ده‌نمکی:این عقده ای های مریض،عرضه فیلم سازی ...

ده‌نمکی: این عقده ای های مریض، عرضه فیلم سازی ندارند

یقینا تمام تماشاگرانی که این روزها جلوی سینماهای کشور صف بسته‌اند دنبال این نیستند که بدانند مسعود ده‌نمکی، چهره‌ی سرشناس گروه انصارحزب‌الله، چه فیلمی ساخته است.

چیزهای دیگری توی فیلم «اخراجی‌ها» هست که می‌تواند تماشاگر را به سینما بکشاند: نام‌هایی همچون اکبر عبدی، کامبیز دیرباز، ارژنگ امیرفضلی و محمدرضا شریفی‌نیا، به همراه امین حیایی، بازیگر فیلم‌های پرفروش، می‌تواند هر تماشاگری را وسوسه کند تا اخراجی‌ها را ببیند. اینها را که بگذاریم کنار، حاشیه‌های پرسروصدایی که در جریان جشنواره‌ی فیلم فجر پیرامون این فیلم ایجاد شد به نتیجه‌ای منطقی برای فروش فیلم دست پیدا می‌کنیم. در بیست‌وپنجمین جشنواره‌ی فیلم فجر وقتی که ده‌نمکی برای دریافت سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران به روی صحنه رفت، لب به اعتراض گشود و گفت که اگر بازیگران فیلم، در فیلم کارگردان دیگری این بازی‌ها را ارائه می‌دادند، حتما جایزه می‌گرفتند. ده‌نمکی گفت: «نه سیمرغ می‌خواهم نه مرغ».

اخراجی‌ها، اگرچه اولین فیلم سینمایی مسعود ده‌نمکی‌ست، اما اولین تجربه‌ی او در عرصه‌ی کارگردانی محسوب نمی‌شود. او قبلا با دو مستند «فقر و فحشا» و «کدام استقلال، کدام پیروزی» حضور در پشت دوربین را تجربه کرده بود. فقر و فحشا مستندی بود که نام ده‌نمکی را در عرصه‌ی سینما بر سر زبان‌ها انداخت. این فیلم با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شد.

ده‌نمکی با این شرط گفت‌وگو با رادیو زمانه را پذیرفت که وارد سیاست و حاشیه‌های جشنواره‌ی فیلم نشویم. این فیلمساز معتقد است که اکثر منتقدین بدون دیدن اخراجی‌ها، با فیلم او مخالفت کرده‌اند.

گفت‌وگو با مسعود ده‌نمکی را بخوانید:


آقای ده‌نمکی! چطور شد که زبان سینما را برای گفتن حرف‌هایتان انتخاب کردید؟
چون زبان سینما به هر حال فراگیرتر و تأثیرگذارتر است. و در واقع، تجربه نشان داد که ذائقه‌ی مخاطب امروز بیشتر به سمت رسانه‌های دیداری و شنیداری هست تا رسانه‌های نوشتاری. شاید به همین جهت بود که زبان سینما را انتخاب کردم.
فکر می کنید این تغییر نگاه شما، از مطبوعات به سینما، به خاطر این بود که احساس کردید در سینما حرف‌های ناگفته‌ای در مورد جنگ وجود دارد که شما می‌توانید آنها را بگویید؟
فقط جنگ نیست.‌ خیلی موضوعات دیگر هم هست. قرار نیست که من فیلمساز فیلم‌های جنگی باشم. ژانرهای دیگری هست که من تجربه خواهم کرد. یا در هر عرصه‌ای که فکر کنم حرف نگفته‌ای هست که من می‌توانم بگویم، سعی می‌کنم که وارد آن عرصه‌ها شوم. همان‌طور که از حوزه‌ی سینمای مستند این کار را کردم.
خیلی‌ها درباره‌ی فیلم اخراجی‌ها می‌گویند آن چیزی که بیش از هرچیزی فیلم را جذاب کرده حضور بازیگرهاست. وگرنه فیلم از نظر کارگردانی خیلی ایراد دارد.
نمی‌دانم. این هم نظر آن آدم‌هاست دیگر. معمولا در فیلم‌های دیگر هم از همین تعداد بازیگر یا بیشتر استفاده می‌شود. در بعضی از فیلم‌هایی که موازی با فیلم من اکران می‌شوند ‌و در جشنواره هم بودند بازیگران سرشناس بیشتری حضور داشته‌اند.
بازیگرها هیچ‌کدام برای بازی کردن با آقای ده‌نمکی مشکلی نداشتند؟
خیر. همه‌ی آنها استقبال کردند.
شنیده شده بود که به بازیگرها پول‌های کلانی پرداخت شده بود. درست است؟
خیر. همه‌ی آنها خیلی کمتر از جاهای دیگر می‌گرفتند.
این روزها استقبال زیادی از فیلم شده ولی ...
لابد مردم هم مسأله دارند دیگر. وقتی مردم از فیلمی استقبال می‌کنند حتما آنها هم مشکل دارند. من فکر می‌کنم این حسادت‌هاست که اجازه نمی‌دهد که قبول کنند کس دیگری وارد عرصه‌ی سینما شود و یک مجموعه‌ی متفاوت حرف جدیدی را بزند. وگرنه مردم توی سینماها غوغا کرده‌اند و شب‌ها فیلم تا ساعت سه ـ چهار توی سینماهای تهران اکران می‌شود. حالا ولی ولی ولی... این ولی‌ها را آن‌قدر شنیده‌ایم که گوشمان پر شده.


