دوشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۶ - ۰۲ جولای ۲۰۰۷
رابطه پنهانی دختر جوان را به کام مرگ کشاند
دختر دانشجویی که قصد داشت رابطه با پسر مورد علاقه اش را پنهان کند، در پی یک تصمیم مرگبار جان خود را از دست داد.
به گزارش خبرنگار ما روز هفتم مهرماه سال جاری ماموران انتظامی استان کردستان جسد دختر جوانی را که در یک خرابه رها شده بود، کشف و با این احتمال که این دختر به قتل رسیده است تحقیقات خود را در این رابطه آغاز کردند. در حالی که در بررسی های اولیه هیچ گونه اثری از ضرب و جرح و درگیری روی پیکر مقتول وجود نداشت جنازه به دستور بازپرس ویژه قتل به پزشکی قانونی ارجاع شد. از سویی کارآگاهان تصمیم گرفتند هویت این دختر را که مانتو و شلوار مشکی و کتانی به پا داشت فاش کنند. آنان از طریق شماره تلفن های ذخیره شده در موبایل دختر ناشناس سرانجام متوجه شدند متوفی دانشجویی 22ساله به نام فرناز است. پس از شناسایی هویت این دختر بازجویی از خانواده وی آغاز شد و کارآگاهان در حین بازجویی ها متوجه شدند فرناز از چندی قبل به پسری 27ساله به نام امین علاقه مند شده و با او در ارتباط بوده است. به همین خاطر تحقیقات خود را برای یافتن ردی از امین آغاز کردند و پس از به دست آوردن نشانی محل سکونت این جوان متوجه شدند خانه وی نزدیک خرابه یی قرار دارد که جسد فرناز در آنجا رها شده بود. به همین خاطر احتمال دست داشتن امین در قتل دختر دانشجو قوت گرفت. در حالی که قطعات این پازل جنایی یک به یک کنار هم قرار می گرفت سرانجام کارآگاهان امین را بازداشت و بازجویی از وی را آغاز کردند. پسر 27ساله در اظهاراتش رابطه با فرناز را پذیرفت و گفت؛ من و فرناز چندی پیش به صورت اتفاقی با هم آشنا شدیم و به یکدیگر علاقه پیدا کردیم و در تمام این مدت با هم رابطه داشتیم اما فرناز تمام تلاشش این بود که خانواده اش از این رابطه مطلع نشوند. جوان متهم به قتل ادامه داد؛ روز حادثه من فرناز را به خانه ام دعوت کردم و او چند ساعتی را در منزل من بود اما ناگهان متوجه شدیم هوا تاریک شده است. فرناز از این موضوع ترسید و گفت خانواده اش او را به خاطر تاخیر در بازگشت به منزل به شدت مورد بازخواست قرار می دهند. فرناز که از این مساله خیلی وحشت داشت نقشه یی طراحی کرد و قرار شد او مقداری مرگ موش بخورد و من وی را در حالت مسمومیت به بیمارستان برسانم تا او بعداً ادعا کند به خاطر خوردن غذای دانشگاه مسموم شده است و از این طریق تاخیرش را توجیه کند. طبق نقشه فرناز مقداری مرگ موش خورد و دقایقی بعد از حال رفت. با بیهوش شدن وی هراس تمام وجودم را فرا گرفت. ترس من از این بود که فرناز جان خود را از دست بدهد و من متهم به قتل او شوم. من فکر کردم اگر این دختر را به بیمارستان برسانم حتماً گناهکار شناخته می شوم، به همین خاطر تصمیم گرفتم پیکر نیمه جان او را در یک خرابه رها کنم.
| مهدی - ایران - کاشان |
پسرک بی شعور و نامرد |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| آذین - ایران - اصفهان |
عجب احمقهایی تو دنیا پیدا میشن!!! مرگ موش!!!!!!! |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| سپیده - ایران - تهران |
عجب پسر بی معرفت و شارلاتانی بوده
احمق ترسو تو که جرآت نداری چطور با دختر مردم دوست شدی و به اون پیشنهاد ازدواج دادی
واقعا که بعضی پسر ها آبروی نام مردی رو بردند
|
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| افشین - کانادا - تورنتو |
دیگه مگه خریت به چی میگن؟؟؟!!! |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| سونیا - سویس - برن |
عجب عشقی |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| سونیا - سویس - برن |
عجب عشقی
|
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| هامون - آلمان - فرانکفورت |
عجب نامردهای پست زشتکاری در این جهان پیدا میشوند.
