ختنه شدن دختران در بعضی از مناطق جنوبی ایران
کمی دورتر از بند آزاد کیش و نه چندان دورتر از اسکلههای بندرعباس سابق«هرمزگان»، آنجا که به خشکی و خشونت طبیعت بلوچستان نزدیک میشوید، در روستاها و شهرهای کوچک همین مناطق، زنان به حکم سنت و آئین، از لذت جنسی محروم اند. نه فقط در شهرهای کوچک، که گاه در شهرهای بندری و بزرگتر. آنها را در کودکی ختنه میکنند. به خانه شوهر میروند، مادر هم میشوند،بیآنکه احساس یک زن و مادر ختنه نشده را داشته باشند.
همانها، این سرنوشت را برای دختران خود نیز رقم میزنند و نسل دختران ختنه شده ایرانی را در دامان خود بزرگ میکنند. این رسم و آئین، با جمهوری اسلامی به این منطقه از ایران نیآمده، پیش از انقلاب هم بود، همچنان که نقاب زنان این پهنه در آن سالها نیز گهگاه سوژه مطبوعات وقت بود؛ اما همانگونه که ارتجاع تشییع دراین سالها گسترش یافته، ارتجاع تسنن نیز جای پای خود را درمیان اهل تسنن استوار کرده است. ختنه زنان در میان اهل تسنن، جنبه دینی هم به خود گرفته است.
ترانه بنی یعقوب در گزارشی که سایت کانون زنان منتشر ساخته، با نگاهی در ستیز با خشونت علیه زنان ایران مینویسد:
بندر کنگ از شهرهای کوچک استان هرمزگان است و 5 کیلومتر با بندر لنگه فاصله دارد. دختران این شهر بندری 40 روز پس از تولد ختنه میشوند. زنانی که معترض باشند سنت شکن و سرکش خوانده میشوند. یک زن بومی میگفت: برخی دختران شهر دیرتر و دردناک تر، در سنین 4 یا 5 سالگی ختنه میشوند. آنها تمام مراحل ختنه خویش را با چشمان باز میبینند. لبههای «کلیتورس» دختران را با تیغی که مردان ریش خود را با آن میتراشند میبُرند. اهالی بندر کنگ سنی اند. عمل ختنه در بندر کنگ«تیغ سنت و فرهنگ» خوانده می شود.برخی از مردم بندر کنگ ختنه شدن مادران و مادربزرگ هایشان را دلیلی موجه برای این کار عنوان می کنند.ممانعت از ادامه تحصیل دختران توسط پسران خانواده، مرد سالاری شدید، جلوگیری از رفت و آمد آزاد زنان و دختران، تعدد زوجات و اهمیت ندادن به تصمیم های زنان در مرود مسائل مهم زندگی از دیگر مشکلات زنان بندر کنگ است. در بندر جاسک هم میگویند وضع دختران همین است.هر سال دو میلیون دختر در جهان ختنه میشوند. این عمل به دلیل انجام آن در خانهها و با وسائل آلوده جان دختران خردسال را تهدید میکند.خاطرات «واریس دیری» در کتاب«گل صحرا»، همان است که جنوب شرقی ایران تکرار میشود. او متولد افریقاست اما سرگذشت او همان است که در ایران مرور میشود.
6 هزار دختربچه هر روز ختنه میشوند : «واریس دیری» شاید زیباترین و درعین حال غمگین ترین دیپلمات مستقر در سازمان ملل در نیویورک باشد. از صحراهای سومالی آمده است. کتابی خاطراتی دارد به نام «گل صحرا». دراین کتاب فاجعهای را شرح میدهد که قربانیان آن دختران کم سن و سال اند. آنها که در این سن و سال ختنه میشوند، چند سال بعد به خانه بختی که برای آنها جز شوربختی نیست فرستاده میشوند.5 ساله بود که ختنه اش کردند و 13 ساله بود که مرد 60 سالهای خواستگارش شد. تن به این ازدواج نداد و از خانه گریخت. نمی خواست هم سرنوشت خواهرش شود. ختنه او را به چشم دیده بود وخود قربانی این توحش و سلاخی بود.«واریس دیری» بعدها خود را به لندن رساند و مدل شد. دراین حرفه موفق بود، اما شهرت امروزی او نه به دلیل مدل بودن، بلکه به دلیل سمتی است که در سازمان ملل متحد دارد. او سفیر سازمان ملل برای مبارزه با ختنه زنان در سراسر جهان است. جنایتی که طبق آمار منتشره سازمان ملل، هر روزه روی 6000 دختر بچه عرب و افریقایی و برخی کشورهای آسیائی دیگر انجام میشود.کتاب خاطرات او را با نام «گل صحرا» شهلا فیلسوفی و خورشید نجفی ترجمه کرده اند و نشر چشمه در تهران، درپاییز 1383 آن را منتشر ساخته است.
