هرگز نگفتم خداحافظ تیم ملی

هرگز نگفتم خداحافظ تیم ملی

بسکتبال در خانواده کبیر یک ورزش سنتی - خانوادگی تلقی می شود. پدر، اسدالله کبیر بین سالهای 1988 - 1994 مربی تیم ملی بوده است. images/20070510/kabir.jpg
چند سالی هم به عنوان دبیر فدراسیون فعالیت کرد، تا پیش از آن نیز بازیکن مطرح و سرشناسی بود. مادرش دبیر ورزش و خواهرش نیز بسکتبالیست است. یکی از افتخارات بسکتبال ایران در دوره قبلی ریاست مشحون در فدراسیون بسکتبال ، کسب عنوان چهارم رقابت های ملتهای آسیا بود که در سال 1993 با مربیگری کبیر به دست آمد. شخصیت ورزشی آیدین کبیر در همین سالها رفته رفته شکل می گرفت.
چهارم ابتدایی ، رقابت های مینی بسکتبال قهرمانی کشور را تجربه کرد. بعد به ترتیب شروع شد، بازیهای مینی بسکتبال زاهدان ، نوجوانان و جوانان راه آهن ، فتح و ادامه پیدا کرد تا رقابت های جوانان آسیا در سال 1996.
در سال 1998 یک بار دیگر پیراهن تیم جوانان ایران را در بازیهای قهرمانی جوانان آسیا در هندوستان پوشید و همراه این تیم پنجم شد. پدیده بسکتبال ایران در آن سالها خیلی زود به تیم ملی راه یافت و کار با بزرگترها را تجربه کرد. با تیمهای فتح و فجر تهران به نتایج بزرگ رسید. یکی از بازیهای دیدنی اش همراه با فجر مقابل پیکان ، قطب آن روزهای بسکتبال ایران بود که توانست با شکست این تیم قهرمانی بازیهای تهران را در کارنامه اش ثبت کند. کودکی که همراه پدرش این سالن و آن سالن می رفت ، بین نیمه های بازیها در گرگان در حضور آن همه تماشاگر، سوت می زد و در خانه پرتقال را به دلیل شباهت با توپ بسکتبال دوست داشت ، به جوانی رعنا و باآتیه تبدیل شد. سالهای آغازین تجربیات جدی بسکتبال در کنار بازیکنانی نظیر امیر زینلی ، علی توفیق و سعید خانی گذشت ؛ بازیکنانی که هر کدام در تیم ملی قابل اتکا بودند. در تیم جوانان ایران قهرمان و نایب قهرمان غرب آسیا شد. در رده امید قهرمانی غرب آسیا را به افتخاراتش افزود. در رقابت های بین المللی ورزش و ملتها که طی آن سالها جا افتاده بود، آیدین کبیر بهترین بازیهایش را انجام می داد. در واقع 18 - 19 سالگی اوج افتخارات ورزشی اش محسوب می شود. همان سالها با تیم ملی در زمان مربیگری عنایت الله آتشی به لبنان رفت ، در کنار محسن صادق زاده ، بهزاد افرادی و....
همه چیز خوب پیش رفت تا این که در سال 2000 در رقابت های ورزش و ملتها آسیب دید. تیم بسکتبال امید ایران آن روزها در آستانه اعزام به رقابت های امیدهای آسیا قرار داشت اما آیدین کبیر می بایست روی تخت جراحان قرار می گرفت و به این ترتیب بازیهای قطر را از دست داد. یک سال خانه نشینی او را ناامید نساخت. وارد تیم بسکتبال هما شد اما آسیب دیدگی اجازه حتی یک بازی با این تیم را به او نداد. دوره دوم بسکتبال کبیر از سال 1380 آغاز شد. او به صنام رفت و با این تیم به مقام نایب قهرمانی رسید. در سال 81 قهرمانی لیگ برتر بسکتبال را به دست آورد و به ترتیب در سالهای 82 (نایب قهرمان)، 83 (قهرمان) و 84 (عنوان چهارم) را با صنام کسب کرد.
در سال 1385 نیز با پتروشیمی بندر امام یک بار دیگر نایب قهرمان لیگ برتر بسکتبال ایران شد. در سالهای بعد از رهایی از مصدومیت ، چندین دوره به تیم ملی رفت. بازیهای کشورهای اسلامی در عربستان و رقابت های غرب آسیا تجربیات موفقی برای او به همراه داشتند. در سال 1384 با تیم ملی دانشجویان ایران به المپیاد جهانی اعزام شد. آیدین کبیر با این همه سوابق و افتخارات 2 سال است که دعوت نمی شود یا اگر می شود خط می خورد.
موضوعات لیگ ، پتروشیمی بندر امام و تیم ملی همه با هم جمع شدند تا این گفتگو با بازیکن خوب بسکتبال کشور ترتیب داده شود.

