اکثریت زنان نمیداند اگر بیش از آنی که مردان در پیشان هستند، خودشان در پی مرد باشند، مرد سرانجام منفعل میشود. اگر گاه گاه کمی نواختن و سر در پی مرد گذاشتن مزهی خودش را دارد و مرد میفهمد که زمان مناسبی است که زن را دنبال کند، ولی تکرار این عمل، بیآن که مرد دربیابد علاقهی او را به سکس خاموش میکند.
وقتی زن بیش از حد مسئولیت آغاز کردن سکس را به عهده گیرد، باعث کاهش تدریجی انگیزهی مرد میشود. زن مرتباً بخش مردانهاش را نشان میدهد؛ پس مرد به سمت بخش زنانه و پذیرندهی خود رانده میشود. چنین عدم تعادلی به تدریج شور و حرارت جنسی را در زندگی زناشویی میفرساید.
معمولاً مرد حتی نمیفهمد که چه بر سر شور و حرارت جنسیاش آمده؛ و بدتر این که ممکن است به اشتباه فکر کند دیگر همسرش برایش جذابیتی ندارد.
توجه دارید! یک فقدان تعادل ساده میتواند به بحرانی جدی بینجامد. بنابراین، زن با علامت فرستادن و به طور غیرمستقیم سکس خواستن، به درستی میتواند از بخش مردانهی شوهرش حمایت کند- بخشی که زن آرزوی آن را دارد و در خیالِ دنبال شدن توسط آن به سر میبرد.
جالب است که خود مردان نیز نمیدانند سماجت زیاد زن یا پیشدستیاش در سکس میتواند موجب افول انگیزهی آنان شود. بعضی از مردان در ابتدا از سماجت زن خیلی خوششان میآید؛ منتها پس از چندی متحیر میشوند که چرا دیگر مجذوب آن زن نیستند یا چرا ناگهان زنان دیگر برایشان جذابتر میشوند. زنی که در سکس سمج است، در ابتدا عالی به نظر میرسد. شاید به خاطر این که مرد به این طریق از خطر رد شدن و طرد شدن در امان میماند؛ ولی این کافی نیست. مرد از ماهیت خود دور شده، مسیر اشتباهی را جلوی خود گرفته، پس صدمهاش را خواهد دید.
زنان معمولاً شکایت میکنند که مایل به پیشدستی برای شروع سکس نیستند، ولی وقتی میبینند مرد هم منتظر همین نشسته، خود را ناگزیر به آن میبینند. توصیهام این است که به جای شروع کردن سکس، زن میتواند توجهاش را به فرستادن این پیام برای مرد معطوف کند که اگر مرد سکس را شروع کند، با خطر طرد شدن رو به رو نیست.
هر از گاه شروع کردن سکس برای زن مسئلهای ندارد. مسئله وقتی آغاز میشود که شروع کردنهایش مستمر شود. در این صورت، سکس خواستن مرد کمتر و کمتر شده، و در طی زمان، علاقهاش را از دست میدهد.
چه موقع زنان به سکس بیعلاقه میشوند؟
سکس چقدر برای زن مهم است؟ آیا زن همپایهی مرد آن را میخواهد؟ آیا به اندازهی مرد از آن لذت میبرد؟ وقتی به نظر شوهر بیاید که همسرش اهمیتی همسان با او برای سکس قائل نیست، ناخواسته سرد میشود. بدون پیامهای واضح و مستمر زن، که سکس را میخواهد و از آن لذت میبرد، مرد شیفتگی جنسیاش را به او از دست میدهد؛ و ناگهان زنان ناآشنا، زنانی که دست رد به سینهاش نگذاشتهاند، برایش جذابتر میشوند.
در طول تاریخ، مردان در خارج از چارچوب ازدواج فعالیت جنسی بیشتری نسبت به زنان داشتهاند. بدون ارتباط خوب و بدون مهارتهای عشقبازی و عشقورزی، زوجها پس از مدتی با هم بودن روابط جنسیشان رو به کاهش میگذارد. در این وضعیت، اگر زن کمبودش را در خیالپردازیهایش جبران کند، مرد چنین نیست. او آنچه میخواهد، و آن امیال شهوانی سرکوب شدهاش، را در روابط نامشروع باز میجوید.
