نگاهی به زندگی ارامنه ایرانی تبار در استرالیا

نگاهی به زندگی ارامنه ایرانی تبار در استرالیا

در سال ۱۸۵۰ میلادی، سردبیران دو روزنامه ارمنی زبان که یکی در هند و دیگری در سنگاپور منتشر می شد مناظرات بیشماری پیرامون موضوع مهاجرت ارامنه به استرالیا انجام دادند.
روحانیون ارمنی
اسقف بالوزیان رهبر دینی کلیسای آراکلاگان، به همراه سایر روحانیون ارمنی

سردبیر روزنامه آراراتیان که در کلکته هند منتشر می شد معتقد بود که نه تنها در مهاجرت دسته جمعی ارامنه به استرالیا نفعی وجود ندارد، ‌بلکه سبب می شود موقعیت اجتماعی ممتازی که ارامنه به سختی آن را در آسیا و خاور دور به دست آورده اند به راحتی از دست برود.

از طرف دیگر سردبیر روزنامه ارمنی زبان اوسوم ناپر در سنگاپور عقیده داشت که مهاجرت ارامنه به استرالیا، باعث شکوفایی بیشتر اقتصاد ارامنه میشود و بازارهای جدیدی را برای کالاهای صنعتگران ارمنی زبان فراهم می آورد.

آرامیس میرزائیان در کتاب خود به نام "ارمنیان سرگردان" پایان این مناظره را چنین به تصویر می کشد: "اگرچه هر یک از این سردبیران، سخنگوی طیف های مختلف فکری ارامنه بودند اما سرانجام سردبیر روزنامه آراراتیان موفق شد که حرف خود را به کرسی بنشاند و در مناظره برنده شود و مانع از مهاجرت دسته جمعی ارامنه به استرالیا در آن زمان شود. اما وضعیت بدین صورت باقی نماند و ارامنه رفته رفته قدم به استرالیا گذاشتند. زیرا نفع در ماندن نبود بلکه در رفتن بود."

ارامنه ایرانی در استرالیا

سرزمین ایران، از دیرباز پذیرای اقوام و مهاجرین مختلف جهان بوده است که هر یک تاثیراتی را بر این سرزمین کهن به یادگار گذاشته و متقابلاً از آن تاثیر پذیرفته اند.

در این میان، ارامنه نقش برجسته تری در میان دیگرمهاجرین ایرانی داشته اند، زیرا منشا خدمات زیادی برای جامعه ایرانی بوده اند.

حضور ارامنه در ایران تاریخی ۴۰۰ ساله دارد و اولین بار شاه عباس اول به آنان اجازه اسکان در ایران را داد. از آن زمان تاکنون،‌ تصویری که در ذهن ایرانیان از ارامنه نقش بسته حکایت از مردمی سخت کوش، صنعتگر و هنرمند دارد که صداقت در تجارت، خلاقیت در نقاشی ، دلنشینی در موسیقی،‌ نوآوری در معماری، دلپذیری در صنایع غذایی و صد البته خوشگواری در نوشیدنی های دست ساز از‌ بارزترین ویژگی آنان است؛ خصلت هایی که ره توشه سفر خود از سرزمین تاریخی ایران به استرالیا نیز بوده است.

طبق آمار ، جمعیت ارامنه در سراسر جهان ۹ میلیون نفر برآورد شده ‌است که حدود ۳ میلیون نفر از ارامنه در موطن اصلی خود جمهوری ارمنستان زندگی می‌کنند و پس از آن آمریکا، لبنان و سپس ایران بیشترین تعداد ارامنه در دنیا را دارا هستند.

گروه رقص سیدنی دنس کمپانی
گروه رقص سیدنی دنس کمپانی

در حال حاضر آمار دقیقی در خصوص تعداد ارامنه یی که در ایران زندگی می کنند، وجود ندارد و برخی کارشناسان تعداد آنان را کمتر از 100هزار نفر برآورد می کنند.

اما آنچه که در این میان حائز اهمیت است این است که بسیاری از ارامنه ایران پس از انقلاب به کشورهای دیگر جهان مهاجرت کردند و از میزان آنان بسیار کاسته شده است.

ارامنه را می توان یکی از پیشگام ترین ملل مهاجر در استرالیا به شمار آورد. تمراز هوسپیان، سردبیر مجله ارمنی زبان گارون در خصوص تاریخچه حضور ارامنه در استرالیا می گوید: "طبق شواهد و اسناد موجود، ‌ارامنه از سال ۱۸۵۰ میلادی، بتدریج در استرالیا سکنی گزیدند که مهاجرین اولیه اکثرا از کشورهای ایران، هندوستان،‌ سنگاپور، ‌لبنان، ‌سوریه، ‌ترکیه بوده اند. پس از کشتار ارامنه در سال ۱۸۹۶ و همچنین آنچه "نسل کشی ارامنه" در سال ۱۹۱۵ خوانده می شود به میزان مهاجرت ارامنه افزوده شد و برآورد میشود که در هنگام جنگ جهانی اول، تعداد ۶۰ تا ۸۰ ارمنی در استرالیا زندگی می کردند و در سال ۱۹۶۰ مهاجرت ارامنه به استرالیا شدت بیشتری یافت."