آیدین کبیر چند سال پیراهن تیم ملی را بر تن کرد؟
از 18 تا 25 سالگی.

کافی است؟
تازه بعد از 25 سالگی بازیکن به اوج تجربه اش می رسد.

اما تو 2 سال است که دعوت نشده ای؟
نمی دانم. شاید سزوار نیستم ، شاید هم بدشانسم.

خیلی ها معتقدند آیدین کبیر از برترین های لیگ بسکتبال در فصل گذشته بوده است؟
حتما کسانی که به دنبال دعوت از نفرات تیم ملی هستند این نظر را نداشته اند.

انگیزه ات را از دست داده ای؟
هرگز. انگیزه های من برای تیم ملی تمام نشدنی اند. ناراحت می شوم اما بی انگیزه هرگز.

کنار آمدن با یک سری مسائل سخت است. این که همه بگویند در لیگ برتر خوب بوده ای اما آن طرف قضیه به تیم ملی دعوت نشوی.
من هیچ موقع از تلاشم دست برنداشته ام. همین مساله آرامم می کند. به یک حس خوبی می رسم. هدف من در زندگی ورزشی و غیرورزشی تلاش است و همیشه نتیجه زحماتم را گرفته ام. به افکار دیگران احترام می گذارم و در پی تحمیل خودم به دیگران نیستم ، ضمن این که هرگز نگفته ام خداحافظ تیم ملی.

قبول داری در لیگ 85 از برترین ها بوده ای؟
نه این که به حرفها استناد کنم ، اما داده های آماری این نکته را تایید می کنند.

پس انتظار داشتی دعوت شوی؟
همه انتظار دارند. اول اثبات در لیگ بعد دعوت به تیم ملی.

حالا که نشدی؟
من احساس خوبی دارم. باور کنید، در گفتار و رفتار اطرافیان این احساس خوب را به دست آورده ام. درباره بازیهایم در لیگ حرفهای خوبی شنیده ام و مطالب خوبی خوانده ام. اینها مرا نگه می دارند.

شاید دلیل مهمی که یکباره از چشم افتادی بازیهایت در لیگ 84 باشد؟
به نظرم بد نبودم ؛ اما در یک مقطعی نظر مربی این بود که از من کمتر استفاده کند. سال 84 در تیم صنام سنگینی وظایف روی دوش من و ایمان زندی بود. در کل صنام آن سال شرایط دشواری داشت که روی بازیکنان اثر منفی گذاشته بود. برای همین شاید بعضی ها فکر کنند من دوره خوبی در صنام نداشتم.

آیدین دوباره متحول شده را در پتروشیمی بندر امام دیدیم. با آمار قابل توجهش در هر مسابقه...
در پتروشیمی اعتماد به نفس من به خاطر اطمینان مربی بیشتر شد، بازیهای بهتری کردم و از لیگ 84 فاصله گرفتم. دیگر حریفان مجبور بودند تدبیری برای متوقف کردن من در نظر بگیرند. مساله مهمی که به من کمک کرد، انگیزه ام بود. می خواستم جایگاه خود را اثبات کنم.