پیشترها زن فقدان را به راحتی میپذیرفت. برای زنان قدیم، بسیار آسانتر از زنان امروزین بود که نیازهای جنسیشان را فدای حفظ خانه و خانواده کنند. برای آنها کانون خانواده حرف اول را میزد؛ و در این میان، خواهش جنسی امری تجملی بود که امکانش را نداشتند. متأسفانه، بر حسب آنچه گذشت، مردان وقتی شور جنسی را آن گونه که میخواستند، در زن نمیدیدند، محتاطانه سکس را در جای دیگری میجستند.
با چرخش انرژی جنسی مرد به سمت دیگر، برای زن همهچیز مشکلتر میشد؛ و دیگر برایش دشوارتر بود آن اندازه احساس رضایت عاطفی کند که شور و شهوتش را برای مرد زنده نگه دارد. در نتیجه، او در تنگنای خویش میفرسود. کانون خانواده حفظ میشد، ولی عشقبازی و مهر جسمانی رنگ میباخت.
مردان نمیدانستند واقعاً میتوانند زن را دوباره برانگیزند. آنان فوت و فنهایی که ما اکنون بلدیم، در اختیار نداشتند. راز ونوسیها سر به مهر بود و امکانی برای گشودن آن وجود نداشت. اما، امروز با شناخت عمیقتر جنس مخالف، ما میتوانیم آتش شهوت را، حتی وقتی خاموش شده، شعلهور سازیم. در فصل بعد، شعلهور ساختن مجدد آتش عشق را مورد بررسی قرار میدهیم.
فصل هشتم
چگونه آتش شور و شهوت را دوباره شعلهور سازیم؟
زوجها طی روز که از هم دورند، احساس میل و نیاز به هم میکنند؛ ولی به خانه که میآیند آن احساس از دست میرود. شوهر سر کار، جای زنش را خالی میبیند و برانگیخته میشود. او بسیار حیرت میکند که آن شوق وقت رسیدن به خانه چه میشود. زن نیز شاید احساس کند دلش عشقبازی طولانی میخواهد، اما به هنگام رسیدن به خانه همهچیز فرق میکند، اثری از آن شور و عشق نیست.
یکی از دلایل، شاید دلخوریهای کوچک بر طرف نشده از جر و بحثی باشد که روز قبل یا پیش از آن داشتهاند. شاید مسئله تا حد زیادی هم حل و فصل شده باشد، ولی با دل چه میشود کرد؟
چون سطح احساسات جارو کشیده نشده، گرد و خاک و خاطرهی به جا مانده نیز میتواند کار خود را بکند. عدم توافق در هنگام دوری از هم به آسانی فراموش میشود؛ اما وقتی به خانه بر میگردند، آن احساس ناخوشایند، به شکل مبهمی بیدار میشود و ناگهان جذابیت را از بینشان محو میکند. از مزایای شعلهور شدن شور و شهوت تأثیرش بر بهبود رابطه است. عشقی که در رابطهی جنسی اوج میگیرد، گرد و خاک را میشوید و لبههای ناصاف را هموار میکند.
هرچند بر مبنای قانون مبتنی بر تجربه، رابطه باید برقرار شود تا بتوان از سکس لذت برد؛ گاهی سکس پرمحبت و پر عطوفت میتواند رابطه را به طور فاحشی بهبود بخشد. پذیرش سکس از طرف زن، عشق مرد را نسبت به وی به جریان میاندازد؛ و از طرف دیگر، حتی اگر زن سرد هم باشد، پرداختن به سکس با شوهر و احساس عشق مرد در حین رابطهی جنسی باعث ذوب شدن یخها شده و شور و گرمی سابق را برایش باز میگرداند.
ضمناً، شاید زوج عادت به سکس مرتب نداشته باشند. پس، در هنگام دوری از هم آزاد میشوند که امیال جنسی خود را احساس کنند، ولی هنگام برگشت به خانه همان عادت همیشگی به سکس نداشتن بر آنها حاکم میشود. یک بار که سکس جامهی فراموش شدن میپوشد، بدون مهارتهای پیشرفته، بازگرداندن آن به حالت عادی مشکلتر میشود؛ اما با آگاهی از این که چه فوت و فنهایی مورد نیاز است، حتی وقتی شهوت خوابیده، غالباً به آسانی میتوان آن را دوباره بیدار کرد.
