به گزارش مطبوعات سوئد، از سوم تا ۱۹ اوت، ۴۳ هزارنفر از این فیلم دیدن کردند و استقبال از آن همچنان ادامه دارد.
داستان فیلم، سرگذشت جوانی به نام "مصطفی مرادی" است. او ۱۶ ساله است و در شهر کوچکی زندگی می کند. مشخصات ظاهری او در قیاس با دیگر همسن و سالهایش، بسیار ساده است. مدل مویی ساده دارد و پیراهن آستین بلند و شلوار پارچه ای مدل کلاسیک می پوشد. سبیلش را هم هنوز نزده و عینکی با قاب سیاه به چشم می زند.
"مانی مسرت آگاه"، کارگردان ۳۱ ساله فیلم که از ۱۳ سالگی در سوئد زندگی می کند، داستان این فیلم را برگرفته از تجربه های دوران نوجوانی خود در سوئد می داند.
او در سال ۱۹۹۵، رشته اقتصاد را نیمه تمام رها کرد و وارد مدرسه "کولتورراما" شد و سپس کار در زمینه تبلیغات و تلویزیون را آغاز کرد.
وی تا به حال چند فیلم تبلیغی برای شرکت هایی چون "ایکه آ"، "اس.آ.اس" و "نوکیا" ساخته است. همچنین در کارگردانی چند مجموعه تلویزیونی همکاری داشته و حال در قالب فیلمی عشقی، کمدی و اجتماعی به دنیای نوجوانان توجه کرده است.
"مصطفی"، شخصیت اصلی نخستین تجربه سینمایی "مانی مسرت آگاه"، دوست دختری ندارد و تا بهحال نیز رابطه جنسی را تجربه نکرده است. او تصمیم می گیرد درمسابقات فوتبال "کاپ گوتیا" شرکت کند و در نخستین روز این بازی ها توجهش به لینهآ جلب می شود.
به طور اتفاقی، تیمی که نیاز اضطراری به یک بازیکن دارد از او دعوت به بازی می کند. در همان روز، در پی یک حادثه کوچک، به ناچار تی شرت بازیکن دیگری را می پوشد. تیپ او که تغییر می کند، توجه لینهآ به او جلب می شود.
این دختر گمان می کند مصطفی یک پسر ایتالیایی است؛ و این آغاز ماجرای طنزآلود و عاشقانه فیلم است. "مصطفی" در خلال مسابقه های فوتبال با راهنمایی یک پسر نوجوان ایتالیایی، تیپش را تغییر می دهد و خود را با هویت دیگری به لینهآ معرفی می کند: "ماسیمو"، جوان رمانتیک و عاشق پیشه ای که عینک آفتابی سیاه می زند و صورتی تراشیده، موهای واکس خورده و تیپی دختر پسند دارد.
"لینهآ"، دختری ۱۶ ساله، سرخورده و باردار از یک رابطه عاشقانه است. او در جست و جوی یک عشق ایدهآلیستی، با "ماسیمو" (مصطفی) دوست می شود و رابطه عاشقانه ای بین آنها شکل می گیرد.
تمام صحنههای طنز فیلم حول محور گریز مصطفی از فاش شدن هویت ایرانی اش در برابر دختر شکل می گیرد.
