مهسا وحدت: یک صدای ممنوع

مهسا وحدت: یک صدای ممنوع

«با صدایی به نرمی عسل، چهره‌ای ظریف، و موهای بلند خود، تصویر یک شاهزاده خانم شرقی را دارد. اما این آوازه‌خوان جوان ایرانی در کشورش نمی‌تواند هنرش را عرضه کند.»
این‌ها را روزنامه‌ی فرانسوی «فیگارو» نوشت. در توصیف مهسا وحدت که به گفته‌ی نویسنده «آوازه‌خوانی که در کشورش سانسور شده و باید در پاریس در چارچوب فستیوال زنان شرقی آوازهایش را سر دهد.»


مهسا و مرجان وحدت

فردای آن روز، روی صحنه‌ی شهر موسیقی، در پاریس—سیته دو لا موزیک—مهسا همراه خواهرش مرجان و همراهی نی امیرحسین میرآبادی آوازهایش را سر داد. یکشنبه، بیست‌وهفتم ماه مه برابر با ششم خرداد. برنامه‌ی بسیار جالبی که دو ساعت طول کشید. با الهام از موسیقی بومی و محلی، فولکلوریک، و سنتی آن‌گونه که خودشان تنظیم کرده بودند. استقبال تماشاگران فرانسوی از این برنامه بی‌نظیر بود. در فستیوالی که زنان آوازه‌خوان برجسته‌ای از تایوان، چین، اندونزی، مراکش، الجزایر، پاکستان، ازبکستان در آن هنرنمایی کردند.

دلفین مینویی، روزنامه‌نگار فیگارو، با عنوان "صدایی که در ایران ممنوع است" نوشت: «این بانوی هنرمند ایرانی که برای فستیوال آواز زنان شرقی به پاریس آمده از نادر هنرمندانی است که از کشورش نگریخته. مهسا وحدت فمینیستی است که از حق زنان کشورش در زمینه‌های هنری دفاع می‌کند. او صدایش را از مادربزرگش به ارث برده، کسی که همواره اشعار قرةالعین، شاعره‌ی پیشرو و برجسته‌ی ایران و از پیشتازان جنبش فمینیستی در ایران، که در دوران قاجار به دستور ناصرالدین شاه اعدام شد، را می‌خواند. به گفته‌ی مهسا این شاعره یک سمبل مبارزه‌ی زنان است. این زن یک نمونه بود. و می‌افزاید: وی نیز برای شناسایی حقوق زنان ایران به ویژه در زمینه‌های هنری، مبارزه می‌کند.»

مهسا به فیگارو می‌گوید: «در دوران پادشاهان قاجار زنان در ایران فقط می‌توانستند و حق داشتند در اندرونی آواز بخوانند به عبارت دیگر در حرم .» و می‌افزاید: «اما در دوران پهلوی 1925- 1979 بود که زنان سرانجام خود را شناساندند و مقابل مردم آواز خواندند.»


مهسا وحدت در "فیگارو"

مهسا در آن زمان بسیار جوان بود. زیر بمباران‌های صدام حسین بود که نخستین درس‌های پیانو را آغاز کرد. با خرید پیانوی دست دوم از یک دوستش، که برای آوردن آن با یک کامیون کوچک به رشت، شمال ایران، رفتند. بعد همراه مرجان، خواهرش که سه سال از او کوچکتر بود، به طور مخفیانه به آموزش آواز از خانم پری ملکی، یکی از معدود خوانندگانی که ایران را ترک نکرده بود، مشغول شدند. او به آن‌ها آوازهای سنتی ایران را یاد داد. روی اشعار حافظ و مولوی و... بعد نوبت کنسرت‌های مخفیانه و خانوادگی رسید. که به دلیل ممنوع بودن آوازخوانی زنان، شنوندگانش را در همین کنسرت‌های خصوصی پیدا می‌کرد . تنها آلبومی هم که توانست در ایران ضبط کند و اجازه‌ی انتشار گیرد، «ریشه در خاک» نام دارد. زیرا به گفته‌ی مهسا: او در کشوری زندگی می‌کند که صدای مردان در آن شنیده می‌شود و زنان خاموشند.

یکشنبه‌ی گذشته که برای تهیه برنامه‌ای از کنسرت مهسا و مرجان وحدت، برای زمانه به آمفی‌تئاتر شهر موسیقی پاریس رفتم و همراه تماشاگران پرشمار فرانسوی از جاذبه‌ی موسیقی بومی و سنتی ایران و آوازهای عسلی دو خواهر هنرمند ایرانی لذت بردم و هر بار همراه حاضران به شدت برای آن‌ها دست زدم، به این نتیجه رسیدم که صدای زنان ایران، هرگز خاموش نخواهد شد. آن‌ها حالا در فستیوال‌های مختلف جهان نمایندگان نسل تازه‌ی آوازه‌خوان‌های زن ایرانند.
آلبوم تازه‌ی آن‌ها در نروژ منتشر شده، توسط یک تهیه‌کننده‌ی نروژی با عنوان «لالایی‌های کشورهای محور شرارت!» و دو آلبوم دیگر آن‌ها نیز به‌زودی در خارج از ایران منتشر می‌شود.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.