گفت‌وگو با الیزابت امینی، بازیگر مجموعه دریا در غربت

گفت‌وگو با الیزابت امینی، بازیگر مجموعه دریا در غربت

الیزابت امینی با فیلم«خواب سفید» وارد عرصه بازیگری شد و با مجموعه تلویزیونی «همسایه‌ها» به عرصه تلویزیون آمد.
امینی در مجموعه «کمکم کن» خیلی زود در قالب نقش مادر ظاهر شد و در مجموعه‌های تلویزیونی «مونس»،‌ «قصه‌های من و پوتی» و «دریا در غربت» دوباره این نقش را تجربه کرد؛ اما به یاد ماندنی‌ترین حضور او در تلویزیون مربوط به نوروز 84 و نقش «فروغ» در مجموعه تلویزیونی «وفا» می‌شود. در این گفت‌وگو امینی از حضورش در مجموعه تلویزیونی «دریا در غربت» گفت‌ و دلخوری‌اش از تغییراتی که در مجموعه‌های تلویزیونی اعمال می‌شود.

 شروع فعالیت هنری شما با سینماست و حضورتان در این عرصه پررنگ‌تر. دلیل ترجیح نقش‌های کوتاه سینما به حضور در حوزه تلویزیون تعلق خاطرتان به سینماست؟

اصولاً نقش‌های سینمایی باارزش‌تر و به یاد ماندنی‌تر از آثار تلویزیونی است متاسفانه نقش‌های پیشنهادی تلویزیون از بدشانسی من چندان ارزنده و چشمگیر نبود است، بالتبع دلبستگی‌ام به سینما بیش از تلویزیون است.
 کاراکتر فروغ در مجموعه تلویزیونی «وفا» با توجه به متفاوت بودن نقش و جذابیت پروژه تصویر پررنگ‌تری در ذهن مخاطب دارد. پس از پخش این مجموعه فعالیت بازیگران کم‌کاری چون فرهاد قائمیان و اصلانی در حوزه تلویزیون بیشتر شد. چرا زمینه چنین حضوری برای الیزابت امینی میسر نشد.

 من هم با این نظر موافقم مجموعه «وفا» کار خاص و موفقی بود اما نقش فروغ مورد ظلم واقع شد با تغییر نویسنده و به تبع آن فیلمنامه، این نقش کمرنگ و نابود شد. تنها کسی که زمانی برای جبران نداشت فروغ بود. ضمن اینکه تیتراژ مجموعه ناخودآگاه حضور این نقش را کمرنگ‌تر کرد. این نقش را خیلی دوست داشتم چون بی‌نهایت متفاوت بود. البته نه آن نقشی که دیدیم بلکه نقشی که قرار بود با توجه به فیلمنامه تصویر شود.


 با توجه به تجربه موفقی چون فیلم کمدی «خواب سفید» قصد ندارید چنین فضایی را در حوزه تلویزیون امتحان کنید. به جز کارهای روتین شبانه و مناسبتی که من اعتقادی به انجامش ندارم، طنز خاصی در تلویزیون وجود ندارد. شرایط کار در جامعه ما هم به‌گونه‌ای است که حضور در چنین مجموعه‌هایی امکان حضور در عرصه سینما را سلب می‌کند.
 شاخصه و معیار شما برای پذیرش یک نقش چیست؟

 اولویت همذات‌پنداری با نقش است و آنچه در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد عدم تکرار نقش است. من حاضر به تکرار خودم نیستم محدودیت در این زمینه بسیار است اما حداکثر تلاشم این است که این تفاوت را احساس کنم. ضمن اینکه قصه هم باید مورد پسند و رضایت مخاطب واقع شود.
 پس اگر فیلمنامه‌ای پخته شده با شخصیت متفاوت پیشنهاد شود، شما ریسک همکاری با یک کارگردان بی‌تجربه را می‌پذیرید؟

 بله، باید بگویم متاسفانه این ریسک را کردم و ضرر هم کردم البته ضرر مالی. اما متفاوت بودن نقش نظرم را جلب کرد. امیدوارم کارگردان نیز در عینیت بخشیدن به تصور بازیگران موفق باشد.
 با توجه به میمیک صورت و فیزیک ظاهر نقش‌هایی خاص به هر بازیگر پیشنهاد می‌شود شما هم اغلب در قالب زنان شهری ظاهر شده‌اید. تاکنون پیشنهادی برای حضور در نقش زن روستایی با موقعیت خاص پیشنهاد نشده است؟

 نه، متاسفانه حتی در یک پروژه با اصرار و ابراز علاقه‌مندی هم نتوانستم کارگردان پروژه را مجاب کنم که نقش گدای خیابانی را به من بسپارد. متاسفانه ریسک‌پذیر نبودن کارگردانان تلویزیونی عدم موفقیت انتخاب بازیگران را به همراه دارد.
 دیگر، پیشنهاد نقش‌های مشابه یک تجربه موفق تبدیل به عادت شده است.

 بله و این ظلمی است که ما بازیگران به خودمان داشته‌ایم. به عنوان مثال تاکنون فریبای «خواب سفید» بارها پیشنهاد شده است اما چرا باید تکرار شود؟ «خواب سفید» یک‌بار اتفاق می‌افتد، اگر درست انتخاب شود، یک‌بار درست است و یک‌بار جذاب، نه ده‌ها بار.
 علت حضورتان را در مجموعه بگویید.