یکی از سادهترین و موثرترین روشها برای شعلهور ساختن دوبارهی شور و شهوت جنسی، بیرون زدن از خانه و دست زدن به گریز رمانتیک است. شب را در هتل بگذرانید. از هوای صاف طبیعت و یا منظرهای زیبا لذت ببرید. تفریح کنید. خلاصه، از روزمرگی و هرچیز آشنا و مأنوس گریز بزنید، مسئولیتها را رها کنید و به تازگی برسید. اوقاتتان هر چه در محیط بکرتر و زیباتری بگذرد، برایتان بهتر است.
توصیه میکنم دست کم ماهی یک شب را بیرون از خانه بگذرانید. اگر رفتن به مکان تفریحی یا شهر مجاور برایتان مقدور نیست، به هتل محلی بروید. گاهی رفتن به تختخواب متفاوت، میتواند بسیار موثر باشد.
به خصوص، زنان برای برانگیخته شدن نیاز به تغییر محیط دارند. تغییر آنان را به طور موقت از احساس مسئولیت در قبال خانه و خانواده رها میکند. محیط زیبا دل زن را به روی طراوت و زیبایی درونیاش میگشاید.
چه موقع باید گریز زد؟
اشتباه مردها این است که برنامهریزی برای رفتن به گردش و تفریح را میگذارند برای وقتی که زن آمادگی برای سکس پیدا کند. این اشتباه بزرگی است، چون گریز و گردش است که زن را سر خلق میآورد و گرمی را به او برمیگرداند. اگر مرد برنامهریزی برای تفریح را تا وقت میل جنسی یافتن زن به تعویق اندازد، ممکن است انتظارش به پایان نرسد و اوضاع روز به روز بدتر شود.
اگر زن برای مدت طولانی فرصت گریز نیابد و مجالی برای آزادی و بروز احساسات رمانتیکش پیدا نکند، خلق و خویش به طور روزافزونی ضد سکس خواهد شد. خرمن شور و شهوت زن در صورتی شعلهی آتش را لمس میکند و به او دوباره احساس زیبا بودن و دوست داشتنی بودن دست میدهد که گهگاهی از زندگی روزمره و مسئولیتهای روزانه خلاص شود. تنها گنجاندن برنامهی تفریح و گردش در جریان زندگی مشترک است که احساسات رمانتیک زن را سرزنده نگه میدارد.
به هنگام رفتن به تفریح، این را به خاطر داشته باشید که زن شما پیش از یافتن میل به عشق و عشقبازی نیاز به صحبت کردن دارد. اگر راه طولانی است، بگذارید تا در آرامش حرف بزند. زنان، به خصوص، وقت حرف زدن امکان مییابند از استرس رها شده و آن را پشت سر بگذارند.
بعد از چنین سفر طولانیای، زن تمدد اعصاب یافته و به احتمال زیاد با روحیهی خوبی به مقصد و تختخواب نو میرسد. به او ناگهان احساس تازهای دست میدهد که در خانه هرگز دست نمیداد. شاید فوراً سکس بخواهد. شاید هم ابتدا دلش هوای پیادهروی کند یا بخواهد از غذا خوردن لذت ببرد. به هر حال، وقتی احساس کند از او مراقبت میشود، احساس مسئولیت برای مراقبت از دیگران در او متوقف میشود و شهوت درونیاش فرصت مییابد تا خود را نشان دهد.
راه دیگر برای ایجاد آرامش در زن، در صورتی که از خرید خوشش بیاید، بردن او به خرید است. هرچند خرید برای مردان خیلی خستهکننده است، اکثر فروشگاههای زنانه صندلیهایی برای مردان دارند که وقتی زن مشغول آزمودن انواع لباسهاست، در آن بیاسایند. صرفاً گشت و گذار در فروشگاه و فکر کردن به چیزهایی که دوست دارد، زن را آرام میکند تا از دلواپسی درآید و به احساس کردن نیازهای خود بپردازد. حتی اگر خرید هم نکند، بازهم این کار برایش سودمند و خوشحال کننده است.
