تروریست ناکام -داستان مصطفی مازح
این حکایت را پیرمردی که در قطار لندن به پلموث در صندلی روبروی من نشسته بود بعد از اینکه قرآن جیبی مرا دید و فهمید مسلمان هستم برایم تعریف کرد.(این ماجرا را قبلا شنیده بودم ولی نه از این زاویه ) پیرمرد مدعی بود که قبلا افسر اسکاتلندیارد بوده و اکنون بازنشسته شده است. حکایت وی از اینجا شروع می شد که سال ها پیش به اداره ایشان اطلاع داده شد که بمبی در یک ساختمان پنج طبقه که به عنوان هتل مورد استفاده قرار می گرفته منفجر شده است و ایشان به همراه همکارانشان برای بررسی موضوع به محل اعزام شده بودند ........
این مقدمه برای یاد آوری فضای آن سال ها که پیرمرد از آن نقل می کرد بد نیست . در سال های پایانی دهه 80 میلادی سلمان رشدی نویسنده پاکستانی الاصل انگلیسی که قبلا کتاب مشهور Midnight's Children (1981), از وی منتشر شده بود و جوایز متعددی را برده بود کتاب مشهورتر The Satanic Verses. یا همان آیات شیطانی را توسط انتشارات مشهور پنگوئن در انگلستان منتشر کرد. شخصیت های این کتاب پیامبر اسلام (ص) ، صحابی آن حضرت و جبرئیل بودند. اولین واکنش منفی نسبت به این کتاب را دانشگاه الازهر مصر نشان داد و انتشار آن در مصر را ممنوع کرد گویا واکنش مشابهی در کویت هم وجود داشت و پس از مدتی که خبر انتشار این کتاب به ایران رسید آیت الله خمینی -رهبر وقت ایران- نویسنده کتاب مذکور را مهدور الدم دانست و فتوا به واجب القتل بودن وی داد. در آن سال ها صدور هر فرمانی از جانب آیت الله خمینی عده ای را جو گیر می کرد. از جمله آنها آیت الله صانعی حاکم شرع وقت کشور بود که همزمان ریاست بنیادی به نام 15 خرداد را نیز بر عهده داشت . ایشان پس از این حکم تحت تاثیر جو زدگی شدید قرار گرفت و مانند فیلم های وسترن برای سر سلمان رشدی جایزه تعیین کردند. جایزه ایشان در نوع خود جالب بود . اگر یک ایرانی این عمل را انجام می داد 1.5 میلیون تومان و اگر یک خارجی سلمان رشدی را به قتل می رساند یک میلیون دلار جایزه می برد (قیمت دلار آن زمان 120 تومان بود و نشان داد که ایشان هم به تبعیض نژادی اعتقاد شدیدی دارند)
این اقدام در دنیا بازتاب منفی زیادی داشت . زیرا که عنوان می شد این یک اثر تحقیقی است و پاسخ آن هم باید یک اثر تحقیقی باشد نه قتل . به این صورت مسلمانان و به خصوص ایرانی ها افرادی بی منطق و خشونت طلب معرفی می شدند. . آیت الله خمینی برای کاستن از بار منفی این تبلیغات به آقای عطا الله مهاجرانی معاون پارلمانی نخست وزیر وقت ( میر حسین موسوی) ماموریت داد تا کتابی را در رد کتاب آیات شیطانی بنویسد.( آن زمان سلمان رشدی ساکن لندن بود احتمالا وقتی آقای مهاجرانی کتابش را در جهت رد نظرات سلمان رشدی به رشته تحریر در میآورد تصورش را هم نمی کرد روزی خودش جهت حفظ آبرو مجبور به مهاجرت به انگستان و همان شهر لندنی بشود که روزگاری موطن سلمان رشدی محسوب می شد) به این ترتیب راه دیگری برای مبارزه با افکار سلمان رشدی هم ارائه شد. ولی برخی بازهم تمایل داشتند (و دارند) که از همان راه اول پیروی کنند.........
بعد از این مقدمه بر گردیم به داستان پیرمرد.بعد از شنیدین خبر انفجار سریعا به محل اعزام شدند . ساختمانی که گزارش انفجارش را داده بودند همان ساختمانی بود که سلمان رشدی در آن سکونت داشت. ولی آسیبی به وی و همراهانش وارد نشده بود. چون انفجار در طبقه اول رخ داده بود و آنها در طبقه سوم ساکن بودند. این حدس زده شد که کسی قصد ترور سلمان رشدی را داشته و اشتباها بمب را در طبقه اول منفجر کرده و کس دیگری را به قتل رسانده است .در محل انفجار جسدی را پیدا کردند که به شدت سوخته و تکه تکه شده بود و امکان شناسایی نداشت.از روی مدارک هتل مشخص شد که اتاقی که در آن انفجار رخ داده در اختیاری جوانی فرانسوی و احتمالا مراکشی تبار به نام مصطفی مازح بوده است.در بازجویی ها یکی از مستخدمین هتل عنوان کرده بود که این جوان سوالاتی درباره زمان حضور و رفت آمد سلمان رشدی از وی پرسیده بود . این موضوع قضیه را پیچیده تر کرده بود.بالاخره پس از تحقیقات زیاد حدس زدند که احتمالا انفجار کار خود این جوان بوده. تنها نکته باقی مانده شناسایی جسد بود . به طور قطع جسد متعلق به سلمان رشدی نبود (چون وی در طبقه بالا صحیح و سالم بود) . جستجو برای یافتن جوانی که این اتاق را اجاره کرده بودم هم نتیجه نداشت .
بالاخره شناسایی جسد از روی دندان های وی انجام شد و مشخص گردید نام وی مصطفی مازح فرزند پدر و مادری لبنانی است که در کشور ساحل عاج متولد شده است و دارای تابعیتی سه گانه ساحل عاجی ، لبنانی و فرانسوی است .البته دولت فرانسه مدارک مربوط به فرانسوی بودن وی را جعلی اعلام کرد. به این ترتیب مشخص شده بود که وی با قصد ترور سلمان رشدی با مدارک فرانسوی در هتل اتاق گرفته بود و احتمالا به خودش بمب بسته بوده تا در لحظه ای خود را به وی نزدیک کند و با انفجار بمب خود و سلمان رشدی را با هم به قتل برساند. از آنجا که از مواد بسیار حساسی برای این بمب استفاده کرده بود احتمال دادند که در لحظه ای یک برخورد ناخواسته یا لرزش ناگهانی باعث انفجار زودتر از موعد شده بود و یک خودکشی عجیب را برای این جوان رقم زده است.
به گفته پیرمرد تا مدتها نظرات مختلفی درباره دلیل انفجار توسط اهالی اسکاتلند یارد عنوان می شد از جمله اینکه بر اثر تعریق زیاد جوان چاشنی ها فعال شده بودند. یا اینکه چاشنی ها بد کار گذاشته شده بودند . یا اصلا در حال بستن به بدنش این اتفاق افتاده و.... اما یکی که بیش تر بقیه مورد توجه اهالی اسکاتلند یارد قرار گرفته بود این بود که جوان احتمالا وقتی بمب را به خودش بسته لحظه ای شک کرده که اگر منفجر نشود چه می شود . برای اینکه مطمئن شود که انفجار رخ خواهد داد . چاشنی بمب را امتحان کرده ببینید کار می کند یا نه!!! .
آنگونه که پیرمرد می گفت این موضوع تا مدتها سوژه شوخی همکاران وی شده بود و هر کس ماده منفجره ای را می دید به دیگران می گفت امتحان کن ببین کار می کنه؟!!