ازدواج موقت، توهینی به کرامت زن
ازدواج موقت، توهینی به کرامت زن
روزنامهها و سایتهای اینترنتی پر است از نظرات مخالف و موافق سخنان مصطفی پورمحمدی وزیرکشور جمهوری اسلامی که ازدواج موقت را تشویق کرده. البته تعداد مخالفان به مراتب بیشتر از موافقان است. بویژه در میان چهرههای شناختهشده.
از زن و مرد، اصولگرا و اصلاح طلب، مدافع جنبش زنان یا حتی کسانی که هیچ علاقهای به این جنبش ندارند، نسبت به عواقب تشویق صیغه هشدار دادهاند و وزیرکشور را سخت شماتت کردهاند.
با این حال کافی است نام ازدواج موقت را به گوگل بدهید تا انبوهی از مشتاقان صیغه را بیابید که آدرس الکترونیکی و حتی تلفن خود را به امید یافتن همسر موقت به اینترنت دادهاند، از جوان تا میانسال. اما یک چیز در میان این عده مشترک است. تقریبا ۹۹ درصد آنها پسران جوان یا آقایان هستند. شاید به همین دلیل هم هست که زنان این چنین به پیشنهاد وزیر کشور برای تشویق جسورانه ازدواج موقت تاختهاند و آنرا رواج چند همسری، بی کرامت کردن زن و حتی پوششی برای فجشاء دانستهاند.
دکتر مهدی خلجی پژوهشگر مطالعات اسلامی در واشنگتن معتقد است که مسئلهی ازدواج موقت چیز تازهای در ایران نیست. این کار از سالها پیش بطور رسمی صورت میگیرد. دفترخانههایی در تهران و شهرهای بزرگ وجود دارند که صیغه را ثبت میکنند و آژانسهایی که آقایون یا خانمها میتوانند به آنها رجوع کنند و کاندیداهای خودشان را انتخاب کنند.
او میگوید: «آنچه تازه است این است که وزیر کشور دولت آقای احمدینژاد دارد رسما از آن صحبت میکند. طبیعتا جامعهی ایران جامعهی جوانیست. مسایل جنسی با ایدئولوژی اسلامی قابل حل نیست. نیازهای طبیعی انسان در ایدئولوژی اسلامی به دشواری پاسخ پیدا میکند. طبیعتا بعنوان دولت و حکومت ناگزیرند راهی برایش پیدا بکنند و نزدیکترین راه این است که ببینند در شرعیت آیا راهحلی برای این مسئله درنظر گرفته شده است یا نه! در جامعهی امروزی طبیعتا اگر حکم صیغه به همان صورت که در شرعیت آمده بخواهد اجرا بشود، یک هرج و مرج شدیدی را بوجود خواهد آورد و این بهرحال اگر بخواهد بعنوان یک حکمی که دولت میخواهد اجرا بکند به مرحلهی عمل دربیاید، ناگزیر هست که تعدیلها و ضابطهمندیهای بسیاری در آن ایجاد بشود»
اما چگونه میشود صیغه را به عنوان راهحلی برای جوانها درنظر گرفته بگیرند، درحالیکه صیغهی دختر جوان بدون اجازهی پدرش امکانپذیر نیست و طبیعیست که کمتر خانوادهای در ایران با توجه به تابویی که نسبت به این مسئله وجود دارد حاضر باشد مثلا دخترش را که هنوز ازدواج نکرده و یا هنوز رابطهی جنسی نداشته به صیغهی کسی دربیاورد. و این را آقایان یا این پسرهای جوان هم میدانند که برای ازدواج موقت باید دنبال زنان مطلقه، زنهای سن بالا و آنهایی بروند که یکبار حداقل ازدواج کردهاند. پس چرا طرح موضوع تحت عنوان پاسخ به نیازهای جنسی جوانان طرح میشود؟ چه مشکلی را میخواهند با این کار حل بکنند؟
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: به گفته مهدی خلجی: «مسئلهی صیغه اساسا مسئلهی مذهبیهاست و نه مسئلهی کسانی که پایبند مسئلهی مذهبی تقریبا نیستند. بخش عمدهای از جوانهای ایرانی بویژه در مسئلهی ارتباط سن دختر و پسر دیگر پایبند قوانین مذهب نیستند. یعنی الان اگر شما تهران رفته باشید یا شهرهای بزرگ ایران، میبینید که دخترها و پسرها خیلی باهم احساس راحتی میکنند، حداقل باهم دوستاند و حتا تا مراحل دیگری هم پیش میروند، بدون اینکه مثلا از خودشان بپرسند آیا این کار حلال است یا حلال نیست، یا درست است از نظر شرعیت یا درست نیست