همه ساله تعداد فراوانی از مردم جهان از افسردگی رنج میبرند که دو نفر از هر سه نفر آنها، زن هستند. 21.3 درصد زنان و 12.7 درصد مردان در طول زندگی خود لا اقل یک بار به دام افسردگی شدید می افتند.
برتری زنان از نظر تعداد مبتلایان به افسردگی موردی است که در میان تمام اقوام و ملیتهای جهان وجود دارد و مشخصا از نوع هم افسردگی تک قطبی (unipolar depression یک نوع افسردگی حاد و فاقد مرحله مانیک یا جنون) است. زنان و مردان هر دو به یک اندازه به افسردگی دوقطبی یا bipolar که همان مانیک است، مبتلا میشوند و هنگام بروز افسردگی، زنان و مردان به یک شیوه تحت درمان قرار میگیرند.
تاثیر تفاوت جنسیت در افسردگی
تاثیر تفاوت جنسیت در مستعد بودن به اافسردگی در سن 13 سالگی بروز میکند. قبل از این سن، پسران عملاً بیشتر از دختران در معرض ابتلا به افسردگی هستند. به نظر میرسد که طی چهار دهه بعد، که سن باروری زنان است، افسردگی به یکی از رایجترین مشکلات زنان تبدیل میشود.
به گفته دکتر کنت کندلر (Kenneth Kendler) مدیر بخش ژنتیک روانی و رفتاری دانشگاه ویرجینیا، وجود هزاران دو قلوی غیر همسان (دو جنسی) بهترین نعمت خداداده و امکان طبیعی برای تحقیق بر روی تفاوتهای جنسی است.
او تفاوتهای معناداری در میان زنان و مردانی که در معرض اندکی فشار و مشکل ناراحت کننده قرار گرفته اند، یافته است. به گفته دکتر کندلر، "زنان دارای این قابلیت هستند که در مقابل تنشهای اندک، سریعتر وارد یک دوره افسردگی شوند."
بدن زنان در مقابل تنش و فشارهای روانی واکنشی متفاوت از مردان نشان میدهد. در واقع در بدن آنها، فشارهای روحی با آسیبهای جسمی همراه میشوند. ترشح هورمونهای تنشزا در بدن آنان بیشتر است و از طرفی پروژسترون - هورمون جنسی زنانه - مانع کار سیستم متوقف کننده ترشح هورمون تنشزا میشود. قرار گرفتن بی وقفه در مقابل این هورمون موجب کشته شدن سلولهای مغز، به خصوص در ناحیه هیپو کامپ که در سلامت حافظه نقشی تعیین کننده دارد، میشود.
بزرگ کردن تجارب منفی
زنان نه تنها از نظر زیستی طوری ساخته شده اند که ذاتا تجربیات منفی زندگی خود را بزرگ میکنند، بلکه از لحاظ روانی نیز به این صورت عمل میکنند.
آنها موقعیتهای ناراحت کننده، افکار و احساسات منفی و به خصوص مواردی که به روابط آنان با جنس مخالف مربوط باشد را بارها و بارها در ذهن خود مرور میکنند و در بسیاری از موارد در گردابی از نا امیدی و یاس فرو می افتند.
این روش مقابله با موقعیتهای ناگوار، زنان نالان و غمگین را به موجوداتی مبدل میکند که همراهی با آنان برای هیچ کس جالب نیست. البته مردان هم برای مقابله با شرایط تنش زا روشهای ناگواری دارند که موجبات تک افتادگی آنان را فراهم میکند و همانطور که زنان دچار افسردگی میشوند، مردان مستعد اعتیاد به الکل و مواد مخدر و همچنین ابتلا به ناهنجاریهای جامعه ستیزی هستند.