مردانی که درباره ازدواج موقت و حق مضاعف مردان برای ازدواجهای رسمی صحبت میکنند اعتقاد دارند که مردان نسل امروز تمایلی به ازدواج دوم (چه صیقه عقد موقت و چه دائم) ندارند.
امیر30 ساله و متاهل می گوید: مردان متاهل هم سن و سال من داشتن معشوقه را به داشتن همسر رسمی ترجیح میدهند. نمی توانم فکرش را بکنم که کسی از دوستان من با وجود همسر اول بخواهد دوباره ازدواج کند. این شیوه ارتباط مال کسی است که به شیوه 100 سال پیش هم زندگی میکند که در هر حال ربطی به نسل من ندارد.
او می گوید در سالهای اخیر گرایش مردان جوان ایرانی به داشتن معشوقه بیشتر شده است چراکه داشتن معشوقه هزینه مالی و اجتماعی کمتری به همراه دارد.
محسن 27 ساله که اخیرا ازدواج کرده است معتقد است از نظر اجتماعی موضوع چند همسری منتفی شده است. او میگوید: ازدواج مجدد در شرایطی صورت میگرفت که خانواده برای پسرش همسر انتخاب می کرد و به همان شیوه سنتی مردان بعد از انتخاب مادر و زنان فامیل با همسرشان آشنا می شدند. در این شرایط که مرد برای ازدواج اول هیچ حق انتخابی نداشت، انتخابهای خود را موکول به ازدواج های موقت بعد از همسر اول میکرد. ولی مردان امروز معمولا با زنانی ازدواج میکنند که خودشان انتخاب کرده و مدتی با او دوست بودند. آنها همسر خود را انتخاب کردهاند و حتی اگر زمانی از انتخاب خود پشیمان یا خسته شوند دوست دختر جدیدی انتخاب میکنند و معمولا او را صیغه یا عقد دائم نمی کنند.
در این بحث کمتر کسی مردان چند همسر یا معشوقه دار را به چشم یک خائن بی اخلاق میبیند. مردانی که در این گفتگو شرکت کردند معشوقه داشتن را برای زن و مرد طبیعی می دانستند و معتقدند در صورت فهمیدن اینکه همسرشان معشوقهای انتخاب کرده است، سکوت میکنند.
مهدی 37 ساله و متاهل است. او میگوید اگر روزی متوجه خیانت همسرم شوم اول به نقش خودم فکر می کنم که چرا این اتفاق افتاده. بعد از آن هم می دانم که کار خاصی نمی توانم بکنم. نه حاضرم کسی را به این خاطر به قتل برسانم و نه اساسا اتفاق خیلی عجیبی افتاده که برایم قابل درک نباشد.
او میگوید قوانین در موضوعات عاطفی هیچ نقشی ندارد. همانطور که او ممکن است از زنی خوشش بیاید ممکن است این اتفاق برای همسرش هم بیافتد. با اینحال او معتقد است مردان آگاهی بیشتری از قوانین دارند و تغییر قوانین به نفع مردان ثروتمند و بی اخلاق است و دست آنان را برای تضعیف حقوق زنان باز میگذارد.
او میگوید برای مردان هم سن او با شرایط اقتصادی امروز داشتن همسر رسمی دوم هیچ مزیتی ندارد.
امیر در ادامه صحبتهایش میگوید: تغییر قوانین برای خانواده ایرانی چندان فایدهای ندارد چون خانواده ایرانی سالهاست مشکلات خود را خارج از روال قانونی حل میکند. من و همسرم ترجیح میدهیم مشکلاتمان را با دوستانمان طرح کنیم تا اینکه بخواهیم در چنین دادگاههایی با قضاتی که 1000 سال با ما فاصله فکری دارند صحبت کنیم.
او با وجود اینکه خود را فمنیست و مدافع حقوق زنان نمی داند اما باور دارد که قوانین مربوط به زنان نیازمند تغییرات اساسی است. او میگوید: اگر قانون همه چیز را در نقش جنسی مردان میبیند و دنبال راهی است تا ازدواج های چندم را برای مردان راحت تر از شرایط فعلی کند باید بداند زنی که همپای من کار میکند و در زندگی نقش دارد هم نیازهای جنسی دارد. مشکل خانواده ایرانی و زن و شوهر فقط سکس نیست و بهتر است قوانین برای مشکلات دیگر تغییر کند.
مهدی هم ضمن موافقت با صحبتهایش همکارش اعتقاد دارد که این نگرش قانون هرچند در ظاهر به نفع مردان است و زنان را عصبانی میکند، اما باری تحقیرآمیز علیه مردان دارد که نیازها و مشکلات آنها را در نیازهای جنسی خلاصه کرده است.
در عین حال یکی از مردان جوانی که به تازگی از همسر خود جدا شده است اعتقاد دارد در سالهای اخیر روابط خارج از خانواده در زنان متاهل هم بیشتر شده است. او می گوید در فرهنگ مردانه سنتی داشتن رابطه با زن شوهردار ممنوع است. ولی به طور کلی مردان به زنان مطلقه و بیوه گرایش بیشتر و زنان نیز به داشتن رابطه با مردان متاهل رغبت بیشتری دارند. به نظر او هم قوانین امروز ایران در حوزه خانواده فاصله زیادی با شرایط واقعا موجود دارند و دیگر نیازی به عقب نشینی بیشتر قانون در این زمینه نیست. او نیز پیش بینی میکند در صورت خیانت همسرش چارهای جز سکوت ندارد و کار دیگری از دست اش ساخته نیست.
تاکید قانونگذاران و مسئولان کشور بر جنسی دیدن همه مسائل به نفع مردان ادامه رویکرد مذهبی اسلام در دادن امکان لذت به مردان است. اما همزمان با بحث لایحه قانون حمایت از خانواده آمار قابل توجهی از سوی وزیر رفاه منتشر شد که می گفت دو سوم تقاضای طلاق از سوی زنان به مراجع قضایی تقدیم میشود. این در حالی است که زنان حق طلاق ندارند و حتی در صورت عدم آگاهی کامل از قانون میدانند برای صدور حکم طلاق ناگزیر از بخشیدن حقوق حداقلی خود از جمله مهریه، نفقه، حق حضانت فرزند و ... هستند. در شرایطی که آگاهی عمومی از قوانین خانواده در مردان و زنان به نسبت بالاست مشخص نیست مسئولان بر مبنای چه تحلیلی و برای چه طیفی چنین لایحه ای را تنظیم کردهاند.