بخشی از خاطرات «واریس دیری» :«...آن شب، هیجان زده بیدار ماندم. ناگهان مادرم را دیدم که بالای سرم ایستاده است.هوا هنوز تاریک بود، قبل از سحر، زمانیکه تاریکی کم کم جای خود را به روشنایی می داد و سیاهی آسمان به خاکستری میگرایید. او با اشاره به من فهماند که ساکت باشم و دستش را بگیرم. من پتوی کوچکم را پس زدم و خواب آلود، تلو خوران، به دنبال او راه افتادم. حالا میدانم چرا دختران را صبح زود با خود میبرند. میخواستند قبل از آنکه کسی بیدار شود، آنها را ببرند تا صدای فریادشان شنیده نشود. در آن لحظه، هر چند گیج بودم و به سادگی آنچه میگفتند انجام می دادم. ما از محلی که زندگی میکردیم دور شدیم و به سمت دشت رفتیم. مادرم گفت: «اینجا منتظر میمانیم»، و ما بر روی زمین سرد به انتظار نشستیم. آسمان کم کم روشن میشد؛ به سختی اشیاء را می شد تشخیص داد. خیلی زود صدای لخ و لخ صندلهای زن کولی را شنیدم. مادرم نامش را صدا کرد و گفت:«خودت هستی؟»« بله اینجایم»هنوز هیچ چیز نمی دیدم، فقط صدایش را شنیدم. بدون اینکه نزدیک شدنش را بینم، ناگهان او را در کنار خود حس کردم. او به سنگ صاف و بزرگی اشاره کرد و گفت:«آنجا بنشین».نگفت چه اتفاقی میخواهد بیفتد. نگفت بسیار دردناک است، فقط گفت: تو باید دختر شجاعی باشی. کارش را مثل یک جلاد شروع کرد.مادرم پشت سرم نشست و سرم را به سینه اش چسباند. پاهایش را دور بدن من احاطه کرد. ریشه درختی را که در دست داشت بین دندانهای من گذاشت.گفت:«گازبزن».از ترس خشک شده بودم...من به میان پاهایم خیره شدم و دیدم زن کولی -شبیه بقیه پیرزنان سومالیایی بود- با یک روسری رنگی که دور سرش پیچیده بود، همراه با یک پیراهن سبک پنبه ای- با این تفاوت که هیچ لبخندی بر لب نداشت. نگاهش ماننده نگاه مردهای بود که هنوز چشمهایش را نبسته باشند.دستهایش داخل کیف دستی اش که از جنس گلیمهائی بود که روی آن میخوابیدیم در جستجو بود. چشمانم روی کیف دستی میخکوب شده بود. میخواستم بدانم با چه چیزی میخواهد مرا ببُرد. یک چاقوی بزرگ را تجسم میکردم، ولی او از داخل آن کیف، یک کیف کوچک نخی بیرون آورد. با انگشتان بلندش داخل آن را گشت و بالاخره یک تیغ ریش تراشی شکسته بیرون کشید. به سرعت تیغ را از این رو به آن رو چرخاند و امتحان کرد. خورشید به سختی بالا آمده بود. نور به اندازهای بود که رنگها را ببینم ولی نه با جزئیات. خون خشک شدهای را روی لبه دندانه دار تیغ دیدم. روی تیغ تف کرد و با لباسش آن را پاک کرد. همچنان که آن را به لباسش میسابید، دنیای من ناگهان تاریک شد. مادرم دستمالی را روی چشمانم انداخت.چیزی که بعد از آن حس کردم بریده شدن گوشت، آلت تناسلیم، بود. صدای گنگ جلو و عقب رفتن اره وار را بر روی پوستم میشنیدم.