در حوزه امنیت الان در بسیاری از استانهای کشور مردم از ساعت هشت شب به بعد دیگر آرامش ندارند و میآیند در خانهها را میزنند و بچه و زن مردم را میبرند، ماشین طرف را میبرند. واقعا در چندین استان اینگونه است.
مشروح این گفت و گو را بخوانید.
خبرگزاری فارس: محمد هاشمی معتقد است در یک نگاه خوش بینانه رجعت اصلاح طلبان به هاشمی تاکتیکی نیست و آنها با گذر زمان به نقاط ضعف و قوت خود پی برده اند و در حال حاضر در صدد ترمیم ضعف هایشان می باشند.
محمد هاشمی بهرمانی از آن دست چهرههایی است که همواره خواسته یا ناخواسته زیر سایه نام برادر بزرگتر خود اکبر هاشمیرفسنجانی قرار گرفته است. البته محمد هاشمی خود نیز سوابق طولانی و مهمی در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی و سپس نظام جمهوری اسلامی داشته است.
محمد هاشمی از بنیانگذاران و فعالان انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بوده و پس از بازگشت به ایران نیز معاون وزیر جهادکشاورزی، معاون سیاسی کابینه شهید رجایی، سرپرست وزارت امور خارجه، مشاور نخستوزیری شهید باهنر و 14 سال ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت و پس از آن نیز یک سال معاون وزیر امور خارجه و هفت سال نیز معاون اجرایی دوران ریاست جمهوری برادرش و معاون اجرایی دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بود و اکنون نیز در مجمع تشخص مصلحت نظام مشغول کار است. وی دبیری سیاسی حزب کارگزاران سازندگی را نیز بر عهده دارد.
زمان مصاحبه برای ساعت شش عصر تنظیم شده بود که از دفتر هاشمی خبر آمد زمان مصاحبه نیم ساعت به تعویق افتاده است. وقتی به ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیدیم متوجه شدیم که تاخیر در زمان مصاحبه به دلیل طولانی شدن سوالات خبرنگار روزنامه جام جم است که قبل از ما با وی به گفتگو نشسته است.دو ساعت مصاحبه با یک روزنامه بعد از یک روز کاری قطعا خسته کننده است اما وی دو ساعت و نیم به سوالات ما پاسخ داد بدون آنکه اثری از خستگی یا اعتراضی به طولانی شدن سوالات و زمان مصاحبه در میان باشد.
* فارس: شما در چه رشتهای تحصیل کردید؟
- هاشمی: من در 5 رشته تحصیل کردم. غیر از تحصیلات حوزوی، در ریاضی آمار، احتمالات، تحقیق و توسعه، مدیریت صنعتی و اقتصاد تحصیل کرده ام. در کنارش در زمینه روان شناسی هم یک لیسانس کوچک گرفتهام.
* فارس: از کدام دانشگاه؟
- هاشمی: دانشگاه برکلی.
* فارس: پس وقتی آقای هاشمی آمدند آمریکا، به دیدار شما میآمدند؟
- هاشمی: یک بار آمدند که بله به دیدار من آمدند.
* فارس: آن زمان هم فعالیت سیاسی داشتید؟
- هاشمی: فراوان، اصلا من بنیانگذار انجمن اسلامی گروه فارسی زبان من بودم و ابراهیم یزدی و چمران و مظفر پرتو ماه و ایزدی، ما پنج نفر بودیم.
* فارس: یک مقدار به خود شما کمتر پرداخته شده است که آنهم به خاطر ویژگیهای اخوی شماست، که فکر کنم بزرگتر از شما باشد؟
- هاشمی: بله هشت سال .
* فارس: برادر دیگری هم دارید؟
- هاشمی: داریم، من کوچک همه هستم.
* فارس: اگر آقای هاشمی رفسنجانی که همواره از او به عنوان فرد شماره دو جمهوری اسلامی یاد میشود چنین عنوان و سمتهایی نداشت، آیا باز هم شما عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بودید؟
- هاشمی: اگر براساس ضابطه بود و باشد من فکر میکنم واجد شرایط بودهام و هستم، اگر نظرات دیگر اعمال شود خوب باید از دیگران پرسید، چون بالاخره، از خود گفتن نیست، من از چهارده سالگی وارد مبارزه شدم، چهار سال در قم بودم، بعد در تهران وارد مبارزه شدم، بعد هم 9 سال در آمریکا بودم، تحصیلاتم را گفتم، در قم هم تحصیلات حوزوی داشتم، امام که تشریف آوردند پاریس، من آنقدر ارتباطم با امام نزدیک بود که شب از هتل بصره دستور دادند به حسین آقا، پسر مرحوم آقا مصطفی که به من در آمریکا اطلاع دهند که این قضیه رخ داده است. امام تشریف آوردند پاریس به ما اطلاع دادند که ما پاریس هستیم. 117 روز ایشان پاریس بودند. من 114 روز را خدمت ایشان بودم، با همان هواپیما افتخار داشتم که آمدم ایران، و بعد از انقلاب هم یکسری فعالیتها و مسئولیتها را داشتم.
* فارس: پس از وقوع انقلاب شما چه ستمی به عهده گرفتید؟
- هاشمی: از اول من رفتم وزارت کشاورزی، معاون وزیر بودم، بعد شهید رجایی که کابینه تشکیل داد، بر سر وزیر خارجه و بعضی وزرا توافق نمیکردند، ایشان من را به عنوان معاون سیاسی خود انتخاب کردند، و همزمان سرپرست وزارت خارجه در دولت شهید رجایی بودم، در دولت شهید باهنر، مشاور نخست وزیر بودم و بعد مدیر عامل صدا و سیما به من تکلیف شد که رفتم آنجا، حدود 14 سال مدیر عامل صدا و سیما بودم، پس از آن به مدت یک سال قائم مقام وزارت امور خارجه دکتر ولایتی بودم، 7 سال هم معاون اجرایی هر دو رئیس جمهور، آقای هاشمی و آقای خاتمی بودم، بعد هم دیگر خانه نشینی! (خنده) بنابراین کسی که این نوع تجارب و تحصیلات را دارد، طبعا عضویت مجمع، یک سمت بالا برایش نیست.
* فارس: چرا این همه گوناگونی رشته تحصیلی؟
- هاشمی: به خاطر اینکه من با ویزای دانشجویی در آمریکا بودم و اگر میخواستم بیشتر بمانم باید تحصیل میکردم.
* فارس: یعنی شما میخواستید در آمریکا بمانید؟
- هاشمی: نمیتوانستیم بیایم، آنجا جزو مبارزین بودیم اگر میآمدیم، زندان میافتادیم، به محضی که امام آمد پاریس، ما هم همه چیز را رها کردیم و آمدیم پاریس.
* فارس: جریان انشعاب کارگزاران از جناح موسوم به راست چه دلایلی داشت؟
- هاشمی: ما به آن معنا جزو جریان راست نبودیم، یعنی اگر این تعبیر را اینگونه بگویم که تشکیل گروه کارگزاران تا بگوییم انشعاب، یک چیز متفاوت است. اکثریت آنهایی که کارگزاران را تشکیل دادند عضو حزب جمهوری اسلامی بودند،که بعدها طبق نظر حضرت امام (ره) و به تعبیر خودشان فتیله را پایین کشیدیم.در سال 75 که برای مجلس پنجم آماده میشدیم از سی نفر کاندیداهای تهران، بیست نفر آنها دو مرتبه کاندیدا شدند و 10 نفرشان کاندیدا نشدند، ما پیشنهاد دادیم که 5 نفر از اسامی را ما(حامیان دولت) بدهیم 5 نفر را جامعه روحانیت مبارز.
* فارس: شما تا آن زمان تشکیلاتی نداشتید و تنها حامیان رئیس جمهور بودید؟
- هاشمی: بله، یک عده از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودیم، 5 نفر را اعلام کردیم، آقایان قبول نکردند و گفتند اصلا شما وارد انتخابات بشوید، یعنی گروه تشکیل بدهید، دلیل آنها هم این بود که جریان چپ یا روحانیون مبارز که در مجلس سوم بودند، تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند و انتخابات یک قطبی میشد، و دیگر رقابت معنا نداشت و این شبهه وجود داشت که انتخابات بسیار سرد برگزار و در نتیجه مردم از انتخابات استقبال نکنند که این از نظر سیاسی برای نظام پسندیده نبود. نظام جمهوری اسلامی از اول متکی به رای مردم بوده و اصولا همیشه در انتخابات، 22 بهمن و ... حضور مردم را به عنوان نمایش قدرت نظام مطرح است، بنابراین به ما گفتند بهتر است با لیست جداگانه وارد شوید و ما این را برای پر شور کردن انتخابات، و این نظر مقام معظم رهبری بود که وقتی با اخوی صحبت کرده بودند که ترجیح این است که اینها وارد تا تنور انتخابات گرم شود، و خوب ما اینگونه وارد شدیم و 140 نفر را وارد مجلس کردیم، 105 نفر به ما وفادار ماندند در مجلس پنجم فراکسیون کارگزاران را شکل دادند، بعد به خاطر انتخابات گروه اول که 16 نفر بودیم، 10 نفر وزیر و 6 نفر معاون رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی و ... بودند، وقتی مقام معظم رهبری فرمودند که وزرای عضو کارگزاران برای انتخابات نباشند تا وکیل الدوله نباشند، 10 نفر استعفا دادند و ما شش نفر وارد انتخابات شدیم و بعد حزب کارگزاران را تشکیل دادیم.