"مانی مسرت آگاه"، می گوید: "من در تمام دوران نوجوانی و جوانی ام با بحران هویت جنگیده ام. همیشه از خودم پرسیده ام که من کجایی هستم؟ ایرانی هستم یا سوئدی؟ چرا وقتی می گویم ایرانی هستم یک جوری نگاهم می کنند ولی وقتی میگویم اسپانیایی یا ایتالیایی هستم واکنشها فرق می کند؟ چطور می شود یک آدم را قابل دوستی دانست و فقط با دانستن ملیتش از او کناره گیری کرد و یا کمی نسبت به او محتاط شد؟ "
وی می گوید: "همیشه دلم می خواست فیلمی در این زمینه بسازم و بگویم در مورد انسانها باید فارغ از قالب های از پیش فکر شده ذهنی قضاوت کرد اما متاسفانه با این که روزبه روز به تعداد مهاجران افزوده می شود و این انتظار وجود دارد که جامعه سوئد به این نکته عادت کرده باشد، اما هنوز برخوردهایی وجود دارد که نشان می دهد این مسئله هنوز برای جامعه سوئد عادی نشده است. این نوع نگاه هنگامی که یک اتفاق بزرگ سیاسی- اجتماعی می افتد که خاورمیانه ای ها در آن دخالت دارند، تشدید می شود. حادثه ۱۱ سپتامبر آمریکا یکی از این اتفاقها بود".
نقطه قوت فیلم، نه در ساختار فیلم، که در موضوع آن است؛ یعنی برشی از زندگی نوجوانان و پرداختن به زبان راحت و بی پروایی که نسل جوان در روابط خود از آن استفاده می کند.
فیلم به نگاه نوجوانان به سکس، مناسبات بین دو جنس مخالف، بحران های نوجوانی و صد البته بحران هویت جوانان خاورمیانه ای در جامعه سوئد می پردازد.
ساختار فیلم "چائو بللا"، ساده است و به دلیل حرکت های دوربین، گاه به قالب مستند نزدیک می شود. مانی مسرت آگاه، ۴ سال روی فیلمنامه "چائو بل لا" کار کرده است.
مانی مسرت آگاه |
او میگوید: "با حدود ۴۰۰ نوجوان سوئدی و خارجی درباره تکه کلام هایی که استفاده می کنند، مسائل مورد علاقه شان، دوستی با جنس مخالف و خلاصه روابط دوستانه و نیازهایشان صحبت کردم. یکی از دغدغه هایم این بود که به ارائه اطلاعاتی مستند بپردازم و بتوانم دنیای این جوانان را به مخاطب نشان دهم. چون فقط در صورتی که این دنیا به خوبی نشان داده می شد، می توانستم بحران هویت جوانان ایرانی را نیز نشان بدهم. می خواستم تفاوت دنیای آنها را نشان بدهم. حدود ۳۰ بار هم متن فیلم را اصلاح کردم تا هربار بیشتر به موضوع نزدیک شوم".
نمایش فیلم "چائو بللا" به دلیل داشتن دو صحنه سکسی برای کودکان زیر ۱۱ سال ممنوع است. همچنین به دلیل استقبال تماشاگران، چند پخش کننده فیلم در خارج از اسکاندیناوی ابراز تمایل کرده اند تا این فیلم را خریداری کنند اما خواستار حذف دو صحنه مربوط به سکس دو نوجوان اصلی فیلم شده اند.
مانی مسرتآگاه در گفت و گو با خبرگزاری "ت ت" گفته است: "از این که در سال ۲۰۰۷ به سختی می توانیم در مورد سکسوالیته نوجوانان حرف بزنیم، شوکه شدم".
وی در ادامه این گزارش افزوده است: "پاسخ نخست من، هرگز بود، اما حالا که متوجه شده ام قضیه جدی است، قرار است با تهیه کننده درباره این که چه واکنشی باید نشان بدهیم صحبت کنم".
در این فیلم "مینا آذریان"، به عنوان مادر مصطفی ایفای نقش کرده است. وی می گوید: "در قیاس با ۲۰ سال پیش جامعه سوئد خیلی تغییر کرده است. تا همین اواخر ما بیشتر شاهد حضور هنرمندان داخل در برنامه های خارج از کشور بودیم که عمدتاً هم برنامه هایشان برای فارسی زبانان بود و هست. اما آنچه طی سال های اخیر حضور چشمگیری پیدا کرده، نقش هنرمندان ایرانی نسل دومی است که عمدتاً در خارج از کشور بزرگ شده اند و کارهایشان نیز به زبان کشور میزبان و برای مخاطب عام عرضه می شود. این هنرمندان جوان می توانند زاویه دیدهای تازهای را در اروپا مطرح کنند. همچنان که فیلم "چائو بللا" به واقعیت نزدیک است و می تواند پیام های انسانی با هدف هم پیوستگی بیشتر در سوئد به مخاطب خود منتقل کند".
