داستان سفر پرماجرا به قطر

داستان سفر پرماجرا به قطر

شب عید نشستند و به هفت سین تیم ملى، «ستادى کارکردن» را اضافه کردند. قرار شد تیم ملى طبق کتاب و برنامه مدون تا جام ملت‌ها پیش برود. با هم دست دادند و خوشحال و خندان از فدراسیون فوتبال بیرون آمدند. فردایش هم که روزنامه‌ها را ورق زدند، با مطالبى مواجه شدند که همه قلعه نویى را ستایش کرده بودند و بابت برنامه ریزى و کتاب و ستادى کار کردن، کادر فنى را به عرش اعلا رسانده بودند. نتیجه ستادى کار کردن و برنامه ریزى و کتاب این بود که تیم ملى ایران به جاى آنکه در یک ساعت به دوحه برود، ۱۶ ساعت طول می‌کشد که خودش را به این کشور همسایه برساند.

اول به شارجه می‌روند و ۴ ساعت معطل می‌شوند تا ویزاى بازیکنان برسد، سرانجام حسین بادامکى جا می‌ماند و از قرار معلوم ویزا براى او صادر نمی‌شود. تیم ملى از شارجه به دوحه می‌رود و آنجا هم کلى معطل می‌ماند تا اتوبوس براى انتقال بازیکنان به فرودگاه بیاید.


سفر ۱۶ ساعته تیم ملى را به فال نیک می‌گیریم و آن را نتیجه کتاب تیم ملى می‌دانیم. شانس آوردیم که کمتر از ۱۰۰ صفحه است چون اگر تعداد صفحات آن بالا می‌رفت، ممکن بود براى سفر به دوحه اول به لندن می‌رفتیم و از آنجا راهى ریودوژانیرو می‌شدیم و بعد با یک پرواز مستقیم به دوحه می‌رفتیم. یکى از دوستان می‌گفت که البته طولانى شدن سفر و افزایش تعداد پروازها، براى تهیه کنندگان بلیت کلى مزایا دارد. به هر حال طولانى شدن سفر علاوه بر خستگى، اعتراضات فراوانى را هم در پى داشت. بازیکنان بلاتکلیف تیم ملى در فرودگاه شارجه و دوحه به شدت کلافه و خسته بودند و به کار ستادى اعتراض داشتند. البته لژیونرها ـ مخصوصاً کریمی‌و‌هاشمیان ـ که در فوتبال اروپا با نظم و انضباط خاصى روبرو هستند، بیش از بقیه به کار ستادى اعتراض داشتند.

این انصاریان بى‌معرفت
على کریمی ‌که از ماجراى پرواز تیم ملى ناراحت است، به ماجراى ناهار و زمان غذا خوردن هم اعتراض دارد. براى او عجیب است که ساعت یک بعد ازظهر مزاحم استراحت بازیکنان می‌شوند و آنها را براى غذا صدا می‌کنند.

این در حالى است که تیم ملى ساعت ۱۹ (۷ بعدازظهر) باید مقابل قطر بازى کند. از آنجا که کریمی‌آدم تند و بى قرارى است، خیلى صریح اعتراض خود را عنوان می‌کند که با حمایت بقیه بازیکنان مواجه می‌شود. امیرقلعه نویى هم که پاسخى براى این اعتراض ندارد. احتمالاً ته دلش می‌گوید که اگر رفیق رستوران دار ما در این سفر همراه تیم ملى بود، حداقل بابت غذا مشکلى نداشتیم. از بس این روزنامه‌ها به این ماجرا دامن زدند که نتوانستیم او را همراه خود به دوحه ببریم و کباب کوبیده زعفرانى میل کنیم. وقتى این اعتراض‌ها علنى می‌شود حتى بازیکنان تازه وارد هم وارد معرکه می‌شوند. اوج کار نفرات جدید، اعتراض على انصاریان است که دقیقه ۹۰ بازى به جاى‌ هاشمیان به زمین می‌رود و فقط ۳ دقیقه بازى می‌کند. انصاریان که از این ماجرا دلخور است، پس از بازى زمین و زمان را به هم می‌دوزد و در رختکن تیم ملى، هر چه دوست دارد به آقاى ستادى می‌گوید.