* فارس: پس با این نیروی که کارگزاران در مجلس پنجم داشت و با توجه به نیروهای مستقل، کارگزاران میتوانست رئیس مجلس را انتخاب کند.
- هاشمی: مجلس 275 نماینده داشت، ما اول 140 نفر فرستادیم ولی در فاصله انتخابات و تشکیل مجلس که سه ماه طول کشیده حدود سی نفر از افراد ما جذب جناح راست شدند و کارگزاران هم میخواست که رئیس مجلس آقای ناطق باشد.
* فارس: بعد از انتخابات مجلس پنجم انتخابات ریاست جمهوری بود که کارگزاران در آن فعالانه شرکت کرد و از آقای خاتمی حمایت کرد، چه شد که با وجود آن قرابت به جناح راست رفتید به سمت دوم خرداد؟
- هاشمی: اصلا آن زمان که دوم خردادی نبود اصلا پیش از انتخابات دوم خرداد، تشکلهایی که امروز هستند وجود نداشتند، کارگزاران بود، و اصلا مشارکت سال 77 تشکیل شد، یا مجاهدین و مجمع روحانیون فعال نبودند، و در حقیقت دولت اول آقای خاتمی، تعدادی از وزرای دولت سازندگی در دولت اصلاح طلب بودند و اصولا آقای خاتمی در تبلیغات انتخاباتیشان، مواضع اقتصادی و برنامههای کارگزاران را عنوان می کردند.
* فارس: سه ماه طول کشید تا کارگزاران خاتمی را به عنوان کاندیدا قبول کند؟
- هاشمی: بالاخره ما آن زمان اولویتهای دیگری داشتم مثل دکتر حبیبی
* فارس: کرباسجی هم بود.
- هاشمی: نه، نبود، بحث روی آقای حبیبی بود که اولویت اصلی حزب کارگزاران بود، اوایل به ما جواب منفی ندادند، بعدها در اراک طی یک مصاحبه گفتند که کاندیدا نمیشوم، وقتی آمد تهران سوال کردیم گفت، نه من بنا ندارم کاندیدا شوم. و کارگزاران با یک مقدماتی از آقای خاتمی حمایت کردند.
* فارس: این مقدمات چه بود؟ آیا پیش شرطهایی داشتید؟
- هاشمی:نه، آنچه برای ما مهم بود، تداوم سازندگی بود، یعنی همان شعار سازندگی که اکنون هم حزب کارگزاران دارد و در مقطع انتخابات دوم خرداد هم با این شعار وارد شدیم، برای ما مهم تمدید این سازندگی بود و حتی تصمیم داشتیم که برای یک دوره دو سه ساله، دوران ریاست جمهوری هاشمی را تمدید کنیم تا برنامه توسعه به پایان برسد که خود آقای هاشمی رد کردند و ما تنها شرطی که با خاتمی داشتیم همین موضوع بود.
* فارس: مبانی این اختلافها چه بود؟ کارگزاران چه ویژگیهایی در خاتمی دید که به سمت ایشان گرایش پیدا کرد.
- هاشمی: ریشه این مسائل به مجلس چهارم بر میگردد، کارگزاران که حزب نبود، یک عدهای در دولت سازندگی بودند، مجلس چهارم نسبت به سازندگی نگاه مثبتی نداشت، اگر یادتان باشد در همان زمان انتخابات، برخی از هواداران آقای ناطق نوری میگفتند: اگر پل ساختن ارزش است مالزی از ما ارزشی تر است. یعنی نگاه مجلس چهارم بر خلاف نگاه دولت هاشمی یک نگاه توسعه گر نبود.به همین دلیل در خلال مجلس چهارم شخصیت آقای هاشمی تخریب میشد یا برنامههایی دولت آنگونه که باید و شاید حمایت نمیشد، حزب و تشکیلاتی هم نبود که بگوییم انشعاب کردند، یعنی دولت سازندگی به علت وضعیت کشور و نگاه و اصولی که امام برای توسعه و بازسازی کشور تنظیم کرده بودند،خود را موظف میدانستند که در این زمینه تلاش کنند، یعنی اختلاف روی این محورها بود، بعد وقتی که مجلس پنجم تشکیل شد یک فراکسیون قدرتمند در مجلس به وجود آمد که چون فراکسیونی قوی بود میتوانست بسیاری از برنامه های مد نظر دولت را تصویب کند، این فاصله ها از همین جا شروع شد. در انتخابات ریاست جمهوری هم کارگزاران از آقای خاتمی حمایت کردند و ایشان با آن پیروزی چشمگیرشان، یک مقداری جناح راست به انزوا رفت به تعبیر باهنر که می گفت ما تا دو سال گیج بودیم.
* فارس:در دوران مجلس چهارم گروهی که بعدها کارگزاران نامیده شدند در تقابلهای جناح چپ و راست بیشتر هوادار جناح راست بودند. مثل کنار گذاشتن چهار وزیر چپ و... یعنی گروه شما در یک مقطع با همکاری راست، جناح چپ را کنار گذاشت و در مقطعی دیگر از جناح چپ در برابر راست حمایت کرد،حتی کروبی هم گفته که جناح راست با همکاری تلویزیون ما را کنار گذاشتند.
- هاشمی: رفتار مجلس سوم با دولت سازندگی رفتار مناسبی نبود،مجلس سوم که عمدتا متشکل از جناح چپ بودند. مثلا چند کار انجام داد، یکی اینکه صدام را به عنوان خالد بن ولیدنام نهادند،و می گفتند در جریان جنگ آمریکا و عراق، بر سر مسله کویت، ایران باید از صدام حمایت کند در برابر آمریکایی ها.
* فارس: رئیس مجلس هم حامی این نظر بود؟
- هاشمی: نمیدانم، ولی این موضوع را آقای محتشمی پور در نطق پیش از دستور گفت، و یا اینکه روی مسائل اقتصادی و اینکه هاشمی میخواهد سرمایه داران و زالو صفتان را برگرداند، خوب یکسری مواضع چپ نسبت به سازندگی داشتند و با سیاست خارجی و داخلی هاشمی مخالفت میکردند، و میخواستند، وزرای دولت را هم کنار بگذارند، که دکتر فاضل را استیضاح کردند و افتاد، رفتند سراغ دکتر نجفی وزیر آموزش و پرورش که آقای هاشمی از شورای نگهبان تفسیر قانون اساسی را پرسید که آیا وزیر وقتی استیضاح میشود باید رای به عدم صلاحیت بیاورد یا رای به صلاحیت؟ شورای نگهبان پاسخ داد باید رای عدم اعتمادش پائین باشد. برای همین آقای نجفی ابقا شد. حتی بحث بود که به خاطر تفسیر قانون اساسی فاضل برگردد که خود ایشان نپذیرفت. بنابراین بحثهایی بود یکسری هم به خاطر اینکه من مدیر صدا و سیما بودم برخوردهای نامناسبی داشتند، یعنی در کل مجلس سوم عملکرد مثبتی در جهت همکاری با دولت و مسائل آن روز کشور نداشت، بنابراین در جریان انتخابات مجلس چهارم خوب، رای نیاوردند و اکثریت را از دست دادند، و اینکه صدا و سیما مقصر بوده یا دیگری، بهر صورت هر شکستنی یک توجیهی هم دارد.
* فارس: در جریان انتخابات مجلس ششم تخریب علیه هاشمی که نیاز به توضیح ندارد، اما از کانالهایی صورت می گرفت، مثل مطبوعات و کتابها که از زیر نظر اعضای حزب کارگزاران، مثل آقای مهاجرانی یا حتی عده ای دیگر چون کرباسچی و عطریانفر،که در روزنامههایشان چنین مطالبی منتشر میشد، این مسله را چگونه ارزیابی میکنید؟
- هاشمی: بالاخره باید از خود آنان سوال کرد علت سکوت در برابر این مواضع را سوال کرد، البته همیشه هم سکوت نمیکردند، مواردی هم پاسخ می دادند، پاسخهای قوی هم میدادند، ما در همان زمانی که در حزب کارگزاران در خیابان ولی عصر در ساختمانی بودیم، نزدیک به انتخابات هم بود در آنجا یک مصاحبه جمعی انجام دادیم، شورای حزب بود و این افرادی که شما میگویید هم بودند و مطالب خوبی هم در دفاع از آقای هاشمی و پاسخ موارد مطرح شده دادند. حتی خود آقای مهاجرانی، که جزو منتقدین این حرکات بودند، منتها من و بعضی دوستان دیگر بیشتر مصاحبه میکردیم و آنها کمتر،اما اینطور نبوده که پاسخ و دفاعی نباشد. اگر حتی نشریه بهمن را نگاه کنید میبینید که آقای مهاجرانی مطالب خوبی در این خصوص مینوشتند .
* فارس: ولی بین این دفاع این هجمهها تناسبی نبود، خصوصا در زمینه کتبی که به چاپ می رسید.
- هاشمی: گفتم که،باید از خود آنها سوال کرد،چون اینها مربوط به گذشته است و من حضور ذهن ندارم و هر کس مسئول عملکرد خودش است.