وقتی به گذشته فکر می کنم، نمی توانم باور کنم که چنین اتفاقی برایم افتاده است. همیشه فکر میکنم درباره کس دیگری سخن میگویم. نمی دانم چگونه احساسم را بیان کنم تا بتوانید آن را روی بدن خود حس کنید. مثل این بود که کسی گوشت ران شما را برش بدهد یا بازویتان را قطع کند. با این تفاوت که این قسمت حساس ترین بخش بدن است.من حتی کوچکترین حرکتی نکردم، زیرا «امان» [ خواهرم] را به یاد داشتم و میدانستم هیچ راه فراری وجود ندارد. فکر میکردم اگرتکان بخورم درد بیشتر میشود. فقط پاهایم بدون اراده شروع به لرزیدن کرد. از حال رفتم...وقتی بیدار شدم گمان میکردم تمام شده است، ولی بدتر از زمان شروع بود. چشم بندم کنار رفته بود و من زن جلاد را دیدم که یک مقداری خار درخت اقاقیا را کپه کرده بود. او از آنها برای ایجاد سوراخهایی در پوستم استفاده کرد. سپس نخ سفید محکمی از سوراخها رد کرد تا مرا بدوزد. پاهایم کاملا بیحس شده بود، ولی درد بین آنها آنچنان شدید بود که آرزو میکردم بمیرم. مادرم مرا در بازوانش گرفته بود- برای آنکه آرام بگیرم به او تماشا میکردم...چشمانم را باز کردم. آن زن رفته بود. مرا حرکت داده بودند و بر روی زمین نزدیک صخره خوابانده بودند. پاهایم از مچ تا ران با نوارهایی از پارچه به هم بسته شده بود، به طوریکه نمی توانستم حرکت کنم. من اطراف را به دنبال مادرم نگاه کردم، ولی او رفته بود. سنگی را نگاه کردم که مرا روی آن خوابانده بودند. از خون من خیس بود. مثل اینکه مرغی را در آنجا سر بریده باشند. تکههایی از گوشت تنم، آلت تناسلیم، آنجا افتاده بود، دست نخورده، زیر آفتاب در حال خشک شدن بود.دراز کشیدم، به خورشید که حالا دیگر بالای سرم ایستاده بود نگاه کردم. هیچ سایهای اطراف من نبود و موجی از گرما به صورتم سیلی میزد. تا اینکه مادرم همراه با خواهرم برگشت. مرا به سایه یک بوته کشاندند. این یک سنت بود. یک سر پناه کوچک زیر یک درخت آماده کرده بودند، جایی که من تا زمان بهبودی استراحت کنم. چند هفته، تنهای تنها، تا کاملا خوب شوم.فکر کردم عذاب تمام شده، اما هر بار که خواستم ادرار کنم درد شروع میشد. حالا میفهمیدم چرا مادرم میگفت زیاد آب و شیر ننوش. مادرم اخطار کرده بود که راه نروم. بنابراین نمی توانستم طنابهایم را باز کنم. چون اگر زخمها از هم باز میشد، کار دوخت و دوز باید دوباره انجام میگرفت.اولین قطره ادراری که از من خارج شد، انگار اسید پوستم را میخورد. وقتی زن کولی مرا دوخت، فقط سوراخی به اندازه سر چوب کبریت برای ادرار و خون- در زمان پریدی- باز گذاشته بود. این استراتژی خردمندانه، تضمینی بود برای اینکه تا قبل از ازدواج هیچ رابطه جنسی نداشته باشم و شوهرم مطمئن باشد یک باکره تحویل گرفته است.
