دکمههای نظامی راز جنایت پیرزن تنها در خانه ویلایی را برملا کرد
دکمههای نظامی راز جنایت پیرزن تنها در خانه ویلایی را برملا کرد
دکمههای نظامی کشف شده از منزل پسر نظافتچی، راز جنایت پیرزن تنها در خانه ویلایی را برملا کرد. 
گزارش کشف جسد این پیرزن 74 ساله تنها، سیام مرداد ماه سال جاری زمانی که همسایه پیر«تاشپر» از غیبت یک روزه وی نگران شد و با «110» تماس گرفت، به ماموران کلانتری 107 «فلسطین» رسید.
ماموران که به محل رسیدند وقتی با عدم پاسخگویی زن صاحبخانه در منزل ویلاییاش روبهرو شدند، درب را شکسته و وارد منزل شدند، اما در بازرسی از این خانه، قرار گرفتن جسد دمر زنی کف آشپزخانه در حالی که سرش داخل قابلمه قرار گرفته بود، از حادثهای ناخوشایند با احتمال جنایت حکایت داشت.
از مصرف کراک تا قتل در خانه ویلایی
تنها امید «تاشپر» که فرزندی نداشت و مرگ همسر نظامیاش نیز سرنوشت تنهایی را برایش رقم زد، خواهری بود که خارج از کشور زندگی میکرد و همسایهای همسن و سال خود که اگر او را هر روز نمیدید و صحبتی با او نمیکرد، آن روز را به شب نمیرساند.
این پیرزن، چهار ماه پیش، نقاشی را برای رنگآمیزی منزل قدیمیاش استخدام کرده بود که با راهنمایی وی، نظافت منزل را نیز به دست مرد میانسالی به نام «علی ــ ن» سپرده بود که به همراه پسر 24 سالهاش «مجید» سه روز برای نظافت به این منزل رفت و آمد کردند.
در این میان لولهکش نیز برای انجام تعمیرات، وسایلش را در انبار حیاط خانه قرار داده بود و براحتی به منزل پیر زن رفت و آمد میکرد؛ این افراد تمام کسانی بودند که از ابتدای سال به منزل این زن سالخوردهی تنها رفت و آمد داشتند.
عصر روز سیام مرداد ماه، زنگ درب خانه «تاشپر» در خیابان شهید قرنی به صدا در آمد. وقتی پشت آیفون هویت شخص بیرون خانه را پرسید، متوجه شد «مجید» برای نظافت آمده است و از آنجا که منزلش به نظافت نیاز داشت، خوشحال از حضور این جوان بلافاصله در را باز و او را به سمت آشپزخانه راهنمایی کرد تا کار را از همانجا شروع کند. در حال توضیح بود که ناگهان دستی از پشت، دور گردنش را گرفت و او را از زمین بلند کرد.
«مجید» تصمیم خود را گرفته بود. مدتی بود که به خاطر اعتیاد شدید به کراک با مشکل مالی مواجه بود، طلاهای مادرش را برای خرید موادمخدر ربوده بود و به همین خاطر مادرش، او را تحت فشار قرار داده تا به سرعت طلاها را بازگرداند، از این رو چارهای نداشت و وقتی با پدرش به خانه پیرزن تنها رفته بود، او را سوژه مناسبی برای سرقت دید.
بیکار بود و مجرد. دستانش را با فشار بیشتر دور گردن «تاشپر» که از وحشت به خود میلرزید، گره و او را از زمین بلند کرد. جیغ و فریادهای زن سالخورده برایش اهمیتی نداشت. زن برای نجات تقلا میکرد، پاهای خود را بر روی لبه کابینت گذاشت، اما در همین هنگام «مجید»، او را به شدت بر روی زمین کوباند و این ضربه مرگبار، جان پیرزن را گرفت.
خون به شدت از پشت سر پیرزن به بیرون میجهید و «مجید» با مشاهده این صحنه، دست و پایش را گم کرده بود. قابلمهای روی کابینت بود، حتی توجهی به آب داخل آن نکرد و برای جلوگیری از پخش نشدن خون بر کف آشپزخانه، آن را بر روی سر «تاشپر» گذاشت و بدون اتلاف وقت به سمت کمدها رفت.
