پوتین رئیس جمهور روسیه،رزمیکار است (زندگینامه)
ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین در هفتم اکتبر 1952 در سنت پترز بورگ که در آن زمان لنینگراد نام داشت متولد شد.او تنها فرزند خانواده بود و دو برادرش در جوانی مرده بودند.یکی اندکی پس از تولدش و دیگری در سالهای جنگ جهانی دوم در اثر بیماری در گذشت.اگر چه به طور رسمی در آن زمان طبق قوانین حاکم کمونیستی اعتقاد مذهبی جرم شناخته میشد ولی وی براساس فرقه ارتدوکس روسی غسل تعمیر داده شد.او را در جوانی غالبٹ پوتکا صدا میکردند.پدرش ولادیمیر اسپیریدونویچ پوتین یک سرکارگر بود که در اوت 1999 در گذشت.مادر وی نیز، پوتین ماریا ایوانووا پوتینا شش ماه قبل از آن دار فانی را وداع گفته بود.
پوتین به خوبی به زبانهای انگلیسی و آلمانی مسلط است و از طرفداران پر و پا قرص ورزش، بخصوص کشتی محسوب میشود.او حتی به کلاسهای ورزش سامبو Sambo رفته که یک سبک دفاع شخصی روسی است.او از سن یازده سالگی این ورزش را به همراه جودو پی گرفته است.جالب است بدانید که پوتین در سن پترزبورگ بارها مقام قهرمانی سامبو را به دست آورده است و به علاوه همین مقام را بعدها در ورزش جودو از آن خود کرده است.پوتین سیگار نمیکشد و از مشروبات الکلی فراری است.
اما کمی در رابطه با ازدواج او بخوانید، پوتین با «لیودمیلد»متولد سال 58 ازدواج کرده و از او دو دختر دارد:کاتیا متولد 1985 و ماشا، متولد 1986 که هر دوی این بچهها در درسدن آلمان متولد شدهاند و اکنون در یک مدرسه بینالمللی در مسکو تحصیل میکنند.
همسر پوتین فارغ التحصیل دپارتمان زبانشناسی در دانشگاه ایالتی لنینگراد است.او پس از اتمام تحصیلاتش ابتدا به عنوان مهماندار هواپیما در کالی نینگراد مشغول کار و سپس به یک معلم مدرسه بدل شد.او به زبانهای آلمانی، اسپانیولی و فرانسوی صحبت میکند.
پوتین درس حقوق را در دانشگاه ایالتی سنت پترزبورگ (لنینگراد سابق)تمام کرد.پس از فارغ التحصیلی در سال 1975 او در سرویس امنیتی خارجی «کا گ ب»استخدام شد و غالبا در آلمان بود.او در 1990 «کا گ ب»را ترک کرد و در تشکیلات همکلاسی سابقش آناتولی سوبچنگ، که شهردار سنت پترزبورگ بود، مشغول به کار شد.وی از مارس 1994 رسمٹ معاون شهردار سن پترزبورگ بود.وقتی در 1996 شهردار عوض شد، پوتین به عنوان معاون آناتولی چوبایس، که نخست وزیر وقت بود، انتخاب و از طرف او برای کار در کابینه ریاست جمهوری معرفی شد.او در 1998 سرویس امنیتی جدید روسیه «اف اس بی»را ایجاد کرد.بوریس یلتسین که در آن زمان رئیس جمهور بود او را به عنوان رئیس مجمع امنیتی روسیه به کار گمارد.در ماه اوت 1999 پوتین نخست وزیر روسیه شد.در آخرین روز قرن بیستم، یلتسین استعفا داد و پوتین کارها را به دست گرفت.انتخابات ریاست جمهوری در 26 مارس سال 2000 صورت گرفت و پوتین 5294 درصد از کل آرا را به خود اختصاص داد و در هفتم ماه می2000 مراسم تحلیف وی انجام شد.