هر هفته مادرم معاینه ام میکرد تا ببیند کاملا بهبود یافته ام. وقتی بندهایم را از پاهایم گشودم، توانستم برای اولین بار به خود نگاهی بیندازم. یک تکه پوست کاملا هموار کشف کردم که فقط یک جای زخم در وسط آن بود. مانند یک زیپ، که آن زیپ کاملا بسته شده بود. آلت تناسلیم مثل یک دیوار آجری مهر و موم شده بود تا هیچ مردی توانایی دخول تا شب عروسیم را نداشته باشد...زمانی که شوهرم با یک چاقو یا فشار، آن را از هم میدرید.
علل و چگونگی پیدایش و تداوم ختنه زنان
در ارتباط با این عمل مجرای تناسلی دختران دوخته میشود و تنها یک بخش کوچک از آن باز میماند برای خروج خون در هنگام قائدگی و ادرار ضمن آنکه قسمت بیرونی آلت تناسلی زن( چوچوله) نیز بریده میشود.در ارتباط با چگونگی پیدایش و تداوم این پدیده ناهنجار و علل بریدن وحشیانه یک عضو از بدن دختران دلائلی چند وجهی موجود است. از سنت ها گرفته تا روح خبیث که از قدیم گفته شده است در این بخش از بدن دختران و زنان وجود دارد!
ریشه های مذهبی
بریدن این عضو بدن و ختنه زنان علیرغم اینکه صراحتا در قران گفته نشده اما در احادیث و نقل قولها اذعان شده است. به همین علت که از احادیث برآمده است در کشورهائی مانند ایران، عربستان سعودی، ترکیه مراکش و ... از سنن مذهبی محسوب نمیشود.ریشه های ختنه کردن زنان به تاریخ ماقبل اسلام و مسیح باز میگردد. در قسمتهای بعدی به این موضوع پرداخته می شود.این موضوع در میان یهودیان و مسیحیان نیز دیده میشود.
تاریخچه ختنه زنان:
در مورد چگونگی و تاریخچه پیدایش ختنه زنان نقل قول ها و اسناد متفاوتی موجود است. از جمله آنکه گفته میشود این موضوع اول بار در مصر و اتیوپی ظهور کرده است. گاها گفته شده است از زمان هرودت ختنه زنان وجود داشته است.
منبع دیگری میگوید که 163 سال پیش از میلاد مسیح ختنه زنان پذیرفته و اعمال میشده است. نوشته ای مکتوب در موزه بریتانیا که روی کاغذ مخصوص مصری که از خمیر چوب ساخته میشده نوشته شده است.این کاغذ پاپیروس مصری نام دارد.
یک جغرافیا دان یونانی گزارش داده است که در سفر به مصر 25 سال قبل از میلاد مسیح ختنه زنان را مشاهده کرده است و دیده است که دختران پیش از ازدواج ختنه میشوند.این مورد هم در مورد رومی ها و هم عرب ها نیز گزارش شده است.در بخشی از فرهنگ های ملل مختلف ختنه زنان تقسیم بندی میشده است.بعنوان مثال برده ها بسیار رادیکال تر ختنه میشده اند تا نتوانند بار دار شوند. بدین ترتیب زن برده قیمت بالاتری داشته است.کمبود مواد غذائی در نقاطی از آسیا و آفریقا باعث میشده است که ختنه زنان بمراتب بیشتر و رادیکال تر انجام گیرد تا از تکثیر جمعیت جلوگیری شود.از دلائل دیگر مردسالاری بوده است که در نتیجه ختنه زنان مردان لذت بیشتری میبرده اند.این عمل در مورد زنان بیوه نیز انجام میشده است تا نتواند مجددا ازدواج کند.گفته میشود از دلائل دیگر اعتقادات و باورهای فراعین مصر بوده است مبنی بر اینکه خدایان بی سکسوال بوده اند. آنان عقیده داشته اند که روح مرد در این بخش آلت تناسلی زنان و روح زن در بخش پوستی آلت مردانه که بریده میشود نهفته است.