حالا اجازه بدهید من یک ولی دیگر بگویم. یادم هست شما در مصاحبه با شبکه‌ی تلویزیونی هما گفته بودید که من دلم می‌خواهد از این زاویه به جنگ نگاه کنم که خیلی‌ها که به جنگ آمدند از اول آدم‌های خدایی نبودند بلکه آدم‌هایی معمولی بودند. بعد از مدتی شما با فیلم اخراجی‌ها آمدید این حرف را از دریچه‌ی سینما بزنید. ولی عملا ما می‌بینیم که مردم بیش از این که تحت تأثیر تغییر شخصیت اصلی قرار بگیرند جذب لودگی‌ها و وجه کمیک فیلم می‌شوند.
این نوع حرف زدن در واقع اهانت به شعور مردم است‌. چطور وقتی مردم با تأثر و گریه از سینما بیرون می‌آیند کسی اینجا را نمی‌بیند؟ فیلمی که هم می‌تواند بخنداند و هم بگریاند. فیلم دارد با زبان طنز، مضمونی عرفانی را ارائه می‌کند و حرفی جدی را می‌زند. مردم عادی که دارند بدون غرض نگاه می‌کنند... به قول شاعر که می‌گوید «چون غرض آمد هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل به‌سوی شد». آدم‌هایی که مریض هستند و عقده دارند، چون نمی‌توانند این استقبال مردم را ببینند، این‌طور تعبیر می‌کنند و این یک نوع اهانت به شعور مردم است.
آقای ده‌نمکی! زیاد...
به هرحال ۹۵درصد مخاطبان حرفه‌ای سینما که می‌آیند جشنواره، اخراجی‌ها را فیلم منتخب خودشان انتخاب کرده‌ بودند. چطور این مردم اگر سنتوری را انتخاب کنند آدم خوبی هستند و اگر اخراجی‌ها را انتخاب کنند آدم‌های نفهمی هستند؟ می‌گویند مردم عوام هستند، نمی‌فهمند. مردم دنبال لودگی هستند. این‌طور نیست.
منظور من این است که یک‌سومِ اول فیلم ...
به نظر من بی‌شعور کسانی هستند که این عقده‌ها جلوی چشم‌شان را گرفته و به همین دلیل چنین برخوردهایی را از آنها در رسانه‌ها دیدیم. برخلاف آن چیزهایی که در مجلات سینمایی به‌صورت عقده وار نوشته شد: کارگردانی ضعیف و بازیگردانی ضعیف، اصلا بازیگر حرفه‌ای چندان احتیاجی به بازیگردانی ندارد. این‌قدر این بچه‌ها توانمند بودند که نیازی به بازیگردانی نداشتند. کسانی که خودشان عرضه‌ی ساخت فیلمی را ندارند که مخاطب داشته باشد. کسانی که میلیاردها تومان از پول بیت‌المال را خرج می‌کنند و مردم از فیلم‌هایشان استقبال نمی‌کنند؛ حالا که می‌بینند فیلمی با کمترین هزینه و بیشترین استقبال روبه‌رو شد، حسادت‌ها جلوی چشم‌شان را گرفته است. همه‌ی این حرف‌ها هم از روی حسادت‌هاست. نه این که فیلم ایرادی نداشته باشد، هر فیلمی ممکن است ایراد داشته باشد. به‌خصوص اگر فیلم اول کارگردان هم باشد.
حالا اگر اجازه بدهید درباره‌ی چند تا از ایرادهای فیلم حرف بزنیم و شما آن را به حسادت نسبت ندهید.
نه، بحث این است که این حرف‌ها تکرار همان حرف‌هایی‌ست که من بیرون می‌شنوم دیگر.
آقای ده‌نمکی! این که من گفتم ...
مردم دنبال فیلم هندی نیستند. این حرف‌ها را من هم بلدم بزنم. تحولی که شما فکر ‌کنید طرف ریش دربیاورد، بعد ما بفهمیم که طرف آدم شده، نه. من دنبال این نوع تحول نبودم. چون حر هم که در لشکر امام حسین قرار می‌گیرد تصمیمش در یک دقیقه عوض می‌شود. لابد می‌گویید امام حسین سینمایی کار نکرده یا نمی‌دانم تراژدی عاشورا درست پرداخت نشده. ها؟
آقای ده‌نمکی! یک لحظه اجازه بدهید ...
این سریال‌های کش‌دار تلویزیونی ذائقه‌ی بعضی‌ها را مریض کرده. وگرنه تمام فیلم‌های سینمایی دنیا را که نگاه می‌کنید حوادث با ضرباهنگ تند روایت می‌شود. اینجا هم همین‌جور است.
فکر می‌کنم شما دارید در مقابل کلمه‌ی «لودگی» جبهه‌گیری می‌کنید. منظور من این بود که تماشاگر تا آنجایی از فیلم را می‌پسندد که آدم‌ها نقش واقعیتی را بازی می‌کنند که توی جنگ اتفاق افتاده بود. من نمی‌گویم که این تحولات اتفاق نیفتاده. شاید شما این تحول را خوب درنیاورده‌اید.
این باز هم توهین به شعور مردم است. چون مردم از لودگی خوش‌شان می‌‌آید پس از تحول بدشان می‌آید؟ اصلا این‌جوری نیست. هزاران ای‌میل به دست من می‌رسد. اگر شما می‌خواهید گزارش‌تان منصفانه باشد لازم است بروید جلوی در سینما از مردم بپرسید. چرا به من می‌گویید؟
من نمی‌گویم مردم از تحول بدشان می‌آید ...
بروید جلوی سینماها از مردم بپرسید که آیا شما از لودگی خوش‌تان آمده یا از مضمون و روایت فیلم؟ این که شما می‌گویید تحولی وجود ندارد، من اصلا این حرف‌ها را قبول ندارم. اصلا این روایت من است. یعنی من دوست دارم قصه‌ام را این‌جوری تعریف کنم. هر کارگردانی، یک زبانی انتخاب می‌کند. قرار نیست من به زبان دیگران حرف بزنم. من با زبان خودم حرف زدم و دیگران هم با زبان خودشان حرف می‌زنند. حالا ببینیم چه کسی می‌تواند این مضمون را جا بیندازد.