تا پیش از به دست آوردن مقام ریاست جمهوری، پوتین تجربهای در زمینه این پست نداشت.او را در آن زمان اصطلاحٹ «عالی جناب خاکستری پوش»خطاب میکردند، اما پوتین ثابت کرد که استاد سخن گفتن است.گفته میشود که پوتین از محبوبیت بسیار بالایی در میان جوانان برخوردار است و بخصوص در مسکو افرد تحصیلکرده به وی علاقه خاصی دارند.پوتین در زمینه سخنرانی و هماهنگ کنندگی کارها حسن شهرت دارد و در 1996 به عنوان یک تئوریسین علوم اقتصادی سرو صدا به پا کرد.
یلتسین در مورد او به مردم گفت:«او کسی است که همین الان قادر است روسها را متحد کند و حتی در قرن بیست و یکم روسیه کبیر را احیا نماید»سرگئی استپاشین او را مردی با وقار و راستگو خطاب کرد.بوریس نمتسوف که سابقا معاون نخست وزیر روسیه بود گفته:«او مردی متین، محکم و پر انرژی است که نه تنها در امور سیاسی، بلکه در همه امور زندگی ثابت قدم است».بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق امریکا نیز از وی تمجید کرده و او را مردی بسیار قوی و خوش اقبال خواند.پس از اینکه رهبر سابق شوروی میخائیل گورباچف در اوت 2000 با پوتین ملاقات کرد، در مورد وی گفت:«او قطعٹ هیچ تهدیدی برای دموکراسی در روسیه به شمار نمیرود.»
حق، با هنرپیشه زن نیست
دو شماره گذشته مطلبی نوشته بودیم، در این باب که یک هنرپیشه زن، به کارگردان فیلم شکایت کرده که آقای بازیگر، مزاحم من شده و به همین لحاظ دست اندرکاران فیلم، بازیگر مرد را خاطی اعلام کردند و...تا این جا که یادتان هست، اما بد نیست بدانید که حق با خانم بازیگر هم نبوده، حال جریان از چه قرار است، پس خوب بخوانید...
گویا در زمان تصویربرداری، زن مغرور برسر هنرپیشههای جوان فریاد میکشید و مدام از بابت کار با تازه واردها اعتراض میکرد، که هنرپیشه نقش اول مرد فیلم که حوصلهاش از تحمل رفتارهای بد زن مغرور سررفته بود، جلوی جمع به انتقاد از او میپردازد و به آقای کارگردان میگوید:«این چه وضعش است، مگر میشود با او کار کرد، او حق ندارد بهانههای واهی از همکارانش بگیرد...»این جریان تمام شد تا این که زن مغرور که از واکنش این آقا کینه به دل گرفته بود، نیمههای شب در محل فیلم برداری با داد و بیداد همه را بیدار کرد و ادعا کرد که فلانی (بازیگر مرد)قصد مزاحمت داشته و حال جریان از این جا شروع میشود...»همسر مرد که به عنوان منشی صحنه در آن طرح حضور داشته، از خانم بازیگر خواست تا موضوع را به دادگاه بکشاند، شاید این طور حقانیت یکی از طرفین به اثبات برسد و با شهادت همکاران، دادگاه حکم بیگناهی مرد را صادر کند، بنابراین او میتواند علیه زن مغرور ادعای شرف کرده و این خانم را با کمک قانون به مجازات برساند و...گویا این رشته سر دراز دارد.
آیا این نوازنده معتاد است !
صحبت بر سر این موضوع است که او به چه دلیلی از سوی گروهش تحریم شده است و چرا میخواهند نوازنده دیگری را جایگزین او کنند؟
شنیده میشود که این شخص به شدت، شرب خمر میکند و با دوستانی ناباب نشست و برخاست میکند و وقتی اخطارهای سرپرست گروه برای هوشیاری نوازنده به جایی نمیرسد، آنها شخص دیگری را جایگزین او کردهاند...البته شنیده میشود که این طرح تنبیهی به صورت موقت اجرا میشود، بنابراین نوازنده جوان هنوز هم برای خود اصلاحی فرصت دارد، به نظر شما آیا او اصلاح خواهد شد؟