محسن صفایی فراهانی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری فارس، صراحتا اعلام کرد نمیخواهد دنبال جنجال باشد و با هیچ فردی مشکلی ندارد. او دنبال مقابله با مثل با امیر قلعهنویی نیست. او از دغدغههای خود برای ر شد فوتبال صحبت کرد که در زیر میخوانید:
فارس: یک ناکامی دیگر به فوتبال اضافه شد؟
مگر توقع داشتید چه اتفاقی بیفتد؟
فارس: یک اتفاق خوب؛ نه اینکه بعد از این ناکامی، سرمربی تیم ملی در یک برنامه تلویزیونی به شدت از خود و عملکرد تیمش دفاع کند. البته او به شدت از شخص شما انتقاد کرد.
من که از این موضوع خبر ندارم؛ اما حتما حق دارند چون خیلی در کارشان دخالت میکردم. تازه به ایران برگشتم و نمیدانم از چه صحبت میکنید.
فارس: آقای قلعهنویی صراحتا اعلام کرد، کسانی که شما را به این فوتبال آوردند، خیانت کردهاند؟
حتما راست گفته است.
فارس: از چه بابت؟
یک آدم ادعایی کرده و باید ادعایش را ثابت کند.
* قلعهنویی از شما گله دارد؛ مثلا میگوید برای افتتاحیه مسابقات به تایلند رفتید؛ اما به اردوی تیم ملی سر نزدید؟
کارهای نبودم که به آنجا بروم.
فارس: مگر متولی این فوتبال نیستید؟
از سوی فیفا مسول اداره کلی فدراسیون هستم. رئیس فدراسیون که نیستم. اگر نگران این است که باید دخالت میکردم، مگر در ایران برای امور کارهایشان به من مراجعه کرده بود. اصلا مگر تیم ملی برای موفقیت باید حضور شخص خاصی را بطلبد؟ مگر سایر تیمها، همه رئیس و روسایشان در اردو بودند.
فارس: منظور شما چیست که میگویید کارهای نیستید؟
نماینده فیفا هستم. برای اداره بهتر امور فدراسیون، از بابت تنظیم اساسنامه و برگزاری درست مجمع فدراسیون حضور دارم. من هستم تا تخلف پیش نیاید. من که مربی تیم ملی را انتخاب نکردم. او داشت کار خودش را میکرد.
فارس: مگر نمیگویید مسئول پیگیری هستید. چند بار امور تیم ملی را پیگیری کردید؟
وظیفهام ایجاب میکرد که ببینم اردوهای تیم ملی برگزار میشود یا خیر. همان مواقع نظرم را گفتم؛ اما همین آقای سرمربی حرفم را به گونهای دیگری تعبیر کرد و جواب داد.
فارس: کدام نظر؟
من گفتم اگر تیمی میخواهد بازی تدارکاتی انجام دهد، باید قبل از شروع سال میلادی تقویم خود را آماده کند؛ در غیر اینصورت داستان همین میشود که تیمهای در جه سه مثل غنا و جاماییکا به ایران میآیند. هر تیم خوب دنیا قبل از سال میلادی، حریفانش را مشخص کند. آن روز باید نگران میشدند.
فارس: شرایط آن زمان فدراسیون آشفته بود.
نه، آن موقع فدراسیون مشکلی نداشت. بلافاصله پس از رفتن دادکان، برای فدراسیون سرپرست و دبیر موقت تعیین کردند. قبل از این اتفاقات، فدراسیون مشکلی نداشت. مدیران جدید باید برنامهریزی میکردند.
فارس: تمامی حرفها قبول؛ اما فعلا همه شما را به عنوان متولی فوتبال میشناسند؟
اشتباه است. نباید این مسئله جا بیفتد.
فارس: بد است که شما را به عنوان مسئول فوتبال که توانایی دارد، میشناسند؟
بحث توانایی نیست. بحث حدود مسئولیت ها است. عضو یک گروه 6 نفره هستم که سه نماینده از طرف فیفا هستم و سه نماینده از طرف سازمان تربیت بدنی در آن فعالیت میکنند. آقای هاشمی هم که سرپرست فدراسیون هستند. حالا من چگونه مسئولیت دارم؟
فارس: از آنجایی که شما یک ایرانی هستید و مسئولیت دارید؟
یک ایرانی هستم که به اندازه مسئولیتهای خودم کار میکنم.
