در بخش اول از دو گزارش او، راجر هاردی نگاهی دارد به این موضوع که آیا وهابی گری و دلارهای نفتی عربستان سعودی به گسترش افراط گرایی کمک کرده است یا خیر.
لورنس رایت، نویسنده کتابی درباره "القاعده" که برنده جایزه "پولیتزر" شده، می گوید: "جوهر وهابی گری اصالت است."
به گفته او : "آنها (وهابیها) بدنبال اصل هستند؛ و این همان چیزی است که باعث می شود آنها بسیار سختگیرانه عمل کنند."
با این وجود ترکی الفیصل، رئیس سابق اطلاعات عربستان، و سفیر سابق عربستان در لندن و واشنگتن این اظهارات را رد می کند.
او می گوید: از نقطه نظر ما چیزی به اسم وهابی گری وجود ندارد. اینها همه جعل است."
سعودیها هیچگاه اهمیتی به انگ "وهابیگری"، عنوانی با بار منفی که از نقطه نظر تاریخی از سوی منقدین آنها علیه شان استفاده می شده، نداده اند.
سعودیها بسیار به این اتهامات که آنها از سرمایه های نفتی برای تبدیل یک مذهب مبهم به یک قدرت جهانی، استفاده می کنند، حساس هستند.
اتهامات و ضد اتهامات
در طول دو ماه گذشته من با مقامات دولت سعودی و سازمانهای خیریه سعودی گفتگو کرده ام. آنها معتقدند که تبلیغات علیه آنها غیر منصفانه است.
شنیده ام که برخی از کارشناسان در نشستی در یک شهر کوچک در هلند، تلاش کرده اند که وهابیسم و سلفی گری را تعریف کنند.
همچنین شنیده ام که یک بازرس ارشد آمریکایی از سوء ظن قوی آمریکاییها نسبت به سازمانهای خیریه سعودی، و دردسرهای آنها از تحقیقات در خصوص موارد مالی (آنها) سخن به میان می آورد.
پتریک فیتزجرالد، یکی از دادستانهای ارشد آمریکا، به من گفت که چگونه او متقاعد شد که یک سازمان خیریه سعودی که مقر آن در شیکاگو بود، برای القاعده فعالیت می کرد.
مقامات آمریکایی این سازمان خیریه با نام "بنیاد خیرخواهی" را در سال 2002 بستند.
دو سال پس از آن یک سازمان خیریه دیگر سعودی با نام "الحرمین" تحت نظر قرار گرفت.
دولتهای آمریکا و عربستان سعودی متوجه شدند که 10 تا از شعبات این سازمان خیریه "تامین دهنده مالی فعالیتهای تروریستی" هستند.
اما بازرسان آمریکایی اغلب برای تبدیل شک و سوء ظنهای خود به مدرک با مشکلاتی مواجه بوده اند.
و این دلیلی است که باعث تقویت شک و تردیدهایی در بین مسلمانان سعودی و آمریکایی درباره ادعاهای مقامات آمریکایی می شود.
ادبیات تنفر
به نقش ادبیات وهابیگری در اشاعه شک و تردید و تنفر علیه بی دینان، که در مدارس سعودی تدریس می شود و به نقاط دیگر دنیا ارسال می شود، نگاهی کرده ام.
عادل جبیر، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن در گفتگویی که با وی داشتم تاکید کرد که اقداماتی برای انجام اصلاحات در نظام تدریسی مدارس و اضافه نمودن دروسی درخصوص ارزشهای چون شکیبایی، در حال انجام است.
"آنها به دانش آموزان اینطور تعلیم می دهند که هر شخصی که با وهابیسم مخالفت کرد یا کافر است و یا از راه راست منحرف شده است و بنابر این باید توبه کند و یا کشته شود." |
حسن الملکی، متخصص امور تعلیم و تربیتی سعودی، (در خصوص این اقدامات) هنوز قانع نشده است.
او به من گفت: "آنها به دانش آموزان اینطور تعلیم می دهند که هر شخصی که با وهابیسم مخالفت کرد یا کافر است و یا از راه راست منحرف شده است و بنابر این باید توبه کند و یا کشته شود."
به گفته آقای الملکی این اظهارات حمله ای بر نیمی از جمعیت عربستان است؛ جایی که اقلیتهای شیعه و صوفی با وهابیگری حاکم در نوعی همزیستی توام با مشکلات، زندگی می کنند.
از دفاتر "انجمن جهانی جوانان مسلمان" (وامی) که بخشی از شبکه ای از سازمانهای اسلامی است دیدار کردم. این انجمن از سوی پادشاه سابق عربستان ملک فیصل در دهه های 60 و 70 میلادی، تاسیس شد.
شبکه ستیزه جویان
این سازمانها با ساختن مدارس و بنیان مساجد کمکهای انسانی به مسلمانان نیازمند می رسانند.
اما شواهدی وجود دارد که در طول زمان برخی از شعب این سازمانها در فعالیتهای شبکه ستیزه جویان، مشارکت کرده اند.
برنارد هیکل، پروفسور مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون، معتقد است که سعودیها روندی را آغاز کردند که اکنون کنترلی بر آن ندارند.
حمایت مالی سعودی از اسلام تندرو، در دهه 1980 و به هنگام کمک آمریکا و دیگران به فعالیت جهادیها علیه اشغالگران ارتش اتحاد شوروی در افغانستان، به بالاترین حد خود رسید.
جنگ افغانستان نقطه ای بود که القاعده از آن سر برآورد.
پروفسور هیکل می گوید: "جن از بطری بیرون آمد و سعودیها دیگر قادر به برگرداندن جن به بطری نشدند."
|
|
|