البته حرف‌هاى انصاریان از طریق دیوار ـ که موش دارد و موش هم گوش دارد ـ به امیر قلعه نویى می‌رسد. قلعه نویى که به شدت از انصاریان ناراحت است، سرى به نشانه تأسف تکان می‌دهد و به همکارانش می‌گوید: این همان على انصاریان است که اول فصل بدون تیم بود و به خاطر سفارش فلانى و فلانى در حقش لطف کردیم تا با استقلال قرارداد بست ... حالا پشت سر ما چه حرف‌ها که نمی‌زند.

از آقاى قلعه نویى که این حرف‌ها را زده باید پرسید که اساساً دعوت از انصاریان چه توجیهى دارد؟ قرار است انصاریان چه گلى به سر تیم ملى بزند؟ و تعویض او در دقیقه ۹۰ بازى به جاى‌هاشمیان یعنى چه؟

سیستم غلط، ، ترکیب غلط و تمرین اشتباه
بحث اصلى اینجاست، بازى تیم ملى از تلویزیون پخش نشد. وقتى این خبر به اردوى تیم ملى رسید، همه خوشحال شدند، چون نمایش تیم ملى آنقدر ضعیف و زشت بود که بازیکنان پس از بازى پیش خودشان دنبال توجیه بد بازى کردن بودند که خوشبختانه بازى پخش نشد. البته همه آنها می‌خواستند از سفر ۱۶ ساعته حرف بزنند.

قلعه نویى هم مثل بقیه خوشحال بود، به هر حال مردم که بازى را ندیده‌اند و پیش خودشان خیال می‌کنند که حتماً تیم ملى خوب بازى کرده که در دوحه موفق به شکست دادن قطر شده است.

آیا واقعاً تیم ملى مقابل قطر عملکرد قابل توجیهى داشته است؟ سواى برنامه ریزى و بى نظمی ‌و اعتراض بازیکنان، نمایش تیم ملى هم بسیار ضعیف بوده و اگر آن مسابقه پخش می‌شد، امروز رسانه‌ها و مطبوعات به سادگى از کنار تیم ملى نمی‌گذشتند. امیر قلعه نویى باید منطقى به این بازى نگاه کند و پاسخ بدهد که براساس چه معیارى مهدى مهدوى کیا را به عنوان مدافع راست بازى داده و از على نیکبخت به عنوان دفاع چپ استفاده کرده است.

زمانى که مهدوى کیا در‌ هامبورگ به عنوان دفاع راست بازى می‌کرد، قلعه نویى اصرار داشت که از او به عنوان پیستون راست بازى بگیرد اما حالا که مهدى در پست خودش در آلمان بازى می‌کند، قلعه نویى او را یک خط عقب برده است. استفاده از صادقى و جلال حسینى در دفاع میانى هم جاى سؤال دارد. این ۲ بازیکن به خاطر سرعت پایین، نفرات ایده آلى براى دفاع ۴ نفره خطى نیستند ولى قلعه نویى با این نفرات به یکباره سیستم تیم ملى را از ۳ دفاع به ۴ دفاع تغییر می‌دهد.

به هر حال ترکیب تیم ملى و چیدمان نفرات، هیچ توجیهى نداشت و یکى از دلایل بازى بد تیم ملى، همین ترکیب غلط بود. از سوى دیگر تیم ملى ـ که حالا منصور ابراهیم زاده را دیگر در اختیار ندارد ـ شب قبل از بازى با قطر یک تمرین «سنگین» را پشت سر می‌گذارد. توجه کنید که از واژه سنگین استفاده کردیم. احتمالاً قلعه نویى با این تمرین سنگین قصد داشته تا تعطیلى تمرینات چند روز قبل را جبران کند ولى فراموش کرده بود که بدن بازیکنان در فاصله ۲۴ ساعت تا مسابقه با این تمرین پرفشار و کارهاى سرعتى و پرس، حتماً لاکتیکى می‌شود.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.