* فارس: امروزه اصلاح طلبان دوباره به آقای هاشمی رجوع کردند، شما فکر میکنید براساس اعتقاد به روش هاشمی است یا تنها یک تاکتیک سیاسی است؟
- هاشمی: شما میدانید هجمهای که به آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم شد، هم در تاریخ کشور ما و هم دیگر جاها بیسابقه است. یعنی مثلا صدا و سیما به خاطر تخریب آقای هاشمی دستاورد کل انقلاب و حتی جنگ و بعضا دوران امام و خود امام را زیر سوال میبردند که چر از هاشمی دفاع کرده بودند.متاسفانه تخریب آقای هاشمی اختصاص به یک جناح ندارد، مجلس چهارم که اکثریت آن با جناح راست بود آقای هاشمی را تخریب کردند، مجلس سوم که آن طرف بودند، نسبت به آقای هاشمی نامهربانی کردند،در انتخابات ششم و همین ریاست جمهوری هم همین اوضاع بود، باید ریشه یابی کرد که واقعا چرا؟ این بر میگردد به نقش و توانایی افراد،آقای هاشمی چون نقش تعیین کنندهای در انقلاب و در نهضت داشتند، شما اگر خاطرات آقای هاشمی را بخوانید متوجه میشوید که یک انسان چقدر میتوانسته است کار کند و چه اندازه محل مراجعه باشد یعنی در یک 24 ساعت متجاوز از صد نفر آقای هاشمی برای رفع مشکلاتشان رجوع میکردند تا یاری و کمک بگیرند، در کدام یک از شخصیتهای نظام چنین چیزهایی را میبینید؟ خوب آدمی که توانایهایی اینچنینی دارد، دشمن هم دارد، حالا این دشمن ممکن است از روی حسادت باشد ممکن است از روی تنگ نظری یا دلایل دیگر باشد، تخریب آقای هاشمی اگر صرفا توسط یک جناح انجام میشد، میگفتیم بغضی وجود دارد، اما وقتی توسط هر دو جناح شده است، یک بحث پیش میآید و اینکه هاشمی شخصیتی توانایی است، محبوب مردم است مردم به او اعتماد دارد،آنها می گفتند، باید بر سر هاشمی زد که بلند نشود، این را هر دو گروه میخواستند.
* فارس: تخریب هاشمی در زمان مجلس بیشتر سیاسی بود اما در زمان ریاست جمهوری، بیشتر حول مفاسد اقتصادی خانواده هاشمی بود.
- هاشمی: نه! کجا؟ مفاسد اقتصادی یک گوشه کوچک از تخریبها بود، ببینید شاید این حرف الان نباید منتشر شود، سی دیهایی .... که شما نمی توانید چاپ کنید.
* فارس: بالاخره هاشمی رفسنجانی اصلاح طلب است، یا اصولگرا از این طرف اصلاح طلبان میگویند آقای هاشمی می تواند نقش محوری در جلوگیری از رد صلاحیتهای گسترده ایفا کند.
- هاشمی: آقای هاشمی شخصیت فرا جناحی هست، بوده و خواهد بود و اینکه هر گروهی به ایشان تمایل پیدا می کنند این به آن معنا نیست که ایشان عضو گروهی باشد این یک جاده یک طرفه است.
* فارس: پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری آقای هاشمی و گروههای اصلاح طلب به یکدیگر نزدیکتر شدهاند حتی کروبی میگوید که از آقای هاشمی میخواهیم که جلوی رد صلاحیتهای گسترده را بگیرد.
- هاشمی: گروه ایثار گران هم میروند پیش هاشمی موتلفه هم میرود، این که خواسته یک گروه نیست، بالاخره هر گروه سیاسی که درخواست ملاقات میکند میآیند اینجا با ایشان تبادل نظر میکنند، از اندیشههایشان استفاه میکنند، درخواستهایی دارند.
* فارس: رجعت اصلاح طلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
- هاشمی: از خودشان بپرسید، من فکر نکنم رجوع آنها تاکتیکی باشد، من فکر میکنم هر فردی، جریانی ممکن است یکسری برداشتههاداشته باشد، یک کارهای بکند بعد با گذر زمان به نقاط ضعف و قوت خود پی ببرد و بخواهد نقاط ضعف را از بین ببرد ولی اگر بخواهیم از بعد منفی ببینیم خوب تعبیرها فرق میکند ولی چرا نباید اینگونه دیده شود؟
* فارس: با توجه به مواردی که گفتید و استقلال رای آقای هاشمی در این دعوایی که اکنون در حیات سیاسی ایران هست، هر دو گروه مدعی نزدیکی به تفکرات امام و عدول دیگری از اندیشههای امام را دارند به نظر شما که از نزدیکان هاشمی هستید، بین این دعوا کدام یک به اندیشه امام نزدیکتر هستند؟
- هاشمی: نمیدانم هیچ متر و معیاری ندارم کسی که میخواهد سنجش کند باید همه موارد را لحاظ کند سنجش کار سختی است مثلا نسبت به هر دو جناح مواردی هست، خوب گروهی که امروز اصولگرا مطرح هستند،در مجلس دوم 99 نفر بودند، مواضع تندی گرفتند، که امام خطاب به آنها گفته «این تذهبو؟» خوب اینها الان شده اند اصولگرا، من چه بگویم، آن طرف هم یکسری مصادیق هست، بنابراین نمیشود قضاوت کرد که کدام به خط امام نزدیکترند یا اصلا کدام یک صداقت دارند؟ من نمیتوانم قضاوت کنم، خوب من بهر حال سیزده سال مدیر صدا و سیما بودم، از این مدت 8 سالش را در زمان حیات امام بودم که خیلی از مسائل کشور خدمت ایشان میرسیدیم الان هم برایم مشکل است که بگویم آقای الف به امام نزدیکتر بوده است یا ب ، بالاخره قضاوت مشکل است الان 28 سال از عمر انقلاب میگذرد 50 سال از نهضت امام میگذرد خوب اشخاص بودهاند از اول نهضت امام تا الان و هستند رفتارهای متفاوتی داشتند نمیشود بیایم افراد را براساس امروز یا دیروز سنجیده که امروز کدام نزدیکتر هستند.کارهای سخت را از ما نخواهید.
* فارس: در انتخابات نهم ریاست جمهوری چقدر به آقای هاشمی مشاوره دادید؟
- هاشمی: اصلا
* فارس:اصولا آقای هاشمی چقدر با شما مشاوره میکنند؟
- هاشمی: هیچی! ممکن است مشاورای هم صورت گیرد. من برادر هاشمی هستم مشاورشان نیستم. ببینید حرف زدن ما که مشاوره نیست! در خانواده نشستهایم و با هم حرف میزنیم، طبیعتا در خانواده هم زیاد حرف میزنیم.
* فارس: یعنی در تصمیم هاشمی برای ورود به انتخابات نهم ریاست جمهوری، شما موافق بودید؟ تشویق هم کردید؟
- هاشمی: بله موافق بودم.
* فارس: تشویق هم کردید؟
- هاشمی: ما به قول معروف کوچکتر از آن بودیم. خوب با یک تحلیل سیاسی میگفتیم آقای هاشمی باید بیاید.
* فارس: وقتی ایشان برای شرکت تردید داشتند شما توصیه کردید که بیایند یا خیر؟
- هاشمی: من یادم نمیآید، بالاخره گهگاهی بحثهایی میشد اما اینکه بروم بگویم آقا تکلیفتان این است که بیایید، یادم نمیآید.
* فارس: آقای هاشمی عملکرد مجلس ششم را چگونه ارزیابی میکنید؟ این مجلس فضایی را فراهم آورد که اصلاحطلبان در آن هر آنچه را که دنبال آن بودند در چنین سطحی از حاکمیت مطرح و دنبال کردند؟
- هاشمی: مجلس ششم هم مثل بقیه مجالس نقاط ضعف و قوتی دارد. به قول معروف میگویند که دیکته نانوشته غلط ندارد و وقتی یک نفر دیکتهای مینویسد غلط هم دارد. مجلس ششم هم شبیه بقیه مجالس است، حالا غیر از مجالس اول و دوم، بقیه مجالس ما از جمله همین مجلس هفتم نیز همه عملکردش که مثبت نیست.
* فارس: ببینید این مجلس یکسری کارها کرد که باعث شد در تحلیل کلی عملکرد آن تاثیر بگذارد. مثلا خیلی رایج است که میگویند مجلس و دولت اصلاحات کار اقتصادی نکردند، در حالی که یکسری کارهای اساسی مفید و مثبت اقتصادی در این مقطع انجام شد مثل اصلاح قانون سرمایهگذاری خارجی، اصلاح تعرفههای مالیاتی و امثالهم که حتی خود اصلاحطلبان نیز هیچ مانوری روی آنها ندادند. خود اصلاحطلبان همواره بر روی یکسری مسائل سیاسی حساسیت برانگیز برای عموم مردم یا حداقل بخش عمدهای از آنها مانور داده و تاکید کردند.
- هاشمی: شما در واقع دارید دقیقا همین عرایض من رو به بیان دیگری بیان میکنید. من میگویم هر مجلسی از مجالس ما یکسری عملکرد مثبت داشتند یکسری عملکرد منفی.