اصلا این که مردم این فیلم را برای تماشا انتخاب کردند به‌خاطر این است که شما از جبهه شاید به واقعیت نزدیک باشید. اما اعتقاد دارم آن بخشی که شخصیت اصلی به تحول می‌رسد...
من اصلا نمی‌خواهم به تحول برسد.
یعنی نمی‌خواهید به تحول برسد؟
نه. اصلا من نمی‌خواهم به آن تحولی برسد که تا به حال برایتان تعریف کرده‌اند. تحول مدنظر من، تحولی درونی‌ست برای مجید سوزوکی. او وقتی که می‌بیند بچه‌ای که تا دیروز مسخره‌اش می‌کردند می‌پرد روی نارنجک و می‌گوید این آخر لاتیه؛ می‌گوید اگر توی محل ما بودی لات خوبی می‌شدی؛ روحیه‌ی مردانگی و مرام و معرفت این آدم زنده می‌شود. قرار نیست من برای این آدم کلاس ایدئولوژیک بگذارم. یا شخصیت بیژن، که دزد هست، تا دقیقه‌ی آخر هم دزدی می‌کند. این فطرت انسانی‌اش است که بیدار می‌شود و وقتی بچه‌ای را می‌بیند که باید نجاتش دهد ماسکش را درمی‌آورد و به بچه می‌دهد. این تأثیر، تأثیر آنی نیست. پیغمبر ما ۲۳ سال همه را دعوت می‌کند بعد می‌گویند که جز چهار ـ پنج نفر، همه مرتد شده بودند. قرار نیست که در فیلمی یک‌ساعته، برای آدم‌ها کلاس ایدئولوژیک بگذارید و از این ور گزینش‌شان کنید و از آن طرف حزب‌اللهی بیرون بیاورید. اصلا هم به این نوع تحول اعتقاد ندارم. خیلی از بچه‌هایی که توی جبهه شهید شدند اصلا فرصت این تحول را پیدا نکردند. فقط آن فطرت درونی در آنها بیدار شد. همه‌ی آدم‌هایی که این ایرادها را می‌گیرند آدم‌هایی هستند که با خود من مشکل دارند.
چرا؟ باید خیلی خوشحال باشند که ده‌نمکی می‌خواهد با زبان سینما حرفش را بزند.
اینها نشان می‌دهد که آن‌قدر انحصارطلب هستند که همه چیز را فقط برای خودشان می‌خواهند.
البته بازی‌های فیلم درخشان بود. مثلا ارژنگ امیرفضلی مدت‌ها بود که چنین بازی خوبی ارائه نکرده بود. بازیگرها را آزاد گذاشتید یا بازیگرها تحت هدایت شما بازی‌هایشان را ارائه دادند؟
یک تعامل دوطرفه بود. اولا فیلمنامه خیلی قوی بود و خود بازیگرها هم این را قبول داشتند. اما در ارائه‌ی فیزیک بازی‌ها آزاد بودند. ما یک فیلمی هم داریم از پشت صحنه‌ی فیلم اخراجی‌ها، به شکل داستانی داریم می‌سازیم. درباره‌‌ی این که فیلم، چطور شکل گرفت. ان‌شاءالله این فیلم از اواخر فروردین پخش می‌شود.
فیلم شما اکبر عبدی را احیا کرد.