در کجا؟ تیم ملی؟
برایم مهم است به تیم ملی دعوت شوم ، اما گفتم بازیکن خودش را اثبات کند بهتر است. داده های آماری به ما دروغ نمی گویند. من در لیگ 85 از نظر آماری جزو برترین ها بوده ام.

معمولا بازیکنانی که چند دوره به تیم ملی دعوت نمی شوند نوعی ستیز پیدا می کنند. دوست دارند تیم ملی ببازد تا مصاحبه های جنجالی ترتیب بدهند.
این حرفها درباره من مصداق ندارد. من عاشق تیم ملی هستم ، اگر بخواهم مسائل شخصی را در امور دخالت بدهم آدمی خودخواه می شوم ، آن وقت ادعایم درباره عشق به تیم ملی باطل است. آرزو می کنم همیشه تیم ملی کشورم پیروز شود.

دلایل دعوت نشدن تو به تیم ملی انضباطی است یا فنی؟
انضباطی که نیست. از مینی بسکتبال تا حالا همه مرا می شناسند. برای خودم سختگیر هستم. درباره مسائل فنی هم دیگران باید نظر بدهند؛ البته براساس آمار بازیها.

و مسائل شخصی؟
من با کسی مشکل ندارم.

آخرین دوره ای که در تیم ملی بوده ای ، قهرمان غرب آسیا شدی. آیا در بازیهای لبنان با کسی مشکل پیدا کردی؟
نه. از طرف من نبوده است.

پس از طرف چه کسی بوده؟
نمی دانم.

فکر می کنی اگر اسم کسی را ببری شانسی را که برای دعوت به تیم ملی داری کاملا از دست بدهی؟
من آدم رک و صریحی هستم و با این ویژگی ها بزرگ شدم. اگر قرار باشد واقعیت را بگویم حتما همان چیزی است که می گویم. در ذهنم کارهای درست را مرور سپس بیان می کنم. بیان اعتقادات اسمش مخالفت نیست. من می توانم نظرم را بیان کنم.

گریزان از جنجال

بازیکن پتروشیمی بندر امام دارای خصوصیات بارز اخلاقی است. او را در ابتدا به واسطه حضور پدرش در بسکتبال می شناختند، اما اکنون به اخلاق نیکو و بازی خوب شهره است. اهل جنجال نیست. برای قرارداد جدیدش اول به پتروشیمی بندر امام فکر می کند و پیشنهادهای دیگر هم دارد اما می گوید: زیاد اهل تیم عوض کردن نیستم. در فتح و فجر و هما بعد هم صنام جزو باثبات ترین بازیکنان بود. چهار تیم قبلی را ترک نکرد، هر کدام به دلایلی از بسکتبال کنار کشیدند. روزی که با او قرار مصاحبه گذاشتیم ، خودش را سر وقت به محل قراری که گذاشته بودیم رساند. می گفت شرایط حساسی دارد. شاید بعضی ها فکر کنند حالا که به تیم ملی دعوت نشده دنبال مصاحبه است ، اما به او اطمینان دادیم ترتیب این مصاحبه به واسطه حضور خوبش در بازیهای لیگ 85 بوده است. فقط همین

تاکنون چند بار پس از موفقیت تیم ملی بسکتبال ، برای استقبال به فرودگاه رفته ای. چرا؟
به عنوان یک طرفدار. آیا اشکالی دارد؟

نه ، اما کسی که 2 سال دعوت و خط خورده یا این اواخر دیگر هرگز دعوت هم نشده ، چرا به استقبال تیم ملی می رود؟
من اشکالی در این کار نمی بینم. اهل چاپلوسی هم نیستم. شما کاملا مرا می شناسید. قلبم به من می گوید برو، من هم می روم. ممکن است فکرهایی بکنند، اما برای من مهم نیست. می خواهم در شادی های ملی سهیم باشم. به عنوان یک هموطن و شهروند ایرانی.