* فارس: خوب با این توصیف شما همه تحلیل خودتان از عملکرد مجلس ششم را که نمیخواهید در همین جملات کوتاه خلاصه کنید؟
- هاشمی: نه، خوب من که نمیتوانم الان بیایم چهار سال عمر مجلس ششم را همینجا در این مجال کوتاه نقد و تحلیل کنم. کلان قضیه را میگویم که عملکرد این مجلس نکات مثبت و منفی داشت، مثل مجالس دیگر.
آیا شما امروز همه عملکرد مجلس هفتم را کاملا تایید میکنید؟
* فارس: ولی هیچ مجلسی مثل مجلس ششم مورد مخالفت قرار نگرفت و به بیان دیگر هیچ مجلسی به اندازه مجلس ششم روی خط قرمزها راه نرفت و به این عملکرد خود اصرار نداشت. آیا مجالس دیگر هم همینطور بودند؟
- هاشمی: بالاخره من میگویم که اینجا بحث کمیت مطرح نیست که من اندازه بگیرم عملکرد مجالس مختلف را و آنها را مقایسه کنم. از سوی دیگر من الان در آن مقام نیستم تا به عنوان یک ناظر که همه مصوبات و عملکرد مجلس ششم را بررسی کرده باشم و حالا ارزیابی خودم را از آن بیان کنم.
* فارس: شما به ارزیابی فرازهای مهم عملکرد مجلس ششم بپردازید؟
- هاشمی: خوب فرازهای مهمش هم همین است که من میگویم؛ مجلس ششم هم عملکرد مثبت داشت و هم عملکرد منفی.
* فارس: چند مورد از عملکردهای مثبت و منفی را مصداقی برای ما بیان کنید.
- هاشمی: من خیلی حضور ذهن از اینکه مجلس ششم چه طرحها و لوایحی را تصویب کرد، ندارم که الان آنها را ارزیابی کنم. شما خودتان بیشتر از من حضور ذهن دارید و مثلا همین قانون سرمایهگذاری خارجی یا اصلاح تعرفههای مالیاتی را نمونه آوردید.
آن چیزی که در ذهن من نسبت به مجلس ششم منفی مانده است بحث این اعتصاب و تحصن آخر کار مجلس ششم است که البته این را هم آدم اگر بخواهد ناظر بیطرف باشد این معلول بود نه علت. در حقیقت کنش و واکنش اتفاق افتاد.
بالاخره من، شما، ایشان و همه یک روزی میمیریم و به خاطر هر حرفمان باید جواب پس دهیم. در پرانتز بگویم حاج احمد آقا خدا بیامرز میگفت من در همان اوایل که امام مرحوم شده بودند ایشان را در خواب دیدم که به من میگفتند، احمد اینجا خیلی سخت میگیرند، و دستشان را بالا بردند و اضافه کردند از من که گذشت ولی اینجا برای هر تکان دست آدم حساب و کتاب هست. خوب وقتی ما مسلمانی با این نوع اعتقادات هستیم، نمیتوانیم بیاییم یک طرف را همواره محکوم کنیم.
بنده به نسبت سوال شما میگویم اعتصاب و تحصن مجلس ششم که یک واکنش بود را یک عملکرد منفی و واکنشی نامناسب میدانم.
* فارس: آقای هاشمی مرزبندیهای حزب کارگزاران به عنوان یک حزب اصلاحطلب را با افراطیون جریان اصلاحطلب برای ما بیان کنید. شما اصلاحطلبی را تا کجا تعریف میکنید و کجا آن را افراطی میدانید؟
هاشمی: ببینید اصلا نگاه من به اصلاحات و اصلاحطلبی یک نگاه دیگری است و اصلا ارتباطی به حزب کارگزاران ندارد. اصلاحات در ایران از پیروزی انقلاب اسلامی شروع شد. اصلاح در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور که این اصلاحات ادامه دارد و اصلاحات اساسی و ریشهای اینها است.
این یک مقداری هم بر میگردد به یکی از سوالات قبلی شما که گفتید چه کسی و گروهی در ادعایشان مبنی بر نزدیکی به خط امام صادقتر است. من اصلا اصلاحات را متعلق به این گروه یا آن گروه نمیدانم. اصلاحات را کار امام و خواستههای امام میدانم که حرکتی است که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی شروع شده و ادامه دارد.این تعاریفی که حالا الان هر کسی از خودش میکند دقیق نیست؛ مثلا اصولگرا، شما یک نفر را که به طور دقیق و همه جانبه به اصول اسلامی متعهد و متعقد باشد در جناح اصولگرا پیدا کنید و بعد بگویید اصولگرا. کدام اصولگرا، اینها یعنی چه؟آن طرف نیز به همین ترتیب یعنی در بین اصلاحطلبان نیز وضع به همین منوال است.
اینها واژههای گروه ساخته و خود ساختهای است که هر کسی یک قالبهایی برای خودش ساخته است و خودش را در آن تعریف میکند، اگر نه از نظر من به عنوان یک شخصی که از اول انقلاب و از اول نهضت بودهام و مسایل را از زمان رژیم گذشته تا به حال را دیدهام با قاطعیت میگویم که اصلاحات متعلق به امام راحل است و از زمان امام شروع شد و اصولگرایی هم متعلق به امام است و نه مایی که آمدهایم برای خودمان با این تعاریف قالب درست کردهایم.اینها را من قالبهای گروه ساخته میدانم و نه قالبهای واقعی که حالا بگویم حتما هر کس خود را اصلاحطلب میداند واقعا اصلاحطلب است و هر کس خود را اصولگرا میداند واقعا اصولگرا. اینها اسم خود را اصولگرا گذاشتهاند و آنها هم اسم خود را اصلاحطلب گذاشتهاند.
* فارس: این حرفها را بر پایه آنکه شما دبیر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی هستید و حزب کارگزاران سازندگی یک حزب اصلاحطلب است می گویید ؟
- هاشمی: چه کسی گفته است. اصلا با چه تعریفی کارگزاران اصلاحطلب معرفی شده است. حزب کارگزاران سازندگی خودش میگوید ما اعتدالگرا هستیم و شما میگویید اصلاحطلب.
* فارس: اما کارگزاران نمیگوید ما اصلاحطلب نیستیم؟
- هاشمی: نخیر. کارگزاران حتی در تعریف فعالیتهای انتخاباتی هم که ما در مصاحبههایمان کردهایم گفتهایم که کارگزاران جریان اعتدالگرا است و مثلا در فلان انتخابات کارگزاران به عنوان جریان اعتدالگرا به همراه اصلاحطلبان با هم اینقدر رای داشتهاند.
* فارس: مهمترین نشریات و روزنامههای اصلاحطلبی که منتشر میشود نشریاتی است که از سوی کارگزارانیها هدایت و منتشر میشود.
- هاشمی: اصلا کی گفته است که اینها یعنی اصلاحات.
* فارس: نشریاتی مثل شرق، هممیهن در هر دو مقطع انتشار، روزنامه کارگزاران، همشهری در مقطع مدیریت اصلاحطلبان بر شورای شهر و شهرداری و امثالهم.
- هاشمی: باز هم تاکید میکنم من میگویم اینها واژههای گروه ساخته و خود ساخته هستند.
از نظر من مفهوم اصلاحات و اصلاحطلبی مثل مفهوم اصولگرایی اصلا یک چیز دیگری است که نه اینهایی که اسم خود را اصولگرا گذاشتهاند واقعا اصولگرا هستند و نه اینهایی که اسم خود را اصلاحطلب گذاشتهاند واقعا اصلاحطلب هستند.
بالاخره اصولگرا وقتی که میگوییم باید در جامعه اسلامی قاعدتا روی اصول اسلامی پایبند و معتقد باشند و رفتارهایشان بر اساس این اصول تعریف شود اما طرف اسم خود را گذاشته است اصولگرا و میایستد در یک روزنامه دو هزار و دویست تا فحش به هر کس که میخواهد میدهد و اسم خود را هم گذاشته است اصولگرا. خوب این اصول کیست؛ اصول شیطان؟واقعا این را میگویم شما بالاخره ببینید مبنای اصولگرایی و اصلاحطلبی چیست؟
* فارس: یک زمانی بحث همین خیلی داغ بود که اصلاحطلبها بیایند اصلاحات را تعریف کنند که اصلاحات یعنی چه؟ آن موقع اتفاقا کسانی که مثلا منتقد جریان اصلاحات هستند و منتسب به جریان اصولگرا میگفتند که اصلاحطلب واقعی امام راحل بوده است و اصلاحات با شروع حرکت نهضت و انقلاب اسلامی آغاز شده است و از این قبیل مسایل اما کسانی که منتسب به جریان به اصطلاح اصلاحطلب بوده و هستند نیز اگرچه هیچگاه این حرفها را رد نکردند ولی هیچ وقت هم نیامدند صریح و شفاف حداقل در آن زمان این حرفها را تایید کنند که بله اصلاحطلب واقعی امام راحل بوده است و حرکت اصلاحی واقعی و صحیح اسلامی نیز همان حرکت امام خمینی بوده است.حالا الان در همین غالب مصطلح کارگزاران علیرغم موضع شما یک حزب اصلاحطلب شناخته میشود.