 از جذابیت نقشی که بیشتر در حاشیه قرار دارد و حضورش کمرنگ است. نرگس «دریا در غربت» فرای یک زن خانه‌دار بود، چیزی که من همواره به دنبالش بوده‌ام اما همزمانی روند تولید و نگارش فیلمنامه به مرور این شخصیت را تبدیل کرد به چیزی که من همیشه از آن گریزان هستم. متاسفانه این اتفاق بد مدام در مجموعه‌های تلویزیونی تکرار می‌شود به قول معروف فیلمنامه را از تنور در می‌آوریم و جلوی دوربین می‌بریم. هنگام مطالعه فیلمنامه قوی بودن ساختار اصلی جذبتان می‌کند، در گفت‌وگو با کارگردان و مشاور کارگردان از کیفیت کار اطمینان حاصل می‌کنید اما نتیجه کار چیز دیگری می‌شود. نرگس مدیر شرکت نفت است در زمان جنگ؛ زنی قوی و مقتدر سوای آشپزخانه و... اما این نقش تغییرات زیادی کرد. در واقع قرار بود شخصیت نرگس پررنگ‌تر از این باشد البته نه زینت‌اش در خانه بلکه زینت بر مبنای مدیریت؛ اما دوباره سر صحنه تبدیل به مادری شد با همان نشانه‌های ثابت حضور در آشپزخانه، آوردن چای، چیدن میز و ... اتفاق بدتر اینکه توقع ناله و گریه و زاری از این زن به وجود آمد به مرور زنی که در مقابل مرد لجوج، قوی و سرسختی چون اسد می‌ایستد و او را به زانو درمی‌آورد تبدیل می‌شود به یک زن روزمره عادی، مادری که ناله می‌کند، بی‌تاب است و...
 کامل نبودن فیلمنامه طراحی کامل شخصیت در ذهن بازیگر و اجرای صحیح نقش را نیز دچار مشکل می‌کند.

دقیقا، به عنوان مثال فیلمنامه‌ اولیه در مجموعه تلویزیونی «وفا»، فروغ و خرچنگ کینه عمیقی از هم داشتند. من هم به مدت یک ماه در قالب چنین نقشی مقابل فرهاد قائمیان بازی کردم، اما به یکباره فروغی که از خرچنگ متنفر است و بالاجبار از او اطاعت می‌کند تبدیل به عاشق و معشوق می‌شوند. مفهوم آن نگاه‌ها و لحن کلام‌‌ها چه می‌شود؟ ساده‌ترین راه حذف بخش‌های مورد نظر است. غافل از اینکه فروغ نابود می‌شود و چیزی برای عرضه و تماشا باقی نمی‌ماند.
 در این صورت نمی‌توان به فیلمنامه کامل پروژه‌های تلویزیونی هم اعتماد کرد؟

 متاسفانه اغلب این اتفاقات در حوزه تلویزیون رخ می‌دهد و نتیجه اینکه بازیگر دیگر حاضر نیست با پروژه‌های تلویزیونی همکاری کند. ما بازیگرها دلی کار می‌کنیم اما این موضوع برای برخی قابل باور و احترام نیست. چطور ممکن است تنفر یک شخصیت یک شبه تبدیل به عشق مطلق شود. مواجهه با مسائل اینچنینی انرژی بازیگر را نابود می‌کند.
 عدم تناسب سنی نرگس و فرزندانش، باورپذیری نقش را مشکل می‌کند.

در این مجموعه با توجه به چهره کودکانه آقای هادی دیباجی و ناشناخته بودن دو بازیگر نامزد نقش‌های نغمه و عروس خانواده نقش نرگس را پذیرفتم اما سرصحنه تازه متوجه شدم که قرارداد را با شخص دیگری بسته‌اند که در تصورم هم نمی‌گنجید. من قراردادم را بسته بودم و شکوائیه‌ام برای عدم ارتباط با این نقش در جایگاه یک مادر بی‌نتیجه بود، اما بازیگری که انتخاب دوم و یک انتخاب غلط است نباید این اجازه را به کارگردان بدهد.
 فیلمنامه‌نویسی از دیگر دلمشغولی‌های شماست. در حال حاضر مشغول طرح جدیدی هستید؟

یک فیلمنامه بلند دارم که به علت دغدغه‌های فکری متفاوت ناتمام مانده است. فیلمنامه دیگری هم دارم اما این روزها متاسفانه تهیه‌کنندگان بنام هم به دنبال سرمایه‌گذار هستند.


 در پایان از حضور در مجموعه «قصه‌های من و پوتی» بگویید و علاقه‌مندی‌تان به دنیای کودک.

 ناب‌ترین، راحت‌ترین و خالص‌ترین فضایی که تاکنون تجربه کرده‌ام مربوط به زمانی است که با بچه‌ها بوده‌ام. سادگی و پاکی بچه‌ها را خیلی دوست دارم و اگر پیشنهاد خوبی در این زمینه داشته باشم، حتما می‌پذیرم.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.