تیم ملی در بازیهای آسیایی برنز گرفت. در جام ملتهای آسیا چه نتیجه ای می گیرد؟
من هم باید امیدوار باشم و بگویم ان شاءالله جزو 2 تیم صعودکننده به رقابت های المپیک هستیم ، اما واقعا دشوار است. جام ملتها با بازیهای آسیایی تفاوت دارد. مهمترین تفاوتش راهیابی دو تیم به المپیک است. تیمها بیشتر سرمایه گذاری می کنند.

حریفان ایران در بازیهای ژاپن چه تیمهایی هستند؟
بسکتبال در آسیا سخت شده. کره ، ژاپن ، اردن و تایوان همه حریف هستند، حساب چین جداست و لبنانی ها به دلیل فقر پشتوانه سازی فکر نمی کنم حریف قدرتمند سابق باشند. قطر و اردن خطرناک ترند. تیم ما کار سختی دارد.

پتروشیمی حرفه ای نبودنظر شخصی من این است پتروشیمی بندر امام در بازیهای نهایی لیگ 85 از نظر نفرات بهتر از صباباتری بود. فکر می کنی دلیل باختن 2 بازی نهایی به صبا چه بود؟
یک تیم برای قهرمانی فقط به نفر احتیاج ندارد. تیم پتروشیمی بندر امام برای پیشرفت در لیگ برتر بسکتبال ایران انگیزه و علاقه کافی داشت ؛ اما به لحاظ تجربه و مدیریت دیدگاه های حرفه ای با مشکل روبه رو شد. ما درست در بازیهای حساس لیگ برتر و حتی رقابت های باشگاه های غرب آسیا این مشکلات را لمس کردیم.

تیمی که در لیگ برتر تمرکزش را روی استفاده از بازیکنان داخلی گذاشته بود، چگونه در حساس ترین رقابت ها تا آن حد سراسیمه و شتابزده بود؟
بازیکنان خارجی ما خیلی دیر استخدام شدند. اصولا بازیکنان خارجی به لحاظ فنی فرهنگی باید در سطح لیگ خودمان و بالاتر قرار بگیرند. بویژه در سطح فرهنگی ، ناهماهنگی زیاد در نتیجه دیر رسیدن این نفرات به ترکیب تیم باعث شد ضعیف عمل کنیم ، اصلا شیرازه تیم با آمدن بازیکنان خارجی به هم ریخت. آنها انتظارات را برآورده نکردند و هر روز با یک مشکل روبه رو بودیم.

اگر با همان نیروی قبلی ادامه می دادید، باز هم نتیجه نمی گرفتید؟
به هر حال کلی پول صرف بازیکنان خارجی می شود. اگر استفاده نمی شدند می گفتند پول دادند و خارجی آوردند و گذاشتند روی نیمکت! بازیکن خارجی 3 ماه قبل از پایان لیگ باید به تیم ملحق شود نه 3 روز مانده به فینال!

درست روزهایی که تیم نیاز به آرامش دارد...
کاملا. همه ما به آقای هاشمی کمک کردیم ؛ اما فشار روحی بازیهای پایانی به قدری بود که نتوانستیم تمرکز لازم را داشته باشیم. در 2 بازی آخر دقیقا از این نقطه ضربه خوردیم.

صباباتری پس از استفاده از فرصتهای پایانی مسابقه با مهرام ، از اشتباهات تیم شما هم بدرستی استفاده کرد. آنها با استفاده از اشتباهات دیگران قهرمان شدند.
ما آنقدر درگیر ناهماهنگی تیمی خودمان بودیم که نقاط ضعف حریف را خوب شناسایی نکردیم ، وگرنه صباباتری چیزی بیشتر از پتروشیمی نداشت.

