نگاهی به زندگی ایرانیان در استرالیا

نگاهی به زندگی ایرانیان در استرالیا
طرح تهیه گزارش های مختلف از ابعاد زندگی ایرانیان در استرالیا بنا به این واقعیت شکل گرفت که پوشش خبری و اطلاع رسانی نسبتاً کمی از زندگی ایرانیان در این کشور پهناور در رسانه ها وجود داشت که شاید مهمترین دلایل آنرا می توان دراختلاف زیاد ساعت و همچنین دور افتادگی استرالیا با دیگر نقاط جهان برشمرد.
یک دختر استرالیایی تماشاچی مسابقه فوتبال
استرالیا کشوری با گوناگونی های فرهنگی متنوع است

حضور ایرانیان در استرالیا سابقه ای بس طولانی دارد و شناخت نیازها ، مسائل و ویژگی های ایرانیان و فارسی زبانان مقیم استرالیا هدف اولیه برای تهیه این گزارش ها بوده است.

از دیدگاه اجتماعی، ایرانیان ساکن استرالیا را می توان از جمله جوامع موفق و رضایت مند در استرالیا بشمار آورد که همواره سعی در ارتقاء جایگاه خود داشته و در تلاش بوده تا هویت ایرانی خود را حفظ نماید و آن ا با جامعه چند فرهنگی استرالیا انطباق دهد.

در تهیه این گزارش ها نیزسعی شده تا با نگاهی فراگیر، معضلات ، مشکلات، ‌شادی ها و تلخ کامی های زندگی مهاجران رو به رشد ایرانی در استرالیا به تصویر کشیده شود و زمینه ای برای تبادل تجربیات و دست آوردهای ایرانیان مقیم استرالیا با دیگر هموطنان خود در سراسر جهان فراهم آید.

گزارشی از یک مدرسه زبان فارسی در استرالیا

مدارس فارسی در خارج از کشور، کانونهای بسیار مهمی برای پیوند جوانان ایرانی با زبان سرزمین مادری خود هستند و از این رو فعالیت های فرهنگی و آموزشی بیشماری برای احیا، حفظ و گسترش زبان فارسی در اقصی نقاط جهان صورت می پذیرد. در استرالیا نیز همچون بسیاری از کشورهای دیگر، ‌ایرانیان به صورت خودجوش مدارسی را برای گسترش زبان فارسی دایر نموده اند.
کتاب های زبان فارسی
در استرالیا دانش آموزان می توانند در سالهای آخر دروسی به زبان مادری خود انتخاب کنند

از جمله مدارس ایرانی فعال و موفق در سیدنی، مدرسه فارسی "پاراماتا" ست که محفل آموزشی گرمی را برای دانش آموزان فارسی زبان فراهم آورده است . سید محسن سید آبادی که نوزده سال است به استرالیا مهاجرت کرده موسس و مدیرمدرسه فارسی زبان پاراماتا است و در خصوص تاریخچه تاسیس این مدرسه می گوید : "مدرسه فارسی زبان پاراماتا به مدت یازده سال است که دایر شده و یکی از مهمترین دلایل تاسیس آن، عشق و علاقه شخصی اینجانب به زبان و ادبیات فارسی است."

دانش آموزانی که در مدرسه فارسی پاراماتا تحصیل می کنند، ‌لزوما ایرانی نیستند. آقای سید آبادی در این خصوص می گوید: "با توجه به اینکه زبان فارسی در کشورهایی همچون افغانستان و تاجیکستان نیز صحبت می شود، ‌لذا در این مدرسه دانش آموزانی هستند که ملیتی به جز ایرانی دارند و برای یادگیری زبان فارسی تلاش می کنند."

 دکتر محسن سید آبادی
مدرسه فارسی زبان پاراماتا به مدت یازده سال است که دایر شده است

بر اساس مقررات آموزشی در استرالیا،‌ دانش آموزان در مقاطع تحصیلی سال یازدهم و دوازدهم می توانند دروسی را به زبان مادری خود انتخاب کنند‌. همچنین بر اساس قوانین استرالیا، انتخاب متون درسی برعهده خود مدرسه است. آقای سید آبادی در خصوص انتخاب متون درسی مدرسه می گوید: "منابع درسی که در حال حاضر در مدرسه پاراماتا استفاده می شود، ‌تحت نظر یک شورای نگارش سه نفره نوشته شده و بر اساس طرحی است که اینجانب به وزارت فرهنگ استرالیا پیشنهاد داده ام."