برای زن کاوش درون و کشف خواهشها مفید است. با این کار خواستهها و امیال خود را میشناسد و به صراحت فرصت مییابد آنان را تجربه کند. یک خرید کوتاه برایش شاید همین کار را بکند. زن به هنگام خرید نیازها و میلهایش را بیدار میکند ومجال مییابد به خوشیها گریز بزند.
اگر به زن خوش بگذرد و همهچیز را تحسین کند، ممکن است مرد نیز سر حال آید. وقتی زن از محیط لذت میبرد، مرد از نظر عاطفی احساس افتخار کرده و خوشحال میشود. این حس موفقیت نیز چه بسا مرد را برانگیزد و کاملاً تحریک کند. به این شکل، با پشت سر نهادن مسائل، زن و مرد میتوانند با صمیمیت به لذت بردن از هم بپردازند.
کسی منکر تأثیر رفتار بدیع و خودجوش نیست. اگر گریز خودجوشی به دست آید، بیشک میتواند اوقاتی از عشق و عشقبازی غیرقابل توصیف را برایمان به همراه داشته باشد؛ ولی غالباً ما چنان مشغول دیگران میشویم یا در برابر دیگران احساس مسئولیت میکنیم که دست زدن به چنین رفتار غیرمترقبهای برایمان به هیچوجه آسان نیست. از این رو، گریز زدن برنامهریزی شده هم به عنوان یک برنامه، تحققپذیر میشود و هم به زن فرصت بیشتری برای در تماس بودن با امیالش را میدهد و او را مطمئنتر میکند که به آینده با امید به کامیابی لبخند بزند.
نوشتن نامهی عاشقانه
رمز دیگر در مسیر خوشبختسازی جنسی نوشتن نامههای عاشقانه است. اگر هنگامی که از همسرتان دورید به سکس علاقمند میشوید، ولی به خانه که بر میگردید میلتان از دست میرود، نوشتن احساسات شهوانیتان را زمانی که بروز میکند تمرین کنید. آن چنان که قبلاً گفتم، استرسهای ناشی از مسئولیتهای مربوط به مدیریت خانه و خانواده میتواند احساسات جنسی را کاهش دهد. در این حالت، امیال در درونمان حبس میشوند و نیاز به کمی کمک اضافی دارند تا در خانه هم خود را نشان دهند.
وقتی از همرستان دورید، بر انگیختگی را در وجودتان احساس کنید و صحنهی رمانتیکی را به تصویر آورید که در آن به گونهای که میخواهید با همسرتان مشغول معاشقهاید. چیزهایی که دوست دارید انجام دهید را به صفحهی کاغذ آورید و به شرح خیالتان و احساساتی که دارید بپردازید. به رویای خود طوری نگاه کنید که گویا در حال رخ دادن است. به این ترتیب، نامهی شما بیان واقعی درون شما خواهد بود.
وقتی که شما نویسنده نیستید؟
مسلماً اکثر مردم نویسنده نیستند و به قلم آوردن این احساسات ظریف برایشان خیلی مشکل است. اگر نمیتوانید چنین نامهای بنویسید، دلیل نداشتن احساس نیست، بلکه شما استعداد و یا تمرین کافی برای بر کاغذ آوردن احساستان را نداید. البته زنان بسیار دوست دارند که عواطف را در لباس کلمات بشنوند. شاید به همین دلیل است که زنان میلیونها دلار خرج خرید رمانهای عاشقانه میکنند.
پس، تکلیف مردی که شور و حرارتش را با کلمات به سختی بیان میکند، چیست؟ در این مورد، خرید کارت تبریک راه سادهای برای بیان احساسات است. خیلی هم سخت نگیرید. کاملاً طبیعی است که آدمی احساسات عاشقانه داشته باشد، ولی نداند چگونه آن را به زبان آورد. به هر حال، انتخاب کارت مناسب و مطابق با احساس درونیمان به اندازهی بیانشان با کلمات میتواند خوب و موثر باشد.
چنین اصلی در مورد نامههای عاشقانه نیز صادق است. در عاریه گرفتن کلمات و تعابیر عاشقانه از رمانهای عشقی آزاد باشید. جنس کلام بخشیدن به احساس و بیانش با کلمات، مهمتر از خلاقانه نوشتن است. پس، از نوشتهای تقلید کنید که بازگو کنندهی احساس شماست.