• ختنه زنان چه عوارض و خطراتى را به دنبال دارد؟
1)درد، خونریزی، شوک، ( این عمل بدون بیهوشی عمومی یا موضعی انجام میگرفتهاست)
2)نگاه داشتن ادرار به دلیل درد
3)صدمات ارگانی بعلت بی تجربگی جراح تجربی
4)عفونت مکرر
5)درد زیاد بهنگام پریود ماهانه، عفونت دستگاه تناسلی و تخمک ها،عفونت در دستگاه ادرار و کلیه ها
6)ریسک های متنوع در هنگام زایمان ناشی از عفونت و خونریزی و....7) درگیرى ها و بیمارى هاى روانى حاصل از این امر
8) ایجاد جوش گاه (اسکار) در قسمت بریدگى ها با طول و گستردگى زیاد
9) مشکلات نازایى، خطرات و مشکلات ناشى از حاملگى و به خصوص زمان زایماناین عمل از طریق روش هاى مختلفى انجام مى شود. با توجه به نوع انجام این عمل شدت عوارض متفاوت است. وحشیانه ترین روش در کشور هاى سومالى، سودان و همچنین اتیوپى به کار مى رود.
• ختنه دختران با چه اهدافى در کشور هاى مزبور انجام مى شود؟
1) قوانین و احادیث مذهبی
2) زنانی که ختنه نشده اند، تمایلات افراطی در مطالبه سکس دارند. ( از طریق بریدن این قسمت از آلت تناسلی زن، او احساس کمتری پیدا میکند و مردان در انتخاب زمان سکس مختار میشوند)
3) زنان ختنه نشده پاکیزه نیستند.
4) ختنه شده ها باکره میمانند و افتخار فامیل که پیش از ازدواج سکس نداشته اند، می مانند.
5) بریدن این بخش، زن را بهنگام زایمان حمایت میکند.(درصورتی که به تجربه و با اتکا به دانش پزشکی مشکلات و ریسک های بریدن مجدد این بخش بسیار بزرگتر و تهدیدی برای زایمان طبیعی و بی خطر میباشد.
6) روح خبیث در این بخش از آلت تناسلی زن نهفته است و میبایستی آنرا از میان برداشت و این عمل به تولد بچه یاری میرساند.
7) زنان ختنه نشده کرم هائی دارند که توسط سوراخ باز آلت تناسلی میتواند به داخل بدن زن نفوذ کنند.
8) این عضو زن در هنگام ارتباط جنسی به آلت تناسلی مرد ضربه میزند و میتواند مرد را خواجه کند.
9) گفته میشود که بریدن این بخش از بدن زن، او را در دوباره زائی حمایت میکند.
10) این اقدام باعث میشود که قیمت عروس بالا برود ضمن اینکه باکره بودن وی باعث افتخار خانواده اوست.
11) زنانی که ختنه نشده اند میتوانند اینطور محاسبه کنند که بچه هایشان در جامعه مقبولیت نخواهند داشت.
12)براساس ادعاى مسلمانان آفریقایى طبق دستور اسلام
13)مفید بودن از لحاظ بهداشتى
14)نگهدارى از باکرگى دختران جوان تا زمان ازدواج
15) کنترل تمایلات جنسى دختران تا قبل از ازدواج براساس سنت قدیمى آفریقایى_ آسیایى
16) اطمینان دادن به شوهر آینده از جنبه پاک بودن دختر
17) زیباگرایى و بهداشتى بودن بدن دختر
18) پیدا کردن روح پاکآمار ها چه می گویند :
طبق آخرین آمارگیرى سازمان جهانى بهداشت تقریباً بیش از صد و شصت میلیون نفر از زنان (اعم از کودک، نوجوان و جوان) در بیش از سى کشور آفریقایى و آسیایى ختنه شده اند.
به جرات مى توان گفت روزانه تعداد زیادى از دختربچه هاى بى گناه بین سنین ? تا ?? ساله در کشور هاى ذکر شده ختنه مى شوند. در آفریقا این سنت قدیمى توسط افراد مسن و مذهبى در روستا ها یا نقاط دورافتاده از شهر ها انجام مى گیرد.طبق گزارش ها گاهى توسط پرستاران، ماما ها و حتى پزشکان با مخارج بالاتر و بهداشتى تر به طور غیرقانونى انجام مى شود. چندین مورد در کلینیک هاى خصوصى در کشور انگلستان توسط پزشکان سودانى و سومالیایى گزارش شده که تحت تعقیب پلیس هستند.