چرا پتروشیمی بندر امام مشکلاتش را در رقابت های غرب آسیا هم از بین نبرد؟
زمان واقعا کم بود. ما از پایان لیگ برتر تا رقابت های باشگاه های غرب آسیا، فقط 20 روز وقت داشتیم. تعطیلات نوروز هم در راه بود. واقعا نمی شد کاری کرد.

آیا چهارمی منطقه درخور پتروشیمی بندر امام بود؟
با مشکلاتی که برشمردم و تجربه ناکافی برای حضور در این بازیها، جایگاه تیم چهارمی بود. برای نتیجه بهتر باید تفکر حرفه ای داشته باشیم. کارها را به روزهای آخر موکول نکنیم و از تجربیات قبلی درس بگیریم.

بحث حرفه ای گری را پیش کشیدید. به نظر تو، چرا رابرت والی یا علیرضا هنردوست باید قبل از حساس ترین بازیها حرف مطالبات خودشان را پیش بکشند؟ آیا این مساله از فقدان دیدگاه حرفه ای در سطح کلان نشات می گیرد؟
قطعا همین گونه است. باشگاه و بازیکن در قبال یکدیگر تعهداتی دارند که موظف به انجام آن هستند. مشکل عمده ای که بسکتبال ما در استخدام خارجی ها دارد، ضابطه مند نبودن قراردادهاست. ما باید اصلاحات زیادی را در قراردادها انجام دهیم. متاسفانه از روز ورود بازیکن خارجی آنقدر لی لی به لالایش می گذاریم که روز آخری هیچ کس نمی تواند آنها را جمع کند! استرس بی موردی که در لیگ پارسال توسط بازیکنان خارجی از جمله رابرت والی به تیم وارد شد، کمرمان را شکست.

باز هم برای پتروشیمی بازی می کنی؟
مذاکره ای نکرده ایم ، اما روابطمان خوب است. شنیده ام می خواهند ترکیب سال قبل را حفظ کنند. اگر به توافق برسیم ، می مانم.

اهل چاپلوسی هم نیستم ، اما می خواهم در شادی های ملی سهیم باشم. به عنوان یک هموطن و شهروند ایرانی


زندگی در ماهشهر چگونه است؟
ماهشهر مردمانی خونگرم و صمیمی دارد. آنهایی که بسکتبال این شهر را نمی شناختند شاید با دیدن فینال لیگ 85 از طریق تلویزیون ، به علاقه مندی مردم به ورزش بسکتبال پی برده باشند. استعدادهای زیادی هم در مناطق جنوب نهفته است. سال گذشته تیم جوانان قهرمان لیگ ایران شد. با این حال برای ما که در تهران زندگی می کنیم ، سختی هایی را هم به همراه دارد. من باید نقاطی از زندگی در تهران را فراموش کنم و به آنجا بروم.

فقط انگیزه های مالی تو را به ماهشهر می کشاند؟
نه فقط انگیزه مالی. امکانات تمرینی در آنجا بالاست. ما بهتر از تهران می توانیم در ماهشهر تمرین کنیم ، اما باید بازیکن از نظر مالی تامین شود. بهتر از تهران پول بگیرد. قرارداد سرمایه مطمئن آینده است.
درآمد بسکتبال بهتر است
تحصیلات؟
لیسانس کامپیوتر.

تا حالا از لیسانسی که داری ، درآمد داشته ای؟
نه.

چرا؟
درآمد بسکتبال بهتر است.

قصد ادامه تحصیل نداری؟
تصمیم دارم در تربیت بدنی ادامه تحصیل بدهم. البته منوط به این است که تیم بعدی ام را در کجا و با چه شرایطی انتخاب کنم.

چرا در تیم پدرت بازی نمی کنی؟
ممکن است به لحاظ روحی هم من و هم ایشان تحت فشار قرار بگیریم.

در خانواده کس دیگری هم بسکتبال بازی می کند؟
خواهرم. بازیکن تیم دانشگاه آزاد است. مادرم دبیر ورزش است و تا حدی بسکتبال آموزش می دهد.

