انگار این قصه تماشای اعدام سر دراز داره و گویا ملت ما از قرنها قبل برای تفریح هم که شده میرفتن مراسم اعدام رو نگاه کنند و حال کنند . مثلا اینکه یارو گریه میکنه یا نه ؟ میترسه یا نه ؟ یا اینکه چه طوری تاب میخوره اون بالا یا اینکه چه طوری دست و پا میزنه ؟ خودش رو خیس میکنه یا نمیکنه ؟ خلاصه فکر کنم یه بسته تخمه هم با خودشون می بردن که خسته هم نشن یهو
این هم عکس بانوان قجر در زمان قاجاریه
از قدیم می گفتن هر چیزی حکمتی داره , بیخود نیست اونموقع روبنده میزده , خوب این بانوی محترم سبیل دار رو هر کی اونموقع میدید فکر میکرد آل گرفتتش , یا اجنه اومدن و سکته میکرد و پس می افتاد این روبنده ها هم فکر کنم اختراع این خانم های سبیل دار بوده تا بتونن با این حربه صورت مو دارشون رو از بقیه پنهان کنند و بقیه زنهای خوشگل هم به آتیش اونها سوختند