زندگی دیجیتال ما ایرانیها در پایتخت میرداماد
زندگی دیجیتالی امروزه تمام اطراف ما را احاطه کرده و عملا کیفیت زندگی همه ما را هم تحت تاثیر قرار داده است.
به اطراف خودتان نگاهی بیندازید. تا چه حد زندگی شما لباس دیجیتالی به تن کرده است؟ تا چه حد شما تحت فرمان این ابزارها درآمدهاید و تا کجا این ابزارها تحت فرمان شما هستند؟ ایا این ابزارها ما را در زندگی راحتتر و پرکیفیتتر یاری میدهند یا پشتهای بر دشواریهای زندگی امروزه افزودهاند؟
تازهترین آماری که اخیرا از سوی واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست منتشر شده، نشان میدهد که ایران در بین ۶۹ کشور جهان رده آخر آمادگی دیجیتال را کسب کرده است. رده آخر در حالی برای ایران به دست آمده که در طی دو سال اخیر کشور ما ۱۰ رتبه تنزل کرده است. اما این سقوط دیجیتال را نمیتوان یک عقبگرد به حساب آورد چراکه حداقل از دو سال قبل تاکنون همه مردم شاهد رشد این ابزارها و سرویسها در زندگی روزمره خود بودهاند.
در واقع عقب افتادگی دیجیتال ایران ناشی از رشد سریعتر کشورهای دیگر در زمینه بهرهگیری از سازو برگهای دیجیتال است. گزارش واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست نیز نشان دهنده این موضوع است که همه کشورها از جمله ایران در این زمینه رشد داشتهاند اما کشور ما با شتاب کمتری نسبت به دیگر کشورها در این مسیر قرار دارد.
امروزه شهروندان ایرانی، به طور مرتب در مواجهه با دستگاهها و سرویسهای الکترونیکی قرار میگیرند اما مشکل اصلی آنجاست که بسیاری از این سرویسها و دستگاهها تمام قابلیتهای خود را در اختیار شهروندان قرار نمیدهند.
دستگاههای خودپرداز، پایانههای پرداخت الکترونیکی، سایتهای اینترنتی دستگاههای دولتی بخشی از این ابزارها هستند که طی یکی دوسال اخیر شهروندان ایرانی از مواهب استفاده از آنها بهره بردهاند. با این حال در بسیاری از اوقات وقفهها و مشکلات این دستگاهها و فقدان سرویس دهی آنان بر دردسرهای زندگی شهری افزودهاند.
رهام وزیری وبلاگ نویس و روزنامهنگار معتقد است ابزارهای دیجیتالی تا ۵۰ درصد زندگی او را تحت تاثیر قرار دادهاند. او میگوید شارژرهای مختلف دستگاههای دیجیتال در واقع شارژ کننده زندگی ما هستند به طوری که با از کار افتادن هر کدام از آنها بخشی از زندگی ما نیز دچار وقفه میشود.
او معتقد است که که استفاده از ابزارهای دیجیتال علیرغم رشد شان هنوز عمق چندانی در زندگی ما پیدا نکرده است چراکه مجرای ورود تکنولوژی به کشور همواره از سوی دولتها و حکومتها تنگتر شده و همین باعث کندی تطبیق زندگی مردم با تکنولوژیهای جدید شده است.
بسیاری از مردم اعتقاد دارند هنوز خرید الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی و بسیاری از دیگر سرویسهای الکترونیکی صرفا هنوز در حد تفریح و سرگرمی مورد استفاده قرار میگیرند.
طبیعی است با درگیر شدن اقشار بیشتر مردم با این ابزارها، مسیر استفاده از آنها نیز به سمت بهره گیریهای حرفهای و کاربردیتر تغییر میکند اما ایا با این سرعت رشد میتوان انتظار رتبه بالاتری را در مقایسه با کشورهای دیگر داشت یا باید به حفظ رتبه آخر جهان دلخوش بود؟
گزارشی از چگونگی استفاده مردم ایران از فناوری و مصاحبه با رهام را از اینجا بشنوید.
یکی از بارزترین عناصر حضور ابزارهای دیجیتالی در زندگی ما، ویترین فروشگاهها و بازارهای بزرگی هستند که روزانه مرتب در مقابل نگاه ما قرار میگیرند. فروشگاههای بزرگ و کوچک محصولات دیجیتالی حالا یک کسب و کار نسبتا جدید و البته پرمنفعتی را ایجاد کردهاند و در سراسر شهر هم پراکنده شدهاند.
بنابر برخی آمارهای غیررسمی، سال گذشته میزان گردش مالی محصولات فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور ما چیزی بالغ بر 1500 میلیارد تومان بوده است اما این مبلغ قابل توجه و این تنوع محصولات بازار را نمیتوان عملا به رونق کامل این بازار نسبت داد.
یکی از فروشگاه های مجتمع پایتخت تهران
به گفته یکی از مسوولان سندیکای تولید کنندگان رایانه میانگین سرانهى مصرف رایانه در کشور 500 دلار است که با سرانهى مصرف دنیا که 1500 دلار است، تفاوت کلى دارد. با این حال رشد تقاضا و درگیرشدن بخشهای جوانتر جامعه با این محصولات حالا بازارهای کامپیوتر ایران در کنار بسیاری از بازارهای پرسود و منفعت قرار داده است.
مجموعه قطعات و لوازم دیجیتالی که در بازاری مثل مجتمع کامپیوتری "پایتخت" دیده میشوند عمدتا اجناسی هستند که از کشورهای دیگر به شکلهای گوناگون وارد شدهاند. بسیاری از این دستگاهها دارای گارانتیهای داخلی هستند در حالی که به گفته بسیاری از کارشناسان به دلایل مختلف عملا شرکتهای ایرانی نمیتوانند خدماتی را در حد شرکت تولید کننده به مشتریان ارایه کنند. این چنین است که اگر در بازاری مثل پایتخت شاهد افراد جستوجوگری هستیم که به دنبال وسایل دیجیتالی مورد نیاز خود هستند در بسیاری از بازارهای کوچک و بزرگ دیگر و حتی در برخی گوشههای همین پایتخت نیز میتوان مشتریان بخت برگشتهای را پیدا کرد که برای تعمیر وسیله خود سرگردانند. از این رو میتوان ایران را به نوعی بهشت شرکتهای تولید کننده تجهیزات دیجیتالی به حساب آورد چراکه عملا تعهد سنگین پشتیبانی و خدمات پس از فروش از گرده آنان خارج است.
یکی از فروشندگان لپ تاپ در بازار کامپیوتر پایتخت میگوید، هیچ شرکتی نمیتواند به خاطر تحریم ایران ادعا کند که نمایندگی دارد. بیشتر فروشندگان با نمایندههای بزرگ در "دبی" تماس دارند و برای تعمیر باید قطعات به امارات فرستاده شود.
بسیاری از فروشندگان به صورت درگوشی میگویند که اغلب اجناس حاضر در بازار کامپیوتر پایتخت یا هر بازار دیگر به صورت قاچاق وارد شده و گارانتیهای آنان نیز معتبر نیست. اما مشتری که به وسیله دیجیتالی نیاز دارد و از وضعیت گارانتیها هم خبر ندارد چه باید بکند؟
علی، از فروشندگان ساختمان "پایتخت" میگوید هیچ نهادی روی جنسهای قاچاق نظارت ندارد و اگر هم قرار بود کسی نظارت کند باید بیشتر فروشگاهها را ببندند.
گزارش کامل گشت و گذار فرشید پایدار را در مجتمع "پایتخت" اینجا بشنوید.
فرشید پایدار