سید آبادی در خصوص سابقه طرحش چنین می گوید : "از هشت سال پیش تاکنون هفت جلد کتاب برای مقاطع مختلف تحصیلی همچون کودکستان،‌ کلاس اول، کلاس دوم، کلاس سوم، کلاس چهارم و کلاسهای یازدهم و دوازدهم به نگارش در آمده است و بر اساس قرارداد، ما باید هر سال یک کتاب ارائه دهیم که هنوز چند جلد آن باقی مانده است."

با توجه به پیشینه و ملیت های مختلف دانش آموزان،‌ متون درسی که در مدرسه استفاده می شود عاری از هر گونه اشارات و وابستگی های سیاسی و مذهبی است، به گفته مدیر این مدرسه "این کتابها فقط درباره زبان، ادبیات و فرهنگ فارسی است و با توجه به پیشینه ملیتی متفاوت دانش آموزان که برخی از ایران، افغانستان یا تاجیکستان هستند، مباحثی درباره مذهب و سیاست در آنان وجود ندارد. همچنین در کتابهایی که برای سال های ۱۱ و ۱۲ نوشته شده چهار موضوع به بحث گذاشته شده است که عبارتند ازتاریخ و جغرافیای کشورهای فارسی زبان،‌ هنر در کشورهای فارسی زبان، ‌جشن ها و آیین های سنتی کشورهای فارسی زبان، تغییرات تدریجی زنان و جوانان در کشورهای فارسی زبان. همچنین در مدرسه پاراماتا متون دیگری تحت عنوان "آیین نگارش زبان فارسی" به دانش آموزان سالهای بالاتر فرا داده می شود که مبانی آن ، منطبق با تصویب نامه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ایران است."

در حال حاضر در مدرسه فارسی پاراماتا در حدود ۱۱۵ دانش آموز مشغول به یادگیری زبان فارسی هستند و آنچه که در پی می آید حاصل گفتگو با چند دانش آموز این مدرسه است:

"یک زندگی خوب و بی دغدغه"

شروین یکی از دانش آموزان موفق در مدرسه پاراماتاست که ۱۸ سال سن دارد. او اهل مشهد است و ۸ ماه است که از ایران به استرالیا مهاجرت کرده است . شروین در خصوص تجربیات زندگی جدیدش در استرالیا می گوید : " بنظر من ،‌ زندگی برای کسی که تازه قدم به استرالیا می گذارد بسیار سخت است. ولی، پس از گذشت زمان می توان در اینجا زندگی همراه با آرامش را تجربه کرد و از دغدغه های زندگی که در ایران وجود دارد به دور بود."

شروین دانش آموز ایرانی
شروین می گوید اوایل سختی های برای تازه واردان وجود دارد که به مرور جایش را به آرامش می دهد

شروین، معتقد است که تفاوت های فرهنگی و دینی بیشماری بین ایران و استرالیا وجود دارد و مردم هر یک از دو کشور به شیوه های مختلفی زندگی می کنند. او در خصوص مهمترین این تفاوت ها چنین می گوید: "بنظر من ساده ترین تفاوت ایران و استرالیا در فرهنگ رانندگی است . در اینجا باید قوانین رانندگی را رعایت کرد. در مقایسه با ایران ، زندگی در استرالیا خیلی سخت تر است ولی گذشت زمان سبب می شود که به آن عادت کنیم."

تلخ ترین خاطره شروین در استرالیا به زمانی بر می گردد که تازه قدم به استرالیا گذاشته بود. او در این خصوص می گوید: "پس از ورودم به استرالیا حدود یک ماه در خانه بودم و چون هیچ دوستی نداشتم؛ تقریباً افسرده شده بودم." شروین اعتقاد دارد که اگر جوانان به زندگی در ایران وابسته باشند، مسلماً شرایط سختی را در بدو ورود به استرالیا متحمل می شوند. اما وقتی با شرایط اینجا تطبیق پیدا می کنند، یک زندگی خوب و بدون دغدغه را تجربه می کنند.

شیرین ترین خاطره شروین به حضور در یکی از معابد دینی در استرالیا باز می گردد. جایی که سالها آرزوی بودن در آنجا را داشته است. شروین درباره زندگی خود در استرالیا می گوید: "الان علی رغم تمامی دلتنگی هایی که برای ایران دارم از زندگی خودم در اینجا راضی هستم . اما از لحاظ احساسی خیلی دوست دارم به ایران بر گردم ."