بعید میدانم راست بگوید. جرمش بیشتر از اینهاست. |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| مری - کانادا - تورنتو |
به نظر من خانواده دختر قاتل هستند. اگر با دخترشون بد رفتاری نمی کردن این اتفاق نمی افتاد. چرا پد ر و مادرها فراموش کردن که خودشون یک روز جون بودن و جوونی کردن. چرا والدین کارهای خودشون را فراموش کردن. جوون اگه جوونی نکنه که جوون نیست. |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| من - یران - اصفهان |
مرتیکه خر هیچی حالیشون نبوده |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| فیروزه - ایران - زنجان |
اخه بدبخت مرگ خوبه یا بازخواست.مقصر دختره بوده
|
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| بتول - امریکا - نشویل |
اینجوری که بیشتر ابروش رفت .دختره رو میگم |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| الناز - ایران - تهران |
عجب پدر و مادری اون دختر داشته که بچه شون جرات نمیکرده راستشو بهشون بگه!!!! چه خانواده گرمی بودن اونها!!!!!!!!!!!! |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| ایمان - کانادا - تورنتو |
چرند میگه |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| سیاوش - امارات - دبی |
یعنی دختره چیزی دیگه ایی تو سرش نبود غیره مرگ موش......خوب الکی حالشو بد میکرد دیگه لزومی نداشت مرگ موش بخوره!!عجباااااا...خلاصه پسره هم نامرد بوده که ولش کرده |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| رضا - ایران - تهران |
متاسفانه اسم اینها دوره و زمونه ای شده که اکثرا به اسم عشق دنبال هوس و لذت هستند. آخه تو اگه یه ذره معرفت داشتی حداقل باید اون دختر بدبخت رو که به خاطر تو خودش رو تو این وضعیت انداخته به بیمارستان می رسوندی عواقبش هم چشمت کور |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| مرد خشمگین - ایران - مشهد |
رابطه نامشروع =مرگ این بی ابروی دنیا است ببین ان دنیا چه بر سرش میاید |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| سوگل - ایران - تهران |
من که باورم نمیشه کار خود طرفه امین رو می گم مرتیکه فکر کرده آدم شعور نداره
|
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| حسین - ایران - یزد |
از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| عادل - امارات - دبی |
به نظر من موضوع چیزی دیگه بوده |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| بهاره - ایران - اهواز |
هر کی خربزه میخوره پا لرزشم میشینه |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| لیلا - ایران - تهران |
بعضیها در بعضی شرایط واقعا عقلشونو از دست میدن اگه دوتاشون کمی عقلانی فکر میکردن مطمنا هم دختره نمی مرد هم خانواده دختر نمیفهمیدن |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| سارا - فیلیبین - مانیل |
آقا از این حوادث بیشتر بذارین بلکه دخترا عبرت بگیرند. هیچ مردی ارزش این همه تو دردسر افتادنو نداره. |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| مینو - ایران - تهران |
حقش بوده دخترک بدون شعور چه ادعای عاقلی برش داشته بوده . همین بهتر که مرد ...
در ضمن داستان از من در آوری جالبی بود |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| مهدی - ایران - مشهد |
سلام به نظر من موضوع چیز دئگری بوده نمیشه دو تا احمق این طوری با هم جمع بشوند.حرف پسره غیر عقلی هستش. |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| بهار - ایران - زنجان |
پسرهء احمق |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| سارا - انگلستان - لندن |
این چه دوستی و دوست داشتنی بوده...چه پسر وحشیی. اصلا چه جوری گذاشته اون سم بوخوره؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| سارا - ایران - تهران |
من واقعا متاسفم واسه این اقا که اسم خودشو هم گذاشته مرد......اون دختر هم گول زده تابلو هست که کار خودشه...
|
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| مریم - ایران - تهران |
دروغ می گه کسی اگر کسی را دوست داشته باشه حاضر خودش بمیره ولی یه خار تو دست عشقش نره |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|
| مجید - ایران - تهران |
کاش کمی دور اندیش بودن تا بدینگونه نابود نمی گشتن |
پنجشنبه 24 آبان 1386 |
|
| آرزو - ایران - تهران |
چرنده ! هیچ کدوم از این رابطه ها آخر عاقبت نداره ! پسره هم تابلو ترتیب دختره رو داده و بهش مرگ موش خورونده ! |
پنجشنبه 24 آبان 1386 |
|
| شیرین - ایران - تهران |
آنقدر هم که توضیح داده اید دختر و پسرهای این زمانه چشم و گوش بسته نیستند چطور رابطه پنهانی داشته اند ولی راه حل مرگ موش را انتخاب کرده غیر عاقلانه به نظر میرسد. |
پنجشنبه 24 آبان 1386 |
|