بیش از ?? درصد دختران در کشور هاى آفریقایى و ?? درصد در کشور هاى آسیایى قربانى این مسئله مى شوند. این در حالى است که در تعدادى از کشور ها نظیر سودان و سومالى بیش از ?? درصد است.طبق آخرین آمار در گامبیا به ?? درصد رسیده است. این عمل در ?? درصد موارد بر روى دختران سنین ? تا ?? ساله انجام مى گیرد.
در بین یهودیان و مسیحیان این عمل نادر است، به طورى که در دو قبیله در کشور اتیوپى و دو قبیله در کشور نیجریه به سازمان جهانى بهداشت گزارش شده است که در یک قبیله نیجریه اى ختنه زنان قبل از ازدواج انجام مى شود و در قبیله دیگر در همین کشور ختنه به پس از زایمان اول موکول مى شود.
قابل ذکر است تحقیقات گسترده و جامعى توسط محققین و متخصصین اطفال، زنان و زایمان، روان شناسان به خصوص استادان ادیان مختلف (اعم از مسیحى، یهودى و مسلمان) پیرامون مسئله ختنه زنان از طرف سازمان جهانى بهداشت صورت گرفته است. طبق این بررسى ها در هیچ یک از آ یات قرآن و قسمت هاى مختلف کتاب انجیل و یا سایر کتاب هاى آسمانى ختنه زنان توصیه نشده است. هر کسى که دستور اسلام را منبع انجام این عمل وحشیانه قرار مى دهد با عدم اطلاع از دستورات مذهبى، عوام فریبى و یا عقاید شخصى و سنت عقب افتاده آنها مرتبط است. سازمان جهانى بهداشت سنتى بودن قضیه را تنها دلیل این عمل ذکر مى کند و آگاهى کامل از غیرمذهبى بودن انجام این عمل را به تمام کشور هاى عضو سازمان ملل ابراز داشته است.
این عمل در بیش از ?? کشور جهان انجام مى شود و در ?? تا ?? درصد موارد با وسایل آلوده و غیربهداشتى بدون استفاده از هیچ داروى موضعى انجام مى شود در نتیجه خطر مرگ و شوک وجود دارد.5/?? درصد زنان در کشور هاى مذکور به علت برش هاى طولانى و عمیق و جوش گاه هاى (اسکار هاى) زخمى حتى قادر به رابطه جنسى با شوهران خود نیستند و تا پایان عمر رابطه جنسى ندارند و یا در صورت انجام این امر و حامله شدن قادر به زایمان طبیعى نخواهند بود. در این صورت زایمان آنها با جراحى انجام شده و یا در نقاط دورافتاده به علت خطرات ناشى از زایمان طبیعى خود و نوزادانشان فوت مى کنند. آمار مرگ ومیر این زنان و نوزادان آنها نزدیک به یک میلیون در سال تخمین زده شده است.
• در مقام مقایسه ختنه پسران با ختنه دختران چه ارجحیت هایى دارد؟* طبق آمار ها در کانادا حداقل بیست درصد و در استرالیا پانزده درصد از نوزادان پسر ختنه مى شوند. ختنه زنان از طرف سازمان ملل و سازمان جهانى بهداشت و طبق قوانین تمام کشور هاى اروپایى، آمریکایى و اغلب کشور هاى آسیایى غیرقانونى است. در این کشور ها افرادى که به این کار مبادرت مى ورزند توسط دولت مورد تعقیب قرار مى گیرند.
تجربه نشان داده است هرگز شخصى یا اشخاصى که در این کشور ها به این کار دست مى زنند مورد تعقیب قانونى قرار نگرفته اند.
