از۱۹سالگی موردآزارجنسی پدرم بودم،دیگرطاقت نداشتم
دختری که متهم است با خوراندن سیانور پدرش را به قتل رسانده، صبح امروز در دفاع از خود در برابر قضات دادگاه کیفری استان تهران عنوان کرد که از 19 سالگی مورد اذیت و آزار جنسی از سوی پدرش قرار میگرفته و وقتی از او باردار شده، طاقت خود را از دست داده و به همین دلیل سم سیانور به پدرش داده است.
رضوانفر نمایندهی دادستان در ابتدای این جلسه اظهار داشت: در سال جاری وقوع جنایتهایی در کانون خانواده شاهد بودیم و کانون خانواده در معرض خطر و آسیبهای خاص قرار گرفت جنایت خانوادگی پدر بر علیه دختر، دختر بر علیه پدر، برادر علیه خواهر و ... را شاهد بودیم امیدوارم دستگاه قضایی در جهت تقلیل و استقرار امنیت در جامعه کوشا باشد.
وی در دفاع از کیفرخواست صادره از سوی دادسرای جنایی تهران اظهار داشت: «سمیرا-ح» 22 ساله فاقد سابقهی کیفری به اتهام قتل عمدی پدرش با ریختن مواد سمی سیانور در لیوان نوشیدنی وی و خوراندن آن به پدر و داشتن رابطهی نامشروع با متهم ردیف دوم، محمود - ب 23 ساله فاقد سابقهی کیفری به اتهام معاونت در قتل عمدی نصرالله از طریق تسهیل در تهیهی سیانور و اختفای ادلهی جرم و داشتن رابطه نامشروع با متهمهی ردیف اول در بازداشت موقت به سر میبرند.
نماینده دادستان اظهار داشت: در این پرونده متهم ردیف اول به دلایل خاص، تعرضات جنسی، سرقت، و ...که برای عمل مجرمانهاش ذکر کرده با عنایت به اینکه بعدا مورد تکذیب قرار داده از نظر دادسرا فاقد ارزش حقوقی است.
وی در تشریح چگونگی انجام قتل گفت: متهم ردیف اول با هماهنگی متهم ردیف دوم به ناصرخسرو مراجعه در آنجا از یکی از مغازههای خرید و فروش مواد شیمایی بستهای حاوی سیانور را خریداری میکند و این بسته را در آب پرتغال پدرش ریخته و در موقع مناسبی که پدرش نیاز به نوشیدنی داشته آن را به وی داده و در نهایت این جنایت رخ داده میشود.
رضوانفر افزود: پزشکی قانونی علت تامهی مرگ را مسمومیت با سیانور اعلام کرده است.
وی گفت: با عنایت به اینکه در ابتدا اولیای دم رضایت بیقید و شرط را اعلام کرده بودند دادسرای جنایی تهران کیفرخواستی بر اساس درخواست مجازات متهمان از جهت جنبهی عمومی را تقدیم دادگاه کرده بود که با اعلام ایرادات از سوی محکمه کیفرخواست قتل عمدی و معاونت در قتل عمدی از سوی این دادسرا صادر شده است.
نمایندهی دادستان اظهار داشت : اولیای دم در جلسه حضور دارند و درخواستشان را در رابطه با قصاص، دیه و غیره مطرح خواهند کرد.
وی گفت: باتوجه به درخواست قصاص اولیای دم و مجازات متهم ردیف دوم با استناد به مواد 205، 206 و 207 از قانون مجازات اسلامی تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.
قاضی افتخاری اولیای دم را برای بیان خواستهشان از دادگاه فراخواند و مادر مقتول تقاضای قصاص کرد و گفت: من در ابتدا اطلاع نداشتم که فرزندم را به قتل رساندهاند به من گفتند فوت کرده اینجا را امضا کن و من هم امضا کردم.
افضلی، وکیل اولیای دم در دفاع از موکلانش گفت: انگیزهی قتل با واقعیت امر سازگاری ندارد و متهمه در بیان انگیزهی قتل دچار تعارض و تناقضگویی شده است.
