معلمان افغان: تدریس با شکم خالی و لباس کهنه
معلمان افغان: تدریس با شکم خالی و لباس کهنه
اگر از کودکتان بپرسید که می خواهد در آینده چه کاره شود، شاید یکی از دو - سه شغلی که بر زبان آورد، معلمی باشد. وظیفه ای که برای خیلی ها محترم و مهم است.
در گذشته معلمان در کنار حقوق مزایا و تسهیلاتی دریافت می کردند که می توانست بخشی از مشکلات آنها را برطرف کند اما اگر این کودک، بداند که معلمان در افغانستان، صرف نظر از جایگاه محترم اجتماعی، با چه وضعیت اقتصادی دست به گریبان هستند، آیا بازهم آرزو خواهد کرد که معلم شود؟
در گذشته، کارمندان دولت، به ویژه معلمان، در کنار معاش (حقوق)، مزایا و تسهیلاتی دریافت می کردند که می توانست بخشی از مشکلات آنها را برطرف کند.
دوره شش ساله طالبان، شاید سیاه ترین دوره برای معلمان در افغانستان بوده باشد. آنها در این دوره، از بیشتر مزایای خود محروم شدند و بسیاری از معلمان، به ویژه معلمان زن، خانه نشین شدند.
'بخور و نمیر'حقوق ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰ افغانی فقط برای خرج یک هفته خوراک بخور و نمیر کفایت می کند و معلم مجبور است سه هفته دیگر را با قرض سپری کندبعد از سقوط رژیم طالبان و به دنبال آن به میان آمدن حاکمیت جدید، امید مردم به آینده ای بهتر بیشتر شد. دروازه های مکاتب (مدارس) بر روی میلیونها دانش آموز دختر و پسر گشوده شد.
معلمان نیز با شنیدن وعده های دولت جدید و جامعه جهانی، با اشتیاق و امید بیشتر دوباره به کار آغاز کردند.
دولت در ابتدا با دادن کوپن و نمرات زمین به معلمان سعی در جلب رضایت آنان داشت. برای جلب و جذب دانش آموزان به مکاتب نیز تا مدتی برای آنان صبحانه و مواد غذایی توزیع می شد.
اما با گذشت چند سال، کمکهای دولت، موسسات خارجی و جامعه جهانی کمرنگ شده است. زمین هایی که دولت برای معلمان در نظر گرفته بود هنوز بدون ساخت و ساز به حال خود رها شده و از کمک معاش و کوپن هم خبری نیست.
شغل دوم یا سوم
تامین معاشبسیاری از معلمان مجبورند برای تامین مصارف خانواده خود به مشاغل جانبی بپردازند ، تا جایی که تدریس اکنون برای بسیاری از معلمان افغان، شغل دوم و حتی سوم استاینگونه است که بسیاری از معلمان مجبورند برای تامین مصارف خانواده خود به مشاغل جانبی بپردازند ، تا جایی که تدریس، اکنون برای بسیاری از معلمان افغان، شغل دوم و حتی سوم است.
شماری از معلمان در بازار مشغول به کار شده اند و برخی نیز در کورسهای خصوصی که درآمد بیشتری دارد به تدریس می پردازند.
غلام سخی شمس معلمی است که در لیسه (دبیرستان) جامی هرات مشغول تدریس است. او حدود ۳۶ سال سابقه کاری دارد اما اکنون افزون بر تدریس در مکتب روزانه، یک شیفت نیز به طور شبانه در همان مکتب تدریس می کند.
آقای شمس می گوید که با این وجود، هنوز هم حقوقی که از دولت در مقابل کار دو شیفته خود دریافت می کند کفاف مخارج زندگی را نمی دهد و او مجبور است در بیرون از مکتب هم کار کند.
'رویا'
بسیاری از معلمان، در کنار معلمی، یک یا دو شغل بیرونی هم دارند او یک دفتر رهنمای معاملات در نزدیکی خانه اش دارد و در ساعاتی که در بین روز فرصت پیدا می کند در آنجا مشغول به کار می شود.
آقای شمس وضعیت معارف و معلمان در سالهای آغازین کار خود را دورانی رویایی می داند و می گوید: در گذشته برای معلمان کوپن، غله، مواد اولیه و حقوق کافی داده می شد. همچنین صندوق قرضه ای برای معلمان وجود داشت و از معلمان پرتلاش و زحمتکش هم تقدیر می شد و افرادی که در وظایف خود کوتاهی می کردند تنبیه می شدند.
او می گوید: "متاسفانه اکنون این قانون به فراموشی سپرده شده نه تنها هیچ گونه پاداش یا مجازاتی وجود ندارد، بلکه اکنون فقط همان حقوق ماهانه، به صورت نامنظم در هر ماه ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰ افغانی (معادل ۵۰ تا ۶۰ دلار) داده می شود که فقط برای خرج یک هفته خوراک بخور و نمیر کفایت می کند و معلم مجبور است سه هفته دیگر را با قرض سپری کند."
آقای شمس همچنین شکایت دارد که حقوق معلمان، بر خلاف گذشته، بر اساس سابقه کاریشان پرداخت نمی شود.
'شکم خالی'
'با شکم خالی و لباس کهنه'معلمان افغان طی سالهای اخیر مشکلات زیادی داشته اند و با شکم خالی و لباس کهنه به تدریس پرداخته اند
این معلم می افزاید که همقطاران او، طی سالهای اخیر مشکلات زیادی داشته اند و با شکم خالی و لباس کهنه به تدریس پرداخته اند.سال گذشته شمار زیادی از معلمان مکاتب در هرات در اعتراض به کم بودن حقوق شان دست به اعتصاب زدند، اما این اعتصاب به نتیجه ای نرسید.
آقای شمس می گوید دولت به معلمان هشدار داده است که آنها قصد ماجراجویی دارند و باید هرچه زودتر به اعتصاب خود پایان دهند.
معلمان خسته، دانش آموزان خسته
عبدالملک صادق از معلمان مکاتب ابتدایی در هرات است که کار خود را از اوایل حکومت طالبان آغاز کرده است.
او نیز از وضعیت فعلی معلمان و مکاتب راضی نیست و می گوید دولت بیشتر در مناطق دور افتاده اقدام به ساخت ساختمانهای جدید برای مدارس کرده است، در حالی که دانش آموزان او، در داخل شهر هرات، در ساختمان کاروانسرای فرسوده ای درس می خوانند که هر آن امکان حادثه وجود دارد.
دانش آموزان مکتب هریوا، در ساختمان فرسوده یک کاروانسرا درس می خوانند که هرآن امکان حادثه می رود آقای صادق می گوید مسئولان آموزش و پرورش بارها از این مکتب بازدید کرده اند و هر بار وعده هایی برای احداث ساختمان جدید داده اند که هیچوقت عملی نشده است.
عبدالملک صادق که خود او نیز با فراغت از صنف (کلاس) دوازدهم مکتب، به معلمی روی آورده، مشکل بزرگ آموزش و پرورش افغانستان را کمبود معلمان مسلکی می داند.
آقای صادق نیز برای تامین مخارج خانواده خود، درکنار معلمی به کار حاشیه ای می پردازد و نصف روز در یک بازار قدیمی، به فروش لوازم التحریر مشغول است.
آقای صادق می گوید که نه تنها خود او، بلکه دانش آموزان خردسالش هم، در کنار درس خواندن، کار می کنند و بعضی روزها، از فرط خستگی، حتی توان انجام کارهای خانگی (تکالیف مدرسه) را هم ندارند