جمعه ۸ تیر ۱۳۸۶ - ۲۹ ژوئن ۲۰۰۷
زندگی نامه شهرام جزایری
شهرام جزایرى عرب در سال ۱۳۵۱ در اهواز در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. او در دوران تحصیل خود براى کمک به اقتصاد خانواده بستنى فروشى مى کرد. جزایرى پس از اتمام تحصیلات مقطع متوسطه موفق شد در سال ۱۳۷۰ در رشته دندانپزشکى دانشگاه کرمان قبول شود و فعالیت خود را پس از آشنایى با برخى از بازرگانان این شهر آغاز کند.
صادرات خرماى بم به جمهورى هاى تازه استقلال یافته از شوروى سابق نخستین تجارب شهرام جزایرى محسوب مى شود. البته او در این تجارت شکست خورد و تمام سرمایه خود را در این راه از دست داد. جزایرى با رهن گذاشتن منزل پدرش در اهواز به قیمت ۲۰ میلیون تومان، سرمایه اى تدارک دید تا صادرات سیر رامهرمز به کویت را آغاز کند.
وى پس از موفقیت نسبى در صادرات سیر به کویت، به تهران آمد و شرکت پدیده تجارت را به ثبت رساند و از این طریق به صدور فرش مبادرت ورزید. صادرات فرش براى جزایرى سود کلانى را فراهم آورد و او دفاتر جدید تجارى در خیابان هاى زاگرس و ملاصدرا و میدان ونک دایر کرد. در سال ۱۳۸۰ شمار دفاتر تجارى او از ۱۸مرکز فراتر رفت.
طولى نکشید که شهرام جزایرى به عنوان تاجر موفق در تهران، امارات و سایر کشورهاى عربى معروف شد.
پس از صادرات فرش، او به سرمایه گذارى در کاغذ و روغن نباتى روى آورد و یک کارخانه ورشکسته روغن نباتى را خریدارى کرد. همچنین جزایرى یکى از سازمان هاى بزرگ را که در آستانه ورشکستگى قرار داشت با سرمایه ۴میلیاردى کمک کرد.
شهرام جزایرى براى رسیدن به مقاصد خود که همان سود بیشتر بود، به ارتباط با مردان سیاسى آن زمان روى آورد؛ به گونه اى که حتى در مجلس ششم شوراى اسلامى موفق به گرفتن کارت ۵۰۰ که دارنده آن مى توانست در صحن علنى مجلس رفت و آمد کند، شد. او به عنوان مشاور کمیسیون اقتصادى مجلس در ۱۰ جلسه این کمیسیون حضور یافت. وام هاى کلانى که جزایرى از بانک ها دریافت کرده بود بویژه دادن وام کلان ۵۰ میلیون دلارى او باعث شد که توجه مراجع قضایى به وى جلب شود.
نخستین بار وزارت بازرگانى از رابطه سؤال برانگیز یکى از مدیرانش با جزایرى پرده بر مى دارد. ۶ ماه پیش از دستگیرى جزایرى، بازرسان سازمان بازرسى در پى حسابرسى و بررسى فعالیت شرکت هاى موفق به شرکت او وارد مى شوند، در نهایت درتاریخ ۱۳۸۰/۸/۲۴ جزایرى همراه پدر و همسرش در هواپیمایى که از تهران عازم امارات بود، دستگیر مى شود.
| بابک -نیا - کانادا - تورونتو |
ای بچه بد مگه بتو یاد ندادن که تجارت فقط مال اخوندا و بچه هاشونه؟شماهارو چه به این کارا؟ |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| راهدیل15 - کانادا - تورونتو |
سلام من خوشحال شدم که شما این موضع را در سایت درج کردئن. بابک جان حرف شما متاسفانه اشتبه است چونکه تجارت حق من و شما هم هست ولی نه اینکه حق دیکران را پای مال کنیم فکر کنم کسی که توی کانادا زندکی میکنه باید بهتر از این حرفا مینوشت متاسفم برات غربت نشین وطن دوست.... |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| حیدر - ایران - تهران |
ای کاش به جای زندانی کردن شهرام جزایری که به نظر من یک مغز اقتصادی در دنیا به شمار میرود از او در اقتصاد بیمار این کشور استفاده میشد به خدا ما در ایران و خارج از ایران کسانی را داریم که با فکر و ایدهای اقتصادی می تونند این کشور رو راحت اداره کنند بدون کوچکترین مشکل و بدون قرونی باج دادن به کشور دیگه ایی حیف به شهرام جزایری حیف به خیلی های دیگه مثل آقا شهرام که دارند در یه گوشه از این مملکت می پوسند |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| محمد امین - ایران - تهران |
اقا حیدر شما اقتصاد دانی یا یه مدت توکله پزی کار کردی که این طور خوب مغز ها رو شناسایی می کنی |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| مهدی - ایران - تهران |
واقعا اینقدر ساده اید که فکر می کنید یک جوان توی این مملکت می تواند بدون داشتن پشتوانه و و پارتی حتی توی یک معامله کوچک صادراتی موفق شود اگر آشنا و پارتی نداشته باشید حتی نمی تونید یک دونه ارزن صادر کنید تازه اگر تونستید اینقدر ازتون مالیات و کوفت و زهر مار میگیرن که بدبخت می شید بهتر بود از هواداران پشت پرده شهرام کوچو لو هم می نوشتید |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| رویا - ایران - مشهد |
کاری به خوب یا بد بودن کارش ندارم ولی خداییش عجب مغزی داره |
دوشنبه 21 آبان 1386 |
|
| مسعود - ایران - تهران |
به عنوان کسی که کار بازرگانی کرده میگم که به اعتقاد من حتی اگر توی این مملکت سرمایه زیادی هم داشته باشی نمی تونی اینقدر سریع رشد کنی حتما چنین به قول بعضی ها مغز اقتصادی از رانت استفاده می کرده تنها اینجوری میشه پله های ترقی رو ده تا ده تا طی کرد وگرنه بازرگانی سالم با سرمایه اندک کمی از کارمندی بهتره |
سهشنبه 22 آبان 1386 |
|
| محمد - ایران - تهران |
محمد امین جان تو خودت به گمونم داره حسودی ت میشه. این بابا باید وزیر اقتصاد بشه. راجع به کله پزی هم باید بگم خود تو باید بری اون تو. البته میزها رو توش دستمال بکشی بسه. بیشتر ازت توقع نیست. |
چهارشنبه 23 آبان 1386 |
|