عشق فوتبال

علیرضا، دانش آموز ایرانی
علیرضا می گوید تلاش و تحصیل باید در درجه نخست فعالیت های جوانان ایرانی باشد

علیرضا جوان ۱۸ ساله ای است که مدت ۲ سال است که به استرالیا آمده و در حال حاضر در مدرسه پاراماتا دو واحد زبان فارسی درس می خواند.

علیرضا معتقد است که ایران و استرالیا با هم تفاوتهای زیادی دارند. او برخی از این تفاوت ها را چنین بر می شمرد : "واقعاً پیشرفت صنعت در استرالیا بالاست و استرالیا در مقایسه با ایران از لحاظ درسی امکانات بیشتری را برای دانش آموزان فراهم می کند".

علیرضا در پاسخ به این سؤال که جوانان در اینجا بیشتر تفریح می کنند یا در ایران، چنین می گوید : "این بستگی به نظر اشخاص دارد. ولی به نظر من در استرالیا اگر بخواهیم مشغول درس شویم و در زندگی پیشرفت کنیم باید کمتر تفریح کنیم ولی در ایران چون در کشور خودت هستی بیشتر می توان تفریح کرد".

شیرین ترین خاطره علیرضا در زمان ورود به استرالیا بوقوع پیوسته،‌ او می گوید : "اصلاً انتظار نداشتم که تمامی بستگان و دختران و پسران فامیل در فرودگاه سیدنی به استقبالم بیایند. من واقعاً از دیدن آنها پس از سالها دوری خوشحال شدم ".

علیرضا اگرچه به محیط استرالیا عادت کرده اما دوست دارد روزی به ایران باز گردد. او می گوید:" وقتی به ایران فکر می کنم یاد مدرسه ، معلم ها ، دوستانم و بخصوص فوتبال می افتم ،‌من عاشق فوتبال هستم!"

"شلوغی را دوست دارم"

معصومه قبلاً در تهران زندگی می کرده و در حدود یک سال است که به استرالیا مهاجرت کرده است .

معصومه، دانش آموز مدرسه فارسی
معصومه می گوید نباید با عقاید متفاوت به تندی برخورد کرد

معصومه می گوید: "استرالیا کشوری چند فرهنگی است. آدمهای مختلف از جاهای مختلف دنیا به استرالیا آمده اند و هر کسی سر به کار خود دارد و زندگی معمولی خود را پیش می برد. در مقایسه با استرالیا،‌ در ایران یک فرهنگ نسبتاً کلی در جامعه وجود دارد و همه آدمها یک جور فکر می کنند ولی در استرالیا، با افکار مختلف خیلی روبرو می شویم که باید به حرفهایشان گوش کنیم و در مقابلشان نباید ایستادگی کنیم."

معصومه در یاد خود هرروز خاطرات ایران را مرور می کند و از زندگی جدید خود در استرالیا هنوز خاطره شیرینی را تجربه نکرده و از تلخی ها بیشتر سخن می گوید. او می گوید: "با گذشت هر روز زندگی در استرالیا، خاطره ای تلخ برایم رقم می خورد و برای دوستان، خانواده و برای جاهایی که دوست داشتم و می شناختم بیشتر دلتنگ می شوم. بودن با دوستانم در ایران در مقایسه با دوستان اینجا برایم شیرین تر بود. در ایران مردم بیشتر به هم فکر می کردند و دوستان بیشتر با هم جور بودند. ولی در اینجا زندگی متقاوت است. هرکسی دنبال هدفی است و می خواهد به هدفش برسد."

معصومه معتقد است که زندگی در ایران جالب تر و پرهیجان تر از استرالیاست او می گوید: "در اینجا همه چیز از پیش سازماندهی شده است. یعنی همه می دانند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ولی بی نظمی در ایران همراه با هیجان است و نمی توان فهمید که در زندگیت چه اتفاقی در حال بوقوع پیوستن است. ترافیک در ایران هیجان داشت چون در ایران هیچ قاعده خاصی وجود نداشت، بخاطر همین، همیشه با یک چیزهای پیش بینی نشده روبرو می شدیم. اما اینجا همه می دانند که چه کار می خواهند انجام دهند. می دانند که برنامه امروز چیست و فردا صبح چه کاری را می خواهند انجام دهند. در استرالیا فاصله ها قشنگ مشخص هستند. بخاطر همین ، احساس می کنم زندگی در ایران پر از هیجان بود. مخصوصاً جمعیتش .. در اینجا هنگامی که در خیابان راه می روی براحتی می شود تعداد آدمها رو شمرد ولی در تهران این طور نیست... خیلی شلوغ بود و من شلوغی را خیلی دوست دارم."‌

