می دانم می دانم که کسی آمده است (ابراهیم نبوی)

می دانم می دانم که کسی آمده است (ابراهیم نبوی)

می دانم می دانم که کسی آمده است

می دانم می دانم، که کسی می آید
کسی که شبیه هر کسی هم باشد
شبیه اینها نیست

کسی می آید که وقتی نگاهش کنیم
نه احساس کنیم آنقدر نخورده است که دارد پائین می افتد
و نه احساس کنیم آنقدر خورده است که دارد بالا می آورد.

می دانم می دانم، که کسی می آید
کسی که غیر از مسافرت رفتن کارهای دیگری هم بلد است
و زندگی اش سرزده اتفاق نمی افتد
و در حال دویدن در مورد مردم تصمیم نمی گیرد

می دانم می دانم، که کسی می آید
که بلد است نام قطعنامه گلستان را از روی کتاب تاریخ بخواند
و پس از 23 بار تکرار کردن حفظ کند
و در هر مصاحبه ای آبروی ما را نبرد

می دانم می دانم، که کسی می آید
که همه لباس ها به تنش گشاد نیست
و هر جا که برود به رنگ لباس آنجا در نمی آید
و جلوی بیست هزار نفر پایش را نمی خاراند
و دستش را توی دماغش نمی کند
و ته کفشش سوراخ نیست.

می دانم می دانم، که کسی می آید
و وقتی بیاید عمه و خاله و داداش و آبجی و باجناقش را
با مینی بوس نمی آورد
و بر سر ما هوار نمی شود
و ما را با لگد از اتاق خودمان بیرون نمی کند
تا خودش روی صندلی کوچک فقیرانه ما بنشیند

می دانم می دانم، که کسی می آید
که فرق پروژکتور و نور خدا را می فهمد
و وقتی پروژکتورها روشن شدند، احساس نمی کند که در هاله نور است
و اگر هم احساس کند در هاله نور است، این را
جلوی دوربین نمی گوید
و اگر این را جلوی دوربین بگوید
یک هفته بعد نمی گوید: من هرگز چنین چیزی نگفتم

می دانم می دانم، که کسی می آید
که به جای همه ما، برای همه آنها
نامه های سرگشاده می نویسد
و آنقدر پرروست که اگر جوابش را ندادند
بازهم نامه می نویسد
و باز هم نامه می نویسد
و همیشه نامه می نویسد

می دانم می دانم، که کسی آمده است
تا پول نفت را قسمت کند
و برای هر کسی که برایش نامه بنویسد سهمی بدهد
و پپسی را قسمت کند و به جایش شربت آبلیمو بدهد
و چای را قسمت کند و به هر کس به اندازه سهم اش خرما بدهد
و چماق ها را قسمت کند و به هر کس خوشگل تر باشد
و موهایش را شانه زده باشد
یک چماق اضافی بزند...

می دانم می دانم، که کسی آمده است
تا به هر کس یک چاه نفت بدهد
و از هرکس یک پمپ بنزین بگیرد
او آمده است تا در یک سال با صد نفر رئیس جمهور ملاقات کند
و به جای همه ماها خودش را نشان بدهد
او آمده است تا میکروفون ها را قسمت کند
و سهم ما را هم برای خودش بردارد
او به جای همه ما ها حرف می زند
و ما به جای همه آنها خجالت می کشیم.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.