راجع به موضوعات بسکتبال بحث هم می کنید؟
خیلی زیاد.

سر شهرت چطور؟ با پدرت رقابت می کنی؟
مهمترین افتخار من این است که پدرم اسدالله کبیر است. پسر کبیر بودن شهرت و محبوبیت را یکجا دارد.

قبلا که در تیم ملی جوانان یا بزرگسالان بودی ، نمی گفتند پدرش پارتی بازی می کند؟
پدرم هیچ وقت در این تیمها مربی من نبوده. وقتی قهرمان غرب آسیا هم شدیم هیچ سمت اجرایی نداشت. بنابراین نمی شود گفت پارتی بازی!

اما این حرفها خواه ناخواه زده می شود؟
بله. شنیده ام ، اما تحمل کرده و کوشیده ام به گونه ای عمل کنم که این حرفها را از بین ببرم.

انتقادپذیری؟
حرفهای خوب را جدا می کنم. انتقادهایی که حب و بغض دارند، جایی در ذهنم باز نمی کنند.

معمولا انگیزه های بچه هایی که پدرانشان در آن رشته ورزشی فعالیت دارند، بیشتر است و به دنبال اثبات خود هستند مثل مهراد آتشی.
کاملا درست است. آتشی با تیم جوانان قهرمان آسیا شد. دو فصل است برای پتروشیمی بندر امام خوب بازی می کند.

اهل روزنامه خوانی هستی؟
خیلی زیاد.

برنامه های دیگر زندگی؟
سینما، اینترنت ، تحقیق در رشته تحصیلی و زبان.

چقدر به زبان انگلیسی مسلط هستی؟
خیلی زیاد، کامل.

ازدواج؟
هنوز آمادگی ندارم.
پشتوانه سازی لازم است
نقاط ضعف بسکتبال کشور را در چه مسائلی می بینی؟
نقاط ضعف خاصی وجود ندارد؛ اما باید از نظر پشتوانه سازی تقویت شویم.

یعنی در شرایط فعلی این کار صورت نمی گیرد؟
ببینید، سالهای 79 - 80 کارهایی پایه ای صورت گرفت که الان نتیجه اش را می بینیم. در حال حاضر و از دو سه سال پیش هم کارهایی انجام شده که تا 5 سال دیگر آثارش مشخص می شود.
برای پشتوانه سازی چه باید کرد؟
استمرار در تیمداری رده های پایه مهم است. شنیده ام تیم فعلی جوانان ایران استعدادهای خوبی دارد. فدراسیون هم 2 سال این نیروها را جذب و حفظ کرده است. روی این اصل باید گفت کار پایه ای نباید به صورت انتزاعی دنبال شود، بلکه باید پیگیرانه و مسوولانه باشد.

دقیقا بحث استمرار نتیجه گیری هم در این نکته نهفته است.
بله ، کاملا. ما سوم آسیا شده ایم. حفظ این موقعیت سخت تر از به دست آوردنش است. سال 1993 وقتی چهارم آسیا بودیم ، به دلیل نداشتن پشتوانه از جایگاهمان دور شدیم ، 8 سال طول کشید تا صاحب پشتوانه شدیم. بنابراین بحث پشتوانه سازی را نباید ساده بگیریم.

آیا لیگ ما به پشتوانه سازی کمک می کند؟
در 5 دوره اخیر، لیگ جوانتر از سالهای قبل شده است. کمک فکری مربیان خارجی ، استخدام بازیکنان خارجی و اعتماد به نفس در سطح بین المللی به پشتوانه سازی بسکتبال کمک شایانی کرده است. خوشبختانه در دوره های اخیر، تیمها موظف شده اند تیمهای نوجوانان و جوانان داشته باشند؛ حتی تنظیم اساسنامه مبنی بر استفاده از 2 بازیکن 18 سال در تیمهای لیگی موثر است.