باید برای اکبر عبدی بستر فراهم باشد. من فکر می‌کنم این بستر همه جا برای عبدی آماده نبوده تا خودش را نشان بدهد.
فیلم بعدی‌تان کی کلید می‌‌خورد؟
ما داریم یک تیم نویسنده تشکیل می‌دهیم به همراه دو ـ سه تا رمان‌نویس، که ان‌شاءالله بتوانیم یک فیلمنامه قوی دربیاوریم.
درباره‌ی جنگ است؟
نه، مضمونی اجتماعی دارد.
امیدوارم همان‌طور که از گذشته‌تان به سینما رسیدید کمی هم این جبهه‌گیری‌تان فروکش کند و کمی بیشتر ...
جبهه‌گیری شماها کم بشود. ما که گذشته‌ای ندارم که بخواهم از آن به سینما برسم. من در سینما دارم همان حرف‌های قبلی‌ام را می‌زنم. امیدوارم کسانی که جبهه‌گیری داشتند انحصارطلب نباشند. عقده‌ای برخورد نکنند. فیلم را درست نگاه کنند. متن فیلم را باید نگاه کرد نه تیتراژش را.
درست نگاه کردن یعنی این که بگوییم همه چیزش خوب است؟
نه. درست نگاه کنند. نقد باید نقد واقعی باشد نه نقد از پیش داوری شده. خیلی‌ها که درباره‌ی اخراجی‌ها نقد نوشتند اصلا فیلم را ندیده‌اند.
شما از کجا مطمئن هستید؟
خب ندیده‌اند دیگر.
من جلو سینما از چند نفر پرسیدم...
نشریاتی که قبل از جشنواره، فیلم را نقد می‌کردند و همه‌ش علیه‌ آن می‌نوشتند اصلا فیلم را ندیده بودند. جالب این بود که همان آدم‌ها دوباره بعد از جشنواره هم موضع داشتند. خب، این نشان می‌دهد که این آدم‌ها مریض هستند.
آقای ده‌نمکی! من جلو سینما از مخاطب فیلم شما پرسیدم فیلم چطور بود؟ گفت فیلم خیلی خنده‌دار بود ولی آخرش فیلم هندی شد. این به نظر شما جبهه‌گیری است؟
نه. ممکن است این نظر یک نفر باشد. ولی به هر حال، فیلم اخراجی‌ها در عرض ده دوازده روز ، ۳۰۰ میلیون تومان فروش کرده و این در سینمای ایران بی‌سابقه بوده است.
مبارکتان باشد.
مبارک تهیه‌کننده باشد.
چرا. برای شما هم خوب می‌شود که پس از این تهیه‌کننده‌ های خوبی خواهید داشت.
به هر حال، اگر اینها نمی‌خواستند با مسأله برخورد کنند به اتفاقی که توی سینمای ایران افتاده اشاره می‌کردند. برای اولین بار، یک فیلم دفاع مقدس و جنگی توانست این‌قدر مخاطب جذب کند. سینمادارهای ما همگی شب عید خوشحال شدند. همه‌ی ‌اینها وجه خوب فیلم را نادیده می‌گیرند و فقط دنبال عیب‌یابی هستند. این نشان می‌‌دهد که مریض هستند.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.