فارس: نمیشود فراتر قدم بردارید؟
هرکاری اصول خودش را دارد. وقتی فدراسیون سرپرست دارد، چکاره هستم. در این فدراسیون یک چک هم نمیتوانم امضا کنم.
فارس: مشاوره نمیتوانستید بدهید؟
مگر مدیر تیم ملی بودم که مشاوره بدهم.
فارس: پس باید اکنون این ناکامی را گردن چه کسی بیندازیم؟
من که این ناکامی را قبل از رفتنم گفته بودم. فکر میکنید اگر قهرمان میشدیم، نامش کامیابی بود.
فارس: برای فدراسیونی که مدیر ندارد، کامیابی نیست؟
حالا نداشتن مدیر به کنار. تیمهای پایه این فوتبال کجا است؟ چند سال است که تیمهای پایه در مسابقات آسیایی و جهانی مقام میآورد؟ باشگاههای ما چند سال است که در لیگ قهرمانان، حتی به نیمه نهایی هم نمیرسند؟ چرا در این شرایط توقع قهرمانی دارید؟ 4 سال است در این فوتبال برنامهریزی نشده است.هیچ کدام از تیمهای ما پیشرفت نکردهاند. وقتی برنامه نیست، اینکه بگویم چون فلان آدم به کمپ نیامد و تیم ملی نتیجه نگرفت که نشد علت ناکامی. دنبال بهانه نگردید.
فارس: این حرف ما نیست، حرف مربی تیم ملی است؟
دنبال جنجال نباشید. دنبال این باشید که ببینید کدام حرف ما با ربط است و از آن استفاده کنید. چه ارزشی دارد که به حرفهای بیاساس پرداخته شود؟ اگر چنین حرفهایی را تیتر نکنید و دنبال آن نباشید، این حرفها هم پیش نمیآید.
فارس: ما هم میخواهیم بگوییم چرا فوتبالمان به این بحثهای بیاساس کشیده شده است؟
به دنبال حرف حساب باشید. در یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی از این حرفها بزنیم. زمانی میتوانستم جوابگو باشم که مثلا کمیته انتقالی در کار تیم ملی دخالتهای حاشیهای کرده باشد. وظیفه داشتم به تدارکات تیم نظارت داشته باشم؛ در غیر اینصورت میدانستم چه اتفاقی میافتد.
فارس: سؤال همین جا است. شما که میدانستید، چرا جلوی اتفاق بد را نگرفتید؟
مگر تشکیل یک تیم ملی قوی مثل خم رنگرزی است. تیم ملی آماده کردن که به این راحتی نیست. زمانی میتوانیم تیم ملی خوب داشته باشیم که باشگاههای منظمی داشته باشیم. تیمهای پایه قوی داشته باشیم.
فارس: پس تقصیر شما است که این فوتبال را دست نامادری سپردید؟
ببخشید، من چکاره هستم؟ در این 5 سال که نبودم، کسی سراغم آمد که سؤالی بپرسد. چگونه از آن سر دنیا سراغ من میآیند؛ اما اینجا کسی نیامد حتی یک پرسش بپرسد. اصلا شماها نوشتید که من برگردم؟ اگر فیفا سراغم نمیآمد، اکنون هم نبودم.
فارس: اکنون که هستید، چرا کاری نمیکنید؟
از سوی فیفا برای 4 تا 6 ماه انتخاب شدم تا در کنار 5 نفر دیگر، یک برنامهریزی کوتاه مدت انجام دهم. نظر 5 نفر باید با من هماهنگ شود تا حرفی زده شود؛ مثلا برای تیم امید مگر کسی به کمیته آمد تا نظری از ما بپرسد؟ چون جنجال نشود، حرفی نزدیم. همین تیم امید هم میدانستم چه اتفاق سرش میآید.
فارس: چه طور؟
چون برای آن برنامهریزی نداشتیم. خودم تیمی را که در بوسان قهرمان شد، قبل از آن راهی غرب آسیا کردم. همان زمان خیلیها به من ایراد گر فتند؛ اما نتیجه آن قهرمانی شد.