اما چنانچه باشگاه ها همکاری نکنند، این اساسنامه ها ضمانت اجرایی نخواهد داشت ؛ مثلا هر تیمی دو بازیکن را به صرف این که اساسنامه را رعایت کند، در اختیار می گیرد یا تیم جوانانی تشکیل می دهد که سرنوشتش اصلا برای باشگاه مهم نیست ، فقط برای خالی نبودن عریضه است.
در این صورت ضربه می خوریم. فدراسیون محل سازندگی نیست ؛ اما روال 10 سال اخیر بسکتبال کشور خلاف این را ثابت می کند. وقتی بیشتر دقیق می شویم ، می بینیم تعریف درستی از باشگاه نداریم. ما بیشتر تیم داریم تا باشگاه. باشگاه صاحب امکانات ، سالن و... است اما تا وقتی تیمهای ما در سالنهای استیجاری کار می کنند، بی شک انتظار سازندگی مناسبی هم نباید داشته باشیم.

چرا برخی تیمهای بزرگ ما همتراز با بها دادن به بازیکنان خارجی و پول و سرمایه هنگفت به جوانان آن گونه که باید توجه ندارند؛ مثلا یک تیم با آوازه بلند در سطح بین المللی 2 سال است تیم جوانانش در جمع 4 تیم هم نیست و حتی در اجرای تعهدات اندک مالی هم درست عمل نمی کند؟
شاید این مساله به همان نداشتن تعریف درست از بسکتبال رده پایه بازگردد. ما نمی توانیم باشگاه ها را ملزم به کار طولانی مدت کنیم. هر باشگاهی با تفکر خاصی سرمایه گذاری می کند. بسیاری از آنها می خواهند با سرمایه گذای در کوتاه مدت به نتیجه برسند. بنابراین برنامه های 4 - 5 ساله و کار با جوانان برای آنان مفهومی پیدا نمی کند.

آماده خواهی باشگاه ها با استخدام بازیکنان خارجی بیشتر نمود یافته است ، این طور نیست؟
باشگاه پول می دهد و در قبالش نتیجه می خواهد. ما باید امکانات باشگاه ها را تا حدی افزایش بدهیم تا در هر دو زمینه فعال باشند؛ قهرمانی سازندگی.

روال حضور بازیکنان خارجی در کشور را چگونه ارزیابی می کنی؟
به شخصه با حضور بازیکنان خوب خارجی در لیگ برتر موافقم. تا الان هم با جمعی از برترین ها هم تیمی بوده ام و خیلی چیزها یاد گرفته ام که مستقیم نه اما غیرمستقیم روی بازی ام تاثیر گذاشته است.

فکر نمی کنی این جریان تا حدی از حیطه منطقی خارج می شود و گاه به ورطه دلال بازی بیشتر سوق داده می شود؟
چرا، اما اگر باشگاه و مدیریت ها حرفه ای اعمال شوند این موارد رشد نمی کند. ما لحظه آخر می خواهیم بازیکن خارجی را از طریق اینترنت یا واسطه ها انتخاب کنیم. این درست نیست. مربی باید خودش بازیکنش را انتخاب و با مبلغی واقعی او را استخدام کند.

برای لیگ برتر بسکتبال ایران 3 بازیکن خارجی در هر تیم مناسب است؟
2 نفر بهتر است. ما باید عرف بین المللی را رعایت کنیم. در بازیهای باشگاهی آسیا هر تیم مجاز به استفاده از 2بازیکن است. یک بازیکن بیشتر در لیگ ایران جای یک ایرانی را پر می کند و در واقع اساس حرکات تیمی را با بازیکنان خارجی پایه گذاری می کند تا بازیکنان داخلی. از نظر قرارداد هم نیاز به تجدیدنظر داریم. شنیده ام فدراسیون برنامه هایی در این زمینه دارد که خیلی خوب است. بازیکنان خارجی در قبال باشگاه و باشگاه در قبال آنها باید احساس اطمینان و امنیت داشته باشند. این به نفع همه است.
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.