- هاشمی: کارگزاران طبق تعریف خودش، اساسنامه، مرامنامه، منشور و آییننامهاش یک گروه اعتدالگرا، خردگرا است و خودش را اینگونه تعریف میکند. طرفدار توسعه پایدار، سازنده و رفاه عمومی است و شعارش هم "عزت اسلامی، تداوم سازندگی برای ایرانی آباد" است.یعنی ما هم اصولگرا هستیم به معنای عزت اسلامی، هم اصلاحطلب هستیم برای تداوم سازندگی و توسعه پایدار در کشور و هم طرفدار مردم و مردمدار هستیم برای ایرانی آباد و رفاه مردم. خوب پس وقتی ما همواره این شعار را میدهیم و این حرفها را میزنیم آن وقت شما به ما میگویید که ما جزء اصلاحطلبان هستیم، یکی دیگر میگوید شما راست سنتی هستید و دیگری میگوید راست مدرن هستید و غیره. معمولا شماها ما را تعریف میکنید نه ما خودمان.
* فارس: آقای هاشمی قبلا در مصاحبهای اعلام کرده بودید که حزب "جمهوری اسلامی" پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی است و ...؟
- هاشمی: البته تعبیر من چیز دیگری بود. ببینید مصاحبهگر سعی میکرد از دهن من این حرف را بیرون بکشد که بگویم آقای هاشمی پدر معنوی حزب کارگزاران است و لذا این حزب مربوط به آقای هاشمی رفسنجانی است.من به ایشان گفتم نه اگر به این معنا میگویید حزب کارگزاران پدر معنویاش آقای هاشمی، آقای بهشتی، آقای باهنر، آقای موسویاردبیلی و آقای خامنهای است که اینها هیئت موسس حزب جمهوری اسلامی بودند و نه حزب جمهوری اسلامی. یعنی اینها پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی هستند چون حزب جمهوری اسلامی هیئت موسسی داشت که این پنج نفر بودند و یک شورای مرکزی داشت که ترکیبی از همه نیروهای کشور بودند. آقای مهندس موسوی در آن بود که به قول شما امروز جزء اصلاحطلبهاست، آقای عسگراولادی هم در آن بود که امروز جزء موتلفه و بازاریهاست.
نمیشود بگوییم حزب جمهوری اسلامی، چون در حزب جمهوری اسلامی گرایشهای مختلفی بودند که الان به گروههای متفاوت تقسیم شدهاند. من برای اینکه انتصاب حزب کارگزارن سازندگی به آقای هاشمی را نفی کنم چرا که مصاحبهگر اصرار داشت که آقای هاشمی پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی است، اینگونه گفتم. حتی آن چهار نفر را آیتالله گفتم و آقای هاشمی رفسنجانی را اول فقط هاشمی رفسنجانی گفتم و بعد درخواست کردم که ایشان را نیز آیتالله هاشمی رفسنجانی ذکر کنند.بنابر این این فرق میکند تا اینکه بگوییم حزب جمهوری اسلامی "به ما هوی" هر چه که بوده پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی است. خوب در حزب جمهوری اسلامی افراد با گرایشهای بسیار مختلف و متفاوت حضور داشتند.
* فارس: قصد من از طرح سوال قبلی این بود که اشاره کنم به مصاحبه اخیر آقای مرعشی که بخشهای سوالبرانگیز این مصاحبه که طی آن آقای مرعشی گفته بودند "در مطالعات خود در حزب کارگزاران سازندگی به این نتیجه رسیدهایم که اسلام نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ندارد" بعدا از سوی حزب تکذیب یا اصلاح نشد؟
- هاشمی: نه. در آن مصاحبه بد از قول آقای مرعشی نقل کرده بودند و من هم بعدا توضیح دادم.
* فارس: اما آقای مرعشی بعدا در مجادله رسانهای که بر سر این مسئله ایجاد شد دوباره از موضع خود دفاع کردند؟
- هاشمی: نه. حرف آقای مرعشی این است - همان حرفی که من هم زدم- ایشان میگوید که آقا ما در اسلام مثلا ارزشهای اسلامی داریم و اقتصاد، سیاست، حکومت و امثال آنها در حکومت اسلامی ارزش و جایگاه خود را دارند ولی حکومت یک ساختار دارد و یک محتوا. محتوای ما از اسلام گرفته میشود، از همان اسلام ابتدای ظهور اما ساختار ما از صدر اسلام نبوده و قراردادی هستند. الان در همین زمان فعلی شما ببینید ما میگوییم جمهوری اسلامی هستیم که ساختار آن بر اساس ولایت فقیه تشکیل شده است و مدتی رئیس جمهور و نخست وزیر داشتیم و الان فقط رئیس جمهور داریم. در عربستان هم ادعا میشود دولت اسلامی دارند ولی پادشاه دارند، در پاکستان هم ادعای وجود دولت اسلامی میشود و رئیس جمهور آن ژنرال نظامی است.یعنی آن بحثی که آقای مرعشی کرد که حالا من بعدا یک مقداری تعدیلش کردم این است که حالا یک وقت ما میگوییم که محتوا اسلامی نیست که این را هیچ کس قبول نکرده و نمیگوید ولی یک وقت میگوییم اسلام ساختار ثابتی که لایتغیر باشد، ندارد. به عنوان مثال در زمان حضرت علی (ع) اصلا تفکیک قوا نبوده است و ایشان خودشان هم قاضی بودهاند، هم امیر جنگ بودهاند و هم بسیاری مسئولیتهای دیگر را داشتند.
* فارس: البته آقای مرعشی در سایت شخصی خودشان دوباره بر آنچه از ایشان نقل شده بود و باعث مجادله رسانهای شده بود، تاکید دوباره کردند.
- هاشمی: ولی من در مصاحبهای که در کیهان از ایشان خواندم آنجا آقای مرعشی نمیگوید اسلام نظام سیاسی ندارد بلکه بحث وی، بحث ساختاری است. آن بحثی که من هم در مصاحبه با سایت جهاننیوز این مسئله را تصریح کردم و گفتم که ما یک بحث محتوا و ارزشها را داریم که برگرفته از قرآن و نص است و یک بحث، بحث ساختار حکومت و اجزای آن است که قراردادی است. آن بحثی که در درون حزب است و آقای مرعشی گفته، همین است.حتی در همین مصاحبه با جهاننیوز مصاحبهگر فکر میکرد با یک مارکسیست دارد مصاحبه میکند و از من در پی سوال در خصوص همین مسئله مصاحبه آقای مرعشی خواست که چند واژه اقتصاد اسلامی را نام ببرم.
* فارس: آقای هاشمی تقسیمبندی کرمانی اصفهانی در حزب کارگزاران وجود دارد؟
- هاشمی: چنین چیزی نیست. اتفاقا آقای کرباسچی که شما میگویید اصفهانی اصالتا قمی است و به اصفهان ربطی ندارد. کرباسچی اصلا اصفهانی نیست.
* فارس: آقای عطریانفر چه؟
- هاشمی: خوب اینکه دلیل نمیشود. ما ترک و آذری و رشتی و رفسنجانی داریم و ما اصلا چنین تقسیمبندی در حزب نداریم و این هم از ساختههای بعضی از روزنامهنگاران است.
* فارس: سوالی که میخواهم بپرسم ناظر به تصوری است که افکار عمومی دارند. الان در بین احزاب و جریانهای مختلف و حتی افراد این مسئله هست که برخیها به هر قیمت دنبال قدرت گرفتن هستند و تجملگرا و به دنبال ثروتاندوزی از کنار سیاستورزی هستند. در کنار همه اینها این تصور عمومی از حزب کارگزاران وجود دارد که کارگزاران به هر قیمتی به دنبال کسب قدرت است و حزبی پرهزینه و اهل ریخت و پاش و به شدت علاقمند به حضور در گلوگاههای اقتصادی میباشد. مشخصا در دولت آقای خاتمی که تقسیمبندیهای احزاب روشنتر شده بود دیدیم که وزارتخانههای اقتصادی و درآمدزا مثل وزارت نفت وزرای کارگزارانی داشتند.
- هاشمی: نه آقای آقازاده کارگزارانی بودند و نه آقای زنگنه.
* فارس: ولی اگر اشتباه نکنم آقای زنگنه از اعضای موسس حزب کارگزاران بودند.
- هاشمی: نه.
* فارس: آقای محلوجی چه؟ ایشان که وزیر صنایع بودند.
- هاشمی: آقای محلوجی چه ربطی به حزب کارگزاران دارد.
* فارس: آقای جهانگیری که دیگر رسما عضو حزب کارگزاران هستند و وزیر صنایع دولت آقای خاتمی بودند.
- هاشمی: بله آقای جهانگیری در وزارت صنایع بودند ولی نه وزیر نفت، نه وزیر امور اقتصادی و دارایی و نه وزیر دیگری عضو حزب کارگزاران نبودند.
* فارس: آیا میخواهید منکر علاقه حزب کارگزاران به مناصب اقتصادی شوید؟
- هاشمی: ببینید یک وقت یک نفر به شخص دیگری گفت که شما فلان طور هستید و وقتی طرف در جواب گفت که نه من اینگونه نیستم این فرد به او گفت نه آقا شما غلط کردید بنده از منابع موثقی شنیدم. حالا من نمیدانم شما از کدام منابع موثقی شنیدهاید که ما اینگونه هستیم.ما هر چه میگوییم شما میگویید نه همان که ما میگوییم.شما ببینید ما آقای نوربخش را در بانک مرکزی داشتیم که همیشه بهترین مدیرکل مملکت بودند تا زمانی که مرحوم شدند.