وی تاکید کرد: "در سوئد گاه یکسری حرکتها حتی در عرصه فرهنگ مد می شود. امیدوارم ضرورت توجه به هنر خارجیها یک مد نباشد و از سوی دیگر تلاش این جوانان نیز همچنان استمرار داشته باشد".
آذریان ۴۸ ساله است و فارغالتحصیل دانشکده تئاتر. وی تا بهحال در چندین فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی کرده است؛ از جمله در فیلم سینمایی "پرونده" ساخته "مهدی صباغ زاده" در داخل ایران و همچنین فیلم "تابستان ۵۳" که "شیرین نشاط" بر اساس رمان "زنان بدون مردان" نوشته "شهرنوش پارسی پور" ساخته است.
در فیلم "، چائو بللا" "علیرضا مجلل" نیز نقش پدر مصطفی را بر عهده دارد. او با تاکید بر این که جوانان ایرانی موفق شده اند با ارائه کارهای هنری متفاوت و حرف هایی تازه، در جامعه میزبان نفوذ کنند، می گوید: "قرار بود روی بحران هویت این نوجوان ایرانی با تاکید بر خانواده او کار بیشتری شود و زندگی این نوجوان ایرانی با همتایان سوئدی خود مقایسه شود. به نظر می رسد کارگردان در زمان تدوین فیلم تصمیم دیگری گرفته است و چندان روی خانواده نوجوان ایرانی تاکید نکرده است. به همین دلیل در حال حاضر فیلم بیشتر متوجه دنیای نوجوانان است و فقط به وجود بحران هویت اشاره کرده است؛ بدون هیچگونه تحلیلی و آنهم با زبان طنز که البته طرح آن به خودی خود از سوی یک جوان ایرانی که در اینجا رشد کرده، می تواند به اندازه کافی انتقادی باشد".
مینا آذریان |
"علیرضا مجلل" حدود ۱۶ سال است که در سوئد زندگی و فعالیت هنری می کند. از جمله آثاری که در کارنامه هنری مجلل وجود دارد، می توان به مجموعه تلویزیونی "میرزا کوچک خان" ساخته "بهروز افخمی"، "شاید وقتی دیگر" ساخته "بهرام بیضایی" و نمایش "مهاجران" به کارگردانی "فرناز اربابی" اشاره کرد.
در طول فیلم "چائو بللا"، "بابک"، دیگر نوجوان ایرانی حضوری سایه وار دارد. در صحنه های آغازین فیلم، او و "مصطفی" بهانه ای هستند برای مزاح و تفریح دیگر اعضای گروه. خجول بودن آنها باعث می شود که هم از جمع نوجوانان طرد و هم اسباب مزاح آنها شوند.
در آخر فیلم وقتی دوباره اعضای گروه در اتوبوس نشسته اند تا به شهر خود بازگردند، "مصطفی" که قاعده بازی را یاد گرفته است، وقتی می بیند برخی از افراد گروه سربه سر بابک می گذارند، با بهره گیری از اصطلاحاتی که در بین آنها متداول است، پاسخ آنها را می دهد و بازی تفریح و آزار بابک پایان می یابد.
نقش مصطفی، لینهآ و بابک را به ترتیب "پویان کریمی"، "شانل لیندل" و "آرش بلوری" ایفا می کنند که هر سه دانشآموز مقطع دبیرستان هستند و نخستین تجربه سینمایی خود را پشت سر می گذارند. کمپانی یوتا فیلم، از پویان کریمی و شانل لیندل، بهعنوان ستارگان آینده سینمای سوئد یاد کرده است.