وقتی همسرتان به خانه آمد، زمانی را پیدا کنید که حداقل چهل و پنج دقیقه برای با هم بودن وقت داشته باشید. به او بگویید نامهی مخصوصی برایش نوشتهاید. بعد، یا خود آن را بخوانید یا نامه را به دستش بدهید و بگذارید به دلخواه، در دل یا با صدای بلند، آن را بخواند. همچنان که نامه خوانده میشود، به طور خود به خود احساسات باز میگردند و شما میتوانید مجدداً از سکس عالی لذت ببرید.
این فن بارها به من و همسرم کمک کرد خواهش جنسی همدیگر را باز به دست آوریم. ارزش این نامهها را برای بونی نمیدانستم تا این که با خبرم کرد نامهها را در جای محفوظی نگه داشته و هرگاه احساس میکند دوستش ندارم، آنها در میآورد و دوباره میخواند.
نامههای عاشقانه نه تنها سکس را به خلوت ما باز میگرداند، بلکه به همسرمان نشان میدهند احساسات ما در هنگام سکس چگونه است. بدون چنین نامههایی بونی هیچگاه متوجهی عمق شور و حرارتم در طی سکس عالی نمیشد.
در نصف شب
در نیمه شب، میتوان ترکیبی از سکس عالی و سکس سریع را داشت. مرد بسیار خرسند میشود که زن با فشردن خود به او بیدارش کند.
نیمهشب است و مرد به خواب عمیقی فرو رفته. آیا زن احساس سر خلق بودن میکند؟ بسیار خوب، او بهتر است ابتدا خود را آماده کند. بیست تا سی دقیقه برای خود انگیزی و رسیدن به آستانهی ارگاسم نیاز است؛ و سپس میتواند در تختخواب بغلتد و خود را به همسرش بفشارد. شوهر این را روش بسیار عالیای برای بیدار شدن از خواب خواهد یافت.
چون مرد فقط نیاز به چند دقیقه دارد تا برانگیخته شود و زن از قبل خود را آماده کرده، هر دوی آنها تجربهی عالیای از سکس خواهند داشت. به هر حال، اگر شرایط به گونهی دیگری باشد و مرد بخواهد نیمه شب با زن سکس داشته باشد، قضیه فرق میکند؛ زیرا زن نمیتواند بیدار شود و بیدرنگ خود را مهیای سکس کند.
البته تجربهی باور نکردنی و رهایی بخشی است که مرد آزادی آن را داشته باشد نیمه شب به سراغ همسرش برود و با او سکس داشته باشد. این آزادی عمل برای مرد حقیقتاً خارقالعاده است؛ ولی پیششرطهایی دارد که باید رعایت شود.
قبل از آزمودن این فن باید راه به سوی سکس مرتب و ارتباط عاشقانه باز باشد؛ و پیش از پرداختن به آن باید زن را در جریان قرار داد تا از نظر او اشکالی نداشته باشد. زن شاید نمیخواهد بیدار شود، مگر آن که مرخصی باشد یا به اندازهی کافی استراحت کرده باشد یا اگر دیر وقت است، خیلی بیدار نماند. او، حتی اگر رضایت داد، باید بسیار ملایمتر از وقتی که خودش مرد را بیدار میکند، بیدار شود. شوهر میتواند به سراغش برود و آرام نوازشش کند یا در آغوشش بگیرد. اگر زن پذیرفت، که همهچیز رو به راه است؛ اما شاید زن احساس میکند دلش حقیقتاً میخواهد بگوید: «امشب نه».
اگر مرد این جمله را بتواند بدون احساس طردشدگی بشنود، زن در هنگام لزوم با ایمنی آن را میگوید؛ ولی اگر مرد توان نه شنیدن نداشته باشد، همسرش ظرفیت آری گفتنهای واقعی به سکس را از دست میدهد. هیچچیز مانند پرداختن اجباری به سکس نمیتواند جذابیت جنسی را کاهش دهد.
زوج با احترام گذاشتن به نیازهای منحصر به فرد هم، میتوانند حمایتی را که نیاز دارند از هم داشته باشند. در فصل بعد، به رویکردی میپردازیم که تداوم برخورداری زوج از سکس را تضمین میکند.