* محققان سازمان جهانى بهداشت در معنى لغاتى نظیر ختنه دختران یا قطع عضو در دختران فرقى نمى گذارند و آن را یک عمل با دو معنى مشابه تلقى مى کنند و این عمل را از جمله سنت هاى بسیار عقب ا فتاده و خطرناک مى دانند.
* محققان از هر زن یا مردى در هر کجاى دنیا خواسته اند که:
?- به غیرقانونى بودن این عمل حتى در کشور هایى که این عمل انجام مى شود توجه کنند.
?- صد درصد آن را با حق و حقوق در سلامتى اطفال، دختران و زنان مغایر بدانند.?- انجام این عمل مغایرت کامل با حقوق بشر، در هر نقطه از دنیا دارد.
توصیه سازمان جهانى بهداشت این است که افراد با هر وسیله ممکن ابراز تنفر خود را در انجام این عمل به گوش مسئولان و سیاستمداران و هر انسان دیگر در هر کشورى که زندگى مى کنند برسانند و براى عدم انجام آن از هر راهى مبارزه کنند.
داستانی در مورد ختنه دخترانوقتی شیما محمود نه ساله بود ، مادرش ، صباح ، قابله روستا را خبر کرد تا مراسمی زنانه را اجرا کند ، مراسمی که در بین زنان مصری روستایی از مدت ها پیش مرسوم بوده است .
در اتاق خواب ، صباح ، قابله و یک زن دیگر شیما را محکم نگه داشتند و با یک قیچی تیز او را ختنه کردند . شیما جیغ می کشید ، مادرش گذشته خودش را به یاد آورد که دو روز تمام نمی توانست راه برود.
وقتی از او پرسیدم که چرا دخترش را تحت عملی قرار داده که خودش 25 سال پیش از آن رنج برده است جوابی نداشت: " رسم است ." در پشت مقنعه بلند سیاهش شانه هایش را به آرامی بالا انداخت: " از کسی در این مورد سوال نکردم . فقط طبق رسم و رسوممان عمل کردم ."احترام نسبت به سنت های قدیمی به قدری زیاد است که علیرغم هشدارهای بهیاران نسبت به خطر عفونت و مرگ ناشی از ختنه، سازمان های حقوق بشر تخمین می زنند که روزانه 3600 دختر مصری تجربه شیما را تحمل می کنند .
نتیجه گیری :
دکتر مواهب مولی می گوید " مذهب دلیل اصلی نیست ." او 12 سال است که در یک کلینیک کوچک در یکی از محلات فقیر نشین قاهره با آنچه او و همکارانش " قطع اعضا تناسلی زنان " می نامند ، مبارزه می کند .
مولی می گوید :" ختنه کردن ، فارغ از مذهب دختر ، برابر با حفظ پاکدامنی اوست . و در جامعه ای که مفهوم شرافت خانوادگی با پاکدامنی زنان خانواده معنا پیدا می کند ، ختنه برترین ارزش است ."او ادامه می دهد " آنها می خواهند دختر را از عشق دور نگه دارند . و آن را به پاکیزگی و باکره گی ربط می دهند ."
در دهات ، اثبات باکرگی پیش نیاز ازدواج است : مادر عروس معمولا صبح بعد ازشب عروسی برای اثبات باکرگی دخترش یک دستمال خونی را به مردم نشان می دهد . اگر این موضوع ثابت نشود ، به احتمال زیاد شوهر زن را طلاق می دهد .مادران امیدوارند که با فرو نشاندن نیاز جنسی از طریق ختنه ، از پیش آمدن چنین پیشامدهای غم انگیزی جلوگیری کنند . دکتر مولی ادامه می دهد " آنها می دانند که ختنه در حال حاضر باعث آزار دخترانشان می شود . اما فکر می کنند که با این کار در نهایت او می تواند ازدواج کند . " و در فرهنگ محافظه کاری که تغییرات به آرامی اتفاق می افتد و احترام به بزرگ ترها واجب است ، از بین بردن چنین سنت جا افتاده ای بسیار سخت است . مولی می گوید " آنها می گویند ُ مادربزرگم این کار را کرده ، مادرم این کار را کرده و بنابراین دخترم هم باید این کار بکند ُ "