رضوانفر با استماع دفاعیات وکیل اولیای دم اظهار داشت: رای دادگاه عمومی با توجه به پرونده صادر شده و نمیتوانیم بگوییم دادگاه تمام اوراق را ندیده است.
قاضی افتخاری «سمیرا- ح» 22 ساله را فراخواند و اتهام قتل عمدی پدرش و داشتن رابطه نامشروع با متهم ردیف دوم را به وی تفهیم کرد که وی در دفاع از خود گفت: اتهام اول را قبول دارم اما اتهام دوم را قبول ندارم.
سمیرا گفت: افسر پرونده بازجوییهای دقیقی انجام داد اما من اعتراف به قتل نکردم و میخواستم پرونده را با عنوان خودکشی و اقدام برای کشتن دیگر اعضای خانواده مخدومه اعلام کنم که 9 ماه بعد از بازداشت برای حفظ آبروی خانواده عنوان کردم داروی اشتباهی را تهیه کردهام و به وی دادم اما بازپرس پرونده معتقد بود کسی برای سرقت 3 میلیون تومانی پدرش را از بین نمیبرد که من بعد از مدتها مجبور شدم واقعیت را عنوان کنم.
وی گفت: از سن 19 سالگی پدرم مرا اذیت و آزار جنسی میکرد و خیلی عذاب میکشیدم اگر برایم خودرو، رایانه و... میخرید یا سفر خارج از کشور میبرد فقط برای ادامهی ارتباط و مخفی ماندن آن بود اما من دیگر نمیتوانستم طاقت بیاورم تا اینکه از او باردار شدم و 4 ماهم بود که او آمپولی گرفت تا جنین را سقط کنم.
قاضی افتخاری با اشاره به بخشی از پرونده که در آن سمیرا از پدرش به نیکی یاد کرده بود، گفت: این اعترافات با این مطالب مطروحه تطبیق نمیکند که متهم گفت: من هنوز به خاطر آبروی پدرم خیلی از مطالب را نگفتهام و برای آمرزش پدرم خیرات میدهم.
قاضی پرسید چرا موضوع را به کسی مثل مادرت نگفتی؟ که متهم گفت: به خاطر حفظ آبرو و حیثیت به کسی نمیتوانستم بگویم به مادر و مادربزرگم گفتم که من میترسم تنها با پدرم در خانه بمانم.
وی گفت: روز اول که سم را تهیه کردم خودم هم سم را خوردم تا بمیرم از این زندگی نکبتبار نجات پیدا کنم.
قاضی از متهم پرسید چرا شرایط بوجود میآوردی که وی به تو تعرض کند آیا کسی در خانهی شما نبود که متهم گفت: مادرم آرایشگر بود و برادر و خواهرم مدرسه بودند و پدرم نمیگذاشت من پیش مادرم در آرایشگاه بروم.
قاضی درمورد تشریح چگونگی قتل از متهم پرسید که متهم گفت: یک هفته قبل از ماجرا زمانیکه متوجه شدم مادرم برای مدت طولانی به کرج میخواهد برود تصمیم به این کار گرفتم و از محمود(متهم ردیف دوم) سوال کردم چه چیزی میتواند آدمها را به راحتی بکشد که وی قرصی به من داد و گفت اگر این را بخورد میمیرد و همه فکر میکنند با مرگ عادی مرده که من قرص را با آبمیوه مخلوط کردم و به پدرم دادم اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
متهم به قتل در ادامه افزود: موضوع را به محمود گفتم و با وی برای خریدن سم به ناصرخسرو رفتیم به چند مغازه مراجعه کردیم و محمود ادعا کرد این سم را برای تحقیقات دانشگاهی نیاز دارد اما آنها حاضر به فروش سم به ما نشدند تا اینکه به یکی از دوستان محمود مراجعه کردیم و او سیانور را به قیمت 12 هزار تومان خریداری کرد و به من داد.
وی افزود: ساعت 10 شب پدرم دراز کشیده بود و من آب پرتغال حاوی سیانور را برای وی آوردم او خورد و مرا صدا کرد گفت این را بخور من خوردم حالم بد شد و افتادم که در این زمان عموهایم آمدند ما را به بیمارستان انتقال دادند پدرم سکتهی مغزی و ایست قلبی کرد و فوت شد.