شواهد نشان می دهد که در ۲۵ سال گذشته و به دلیل مسائل اجتماعی و سیاسی که بر دنیا و بویژه بر ایران حاکم بوده است، رشد مهاجرین ارمنی تبار به استرالیا زیاد بوده است. بسیاری از آنان پس از انقلاب اسلامی، استرالیا را به عنوان موطن جدید خود انتخاب کردند.

 نشریات ارامنه در استرالیا
برخی از نشریات ارامنه در استرالیا

آقای هوسپیان در خصوص تعداد ارامنه استرالیا می گوید: "تعداد کل ارامنه در استرالیا حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر تخمین زده می شود که قسمت اعظم آنرا ارامنه ایران تشکیل می دهند. اما باید گفت که ارامنه از ۴۳ کشور دنیا در استرالیا گرد هم آمده اند و در حال حاضر جمعیتی یکپارچه را شامل می شوند که بیشتر این جمعیت در سیدنی و ملبورن زندگی می کنند."

زندگی فرهنگی و اجتماعی

همچون دیگر اقوام مهاجر،‌ ارامنه نیز در هر کجای جهان که سکنی گزیده اند، ‌اولویتهایی را در محل زندگی جدید خود مقدم شمرده و به آن عمل کرده اند.

اولویت ها یی که در طول قرون متمادی حافظ و رمز تداوم قومیت و ملیت ارامنه بوده است عبارتند از ساخت کلیسا و مدرسه.

طبق این اندیشه و در ۲۵ سال گذشته ارامنه ایرانی تبار مبادرت به ساخت سه مدرسه به نامهای آرشاک و سوفی گالستان ، آلکساندر و سورپ گریگور کرده اند که در مقاطع مختلف تحصیلی کودکستان، دبستان و دبیرستان دانش آموزان در آنجا مشغول به تحصیل هستند.

جشن روز مادر در بین ارامنه
جشن روز مادر در بین ارامنه

اکثر ارامنه ایرانی در استرالیا به صور گوناگون ارتباط و پیوندشان را با زادگاهشان ایران حفظ کرده اند و اکثرا هر چند یکبار به ایران سفر میکنند و با بستگان و دوستان دیرینه خود دیداری تازه می کنند.

لوریس ارمنی ایرانی تباری است که ۲۵ سال است به استرالیا مهاجرت کرده . او ۵۴ سال دارد و خاطرات شیرینی از وطن خود ایران دارد. او می گوید: "من شیرین ترین لحظات زندگی ام را در ایران گذراندم. منزل ما در محله نارمک بود و دو سال پیش که به ایران رفتم ، سری به محله قدیمی مان زدم . خاطرات کودکی در ذهنم زنده شد. دلم هوس بازیهای کودکانه و بخصوص هفت سنگ کرده بود . من ایران را از ته قلب دوست دارم و همیشه دلتنگ ایران هستم."

تعدادی ارامنه ایرانی تبار در استرالیا توانسته اند به مدارج مختلف ورزشی، هنری و سیاسی نیز دست یابند . به عنوان مثال می توان به ویک دارچینیان اشاره کرد که از ورزشکاران نامی در رشته بوکس است و شهرت جهانی دارد. در زمینه نقاشی نیز میتوان به میلانادا دموند اشاره کرد که آثار وی در جهان شناخته شده هستند و در سیاست نیز خانم گلادین برجیکیان تنها کسی از ارامنه است که توانسته به مجلس استرالیا راه یابد.

 ویک دارچینیان
ویک دارچینیان، از ورزشکاران نامدار بوکس در استرالیا است

هوانس پسر ۲۲ ساله ای است که وقتی پنج سال داشت از ایران به استرالیا آمد. وقتی پدر هوانس قبل از آغاز مسابقه فوتبال ایران و استرالیا از او پرسیده بود که دوست دارد چه کشوری برنده نهایی مسابقه شود، هوانس در پاسخ به سئوال پدرش مردد بود. هوانس می گوید: "واقعاً نمی دانستم که چه جوابی به پدرم باید می دادم. وقتی بازی شروع شد و ایران ۲ گل عقب افتاد در غم عمیقی فرو رفتم. برایم احساس عجیبی بود. من قسمت اعظم زندگی ام را در استرالیا گذرانده بودم و در تمامی این دوران هیچگاه به ایران بر نگشته بودم و بهمین خاطر دلیل ناراحتیم را درک نمی کردم. فکر نمی کردم که ایران موفق به زدن گل شود. اما ، پس از اینکه گل اول ایران زده شد،‌ بسیار احساس شادمانی کردم و پس از گل تساوی ایران ، آنچنان جیغ بلندی کشیدم که خانواده ام هاج و واج فقط به من نگاه میکردند. وقتی بازی تمام شد و ایران به عنوان تیم برنده راهی جام جهانی شد ، بسیار خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم."

پدر هوانس ، وقتی دلیل شادمانی پسرش را پس از پایان مسابقه فوتبال پرسیده بود، پاسخ هوانس این بود: "در رگهای من خون ایرانی جریان داشت و من به این حقیقت ، پس از پایان مسابقه فوتبال ایران و استرالیا پی بردم."

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.