مسافر بحرین به دنبال مادرش در ایران
مسافر بحرین به دنبال مادرش در ایران
محمدزاده: اشتیاق داشتن خواهر و برادر، زن میانسال ایرانی را پس از سالها اقامت در بحرین به ایران کشاند.
او پس ازخستگی چند ماهه و دوندگی در ادارات مختلف، می گوید: وقتی به هر اداره ای مراجعه می کردم و جواب منفی می شنیدم، بیشتر ناامید می شدم و این امر باعث می شد تا خستگی را بیشتر احساس کنم.
با مراجعه به اداره ثبت احوال هم به نتیجه ای نرسیده بود و به گفته خودش، آخرین امیدش ستون جویندگان وصال روزنامه قدس است.
او داستان زندگی خودش را این گونه آغاز کرد که در سن 13 سالگی پس از ازدواج مجدد مادرش، او نیز ازدواج کرد، و از ایران خارج شده و به بحرین رفته است و پس از چند دهه وقتی باز می گردد، متوجه فوت مادر می شود، بی آن که بداند کجا دفن شده است.
آشنایان او در روستای گوجگی در مسیر جاده مشهد به کلات به او می گویند که وقتی برای آخرین بار مادرش برای دیدن آنها به آن جا آمده پسر بچه ای به نام «رضا» در بغل داشته است.
نام مادر او «محترم القلی» و اهل «پاز» و نام شوهر دوم او نیز به گفته برخی از آشنایان، «حسن» بوده است.
به گفته این زن میانسال، پسر بچه ای که در آغوش مادرش بوده اینک باید بین 40 تا 45 سال سن داشته باشد و همچنین براساس برخی اطلاعات، مدتها در منطقه سیدی مشهد ساکن بوده و احتمال دارد هنوز هم ساکن این منطقه باشد.
او با یک دنیا امید و آرزو دانسته هایش را گفت و رفت تا چنانچه کسانی از داستان زندگی خانواده او در ایران خبری دارند، ضمن تماس با شماره تلفن 7671176 روزنامه قدس، پازل زندگی او را تکمیل کنند.