قاضی در مورد نوع آشنایی سمیرا با متهم ردیف دوم سوال کرد که وی گفت: زمانی که برای خرید لوازم پزشکی مراجعه کرده بودم با وی آشنا شدم اما من هیچ رابطه نامشروعی با محمود ندارم.
قاضی در مورد عدم جلب رضایت اولیای دم از سوی سمیرا سوال کرد که متهم گفت عمویم به من گفت رضایت دیگر اولیای دم را جلب میکنم اما قضیه خودمان باقی بماند و در جایی مطرح نشود.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل متهم به قتل در دفاع از موکلش گفت: حادثهای که اتفاق افتاده بسیار تلخ و دردناک است و اگر اظهارات سمیرا را نیز بپذیریم قطعا این حادثه تلختر و دردناکتر است.
وی گفت: در ابتدای پذیرش وکالت سمیرا به خانوادهی وی تاکید کردم با سایر اولیای دم صحبت کنید و اجازه ندهید این قضیه حیثیت، آبرو و اعتبار مقتول را مخدوش کند.
خرمشاهی با بیان اینکه من از موکلم خواستم وارد جزییات نشود، گفت: عنوان کردن جزییات تبعات سویی برای هر دو خانواده دارد.
وی به مادهی 23 قانون مجازات اسلامی اشاره کرد و گفت: منجز بودن رضایت، اهلیت رضایت دهنده و دوام و بقای آن سه شرط مطروحه در این قانون است، چگونه ممکن است این سه شرط باشد و بر مبنای آن قرار منع تعقیب صادر شود و گذشت اولیای دم مبتنی بر این فرض بوده که نمیدانسته فرزندش به قتل رسیده که در توجیه استدلالها مسایلی را عنوان میکنند که منطقی نیست.
وی با بیان اینکه در فوت نیاز به جلب رضایت نیست، گفت: مادر مقتول زمانیکه به سمیرا در زندان بوده و به وی قتل عمدی تفهیم شده رضایت داده و تعدادی از اولیای دم نیز طبق ماده 23 قانون مجازات اسلامی بلاقید و شرط از شکایتشان صرفنظر و تقاضای مختومه شدن پرونده را کردند.
خرمشاهی افزود: موکلم به مهدورالدم بودن مقتول اعتقاد داشته و این قتل با انگیزهی شرافتمندانه صورت گرفته است.
وی با اشاره به اظهارات قاضی که عنوان کرده بود سمیرا در اعترافاتش از پدرش به نیکی یاد کرده، گفت: تمام گناهها را افراد تارک صلاه انجام نمیدهند.
در این بخش از رسیدگی قضات شعبهی 71 دادگاه کیفری استان تهران پس از اعلام تنفس 5 دقیقهای متهم را فراخواندند و از او پرسیدند در مورد اذیت و آزاد که از سوی عمویت قرارگرفتی توضیح بده که متهم گفت: عمویم مرا اذیت و آزاد جنسی کرده است.
قاضی با اشاره به درخواست گذشت از قصاص و دیه از سوی اولیای دم در پرونده که همگی آنها آن درخواست را امضا کرده بودند اولیای دم را فراخواند تا متن و امضایشان را تایید کنند که برخی از آنها امضا و متن را تکذیب کردند و برخی دیگر بر صحت آن تاکید کردند.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی، عموی متهم به قتل را فراخواند و از وی پرسید آیا به دنبال دریافت رضایت از دیگر اولیای دم بودی که وی گفت: بله میخواستم آدامس دهن مردم نشویم.
قاضی از وی پرسید رضایت موجود در پرونده با علم و آگاهی اولیای دم بوده که عموی متهم به قتل گفت: اولیای دم مرا قبول داشتهاند و به همین لحاظ مرا وکیلشان کرده بودند.
در این بخش از دادگاه قضات به لحاظ بررسی مسایل خلاف اخلاق دادگاه را به صورت غیرعلنی اداره کردند.
قضات شعبهی 71 دادگاه کیفری استان تهران ( افتخاری، رحیمی، عبداللهی، سالاری و معتمدی) پس از شور حکم این پرونده صادر خواهند کرد.
