جوان 20 ساله افغانی انگیزههای خود از قتل خواهرش را اینگونه بیان کرد: «فساد اخلاقی داشت، آبروی ما را در فامیل برده بود، تحمل این وضع برایم سخت بود. نمیتوانستم رفتارهای غیراخلاقیاش را ببینم و سکوت کنم. او را سوار موتور کرده و به بهانه رفتن به درمانگاه، در باغ 12 هکتاری با روسری خفه کردم.»
نوزدهم آذرماه امسال، خبری به اطلاع کارآگاهان دایره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران رسید که در آن راز قتل دختر افغانی 18 ساله به نام «گلدسته» از سوی برادر 20 سالهاش «محمد میر» در رباط کریم برملا شده بود. این اطلاعات را یکی از دوستان برادر «محمدمیر» که موضوع را از زبان آنها شنیده بود، در اختیار پلیس قرار داد.
بدین ترتیب افسر تحقیق پلیس آگاهی با بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران هماهنگیهای لازم را به عمل آورده و مشخص شد: مقتول سابقه فقدانی داشته، اما پروندهای در این رابطه تشکیل نشده است، از این رو با توجه به اطلاعات اولیه به دست آمده در ارتباط با این موضوع، کارآگاهان وارد عمل شده و بیست و دوم آذر ماه برای دستگیری مظنون که «محمدمیر» نام داشت، عازم رباط کریم شدند. در این میان تحقیقات پلیس برای دستگیری همسر مقتول به عنوان دیگر مظنون پرونده بینتیجه ماند.
«محمد میر» پس از دستگیری به طور مرتب منکر ارتکاب قتل بود، اما در ادامه تحقیقات، انگیزه ارتکاب قتل را مسائل ناموسی عنوان کرد و گفت: خواهرم«گلدسته»، وضعیت اخلاقی مناسبی نداشت. متاهل و صاحب دو فرزند دختر 4 و 6 ساله بود. چندین بار از منزل فرار کرده بود. شوهر «گلدسته» معتاد بود و برای تامین هزینه موادمخدر، او را در اختیار مردان دیگر میگذاشت.
او ادامه داد: همین مسائل موجب شده بود که آبرویمان میان فامیل برود، از این رو سه ماه پیش، وقتی «گلدسته» دچار سوختگی در ناحیه پا شده و در منزلمان واقع در باغ 12 هکتاری در رباط کریم بسر میبرد به بهانه این که میخواهم به درمانگاه ببرمش، سوار موتورسیکلت کرده و به راه افتادیم. کمی که از اتاقمان فاصله گرفته و به وسط باغ رسیدیم، او را پیاده کرده و در اقدامی ناگهانی، روسریاش را دور گردنش پیچیده و خفهاش کردم، وقتی از مرگش مطمئن شدم، محل را رها کرده و پا به فرار گذاشتم.»
به گزارش ایسنا متهم همچنین به ماموران گفت: در این حال با برادرم «تاج میر» تماس گرفته و ماجرای قتل خواهرمان را با او در میان گذاشتم و به این ترتیب او هم به کمکم آمدم و جسد «گلدسته» را در همان محل دفن کردیم.
سرانجام طی روز گذشته، تحقیقات برای کشف جسد با اخذ نیابت قضایی و اعزام کارآگاهان پلیس به باغ رباط کریم نتیجه داد و جسد «گلدسته» در حالی که چادر بر سر داشت و دور موکت خاکستری رنگی پیچیده شده بود، در عمق 50 سانتیمتری زمین کشف شد.
بررسیها نشان داد: پس از ناپدیدی مشکوک این زن 18 ساله، اعضای خانوادهاش با تصور این که او فرار کرده است، ماجرا را پیگیری نکرده و حتی پرونده هم تشکیل نداده بودند و این در حالی بود که همسر وی نیز پس از ناپدیدی او فرار کرده و سرپرستی دو فرزند دختر 4 و 6 ساله مقتول به گردن خانواده وی افتاد.
محمد نظری، مسؤول اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران در این باره گفت: تحقیقات پلیسی برای ادامه بازجوییها از «محمدمیر» و «تاج میر» برای روشن شدن جزئیات دیگری از این پرونده همچنان در دست انجام است.
ixir - هلند - هلند |
دخترکی را در 12 سالگی شوهر می دهند. در 18 سالگی مسیولیت 2 فرزند 4 و 6 ساله را به گردنش می اندازند. از طرف شوهر معتاد وادار به تن فروشی می شود. و بالاخره به دست برادر کشته می شود!! حالا وجدانا چه کسی فساد اخلاقی داشت؟؟؟ |
شنبه 24 آذر 1386 |
|
محمد - ایران - تهران |
واقعا شرم آور برای انسانها که به حدس و گمان وبه صرف حرفهای بی اساس ناموس کشی میکنند و تنها بدلیل اینکه او آبروی ما را برده بود .
اگر تو آبرویتان را میخواستید ابتدا باید پدر و مادر ت را میکشتی که دخترک بیچاره را در سن 12 سالگی شوهر داده آنهم سنی که هیچ فکرش را نمیکرد و بعد شوهر ش را باید میکشتیکه این ننگ را برای تو و خانواده ات پیش آورده .
بدبخت فلک زده حکم اعدام برای ترسویی مثل تو کم چون تو آنقدر بزدل و ترسو هستی که بجای ادب کردن شوهر خواهرت بچه های خواهرت و خود خواهرت را از بین بردی
توف بر تو قاتل کثیف |
یکشنبه 25 آذر 1386 |
|
alireza.ch - سوییس - نوشاتل |
اون وقت ببین این جورج دبلیو احمق پول آمریکایی های بیچاره رو برده کجا داره حروم می کنه!!! |
یکشنبه 25 آذر 1386 |
|
farshidkhan - ایران - بوشهر |
متاسفانه داریم به تاریخ قبل از اسلام برمیگردیم و این هم مربوط به کوته فکری و بی فرهنگی هست - هر جا که منطق کمرنگ بشه قانون جنگل حکمفرما میشه جنس قوی جنس ضعیف را نابود میکنه |
یکشنبه 25 آذر 1386 |
|
tehran_zamin - المان - کلن |
واقعاکه!!!بگو تو اگر غیرت داشتی باید میرفتی خواهرت رو زیر پر و بال خودت میگرفتی و کار می کردی خرجشون رو میدادی و حساب اون شوهر خواهر از خوک پست ترت رو می رسیدی و .... میکردی که نامو ست رو فروخته نه اینکه خواهر بیچاره مظلومت رو اون هم با پای سوخته...من اگر جای قاضی بودم تو و شوهر خواهر ت رو توی قیر داغ می انداختم |
سهشنبه 27 آذر 1386 |
|