سفرهای هر ساله آقای احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری ایران به نیویورک به معنای آن است که وی نمی خواهد هیچ فرصتی را برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و سخنرانی در این مجمع از دست بدهد.
به نظر می رسد آقای احمدی نژاد حضور خود را در سازمان ملل، فرصت مناسبی برای نشر نظرات خود در سطح جهان می داند، نظراتی که به باور وی مورد علاقه مردم همه کشورهاست، اما "محافل استکباری" مانع از رسیدن آنها به گوش مردم خود می شوند.
به هر حال، سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک بخصوص در شرایطی که تشنج بین ایران و کشورهای غربی بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی بالا گرفته است، برای هر کس که مطلوب نباشد، برای رسانه های جهانی غنیمتی است تا گزارش های داغ و جنجالی از مقر سازمان ملل در نیویورک به جهان مخابره کنند.
در واقع پیش از سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک، زمینه هایی شکل گرفته است که از جنجالی شدن این سفر خبر می دهد.
یکی از این زمینه ها، درخواست آقای احمدی نژاد برای ادای احترام به قربانیان حادثه یازده سپتامبر، در محل این حادثه است.
به رغم آنکه مقام های شهر نیویورک با دیدار آقای احمدی نژاد از محل برجهای دو قلوی تخریب شده سازمان تجارت جهانی به "دلایل امنیتی" مخالفت کرده اند و دولت آمریکا نیز از این تصمیم حمایت کرده است، اما سخنگوی وزارت خارجه ایران تاکید کرده که آقای احمدی نژاد برای ادای احترام به قربانیان آن حادثه از محل برجهای دو قلوی ویران شده دیدار خواهد کرد.
گر چه هنوز مشخص نیست که بدون همکاری و اجازه پلیس نیویورک، آقای احمدی نژاد چگونه می خواهد از محل حادثه یازده سپتامبر دیدار کند، اما مهمتر از این، انگیزه آقای احمدی نژاد از ادای احترام به قربانیان آن حادثه است.
پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبردر نیویورک، ایران از معدود کشورهای خاورمیانه بود که مردمش نسبت به قربانیان آن حادثه ادای احترام کرده و با خانواده های آنها ابراز همدردی کردند.
در آن زمان، جمعی از مردم تهران که احمد بورقانی نماینده آنها در مجلس شورای اسلامی ششم آنها را همراهی می کرد، در میدان مادر در خیابان میرداماد تهران گردهم آمدند و با برافروختن شمع، یاد قربانیان حادثه یازده سپتامبر را گرامی داشتند.
یازده سپتامبر پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر، ایران از معدود کشورهای خاورمیانه بود که مردمش نسبت به قربانیان آن حادثه ادای احترام کردند |
این حرکت، مورد اعتراض شدید جناح محافظه کار ایران که حامی اصلی آقای احمدی نژاد محسوب می شود، قرار گرفت و آقای بورقانی به همدردی با "شیطان بزرگ" متهم شد.
با این سابقه، برای بسیاری از ایرانیان روشن نیست که آقای احمدی نژاد و جناح حامی وی با چه انگیزه ای دیدگاه خود را نسبت به همدردی با قربانیان حادثه یازده سپتامبر تغییر داده و بنا دارند همان اقدامی را که شش سال قبل در تهران مورد اعتراض شدید آنها بود، خود در نیویورک انجام دهند.
آنچه مساله فوق را غامض تر می کند، نوع برخورد رسانه های دولتی ایران با حادثه یازده سپتامبر در سالگرد آن حادثه در سال جاری است.
رسانه های دولتی ایران در سالگرد حادثه یازده سپتامبر، تبلیغات پر حجمی را در جهت بی اعتبار نشان دادن روایت رسمی دولت آمریکا از آن حادثه به کار گرفتند و در صدد اثبات این نکته بر آمدند که حمله به برجهای دو قلوی سازمان تجارت جهانی توطئه ای برنامهریزی شده از طرف برخی از محافل دولتی آمریکا برای زمینه سازی تهاجم به افغانستان و عراق بوده است.
مشخص نیست که آیا آقای احمدی نژاد با اصرار بر حضور خود در محل حادثه یازده سپتامبر قصد دارد ضمن احترام به قربانیان حادثه، روایت رسمی دولت آمریکا مبنی بر دخالت سازمان القاعده در آن واقعه را به چالش بطلبد و یا اینکه برای نشان دادن انعطاف و همدلی خود با آمریکا، آن روایت رسمی را تایید و از عاملان آن ابراز بیزاری کند.
اگر آقای احمدی نژاد بخواهد در روایت رسمی از حادثه یازده سپتامبر ایجاد تردید کند، بدون شک جنجال سیاسی بی سابقه ای در آمریکا علیه وی به راه خواهد انداخت، ولی اگر وی بخواهد روایت رسمی را تایید کند، در آن صورت او تمام تبلیغات رسانه های دولتی در سالگرد یازده سپتامبر را خنثی خواهد کرد.
با توجه به مورد فوق، به نظر می رسد که درخواست آقای احمدی نژاد برای حضور در محل حادثه یازده سپتامبر برای وی، بدون تناقض نباشد، گو اینکه در صورت صرف نظر کردن وی از این درخواست نیز، به احتمال زیاد سفر سوم رئیس جمهور ایران به نیویورک خالی از جنجال نخواهد بود، بخصوص اینکه به نظر می رسد مخالفان دولت ایران تصمیم گرفته اند تا این سفر را به کام آقای احمدی نژاد تلخ کنند.
رهبران کشورهایی که موقعیتی شبیه آقای احمدی نژاد در جامعه جهانی دارند، معمولا ترجیح می دهند در محیط هایی که با پرسشهای سخت و گزنده مواجه می شوند حضور اندکی داشته باشند، اما آقای احمدی نژاد درست در جهت معکوس آنها حرکت می کند.