* فارس: ببینید من اول هم گفتم که این مبتنی بر یک تصور عمومی است.
- هاشمی: خوب یک ضربالمثل هم داریم که میگوید در دروازه شهر را میشود بست ولی در دهان مردم را نمیشود بست.واقعیت این است که در دولت اول آقای خاتمی آقای مهاجرانی وزیر ارشاد، مرحوم نوربخش رئیس بانک مرکزی، بنده به عنوان معاون اجرایی و آقای جهانگیری وزیر صنایع عضو حزب کارگزاران بودیم که دو نفر از ما یعنی من و آقای مهاجرانی اصلا پست اقتصادی نداشتیم و غیر اینها نیز ما فرد دیگری را از کارگزاران در دولت نداشتیم.بعد هم ببینید بحث تخصص و تجربه را نادیده نگیریم. نظیر مرحوم نوربخش را از نظر بانکداری و کاری که در بانکها کردند ما در کشور نداشتیم؛ هم از نظر تحصیلات که دکترای عالی با درجه عالی داشتند و تجریه گرانقدری داشتند. همچنین از افراد بسیار نزدیک از نظر فکری و عملی به شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی بودند.
* فارس: شما به یک ضربالمثل استناد کردید و حال من هم ضربالمثلی بیاورم که میگوید "تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها". بالاخره چرا مردم این تصور را درباره دیگر احزاب ندارند. شاید محور تفکری که کارگزاران هم بعدا بر اساس آن شکل گرفت خیلی به کار در حوزه اقتصادی اهمیت میداد و همین علت این تصور عمومی باشد.
- هاشمی: خوب ما کارگزاران سازندگی هستیم و کارگزاران نقاشی که نبودیم. اسم ما باید همخوانی با مسما و محتوای ما داشته باشد. ما برای سازندگی و توسعه پایدار تلاش میکردیم.یک عده آدم تحصیلکرده، متخصص و متدین دور هم جمع شدند و یک کارهایی انجام میدهند و به کشور خدمت میکنند.
در بحث اینکه میگویند حزب کارگزاران قدرتطلب بوده و به دنبال کسب قدرت است باید گفت اولا هر کس حزب تشکیل داده است میخواسته قدرت بگیرد و اصلا اقتضای حزب همین است، مثلا موتلفه اسلامی یا جمعیت ایثارگران نمیخواهند قدرت بگیرند؟ بنابراین هر کسی که حزب تشکیل داده و فعالیت سیاسی میکند به دنبال کسب قدرت است و همینجوری نمیخواهد حزب تشکیل دهد به معنای آنکه صرفا حزب داشته باشد.
اتفاقا حزب کارگزاران از این جهت کمترین فعالیت را کرده است. به تعبیر خود شما در سوالات قبلیتان کارگزاران باعث پیروزی آقای خاتمی شده است و آقای خاتمی باید خیلی بیشتر از کارگزاران استفاده میکرد در حالی که در کابینه اول آقای خاتمی از چهار نفر کارگزارانی استفاده کرد که در کابینه دومشان همین دو نفر هم تقلیل رفتند.
* فارس: فکر کنم خیلی از معاونان و مدیران کل نهادهای و وزارتخانههای اقتصادی کارگزارانی بودند؟
- هاشمی: نه واقعا اینگونه نبود. من خیلی بهتر میدانم و میشناسم.
* فارس: مدیران کل، استانداران، معاونان و مدیران اجرایی؟
- هاشمی: ما در زمان آقای خاتمی یک استاندار کارگزارانی داشتیم و بقیه مشارکتی و عضو گروههای دیگر است. اصلا واقعا با کارگزاران برخورد میکردند. به قول شما یک حزب و تشکیلاتی باعث پیروزی یک رئیس جمهور میشوند و حالا از 35 نفر عضو کابینه فقط چهار سهم دارد، قدرتطلب محسوب میشود؟
* فارس: آقای هاشمی دولت نهم از نیمه عمر خود گذشته است. چه ارزیابی از این مدت عملکرد دولت داشته و مهمترین مشکلات و موانع سر راه دولت را چه میدانید؟ همچنین چه توصیههایی برای دو سال آینده دولت دارید؟چه ویژگی یا ویژگیهای مثبتی در دولت آقای احمدینژاد میبینید؟
- هاشمی: در دولت نهم دو سه تا قضیه وجود دارد که مهم است. ببینید وقتی در مورد منابع صحبت میکنیم باید توجه داشته باشیم که در هشت سال دولت سازندگی ما شاید کلا 76 میلیارد دلار درآمد نفتی و ارزی داشتیم ولی در دولت نهم در همین دو سال بیش از 120 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتهایم. در دولت سازندگی هر چه شما فکر کنید زیربناهای اساسی که امروز در کشور وجود دارد در بخشهای مختلف پایه و اساسش در دولت سازندگی گذاشته شده است. در دولت دوم سازندگی رونق اقتصادی کشور نیز بیشتر شد. خوب حالا ما واقعا در این دو سال دولت آقای احمدینژاد نمیبینیم یک طرح اقتصادی یا سازندگی مناسبی شروع شده و انجام شده باشد و کاری شده باشد، بالاخره این 120 میلیارد دلار هم که رفته است.
* فارس: شروع طرحهای عمرانی جدید را که مجلس برای دولت ممنوع کرده و فقط اجازه داده است طرحهای نیمه تمام را به اتمام برساند.
- هاشمی: خوب میتوانستند طرحهای نیمه تمام را تکمیل کنند ولی به تناسب درآمدی که داشتهایم چنین کاری نشده است.ناوگان هوایی ما از بین رفته است و دو تا هواپیمای جدید نتوانستیم بخریم و حتی درصدد خرید هواپیمای جدید هم نیستیم.ببینید مثلا تحت عنوان مشاغل زودبازده یکسری پول به جامعه تزریق شده است اما هیچ برنامه منسجمی برای هزینهکرد آن وجود نداشته است. پول افتاده است در کارهایی مثل مسکن و اینها و قیمت مسکن در این دو سال چندین برابر شده است.مسکنی که بوده است متری 700 یا 800 هزار تومان الان شده است چهار یا پنج میلیون تومان یا حتی هفت میلیون تومان و زمین نیز به همین ترتیب.
خوب اینها یک عملکردهای مبتنی بر کار کارشناسی درستی نیست. عملکرد دولت یا دولتها را با حرف نمیسنجند بلکه با یکسری شاخصها است که میسنجند. ما در حوزه اقتصاد سه تا چهار تا یا پنج تا شاخص داریم که با سنجش اینها میتوانیم توفیق دولت را ارزیابی کنیم.یکی از اینها نرخ تورم است، یکی دیگر نرخ بیکاری و میزان اشتغال ایجاد شده است، یکی دیگر قدرت پولی جامعه و قدرت خرید مردم، یکی رونق اقتصادی و یکی دیگر تولید است.
* فارس: البته نرخ تورم در دولت آقای هاشمی هم خیلی بالا بود.
- هاشمی: در دولت آقای هاشمی در یک دوره 40 روزهای نرخ تورم به دلیل نواسانات قیمت دلار بالا رفت که آقای هاشمی آن را کنترل کرده و نرخ دلار را روی یک قیمتی ثابت نگه داشت که تا آخر دولت آقای هاشمی هم همین نرخ باقی ماند و در دولت آقای خاتمی نرخ دلار تغییر کرد.شما وقتی شاخصهای اقتصادی را در دولت نهم ارزیابی میکنید همه آنها عملکرد منفی را نشان میدهد، آن هم با آن حجم دارایی و درآمد کشور. لذا در حوزه اقتصاد آدم کار مثبتی نمیبیند که بیاید بگوید عملکرد اقتصادی دولت مثبت بوده است.
* فارس: یعنی به نظر شما کارهایی که دولت انجام داده است کارهایی نیست که بعدا نتیجه بدهد.
- هاشمی: خوب نیست. شما بگویید چه کاری را دولت کرده است. اصلا من از شما میپرسم که دولت کدام کار جدید مثبت را آغاز کرده است. اینکه هر روز بیایند بگویند این مقدار سرمایه جدید جذب شده است و از اینجور حرفها که به درد نمیخورد. واقعیت آن است که امروز بسیاری از شرکتهای خارجی که برای سرمایهگذاری در عسلویه آمده بودند کار را را کرده و رفتهاند و تعداد 12 هزار نفری که آنجا کار میکردند به چهار هزار نفر رسیده است و هشت هزار نفر آنجا را ترک کردهاند.اینها تازه بعدا مشخص میکند که چه حوادثی در اقتصاد رخ داده است. اقتصاد اینگونه نیست که همان روزی که بد عمل میکنی نتیجهاش را ببینی. بنابر این در حوزه اقتصاد ما عملکرد مثبتی را از دولت نمیبینیم.در حوزه اجتماعی نیز ناهنجاریهای اجتماعی به شدت افزایش یافته است. شما میبینید آمار معتادین، میزان مواد مخدر و امثالهم با یک ضریب شدید و پرشتابی در جامعه در حال افزایش است. البته منشا بسیاری از اینها مسایل اقتصادی است اما بالاخره دولت مسئول است.
