اعتراف هولناک پدربزرگ

اعتراف هولناک پدربزرگ

راز ناپدیدشدن اسرارآمیز زن ۲۲ ساله ۳ ماه بعد با پیداشدن جسدش فاش شد.

این زن که «مژگان» نام داشت، ساعت ۹ شب ۲۰ آذرماه سال گذشته، هنگامى که براى شرکت در میهمانى پدربزرگ خود دعوت شده بود، به طور مرموزى ناپدیدشد.بنابراین گزارش، سحرگاه روز ۲۱ اسفندماه سال ۸۵ ساکنان محله اى در ورامین با بسته مشکوکى مواجه شدند که کنار خرابه اى رهاشده بود. آنها بلافاصله مأموران پلیس را درجریان قراردادند.دقایقى بعد به دنبال حضور کارآگاهان پلیس ورامین در محل حادثه مشخص شد جسد متعلق به زن جوانى است که چندماه از ماجراى ناپدیدشدنش مى گذرد.بدین ترتیب کارآگاهان خود را در برابر یک معماى پیچیده جنایى دیدند. آنها در ادامه تحقیقات در چندقدمى کشف جسد قربانى، کیف مشکى رنگى پیداکردند که تعدادى مدارک شناسایى داخلش جاسازى شده بود که نشان مى داد مدارک متعلق به زن جوانى به نام «مژگان» است. ازسوى دیگر با توجه به انتشار بوى تعفن از پیکر زن جوان و خاک آلود بودن آن، به نظر مى رسید جسد مدت ها زیرخاک مدفون بوده است.باتوجه به این یافته ها به دستور بازپرس ویژه قتل ورامین، پیکر قربانى حادثه براى تعیین زمان و علت اصلى مرگ به پزشکى قانونى انتقال داده شد.از سوى دیگر به دنبال شناسایى خانواده زن جوان، کارآگاهان پى بردند ماجراى ناپدیدشدن قربانى حادثه ۳ ماه قبل به پلیس آگاهى گزارش شده است.پزشکان قانونى نیز پس از انجام معاینات تخصصى علت مرگ را فشرده شدن مجراى تنفسى زن جوان و زمان مرگ را ۳ ماه قبل اعلام کردند.
تحقیقات بعدى نیز نشان داد که قربانى جنایت با وجود سن کم تا زمان مرگش ۵ بار ازدواج کرده و هربار بنا به دلایلى پس از گذشت مدت کوتاهى از همسرش جدا شده است.با به دست آمدن اطلاعات تکمیلى این فرضیه پلیس مطرح شد که ممکن است زن جوان قربانى یک جنایت خانوادگى شده باشد.از سوى دیگر وقتى پلیس به ماجراى اختلافهاى شدید دایى و پدربزرگ قربانى حادثه با او درباره رفتارهاى غیرطبیعى اش پى برد، بررسى هاى جنایى دراین زمینه متمرکز شد.پنجمین شوهر «مژگان» نیز پس ازاین که از سوى کارآگاهان تحت بازجویى قرار گرفت، ادعا کرد: پدربزرگ همسر سابقش، بارها او را به مرگ تهدید کرده و حتى یک بار با شلاق بدن او را کبود کرده بود.در همین راستا تحقیقات جنایى از «دایى» مژگان نیز مشخص کرد، شب ناپدیدشدن او، قرار بود همه اعضاى خانواده براى شرکت در میهمانى پدربزرگ به خانه او بیایند. ولى، مژگان هرگز به این مراسم نرسید.این مرد در ادامه بازجویى ها، مدعى شد به دنبال دیرکردن «مژگان»، پدربزرگش براى آوردن او به خانه اش رفته و ساعتى بعد درحالى که مضطرب و نگران به نظرمى رسید، به تنهایى بازگشته بود.باتوجه به اطلاعات به دست آمده، پلیس پدربزرگ قربانى حادثه را بازداشت کرد.
مرد ۶۶ساله درحالى که سعى داشت با اظهارات ضد و نقیض خود مأموران را گمراه کند، به دنبال ارائه دلایل و مستندات پلیس مجبور به اعتراف شد.
* اعترافات هولناک پدربزرگ
متهم که مرد قوى هیکلى است، در جریان اعترافاتش گفت: آن شب همه در خانه ما جمع بودند. هرچه انتظار کشیدیم مژگان نیامد. ساعت ۹ شب به خانه او رفتم. وقتى وارد خانه شدم احساس کردم رفتارهایش مشکوک است. به همین دلیل با هم جروبحث کردیم. همان موقع درحالى که به شدت عصبانى شده بودم با وى درگیر شده و او را به قتل رساندم. همان موقع جسدش را در بیابان هاى اطراف نزدیک خانه دفن کردم. اما با گذشت ۳ ماه وقتى چشم انتظارى هاى مادرش را دیدم. دچار عذاب وجدان شده و تصمیم گرفتم جسد را از زیرخاک بیرون آورده و به نزدیکى خانه مادرش انتقال دهم.به گزارش خبرنگار ما، به دنبال این اعترافات، متهم با صدور قرار بازداشت موقت تا انجام تحقیقات تکمیلى دراختیار پلیس آگاهى قرار گرفت.


+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.