جای طلاها را میدانست، اما هر چه جستوجو کرد، فقط توانست5 حلقه انگشتر طلا و یک حلقه انگشتر نقره به دست آورد.
15 هزار تومان پول نقد نیز تنها موجودی پیرزن بود، دو دستگاه مترجم کوچک، یک بسته دکمه نظامی با آرم طاغوتی، سه جلد قرآن قدیمی نیز از جمله وسایل با ارزش داخل کمد بود، آنها را برداشت و به سرعت خانه را ترک کرد.
احضار مظنونان به دایره قتل پلیس آگاهی
به گزارش ایسنا، سرگرد محمد نظری، مسوول اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: در پی کشف جسد این پیرزن، اکیپ کارآگاهان تشخیص هویت و بررسی صحنه جرم برای انجام اقدامات لازم وارد عمل شدند.
وی افزود: با گزارش حادثه به بازپرس کشیک قتل، اقدامات عملیاتی برای روشن شدن موضوع آغاز شد و این در حالی بود که نظریه پزشکی قانونی و تحقیقات کارآگاهان بررسی صحنه جرم، وقوع قتل را تایید کردند و به این ترتیب شناسایی متهم یا متهمان احتمالی قتل در دستور کار قرار گرفت.
در اولین شاخه از اقدامات، از آنجا که این پیرزن هیچکس را نداشت، افرادی که در چند ماه اخیر به منزلش رفت و آمد داشتند، به عنوان مظنون به دایره دهم پلیس آگاهی که پرونده به آنجا ارجاع شده بود، احضار شدند. نقاش ساختمان، پدر و پسر نظافتچی و مرد لولهکش، پشت میز افسر تحقیق قرار گرفتند.
به گفته سرگرد نظری، پدر و پسر نظافتچی مظنونان اصلی بودند و به همین خاطر منزل آنها که در باغ مهر بود، مورد بازرسی قرار گرفت.
دکمههای نظامی، متهم را لو داد
به گفته مسوول اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران، در بازرسی از منزل این پدر و پسر، یک جلد قرآن قدیمی، یک حلقه انگشتر نقره قدیمی و همچنین یک بسته دکمه نظامی با آرم طاغوتی در وسایل «مجید» به دست آمد که آخرین مورد سرنخی شد تا ماموران از آن علیه «مجید» استفاده کنند، چرا که همسر پیرزن یک نظامی بود و این دکمهها به احتمال بسیار زیاد از منزل «تاشپر» به سرقت رفته بود.
به گزارش ایسنا وی ادامه داد: این در حالی بود که در بررسیهای پلیسی، ماموران با شناسایی دوستان «مجید» به سراغ مرد طلافروش رفتند که مظنون با او رفت و آمد داشت، از این رو او را مورد بازجویی قرار دادند که گفت: چندی پیش «مجید»، شش حلقه انگشتر را برای فروش پیش من آورد، اما به دلیل نداشتن فاکتور از خرید آنها خودداری کردم.
بدین ترتیب با به دست آمدن این سرنخها و قرآن قدیمی که به نظر میرسید متعلق به پیرزن است، بازجویی متهم با احضار او در بیست و پنجم شهریور ماه جدیتر شد، اما او در حالی که مرتب منکر قتل بود، در ادامه با دلایل و مدارک پلیس سرانجام لب به اعتراف باز کرد و ماجرای قتل را بازگفت.
بیکاری و فشار مالی، انگیزه جنایت سیاه
متهم انگیزه خود از ارتکاب قتل، بیکاری و تحت فشار بودن از لحاظ مالی عنوان کرد و با بیان جزئیات جنایت سیاه بعد از ظهر سیام مردادماه در خانه پلاک 11 اعتراف کرد: شش انگشتر را به طلافروشی در خیابان سعدی فروختم که در این رابطه مالخر به پلیس آگاهی احضار شد و اقدامات قضایی برای انجام ادامه تحقیقات ادامه دارد.