فارس: آقای صفایی! شاید هر کس دیگری جای شما بود، از این موقعیت استفاده میکرد و مانور قدرت میداد؟
کار مدیریتی که قدرت بردار نیست. کار مدیریت یعنی فکر. اگر میخواستم خودم را نشان دهم، عملکردم مشخص بود. مگر میشود بدون برنامهریزی کار کرد؟ بهتر است بروید از مدیریت بپرسید که چرا امروز فوتبال این شرایط را پیدا کرده است. قهرمان شدن شانسی مثل عراق چه فایدهای دارد؟ اکنون نگاه کنید دو داور ما محروم شدهاند. این نشان میدهد که نظارتی روی مسایل نداریم. اینها نتیجه یک فرایند است. فکر میکنید چرا مرا به عنوان کمیته اجرایی کنفدراسیون آسیا انتخاب کردند؟ در راه برگشت سه برنامه نوشتم. یک برنامه فوتسال، یک برنامه جوانان و یکی در مورد اینکه چگونه داوران و کمک داوران را کنترل کنیم و باعث ارتقا آنها شویم. این برنامهها را آماده کنم، برای فیفا میفرستم چون میدانم آن را اجرا میکنند.
فارس: چرا همین برنامهها را برای ایران استفاده نمیکنید؟
مگر در اینجا کسی به حرف من گوش میدهد؟
فارس: اینکه فاجعه است؟
فکر میکنید چه اتفاقی میافتد. به نظر شما سرپرست فدراسیون نمیدانست که قرار است برای افتتاحیه به تایلند بروم؟ در آخرین جلسه این موضوع را گفتم. آیا ایشان نمیتوانست به من پیشنهاد بدهد که به مالزی بروم.
فارس: خودتان میرفتید؟
یعنی باید خودم بلیت تهیه میکردم و میرفتم؟ چه طور فدراسیون این همه همراه با خود هر جا میبرد. نمیتوانستند برایم بلیت تهیه کنند؟ اگر دنبال مسایل سیاسی و جناحی نیستید، باید به این مسایل توجه کنید.
فارس: چرا باید به جناحی برخورد کنیم؟ شما اینطور فکر میکنید؟
چون خودم آدم سیاسی هستم. در 4 سالیکه در فدراسیون بودم، آنقدر جبهه مخالفت اذیتم کردند که سابقه ندارد. هیچ کس چشم دیدن فدراسیون را نداشت. هرگونه مشکلی را به ما ربط میدادند. چه طور در تلویزیون میتوانند کسی را به برنامه خود دعوت کنند که راحت پشت سرم حرف بزند؛ اما چرا یک بار مرا دعوت نکردند.
فارس: فکر میکنید دلیل خاصی دارد؟
هر خبرنگاری این پرسش را پرسیده، گفتم ممنوعالتصویر هستم؛ در غیراینصورت چه دلیلی دارد که این اتفاق نمیافتد؟ چرا به مردم این فرصت را نمیدهند در کنار شنیدن حرفهای یک شخص خاص، حرفهای منطقی را هم بشنوند تا بدانند مشکل این فوتبال کجاست؟ فکر میکنم که خیلی حرف زدیم؛ ولی این را بنویسید که مشکل شخصی با کسی ندارم و فقط نگرانیام رشد این فوتبال است. در تایلند دو جلسه کاملا تلخ را پشت سر گذاشتم.
فارس: از چه بابت؟
اول در باره بحث داوران که واقعا ناراحت شدم و دوم درباره میزبانی قطر برای جام ملتهای آینده.
فارس: واقعا داستان این میزبانی چیست؟
ایران تا دسامبر 2006 آذر فرصت داشت تا مدارک را به کنفدراسیون ارسال کند؛ اما این اتفاق نیفتاده است؛ حتی بنهمام از من پرسید اعتراضی نداری و جوابی نداشتم بدهم. به چه اعتراض میکردم؟ واقعا شرمآور بود. اگر مدارک خود را فرستاده بودیم، قطعا میزبانی مال ما بود چون قطر که تماشاگر ندارد. فقط تاسف خوردم و کاری از دستم برنیامد.