فصل نهم
سکس دو قطبی
راز دیگری که سکس را عالی میکند وشور و شهوت جنسی را زنده نگه میدارد، در مفهوم دو قطبی بدن سکس نهفته است. همان طور که قطب منفی آهنربا قطب مثبت آهنربای دیگر را جذب میکند، زوج به هنگام پرداختن به سکس با نشان دادن قطبیت مخالف هم، باعث افزایش جذابیت، خواهش و لذت جنسی میشوند.
در سکس، دو قطب مخالف وجود دارد: لذت بخشیدن و لذت بردن، وقتی یکی لذت میبخشد و دیگری لذت میبرد، لذت جنسی به سادگی ایجاد میشود. در سکس دو قطبی، طرفین به نوبت و به طور آگاهانه در قطبهای مخالف جابهجا میشوند تا خواهش و لذت را به اوج برسانند. در حالی که یکی لذت میدهد، دیگری لذت میبرد؛ و سپس چرخه عوض میشود: اولی باز میایستد تا دومی لذت دریافت کند.
این سکس دو مرحله دارد: ابتدا مرد دریافت میکند و زن میبخشد؛ سپس مرد به لذت دادن و برآوردن نیازهای زن میپردازد و زن توجهاش را به بهرهبردن معطوف میکند. در مرحلهی اول سکس دو قطبی، مرد مقدم بر هر چیز در پی لذت خود است، مطمئناً دلش خواهان لذت بردن زن نیز هست، ولی فعلاً به آن توجهی ندارد. در این حالت، زن در قطب مخالف به سر برده، به فکر تحریک مرد است و انتظار تحریک شدن ندارد.
اما، در مرحلهی دوم، نوبت به زن میرسد که دریافت کند و مرد لذت ببخشد. زن هر آنچه میتوانسته برای لذت دادن به مرد صرف کرده و حال زمان آن است که لذت ببرد. به این طریق، هر دو آنچه را که میخواهند به دست میآورند.
ابداع سکس دو قطبی
مرد دوست ندارد همیشه بدون هیچ چشمداشتی وقت طولانیای را صرف پیش نوازش شریک جنسیاش کند تا او را به ارگاسم برساند. من این نکته را میدانستم؛ و همین سرانجام باعث شد ایدهی سکس دو قطبی را طرح کنم.
اگر مرد علاقه به پیش نوازش همیشگی ندارد، به دلیل اهمیت ندان به لذت زن نیست، بلکه بنا به شرایطی است که خود او دارد. تفاوت زمانی میان تحریکپذیری مرد با زن در برخی موارد مسئلهساز است.
مر با توجه به خود و بدون پیشنوازش زن، باعث ایجاد مقاومت در زن میشود. انتظارهای طولانی نیز مرد را مستأصل میکند. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، انرژی کافی برای برآوردن نیاز زن نخواهد داشت. بنابراین، در فقدان مطلوبیت، مرد علاقه به سکس را از دست میدهد؛ زیرا دیگر حاضر نیست آن زمان طولانی را صرف کند. به او حق هم باید داد. در انتهای یک روز کاری پرمشغله، گاه واقعاً خسته و بیحوصله میشود. فکر این که باید تمام آن پیشنوازشها را انجام دهد، به راستی مأیوس کننده و از تحرک اندازنده است.
البته آن طرف قضیه، برای زن نیز شرایط مشابهای وجود دارد. زن نسبت به سکس سرد میشود، زیرا وقتی مرد میکوشد سریع به او ارگاسم دهد، مایل نیست با واکنش مثبت نداشتن مرد را مستأصل کند. به این علت، لذت سکس برایش کاهش مییابد و او علاقهاش را از دست میدهد. در واقع، سکس وقتی خوشایند است که زن خود را ناگزیر به برانگیخته شدن فوری نبیند. او هیچگاه به درستی نمیداند چقدر طول خواهد کشید و یا این بار رخ خواهد داد یا نه.
سکس دو قطبی راه حل مشکل را به دست میدهد و (همان طور که خواهید دید) مزایای بسیار دیگری نیز دارد. مرد به جای انتظار کشیدن و احساس حرمان کردن، میتواند ابتدا به کار خود بپردازد و هرکاری که موجب برانگیختنش میشود انجام دهد. سپس وقتی به آستانهی ارگاسم رسید، وقتش رسیده متوقف شود و شروع به تحریک همسرش کند. در این مواقع، همهی پیشنوازشهایی که زن نیاز دارد به او میدهد تا او ارگاسم را تجربه کند. آنگاه خود نیز به ارگاسم میرسد.