در حوزه امنیت الان در بسیاری از استانهای کشور مردم از ساعت هشت شب به بعد دیگر آرامش ندارند و میآیند در خانهها را میزنند و بچه و زن مردم را میبرند، ماشین طرف را میبرند. واقعا در چندین استان اینگونه است.
* فارس: ببیند این چیزها در دولتهای قبلی هم بوده است.
- هاشمی: من هم نمیگویم که نبوده است اما خیلی این ناامنیها رشد کرده است. الان آقای پورمحمدی مصاحبه کرده است که بودجه امنیتی کشور 20 برابر شده است، خوب اگر بودجه امنیت کشور 20 برابر شده است نباید نیم برابر یا پنج درصد امنیت کشور افزایش یابد. بالاخره من میگویم شاخص باید داشته باشیم، ما که نمیخواهیم شعاری برخورد کنیم. و همین طور نشان از این دارد که نا امنی افزایش پیدا کرده که امنیتی هم با این افزایش نمی بینیم.بنابر این بنده شاخص ناهنجاریهای اجتماعی را میبینیم که افزایش یافته است و این نشاندهنده عملکرد بد دولت است. آموزش و پرورش را نگاه کنید، الان مردودین آموزش به 25 درصد از جمعیت دانشآموزی رسیده است. این به معنای آن است که یک چهارم بودجه آموزش و پرورش پرت است.
در سیاست خارجی هم که الان ما با تنها جایی که ارتباط داریم یا با اورتگا است یا با هوگو چاوز.اینکه رئیس جمهور ایران بیاید در دانشگاه تهران که در انقلاب فرهنگی بسیاری از مارکسیستها را بیرون ریختند و بعضی از آنها را هم اعدام کردند، دست دانیل اورتگا را بگیرد و بگوید که ما به ملت نیکاراگوئه تبریک میگوییم که این سبیل کفلت مارکسیست را به ریاست جمهوری انتخاب کردهاند.
* فارس: البته اورتگا دیگر با آن مبانی مارکسیستی سابقش به ریاست جمهوری انتخاب نشده است؟
- هاشمی: نخیر، با همان مبانی آمده است. اصلا من میگویم این یعنی چه؟ اصلا آمده یا نیامده را هم کاری نداریم. چرا دوستان ما در دنیا شدهاند همین اورتگا و چاوز.عملکرد ما در حوزه سیاست خارجی به گونهای بوده است که هزینه گشایش یک (LC) بالای 14 درصد رفته است. هیچ کس از ایران الان قبول نمیکند و هر کس (LC) بخواهد باید برود یک بانک اماراتی هشت درصد بدهد و گشایش اعتبار کند.
* فارس: قبلا هزینه این گشایش اعتبار چقدر بود؟
- هاشمی: 2 درصد یا نهایتا 4 درصد.
* فارس: در طی دو سال دولت آقای احمدینژاد این رقم به 14 درصد رسیده است؟
- هاشمی: بله ما روی مقدار صادرات و وارداتی که کردهایم فقط شش میلیارد دلار از همین راه زیان دادهایم. اینها یعنی چه؟ آیا اینها توفیق است؟
در حوزه سیاسی هم که داریم میبینیم در کشور چه خبر است.
ما عملکردهای دولت را با شاخص بررسی کنیم میبینیم که همه عملکردها و نتایج آن منفی است.
همین بحث مدیریتی، ببینید سهمیهبندی بنزین کار خوبی است و من نمیخواهم بگویم این کار بد است ولی آیا یک دولت مدبر میآید روز اول تیر که روز آغاز سفرهای تابستانی مردم است این طرح را به اجرا بگذارد که بعدا هم مجبور شود طرحش را عوض کرده و هر روز به بهانهای سهمیه بنزین را زیاد کند. من اگر بودم آغاز این طرح را میگذاشتم برای روز اول ماه مبارک. ماه مبارک رمضان با توجه به ویژگیهایی که دارد و با توجه به اینکه امسال در آغاز ماه مبارک رمضان مدارس هم بازگشایی میشود ما یک حجم زیادی کاهش مسافرت و تردد خودرو را داریم. اصلا در خود ماه مبارک خود به خود سفرهای معمول هم حدود 10 تا 15 درصد کاهش مییابد.
اینها هنر مدیریت است و باید با جامعهشناسی این ظرایف را شناخت و اجرا کرد.
* فارس: اما زمان آغاز طرح سهمیهبندی را مجلس مشخص کرد و دائما هم بر اجرای سریعتر آن اصرار میکرد.
- هاشمی: حالا هر کس کرده است، من نمیخواهم وارد این بحثها شوم. بالاخره دولت و مجلس سر و ته یک کرباس هستند.
* فارس: آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام از زمان اجرای طرح سهمیهبندی خبر داشت؟
- هاشمی: نخیر اصلا. اینها مثل اینکه میخواستند دزد بگیرند ساعت 10 شب اعلام کردند که ما میخواهیم از 12 شب سهمیهبندی را آغاز کنیم. آن شب کلی در تهران و برخی شهرهای دیگر شلوغی شد.
خود شما کدام یک از اینها را مثبت ارزیابی میکنید. ما با فرد کار نداریم، شاخص داریم و با آن عملکرد را میسنجیم.
* فارس: به غیر از طرح سهمیهبندی بنزین که گفتید جزء موارد مثبت عملکرد دولت است و شما با نفس عمل موافق بوده و فقط به نحوه اجرای آن انتقاد دارید، آیا دولت آقای احمدینژاد به غیر از این مورد نقطه مثبت دیگری هم دارد؟
- هاشمی: ببینید من نمیخواهم شخص آقای احمدینژاد را ارزیابی کنم.
* فارس: ما هم موضوع سوالمان شخص آقای احمدینژاد نیست و منظورمان ارزیابی عملکرد دولت ایشان است.
- هاشمی: من آنچه را در عملکرد دولت آقای احمدینژاد به عنوان نتایج عملکرد دولت دیدهام کمتر شاخص مثبتی دیدهام.
* فارس: همان کمی که میگویید، کدامها هستند؟
- هاشمی: میگویم که شاخص مثبتی نمیبینم که بگویم.
* فارس: شما سفرهای استانی دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
- هاشمی: بهتر است درباره نتایج این سفرها از وزرا بپرسید.
* فارس: ما نظر شما را به عنوان فرد ناظر سیاسی که عملکرد دولت را از بیرون میبیند میپرسیم.
- هاشمی: ببنید من در دولتهای آقایان میرحسین موسوی، مقام معظم رهبری، هاشمیرفسنجانی و خاتمی بودهام. سفرهای استانی همیشه وجود داشته است و به هیچ وجه ابتکاری نیست، منتها یک رئیس جمهور در دوره ریاست جمهوریاش یکبار به هر استان سر میزده است نه اینکه در یک سال بخواهد به 30 استان سفر کند و بعد هم بگوید که میخواهیم دور دوم سفرها را آغاز کنیم.شما الان نتایج این سفرها را ببینید. برای اینکه رئیس جمهور برود در دو تا شهرستان صحبت کند خوب است اما الان میگویند هفت میلیون نامه مردمی در این سفرها جمعآوری شده است، بیایند بگویند چند تا از این نامهها جواب داده شده است.
من خودم معاون اجرایی رئیس جمهور بودهام و این کاره بودهام میدانم که به این نامهها چه جوابی داده میشود و به بسیاری از نامهها اصلا جواب داده نمیشود. در این سفرها فقط توقع مردم زیاد میشود.
در سفر به استان سیستان و بلوچستان آقای احمدینژاد 100 میلیارد تومان قبول تعهد کرد ولی بعد شما از آقای رهبر بپرسید که از این 100 میلیارد تومان چقدر را قبول کرد که در طول پنج سال بدهد.
ببینید کشور یک نظام برنامهریزی دارد. این برنامههای پنج ساله و امثال آن بی هدف طراحی نشدهاند. شما وقتی بخواهی از نظام برنامهریزی کشور خارج شوی قطعا خلقالساعه یک چیزی را ابداع میکنید.
در نظام برنامهریزی سهم استانها و پروژههای استانی و ملی، اعتبار و بودجه و زمان آنها مشخص شده است. همه اینها هست و اینکه خوب اجرا میشود یا نه بحث دیگری است ولی مهم این است که چارچوب وجود دارد.
خوب حالا وقتی بنده بلند میشوم به عنوان یک مسئول به یک استان میروم و قولهایی میدهم یا باید در قالب همان برنامه پنج ساله قول بدهم که این خدعه است چرا که دولت لایحه به مجلس برده و مجلس اینها را تصویب کرده است و در حال اجراست و یا اینکه میخواهد خارج از برنامه عمل کند و همه چیز را به هم بزند و قولش اجرایی نشود و آن وقت نه برنامه اجرا شده و نه قول او.
این نظام برنامهریزی کشور را به هم میزند و خدمت به کشور نیست. سفرهای استانی دولت خوب است به شرطی که اعتدال داشته باشد. ببینید افراط و تفریط در هر کاری بد است. اینکه دولت 30 وزیر را از کار خودش بیاندازد و به یک استان ببرد و از کار خودشان بیاندازد تا بعد بگوید ما در 24 ساعت 100 مصوبه تصویب کردیم و این مبلغ پول را به این کارها میدهیم، مگر کشور چقدر پول و بودجه دارد.