و کم و بیش بسیاری از خانوادهها در ایران هم پذیرفتهاند تا یک حدودی روابط دخترشان را با پسری که میخواهد با او ازدواج کند پیش از ازدواج، یا پسرشان با دختری که میخواهد ازدواج کند. مسئلهی صیغه مسئلهی مذهبیهاست. مسئلهی یک خرده فرهنگ است در ایران و نه مسئلهی همهی جامعه. طبیعتا در آن خرده فرهنگ به این داستان از یک زاویهی کاملا متفاوتی نگریسته میشود. شما کاملا درست میگوید، یعنی اینکه خب دختر باکره حتا توی خانوادههای مذهبی هم خیلی بندرت پیش میآید که پدرانشان و خانوادههایشان راضی باشند به ازدواج. ولی خب بسیاری از خانوادهها هم دخترهای جوانی دارند که یکبار ازدواج کردند و شوهرشان درگذشته یا اینکه از شوهرش جدا شده و خانوادههایی هستند که معمولا از لحاظ اجتماعی و اقتصادی جزو طبقات بالای جامعه محسوب نمیشوند و در آنجا این مسئله کموبیش قابل فهمتر و عملیتر هست تا اینکه در خود فرهنگهایی که مذهبی نیستند یا مذهبی بودنشان خیلی سفت و سخت نیست و در بعضی موارد تسامح بهخرج میدهند.»
او میافزاید: «این معضل جمهوری اسلامیست در رابطه با مسایل جنسی. ببینید، از آغاز انقلاب تا امروز یکی از چالشهای مهم نظام سیاسی در ایران مسئلهی روابط جنسیست. این مسئلهی روابط جنسی یکی از دغدغههای جداییناپذیر ذهنیت ایدئولوژیک اسلامی هست. منتها این ایدئولوژی الان بر سر قدرت است و با مشکلات عینی و ملموس روبهروست و ناگزیر است به یک شکلی پاسخ بدهد. بهرحال جامعهایست که از جنبههای گوناگونی در حال انفجار هست، مخصوصا جامعهی جوانش. شاید این ممکنترین راهحل برای یک ذهنیتی باشد که الان حاکم هست. این نهایت ظرفیت ایدئولوژی اسلامی برای برخورد با مشکلات واقعی جامعهی ایران است.»
اگر بپذیریم که این نهایت راهحلیست که میتوانند پیدا بکنند، پس با هرج و مرجی که بدان اشاره شد چه میتوانند بکنند و کدام تعدیلها را باید در آن بوجود آورند؟
خلجی در این مورد میگوید: «اولا نهاد ازدواج بطور کلی یک نهاد اقتصادیست و حالا چه ازدواج دائم و چه ازدواج موقت، و یکی از مسایلی که پیش خواهد آمد این است که یک عدهای که متمکن هستند از نظر مالی میتوانند بطور رسمی و قانونی حرامسرا درست کنند برای خودشان و به دلیل اینکه بعد از اینکه این مدت صیغه، مثل قرارداد است دیگر، قرارداد میبندید شما که یکسال مثلا یا ششماه یا حتا ده ساعت باهم باشید، این قرارداد که تمام شد مرد در برابر زن یا زن در برابر مرد هیچگونه مسئولیت و تعهدی ندارد. خب بعدش ممکن است بچه از این ازدواج بهدنیا بیاید و تمام هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه که جامعه بر آن بنا شده بهم میریزد. من هم مشکلی ندارم با بهم ریختن این، ولی باید آنهایی که این را تجویز میکنند تصور روشنی از آیندهاش داشته باشند. نتیجهاش این خواهد شد که هر کس پول بیشتر داشته باشد، زن بیشتری میتواند داشته باشد. و قانونیست که به نظر من تجربهی تاریخی نشان داده که یک قانونیست که بیشتر الهام گرفته از سنت بردهداری در اسلام و سنت بردهداری جنسی را به نظر من احیا میکند.»
دکتر مهدی خلجی معتقد است که صیغه قانونیست که بیشتر مردسالار است، یعنی نیازهای جنسی مرد را تامین میکند تا نیازهای جنسی زن را. به تنوعخواهی مرد پاسخ میدهد تا اینکه واقعا بخواهد نیازهای زن را تامین بکند. به همین دلیل هم یک مرد میتواند همزمان چندین همسر را با ازدواج موقت داشته باشد. به نظر او ازدواج موقت هوسرانی بیحد و مرز و ناقانونمندی را برای مرد مجاز میکند و «به گواهی تاریخ و بیش از هر چیزی اگر از منظر حقوق بشر نگاه بکنیم، توهینیست به کرامت زن.»