غالباً سکس دو قطبی با تحریک مرد و رشد خواهشش برای رهایی شروع میشود و زن فقط از تحریک مرد و دیدن برانگیختگی او لذت میبرد. در این حالت، شاید مرد همسرش را در آغوش بگیرد، ببوسد، نوازش کند، عریانش سازد و با این کارها بیش از پیش برانگیخته شود؛ ولی زن فقط ممکن است دراز بکشد و از این که دلخواه مرد است لذت ببرد و یا ممکن است برای تحریک مرد شروع به نوازشش کند.
زن همانند مرد تحریک نمیشود. هدف هم این نیست. او صرفاً شوهر را تحریک میکند. برای این منظور نیز میتواند به نوازش یا در آغوش گرفتن مرد بپردازد یا از شیوههای دیگری استفاده کند. تمام کارها برای ایجاد برانگیختگی در مرد است. در این زمان، مرد در حال دریافت کردن و لذت بردن است و زن در حال لذت بخشیدن به اوست.
بعد از حدود پنج دقیقه، مرد که به اوج نزدیک شده و در مرزهای ارگاسم به سر میبرد، علامتی به زن میدهد تا از تحریک بیشتر او باز ایستد. این علامت میتواند صدایی مثل «اوههه» یا نفسی عمیق باشد که ضمن بازدم مرد به آرامی زن را از فعالیت باز میدارد و موضع خود را عوض میکند. علامت دیگر مرد برای تغییر قطب برداشتن دستان زن است و یا مرد میتواند به کنار تخت بغلتد.
هر یک از این علائم زن را از آمادگی مرد برای عوض کردن قطبها آگاه میکند. مرد آمادگی یافته تمام لذتی را که از زن برده به او بدهد. همچنان که مرد به آهستگی تحریک را شروع میکند، زن میتواند بیاساید و به لذت بردن و احساس کردن بدن خویش بپردازد. این را به یاد بسپارید، مرد دو تا سه دقیقه برای برانگیخته شدن نیاز دارد، اما زن ده برابرش را میخواهد.
مرد دو تا سه دقیقه بیشتر برای برانگیختگی و به ارگاسم رسیدن نیاز ندارد، ولی باید به خود یادآور شود زن به ده برابر آن، یعنی بیست تا سی دقیقه وقت نیاز دارد.
عوض کردن قطبها
در دفعات اول، برای مرد متوقف شدن، عوض کردن قطبها و به مرحلهی دوم رفتن بسیار سخت به نظر میرسد. به خصوص، هنگامی که در مرحلهی اول به مقاربت پرداخته باشند، ممکن است به شدت تحریک شده باشد. خوشبختانه مرد نسبت به نیازهای همسرش بسیار حساس است و وقتی حس کند زن برای تحریک شدن و رسیدن به ارگاسم نیازمند خودداری اوست؛ کنترل مورد نیاز را بر خود اعمال میکند.
بیولوژی متفاوت زنان و مردان باعث میشود بعد از ارگاسم تجارب متفاوتی داشته باشند. برانگیختگی زن بعد از ارگاسم حفظ میشود و حتی میتواند لذت بیشتری از مقاربت ببرد. در این حالت، هورمونهای لذتبخش زن در سطح بالایی باقی میمانند. مرد این گونه نیست. او بلافاصله بعد از ارگاسم برانگیختگیاش را از دست میدهد و هورمونهای لذتبخشش بیدرنگ پراکنده و ناپدید میشوند. وقتی مرد کارش تمام شد، تمام شده است.
اکنون بهتر میتوانید بفهمید چرا تقدم ارگاسم زن بر مرد اهمیت دارد. اگر مرد ابتدا ارگاسم داشته باشد، دیگر انرژیای برایش باقی نمیماند تا زن را سیراب کند؛ اما زن پس از ارگاسم داشتن، چون همچنان برانگیخته است، هم به مرد ارگاسمش را میدهد و هم خود از ادامه یافتن مقاربت، لذت بیشتری میبرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|