معصومه خاطرات زیادی از ایران دارد و شیرین ترین خاطره اش را در ایران چنین بیان می کند: " یکبار در دانشکده کلاس نداشتیم و بچه ها به من اصرار کردند که به دربند برویم...من راستش حوصله نداشتم ولی به اصرار دوستان قبول کردم. در راه، بچه ها با فاصله از من حرکت می کردند و برای من این موضوع کمی عجیب بود. سر انجام وقتی در یکی از کافه های دربند نشستیم یک دفعه، دوستانم کیک بزرگی آوردند و پیش رویم گذاشتند و تولدم را به من تبریک گفتند. بعد فهمیدم دوستانم بدین خاطر از من در راه فاصله گرفته بودند تا من نفهمم که کیک به همراه خود دارند، این شیرین ترین خاطره من از ایران است ."

معصومه در پاسخ به این سئوال که با شنیدن نام ایران چه کلماتی به ذهن او متبادر می شود می گوید: "ایران برای من مترادف است با هیجان، دوستان، تهران، شلوغی ، ترافیک خیلی سنگین ، فارسی، امامزاده، عید نوروز، ماه رمضان، همه چیز...ایران."

عاشق مطالعه

یاسر ۲۱ سال دارد و بیش از یک سال است که به استرالیا مهاجرت کرده است .

یاسر، دانش آموز ایرانی
یاسر می گوید در استرالیا فرهنگ غربی حاکم است زیرا این کشور پیشینه تاریخی زیادی ندارد

یاسر دلایل مهاجرت خود به استرالیا را شاعرانه چنین بیان می کند : "من آمده ام تا ‌هجران بکشم و دردها و واقعیت های زندگی را ببینم و بعنوان یک انسان، آنها را عریان سازم و احساس می کنم که مهاجرت تنها وسیله برای رسیدن به این هدف است."

یاسر معتقد است که تفاوتهای بیشمار فرهنگی بین استرالیا و ایران وجود دارد . او می گوید: "به نظر من استرالیا فرهنگ غنی ندارد. اگر به تاریخ استرالیا نظر بیندازیم متوجه می شویم که برخلاف ایران دارای فرهنگی تاریخی و غنی نیست. آنچه که در استرالیا و در بیشتر کشورهای جهان حاکم است فرهنگ غرب است."

یاسر معتقد است حتی بین تفریحاتی که جوانان در ایران یا استرالیا دارند نیز تفاوتی وجود ندارد و بسیاری از جوانان ایرانی پس از آمدن به استرالیا معترفند که مرتکب اشتباه شده اند. یاسر در خصوص چگونگی گذراندن اوقات فراغت خود چنین می گوید: "من بیشتر وقتم را در کتابخانه می گذرانم و کار دیگری انجام نمی دهم. من عاشق مطالعه هستم. برای من تفریح معنای خاصی دارد و گذراندن وقت با بچه ها و خندیدن برای من تعریف و معنایی ندارد. شاید رفتن به کتابخانه و کتاب خواندن و فهمیدن و آگاه کردن مردم برای من تفریح است."

یاسر تلخ ترین خاطره زندگیش را نیاوردن کتابهای مورد علاقه اش به استرالیا می داند و شیرین ترین خاطره خود را در استرالیا چنین بازگو می کند: "روز جهانی صلح بود و من در کالج Bankstone در جلسه ای به معلم ها پیشنهاد دادم حالا که یک روز به عنوان روز جهانی صلح جشن گرفته می شود، ‌چه خوب است که بار دیگر جشنی بر پا شود و این بار از دیدگاه فرهنگها و ادیان مختلف، روز جهانی صلح به نمایش گذاشته شود. خوشبختانه با پیشنهادم موافقت شد و من با تمام دانش آموزان مسلمان ، مسیحی و ادیان دیگر صحبت کردم و قرار شد از دیدگاه فرهنگی و دینی آنان، روز جهانی صلح را برگزار کنیم . به هنگام برگزاری جشن جدید، من نیز به عنوان سخنران حضور داشتم و آن روز برای من شیرین ترین روز زندگی در استرالیا بود چرا که احساس کردم بعد از مدتها به یکی از اهدافی که بدنبالش بودم دست یافته ام."

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.