اینها دیگر جنبه شعاری و تبلیغاتی به خودش گرفته تا جنبه عملی. اگر اعتدال وجود داشته باشد سفرهای استانی خوب است و همه روسای جمهور و مسئولان کشور هم به سفرهای استانی رفتهاند.
* فارس: ببینید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شرایط آن روزگار و وقوع جنگ تحمیلی فرصتی برای بسترسازی و ایجاد زیرساختهای اقتصادی نظام اسلامی پیش نیامد تا پایان جنگ. بعد از آن در هشت سال حاکمیت دولت سازندگی بستر اقتصادی کشور شکل گرفت. آیا آمارهای اقتصادی نامطلوبی را که گفتید هیچ ارتباطی با این بستر احتمالا معیوب و یا غلط ندارد؟
- هاشمی: ببینید در دوران سازندگی دو مسئله مطرح است. یکی اینکه وقتی دوران سازندگی شروع شد بخشی از کار ما بازسازی بود و بخشی از آن سازندگی.ما در 16 استان، 84 شهرستان و حدود 2700 روستا در اثر خسارات جنگ بین 10 درصد تا 100 درصد تخریب داشتیم و 2 میلیون آواره جنگی در 400 اردوگاه در سراسر کشور داشتیم. لذا یکی از کارهای دولت سازندگی بازسازی کشور بود.زیرساختهای کشور نیز به شدت از بین رفته بود و باید این موارد بازسازی میشد. مورد دوم این بود که با توجه به آنکه ما هیچ منبع کمکی غیر از همین حدود 10 یا 11 میلیارد دلار درآمد نفتی نداشتیم و آقای هاشمی آمدند دو کار کردند.
یکی اینکه زیربناها را ساختند و یکی اینکه برای آنکه ما مواد خام صادر نکنیم حلقههای مفقود صنعت را شروع کردند به ایجاد کردن.
بالاخره جامعه بعد از جنگ یک توقعاتی دارد. آقای هاشمی زیرساختها را میسازد و حلقههای مفقوده صنعت را نیز شروع به پر کردن مینماید.
شما تا قبل از دولت سازندگی اگر به مغازهها میرفتید به ندرت کالای ایرانی درست و حسابی میدیدید. بنابر این وقتی این عملکردها وقتی به نتیجه برسند وضعیت فرق میکند.
* فارس: ببینید آن در دولت سازندگی به خصوص در دولت دوم آقای هاشمی نگاه مردم به زندگی تغییر کرد. نگاه مردم از یک نگاه قناعت محور به یک نگاه تجملگرا و مصرفگرا تغییر یافت. من یک نقلی درباره ماشین شما در زمان ریاست بر سازمان صدا و سیما شنیدهام که در جواب اعتراض برخیها که ماشین شما را تجملاتی میدانستند گفته بودید هر کس میخواهد بیاید با ماشین من یک عکس بیاندازد. البته نمیدانم چقدر این نقل درست است ولی میخواهم به آن استناد کنم برای آنکه از شما درباره نگاه تجملاتی که در بین کارگزاران دولت سازندگی وجود داشت سوال کنم. آیا نمیشد در دولت سازندگی ابتدا شرایط زیستن در یک کشور توسعهیافته را ایجاد کرد و بعد مردم را ترغیب به داشتن زندگی تجملاتی و مصرفی کرد؛ کاری که دولت سازندگی برعکس آن عمل کرد؟
- هاشمی: حالا بحث ماشین را که مطرح کردید، اجازه بدهید توضیح دهم. این یک بنز ضدگلوله بود که شاید 300 ماشین نظیر آن در کشور وجود داشت و آن یکی نبود.
یک عده آمدند گفتند این ماشین آقای محمد هاشمی وقتی راه میرود میخ میریزد در خیابان، یا دود تولید میکند یا خودش شلیک میکند و از این حرفها. حالا البته ماشین، ماشین صدا و سیما بود و من اصلا از آن استفاده نمیکردم. من آن موقع یک ماشین چروکی چیف ضد گلولهای که در انبار نهاد ریاست جمهوری از زمان بنیصدر خراب شده بود و مانده بود را برداشته بودم و 17 هزار تومان هم شخصا برای آن خرج کرده بودم.
گفتم آقا این ماشین بنز ضد گلولهای است که مثل بقیه ماشینهای بنز ضد گلوله، خوب صدا و سیما یک ماشین اینچنینی داده است؛ وگفته آنها که علاقه دارند با آنهم عکس میگیریم، اولا در دولت هاشمی نبوده است ونه دولت میرحسین موسوی بوده است.
* فارس: شرایط جامعه عوض شده است.
- هاشمی: مردم در شرایط جنگ 8 ساله جنگ بودند شرایط بسیار سختی حاکم بوده همه چیز کوپنی بود مردم میخواستندتخم مرغ بخرند باید جارو هم روی آن میخریدند. خوب بالاخره مرحله گذر از شرایط جنگ به طور طبیعی مردم یک توقعاتی دارند و یک تغییراتی حاصل می شود.
* فارس: خوب میگویم این شرایط رسید به سال 75 که لایحه فقر زدایی ارایه شد.
- هاشمی: فقرزدایی به این معنا نیست که ما قبلا فقیر نداشتیم یاالان نداریم لایحه فقرزدایی در حقیقت لایحهای بود که میخواست عدالت اجتماعی بیاورد و بعدهم منابع آن ، مثلا از مخابرات بود یعنی چیزهایی که هنوز جزو کالای لوکس حساب می شد و همه مردم به آن دسترس نداشتند، خوب میگفتند که اگر میخواهد استفاده کند؛ مالیات بدهند که این هزینه را برای بهبود وضع فقرا استفاده میکردند. بنابر این وقتی بخواهند یک چیزی را خراب کند مثلا بنز صدا و سیما که مشابه آن فراوان بود اول انقلاب فراوان بود آنهم یکی از این همه ماشین، اما چون من رئیس سازمان صدا و سیما بودم و همان جا سه،چهار نفر بنز داشتند اما هیچ کس، در موارد دیگر هیچی نمیگفتند اما در این مورد اعتراض میکردند.
* فارس: بحث انتخابات مجلس هشتم حزب کارگزاران در قالب اصلاحات میآید؟
- هاشمی: حزب کارگزاران در قالب ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات وارد خواهد ، کارگزار ان در داخل همین جبهه، ظاهرا با بیست و دو گروه دیگر که قرار است ائتلاف کنند که اکنون هم مقدمات آن فراهم شده است در انتخابات وارد خواهد شد.
* فارس: عضو کدام شورا هستند 9 نفره یا 23 نفره چرا؟
- هاشمی: نمیدانم این گروهها را نمیدانم ولی میدانم نماینده کارگزاران آقای هدایت آقایی است .
* فارس: آقای کروبی اعلام کردند لیست مستقل خواهند داد اگر لیست مستقل بدهند شما جانب حزب اعتماد ملی را خواهید گرفت یا گروههای دیگر؟
- هاشمی: نمیدانم این تصمیمات حزبی است قائدتا منطق حکم میکند که در میان جمع باشید و با یک لیست بیایم و حالا اگر گروهها جدا شوند درست نیست، من پیشبینی ام این است که هم در جبهه به اصطلاح اصلاحطلب و هم در جریان به اصطلاح اصولگرایان بیش از یک لیست انتخاباتی خواهد بود بالاخره هم در میان اصولگرایان کسانی هستند که همه خواستههای آنان تامین نشود و با لیست مستقل اما به مشترکات زیاد بیایند و هم در جبهه اصلاحطلبان شاید نتوانسته مثلا بر سر کاندیداهای تهران به توافق برسند.
* فارس: نتیجه انتخابات مجلس را چگونه میبینید؟
- هاشمی: این بستگی به رفتار شورای نگهبان و وزارت کشور، اگر انتخابات آزاد و باشد و واقعا اگر رقابت باشد رقابت به این معنا که درجبهه اصلاحات هر کسی که زمینه رای دارد رد صلاحیتش کنند وعملا مانع حضور او شوند خوب این دیگر انتخابات نیست.
اما اگر آزاد باشد، من پیشبینیام این است که وضعیت اصلاحطلبان بهتر از اصولگرایان است چون عملکرد دولت یک عامل بسیار منفی برای رای دادن مردم است.
* فارس: خود مجلس هفتم چه؟
- هاشمی: و ایضا.
* فارس: ملاکها و معیارهای کارگزاران برای معرفی کاندیداها چیست؟
- هاشمی: بالاخره مجلس یک ویژگیهایی هم امام، هم مقام معظم رهبری برای آن تعریف کردهاند بالاخره تجربه داشته باشد اعتدال داشته باشد البته این حرف من است بالاخره یا واجد شرایط کاندیداتوری را داشته باشد یک مواردی مثل مسلمان التزام به ولایت فقیه و.. که عمومی است یک شرایط اختصاصی است که حول محور کارایی، توانایی و تخصص است وعلاوه بر این ما در حزب کارگزاران یک ملاک دیگر هم داریم و آن اینکه شناخته شده باشد و ضریب نفوذ آن در آن منطقهای که میخواهد رای بیاورد داشته باشد مطلق نمیتوانیم بگویم، اما سعی این است که اینگونه باشد، اینها اهم شاخصهاست 1- عمومی2- توانایی و تجربه و دانایی وسوم ضریب نفوذ رای در حوزه انتخابیه است.
تشکر میکنیم از شما که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید.